واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اشتيـاق مشـكلآفـرين
محمدرضا شجريان در حالي نشست خبري خود را برگزار ميكرد كه محور بحث، بيشتر درباره كم لطفي و برخوردهاي سهلانگارانه با گزارشگران هنري و خبري از سوي تيم رسانههاي جمعي او بود.
استاد آواز ايران،هرچند فروتنانه گفت كه اساساً آشنايي و آگاهي با دنياي خبر و رسانه ندارد، از نمايندگان رسانهها خواست كه تعيين كنند، چه كساني از چه رسانهاي در كنسرتهاي موسيقي حاضر شوند. اين در حالي است كه استاد مسلم آواز ايران در جايي ديگر از اين نشست خبري عنوان كرد كه: 20 سال پيش اين همه هنرجو در عرصه موسيقي نبود و هنرجويان آن دوره پنهان بودند و ما نميدانستيم چه خبر است!
به هر حال گزارش ايسنا درباره نشست خبري استاد شجريان با اهالي رسانه را پيش رو داريد:
در اين نشست كه در مجموعه آسمان فرهنگستان هنر تدارك ديده شده بود، برگزاركنندگان به تكرار اصرار ميكردند كه فلسفه اين نشست، درد دل متقابل است، عكاسان دعوت شده اجازه عكاسي ندارند و به خبرنگارها توجه جدي داريم؛ چون رابط ما با مردم هستند!
استاد آواز ايران تأكيد ميكرد التقاط با مردم برايش اهميت دارد، موضوعاتي كه اطراف كنسرت اوست بهخاطر استقبال بيش از حد مردمي هميشه با مشكلاتي همراه بوده است، گاهي با شايعاتي ضد و نقيض، كه برخي اوقات خودشان مقصرش بودهاند و برخي اوقات ديگر عوامل؛ برخي افراد هم كارها را بهشكلي انجام ميدهند كه مورد اعتراض قرار ميگيرد.
سالن موسيقي نداريم!
او ميگفت دلش نميخواهد حتي از پشت صحنه كارش عكاسي كنند و اگر در جريان كنسرتش مسئولان دولتي و... حاضر ميشوند عكسي از او منتشر شود، چرا كه به هيچ جا وابسته نيست و كار خودش را ميكند.
وي عنوان كرد، مشكلاتي كه بيشتر در حاشيه كنسرتهاي او اتفاق ميافتد صرفا بهخاطر اشتياق زياد مردم است و نميتوانند به آساني جوابگوي آنها باشند. هرچند اميد دارد دستاندركاران و شهرداران، نهتنها در شهر تهران، بلكه در همه شهرهاي كشور سالنهايي را تدارك ببينند تا اين مسايل حل شود.
به تعبير او، سالن كنسرت، زير هر سقفي براي اجرا نيست. در ايران حتي يك سالن هم نداريم كه بتواند محل اجراي كنسرت را تامين كند. يكي دوتا سالن كوچك وجود دارد، اما كفاف اين همه استقبال را نميكند.
به گفته محمدرضا شجريان، مشكلاتي كه براي تهيه بليت بهوجود ميآيد بهخاطر رقابت و اشتياق است.
او به خبرنگارها گفت: تالار كشور از لحاظ آكوستيك صوتي بسيار بدصداست. اين روزها مجبورم هر روز از ساعت دو - سه بعدازظهر خود سر صحنه در تالار حاضر شوم تا همهچيز را كنترل كنم.
وي اضافه كرد: اگر شهرداريها به فكر باشند، سالنهايي بسازند كه پاسخگو باشد، كمي از اين مسايل مرتفع ميشود.
جدا نشدهام
شجريان درباره همكاري با گروه آوا توضيح داد: از گروه آوا جدا نشدهام؛ با عليزاده و كلهر همچنان كار ميكنم، اما چندوقتي كه با هم كار ميكنيم دلمان ميخواهد كسان ديگري هم بيايند؛ پس براي تنوع كار سعي ميكنيم با گروهي تازه به صحنه بياييم اين امر به معني جدايي نيست بلكه ميخواهيم تعداد بيشتري از هنرمندان را با خود همراه كنيم.
او تشريح كرد: ايرانيها هميشه ميخواهند اركستر بزرگ داشته باشند، اما براي عرضه كار در خارج از كشور، ما با اركسترهاي موجودمان حرفي براي گفتن نداريم، پس با گروههاي كوچكتر به صحنه ميرويم. در ايران هم با گروههاي بزرگتري كار را ارايه ميدهيم.
قدرداني از جليل شهناز
شجريان تاكيد كرد: در 200 سال گذشته موزيسيني همچون «جليل شهناز» نداشتيم؛ براي همين نام گروهمان را شهناز انتخاب كرديم با همكاري مجيد درخشاني بهترين جوانها را برگزيديم. حتي خانوادههايشان را همميشناسم. به آنها اعتماد كامل دارم.
توجه به شمس تبريزي
وي اذعان داشت: براي پروژه بم هنوز هم به كمك احتياج دارم، اما هرگز نگفتهام كه به پروژه شمس تبريزي كمك مالي ميكنم. بلكه قرار است يادآوري و توجه دادني باشد. دلمان ميخواهد بنيادي براي اين مرد انديشه داشته باشيم و بزرگانمان را براي خودمان نگه داريم.
شجريان در باره ابراز نااميدي كه سالها پيش در يكي از نشريات مطرح كرده بود، توضيح داد: 20 سال پيش اينهمه هنرجو در عرصه موسيقي نبودند. هنرجويان آن دوره پنهان بودند و ما نميدانستيم چه خبر است. حالا در اين سالها متوجه اين تعداد و اين فعاليتها شدهايم. ما عده خاصي بوديم كه حيثيت هنر و هنرمند را حفظ و در طول سالها با عشق و علاقه كار كرديم.
شجريان گفت: از سال 1345 ديگر جايي براي من در تلويزيون نبود؛ تا حالا هم ديگر به تلويزيون بازنگشتم، عدهاي كابارهدار آنجا را اداره ميكردند كه البته پس از انقلاب ديگر جايي براي آنها نبود. موسيقي و آواز ايران هم با عنوان سرود و... گاهي كم و زياد ميشد. در اين فضا ما سعي كرديم كار خودمان را بكنيم. حالا تعداد هنرجوها در هر ساز 200 برابر شده حتا در رشته سازسازي هم 200 برابر ساز ساز داريم. اين رقم را از يكصدسال پيش به اينسو مقايسه كنيد؛ اما مساله اينست كه اينها تشويق نميشوند با همه مشكلاتي كه با آن روبهرو هستيم، باور دارم تا زمانيكه زبان فارسي هست، موسيقي هم هست. موسيقي بيانگر شعر است و اگر آواز ما عقب بنشيند، شعر هم لايه كتابها خواهد ماند. وظيفه دارم راه آواز را به برخي جوانها ياد بدهم، چرا كه همه چيز تصنيف نيست.
ضعف رسانهاي
استاد آواز ايران گفت: اگر خبرنگارها و عكاسها مزاحم كار و تمركز بينندهها نشوند، كاري به آنها نداريم؛ اما نميتوان مردم را معطل گذاشت كه عكاسان از اين سوي تالار به سوي ديگر بروند، جلوي مردم را بگيرد و مانع از ديدن و شنيدن آنها شود. ما مسئوليم. او در عين حال گفت كه هميشه دلمان ميخواسته خوب عنوان شويم، همانجور كه هستيم، نه بيشتر نه كمتر؛ شما خبرنگارها هم كار ما را خداپسندانه و مردمپسندانه مطرح كنيد.
شجريان در بخش ديگري از گفتههايش در پاسخ به پرسش عكاس حاضر در اين نشست با تاكيد و تكرار عنوان كرد: تصميم من نيست كه كسي عكاسي نكند؛ كساني ديگري تصميم گرفتند. من اساسا آشنايي و آگاهي با دنياي خبر و رسانه ندارم؛ حالا توپ را در زمين شما خبرنگارها مياندازم. شماها تعيين كنيد چه كساني خبرنگار هنري هستند و ما بايد چه كساني را از چه روزنامه، مجله و رسانههايي دعوت كنيم. اين مورد را ما گذاشتهايم بهعهده آقاي شكرخواه و گودرزي.
وي اضافه كرد: مطلقا توجه نكردن و بيحرمتي به خبرنگاران وجود نداشته، براي من هركدام از مهمانان عزيز است. ما براي مردمي كه ميآيند همه كاري ميكنيم كه با احترام بيايند و بروند.همه آنها مهمانهاي خاصمان هستند.
از شجريان خواسته شد كه با مشورت تخصصي چگونگي حضور منطقي و معقول عكاسها و خبرنگارها حل شود.
وي در پاسخ گفت: همهچيز را خودتان انتخاب كنيد؛ خبرنگار، عكاس و دوربين... ما دلمان ميخواهد گزارش كارمان درست به مردم برسد.
محمد رضا شجريان در باره اينكه تا به حال با كساني كه كنسرتهاشان موفق و با حاشيه كمتري برگزار شده مشورت كرده است يا خير، با تاكيد گفت: مطلقا؛ تابهحال با هيچكس درباره تجربياتش در برگزاري كنسرتها مشورت نكردهام؛ چراكه خودم از همه آنها حرفهايتر هستم و هيچكس به اندازه من در اين عرصه تجربه ندارد.
ما هم گلايه داريم!
استاد آواز ايران در اين نشست عنوان كرد: مشكلترين كارها براي ما ارائه بليط به شكل عادلانه بوده است. هركاري كه تا حالا كردهايم، عدهاي ناراضي بودهاند. هيچكس به اندازه من در اين زمينه تخصص ندارد. من از سال 1350، همان روزهايي كه تالار رودكي يا همين تالار وحدت، نصف بليتها را به مردم نميداد و... هميشه معترض بودم. ما همهكار كرديم تا مردم توي صف نروند، معطل نشوند و به ايشان توهين نشود. حالا رسيديم به مقوله سايت. اما با مشكلاتي ديگر مواجه شديم؛ افرادي آمدند و بليتهايي را خارج از روال عرف بردند و سرانجام بازار سياه درست كردند و به ما هم تهمت زدند.
شجريان، با لحني عصباني گفت كه همه اين كارها را كردند و در آخر با وقاحت گفتند كه «دلآواز 2» را درست كردهايم. نميدانم بايد از چهكسي گلايه كنم و بخواهم تهمت نزنند؟ چگونه بليت را راحت به دست مردم برسانم؟ ما با همه بهتانها كارمان را كردهايم.
وي با اشاره به مشكلاتي كه پيش از اجرا در سالنها پيش آمده است، عنوان كرد: در مواردي، شب اجرا به ما اعلام كردند كه حق برپايي كنسرت را نداريم. درحاليكه مجوزدهنده ما وزارت ارشاد است نه اداره اماكن. ميگوييم ما را مجبور نكنيد هربار براي كنسرت با مشكل اجاز مواجه باشيم، اگر من شرايط برپايي را ندارم براي هميشه اعلام كنيد. اما اگر قرار است برنامهاي اجرا كنم، رسماً بگوييد كدام سازمان بايد بر كار ما نظارت داشته باشد؟
استاد شجريان گفت: جابهجا كردن صندليها، تنظيم صدا، بسياري از كارهاي اپراتوري و... كار من نيست، اما تا از هركدام غافل ميشوم، مشكلي پيش ميآيد. دستگاهها و سالنها استاندارد نيستند، مشكلات گروه را هم داريم و...؛ با همه اين اوصاف سر صحنه ميرويم و از عصبانيت نميدانيم بايد چه كنيم. كار هم كه شروع ميشود شاهديم كه يكي پس از ديگري دوربينهاي فيلمبرداري و ضبط بالا ميروند. پس حقوق مؤلف و مصنف كجاست؟ بهخوبي ميدانم اينها همان كساني هستند كه ميخواهند تقلب كنند و فيلم كنسرت را بهصورت غيرقانوني و بياجازه منتشر كنند. همانطور كه فيلم كنسرت آمريكا را منتشر كردند. ما هنرمندان از هر طرف مثل گوشت قرباني هستيم. معلوم نيست چه كسي ميخواهد جواب ما را بدهد!
او تأكيد كرد: اگر تعداد زيادي سالن ساخته شود تا من بتوانم دستكم هفتهاي دو شب كنسرت برگزار كنم، مطمئناً اين مشكلات پيش نميآيد. اگر بدانم كه قرار است در طول سال، 50 شب كنسرت بدهم، سازماني را راه مياندازم تا كارها را انجام دهد نه اينكه همهچيزمان بشود دلآواز.
راه بزرگان برگشت ندارد
شجريان تصريح كرد: امكان همكاري هميشه وجود دارد. اگر من ميخواهم با آنها همكاري كنم، بايد آنها هم بخواهند. حسين عليزاده، كيهان كلهر، محمدرضا لطفي، پرويز مشكاتيان و ديگران. اين گروه مثل تيم فوتبال است؛ دايم افرادش عوض ميشوند و تغيير ميكند. بهخاطر پيشنهادات زيادي كه از سوي هنرمندان به من ميشود، دايم كارم در حال تغيير است و با گروههاي مختلفي همراه ميشوم؛ اما باور دارم شاگردان امروز استادان آيندهاند و به آنها اعتقاد دارم.
وي يادآوري كرد: ما در جواني در كنار هم بوديم. آنروزها حال و هواي ديگري داشتيم، اگر برنامهاي هم وجود داشت و اجراي ميشد كه مردم با آن هنوز خاطره دارند، بايد بگويم كه محال است دوباره اتفاق بيافتد. با اين حال هرگز فكر نكنيد كه خصومتي پيش آمده است بلكه در گذر كار بهجايي رسيدهايم كه راه برگشت ندارد.
شجريان در بخش آخر گفتههايش متذكر شد: هنوز صدابردار نتوانسته كار ما را درست ارايه كند؛ بخشي از سالن نقطهاي كور دارد و هر شب اشكالات تكرار ميشود.
فروش اينترنتي
محمد رفيعي، مدير برنامه شجريان و داماد وي، نيز در اين نشست در حالي كه كنسرت اصفهان را بهترين اجراي گروهشان ميخواند، افزود: هر كاري كاستيهايي دارد؛ ما روابط عمومي نداشتيم و كارمان را ستادي اجرا كرديم. ما حرفهاي اينكار نيستيم، مجموعهاي داشتيم كه كارها را پيگيري كند.
او گفت: در نخستين تجربه اينترنتي با كنسرت بم با دوهزار بليت آغاز كرديم. حالا 48200 نفر به سايت ما آمدند كه 18900 نفرشان از شهرستانها بودهاند و 1411 نفر شهرستاني بليت خريدند؛ شما حساب كنيد كه اينها هركدام ميخواستند به تهران بيايند و حضوري بليت بگيرند چه وضعيتي حاصل ميشد.
كاظمي، مسئول طراحي و پشتيباني سايتهاي مجري، از طراحي و ويژگيهاي سايتي كه فروش اينترنتي بليتهاي اين كنسرت را پشتيباني كرده بود. سخن گفت.
يونس شكرخواه، مشاور رسانهاي، هم در اين نشست عنوان كرد كه درگير پروژه بم است.
گودرزي هم از بيتوجهي به حضور خبرنگاران در كنسرت آواز خوان نامي ايران و انعكاس اخبار عذرخواهي كرد.
و اما همنوا با بم
در ادامه اين نشست، توجه حاضران به پروژه همنوا با بم داده شد و علي جمشيدي، مدير گالري شمس، با اشاره به برگزاري نمايشگاهي از 80 اثر خوشنويسي كه رضا كدخدايي به محمدرضا شجريان اهدا كرده، در فرهنگسراي نياوران اشاره كرد كه قرار است از جمعه هفتم تيرماه جاري تا روز چهاردهم همين ماه در اختيار مخاطبان و خريداران «همت عالي» قرار گيرد.
وي گفت: دستگاههاي دولتي، بانكها، مجموعهداران خصوصي، فرهنگستان هنر، مجموعه صبا، مركز هنرهاي تجسمي و... براي حضور در اين فروش همت عالي دعوت شدهاند.
شجريان هم گفت: كارهاي كدخدايي فوقالعادهاند او از مشهد كار ميكرد به تهران ميآورد و من آنهارا امضا ميكردم حالا همهشان را هـديه كردهام به باغ بم.
تا پايان نشست به عكاسان حاضر اجازه عكاسي از جلسه داده نشد و دليل آن هم خودماني و دوستانهبودن نشست عنوان شد، اما در نهايت از حاضران خواستند در حياط فرهنگستان هنر با استاد آواز ايران عكس يادگاري بگيرند.
يکشنبه 9 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]