واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سينما - آنها پول خرج كردن رادوست ندارند
سينما - آنها پول خرج كردن رادوست ندارند
رها يزدان: «چه كسي يك. . . را دوست دارد؟» اين جمله تبليغاتي فيلم «تيغ زن» كه كنار عكس شطرنجي يك زن روي بيلبوردهايي در تهران ديده ميشد، باعث جنجالهايي شد؛ بحثهايي كه باعث شد بيلبوردها تغيير كنند و پخشكننده فيلم ناچار شد به فكر تبليغات ديگري بيفتد. اگر چه اين موضوع باعث شد عليرضا داوودنژاد از اين اتفاق گلايه كند و بگويد «تيغ زن» از تبليغات شهري محروم شده است.
داوود نژاد در اين باره گفته است: «طي چند هفته گذشته با يكي از شركتهاي تبليغاتي براي در اختيار قرار گرفتن تعدادي از بيلبوردهاي سطح شهر وارد مذاكره شديم و اعلام كرديم ما در سه مرحله قصد داريم براي فيلم «تيغزن» تبليغ داشته باشيم. بدين ترتيب كه در يك مرحله درباره اسم فيلم كنجكاوي ايجاد بكنيم و در مرحله دوم اسم فيلم را بگوييم و بقيه مشخصات را نگوييم و در مرحله سوم، اسم فيلم و بقيه مشخصات و تصاوير را مطرح كنيم تا مشخص شود، اين تبليغ، تبليغ يك فيلم است. اما دو، سه روز پس از شروع مرحله اول اين تبليغات، از آن شركت تبليغاتي با ما تماس گرفتند و گفتند كه بايد اين تبليغات جمع شود و پس از پيگيريها مشخص شد كه اداره ارشاد استان تهران اين دستور را داده است.» داوودنژاد با اشاره به اينكه ما براي انجام اين تبليغ مهر و امضا از وزارت ارشاد داشتيم، گفت: معلوم شد كه جاي اسم خالي در اين تبليغ ايجاد شبهه ميكند، بنابراين ما هم سريع اين تبليغات را جمع كرديم و به جاي آن تبليغاتي را گذاشتيم كه اسم فيلم و هنرپيشه در آن معلوم است و مشخص است كه اين تبليغ، تبليغ يك فيلم است و اين جمله را كه «اين فيلم شبيه هيچ فيلم ديگري نيست» را هم در آن گذاشتيم؛ اما دوباره به ما اعلام شد كه اين تبليغات هم بايد جمع شود. او افزود: احساس ميكنم كساني كه مسوول اين تبليغات هستند، ترجيح ميدهند همهچيز كليشهاي و تكراري باشد تا در يكجور تكرار، سكوت و بدون هيچ تاثيرگذاري ويژهاي فيلمها بيايند و بروند.
اگر چه داوودنژاد در نوآوري در تبليغات سابقه دارد. سال 74 پوسترهاي «عاشقانه» برچسبي داشتند كه وقتي كنده ميشدند نام فيلم نمايان ميشد. با اين همه، جنجالها نشان داد كه تبليغات چقدر ميتواند در توجه مردم به اثر هنري موثر باشد. در سالهاي گذشته، براي تبليغ فيلمها معمولا پوستر آنها را روي ديوارهاي شهر ميزدند و آگهيهايي در مطبوعات چاپ ميكردند و حداكثر تيزرهايي از شبكههاي تلويزيوني پخش ميشد. اما الان اوضاع كمي تغيير كرده. اين روزها ميشود در اكثر سايتهاي خبري بيلبوردها و ميدانهاي شهر تبليغ فيلمها را ديد؛ شيوههاي كه سالهاست در كشورهاي ديگر دنيا مرسوم شده. اغلب كمپانيهاي فيلمسازي دنيا با هزينههاي چند ميليوندلاري محصولاتشان را تبليغ ميكنند و با اين كار، فروش فيلم و سود حاصل از آن را تضمين ميكنند؛ سودي كه عموما چند برابر سرمايهگذاري اوليه است.
وقتي هنوز قديمي هستيم
در ايران كار تبليغ فيلمها بر عهده شركتهاي پخشكننده است. آنها در قبال تبليغ و توزيع كپيهاي فيلم، بين 8 تا10 درصد فروش را به عنوان دستمزد دريافت ميكنند. اغلب اين پخشكنندهها برحسب تجربه و آشنايي با گرايش مردم به انواع مختلف فيلمها، براي تبليغات سرمايهگذاري ميكنند. حميد اعتباريان، تهيهكننده سينما، درباره اين موضوع ميگويد: «هزينه تبليغات بستگي به كيفيت و پيشبيني فروش آن دارد. معمولا چيزي حدود20درصد از كل هزينه توليد در نظر گرفته ميشود. در سينماي ما يك فيلم شهري حدود 300 ميليون هزينه بر ميدارد كه بين 30 تا 40 ميليون تومان آن صرف تبليغات ميشود.» اكثر پخشكنندهها به غير از طراحي پوستر و توزيع آن، كه هزينهاي حدود يكميليون تومان دارد، به دنبال راههاي ديگري هستند تا مخاطبان بيشتري را جلب كنند. براي همين تيزرهاي تلويزيوني بسيار مورد علاقه تهيهكنندههاست. اگر چه مبالغي كه براي اين امر پرداخت ميشود، نسبت به روشهاي ديگر بيشتر است. علي سرتيپي مدير شركت فيلميران، ميگويد: «قيمت تيزرها بستگي به زمان پخش آنها دارد. مثلا زمان مسابقات فوتبال و سريالهاي پربيننده گرانترين زمانها هستند. در اين مواقع براي تيزري 15 ثانيهاي بايد حدود سه تا چهار ميليون تومان پرداخت. اما در مواقع عادي يك تا 5/1 ميليون تومان لازم است.» البته اين مبلغ با در نظر گرفتن تخفيف 50 درصدي تلويزيون براي آثار فرهنگي است. در كنار اين كار اكثر بيلبوردهاي شهر هم به تسخير تبليغ فيلمها درآمدهاند؛ بيلبوردهايي كه اجاره آنها 700 تا800 هزارتومان براي يك ماه هزينه دارد.
وقتي با آيتي آشنا ميشويم
چند سالي است كه سينماگران ايراني متوجه كاربران اينترنتي شدهاند و براي همين سايتهايي را از زمان پيشتوليد فيلمها راهاندازي ميكنند؛ سايتهايي كه در آنها ميتوان اطلاعاتي درباره فيلمها، خلاصه داستان، عكسها و... را ديد. هزينه راهاندازي يك سايت با توجه به كيفيت طراحي، حجم اطلاعات و... حدود يك تا دو ميليون تومان است. تقي عليقلي زاده، تهيهكننده فيلمي مانند «دوئل»، ميگويد: «راهاندازي يك سايت ميتواند به راحتي به اطلاعرساني درباره فيلم كمك كند. ما براي سايت دوئل عكس، سابقه عوامل، خلاصه داستان و... را به دو زبان تدارك ديديم. اغلب روزنامهها و نشريات هم از اين اطلاعات استفاده كردند. ما هر روز حدود هزار تا 1500 نفر ويزيتور داشتيم. براي همين فكر ميكنم كه توانستيم با مخاطبان فراواني ارتباط برقرار كنيم؛ آن هم با هزينه نهچندان زياد.» علاوه بر اين، معمولا اسپانسرها در راهاندازي سايتها همكاري دارند و تبليغات محصولات ديگري هم در آنها ديده ميشود. بنابراين هزينه چنداني براي تهيهكننده و پخشكننده در بر ندارد.
وقتي ايدههاي نو ارائه ميدهيم
مدتهاست كه تهيهكنندهها بعد از اكران فيلمهايشان آنها را براي ارائه به بازار ويدئويي آماده ميكنند؛ فيلمهايي كه به تازگي با بستهبنديهاي جذاب وارد بازار ميشود و ميتواند مخاطب و دوستداران فيلم را به خودش جذب كند. البته مدتي پيش همراه نمايش فيلمها، سيديهايي تهيه شد كه در آنها بخشي از پشت صحنه آنها هم موجود است. سرتيپي در مورد آنها ميگويد: «هزينه تهيه اين سيديها حدود دو ميليون تومان بود كه همه آن توسط اسپانسرها تامين شد. هدف ما هم از اين كار فقط آشنايي تماشاگر با فضاي فيلم بود.»
وقتي به خارج از كشور ميرويم
بعضي از آثار سينماي ايران، همزمان با نمايش در داخل كشور، در خارج هم اكران ميشوند. البته نمايش آنها در سالنهاي كوچك يا به صورت اجاره سالنهاي سينماست. با اين همه در كشورهايي كه ايرانيان در آنها حضور دارند، فيلمها مورد استقبال قرار ميگيرند و براي تهيهكننده ايراني اين نمايشها موفقيتآميز است. اما تبليغات در كشورهاي ديگر شيوه جديدتر و پرهزينهتر را ميطلبد. «دوئل» يكي از فيلمهايي بود كه تهيهكنندگانش براي نمايش در خارج از كشور هزينههاي خاصي در نظر گرفتند. دكتر موسيزاده، مديرعامل شركت بهنگر در مورد پخش بينالمللي اين فيلم ميگويد: «ما در هشت كشور براي فيلم تبليغ كرديم. آن هم به صورت چاپ كاتالوگ و بروشور، آگهي در تلويزيون و راديو، بيلبورد و پوستر. كل هزينه تبليغ هم حدود 50هزار دلار شد؛ چيزي مشابه آنچه در ايران خرج كرديم. البته اين كار برخلاف داخل كشور كه از طريق جذب اسپانسر بود، ما فقط در 5درصد از اسپانسر استفاده كرديم. آن هم به خاطر شرايط پخش فيلم در اروپا و آمريكا كه با شيوه ما بسيار متفاوت است.
آخر شاهنامه
اگر سينماگري بخواهد از تمام شيوههاي ذكر شده استفاده كند، با يك حساب سر انگشتي بين 35 تا 40 ميليون تومان نياز دارد؛ بودجهاي كه بخش عمدهاي از آن از طريق اسپانسر تامين ميشود. اما همين مبلغ هم معمولا جزء بودجههاي غيرضروري برخي شركتها به حساب ميآيد. آنها پول خرج كردن را دوست ندارند.
يکشنبه 9 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]