واضح آرشیو وب فارسی:قدس: زنان و حساب و كتاب اقتصادي ؛ چرا من پولدار نيستم؟
* محبوبه علي پور من و برادرم دوقلو هستيم، اما با تمام شباهتها در مسايل مالي و اقتصادي با يكديگر تفاوت داريم. از وقتي به خاطر دارم و مفهوم «پول توجيبي» برايم مشخص شده، قلك و كيف پول او بيشتر از من پول داشته است. امروز هم در سن 30 سالگي او صاحب يك آپارتمان، خودرو و خيلي امكانات رفاهي است. در حالي كه همه سرمايه زندگي من شايد به 10 ميليون تومان نرسد و اين مهمترين پرسش زندگيم شده كه «چرا من پولدار نيستم؟» اينها صحبتهاي رؤيا، يكي از دختران تحصيل كرده و شاغل جامعه امروز ماست. واقعاً چرا او پولدار نيست؟ سندرم دختر خوب؟ يكي از دلايل بي پولي زنان و دختران باورهاي غلط است. باورهايي مثل اين كه پول خوشبختي نمياره. پول چرك كف دسته. زنهاي خوب به پول فكر نمي كنن. مگه قراره زندگي رو تو اداره كني؟... اينگونه است كه پول ارزش اقتصادي واقعي خود را در نظر زنان از دست مي دهد. در حالي كه «حق مالكيت» و آنچه بر اثر تلاش كسب حلال توسط زن به دست مي آيد، از لحاظ شرع و قانون محترم شمرده شده است. علت ديگر، وضعيت روحي و رواني است. آنها اغلب قبل از آنكه به فكر خودشان باشند، به فكر اطرافيان و آسايش و رضايت خاطر آنها هستند. حتي اگر اين كار به ضررشان باشد. پرستو، 43 ساله و كارمند در اين باره وضعي بهتر از رؤيا ندارد، او مي گويد: دليل ضعف اقتصادي من به دليل كمرويي من است. زيرا من اغلب خجالت مي كشم به ديگران بگو يم كه پولي براي قرض دادن ندارم و بعد هم نمي توانم به آنها بگويم قرض مرا به موقع بدهيد. اما برادرم كه 5 سال از من كوچكتر است با جسارت حتي بيش از امكانات و تلاش خود، طلب مي كند. براي مثال، وقتي پدرم مي خواست مغازه اي بخرد و پول كافي نداشت، برادرم به راحتي گفت: من پولش را مي دهم. اما يك سوم مغازه را به اسم من بكنيد. در حالي كه پيش از اين من براي تهيه امكانات و تسهيلات بيشتر خانواده، بارها مشاركت كرده بودم اما هيچگاه اين ادعا را نداشتم. صفورا 28 ساله و شاغل هم اظهار مي كند: مصيبت من ولخرجي ام است، آن هم اغلب براي ديگران، راستش من هميشه دوست دارم بهترين هديه را براي ديگران بخرم و حتي با دليل يا بي دليل به آنها هديه بدهم. مژده، 29 ساله نيز كه از خريدهاي بي حساب و كتابش به تنگ آمده، اعتراف مي كند، خريد كردن، وسيله اي براي آرامش درونش شده است. او مي گويد: هر جا نگرانم يا مشكلي دارم. ترجيح مي دهم به بازار بروم و حتماً چيزي براي خودم بخرم. حتي اگر به آن احتياجي نداشته باشم. در حالي اين افراد بر «ولخرجي» به عنوان عامل اصلي ضعف اقتصادي خود تأكيد داشتند ، فرشته 34 ساله نكته ديگري را در اين زمينه مؤثر مي داند و مي افزايد: به نظرم يكي از علل ضعف اقتصادي زنان، بي توجهي شان به تسهيلات و امكاناتي است كه در قبال تلاش خود دريافت مي كنند. من به تجربه دريافتم، كمتر زني نسبت به مبلغ اضافه كار، حقوق يا هر گونه تسهيلات مالي دقت نظر دارد. اين در حالي است كه مردان ريال به ريال حقوق و مزاياي خود را ارزيابي مي كنند و چنانچه كمتر از حد مورد نظرشان باشد، واكنش نشان مي دهند. زنان، بيگانه با پول تمام اين نكات مي تواند مهم باشد. چون بي توجهي زنان به مسايل اقتصادي، مشكل جهاني همه آنهاست. تا حدي كه اين باور در دنيا رواج يافته كه زنان نسبت به مردان، پرمصرفتر هستند. چنانكه بنابر پژوهشي كه در آمريكا انجام شده، معلوم گرديد، 60 درصد خريد كنندگان در سال 2000 ميلادي زن بودند. همچنين، در يك نظر سنجي در همين كشور مشخص شد درآمد متوسط يك مرد مجرد 28500 دلار و خريد متوسط ساليانه او 23700 دلار است. حال آنكه درآمد ساليانه يك زن مجرد 20800 دلار و خريد متوسط ساليانه او 20600 دلار مي باشد.اين وضعيت در شرايطي است كه بسياري از خريدهاي امروز ما در واقع از سر نياز نيست بلكه تصميم گيري آني محسوب مي شود. پرستو، در همين باره مي گويد: محال است وارد مغازه اي شوم و دست خالي بيرون بيايم بلكه حتماً بايد چيزي بخرم! صفورا نيز اظهار مي كند: تنوع كالاها به حدي است كه نمي توان وسوسه خريد را ناديده گرفت. حراجي ها و خريدهاي ارزان قيمت! در همين زمينه، نتايج يك پژوهش نشان داد، 78 درصد از 788 زني كه مورد مطالعه قرار گرفته اند، اظهار داشتند، تقريباً روزي دهها بار به خريد كردن فكر مي كنند. براساس همين تحقيق، كه زناني با ميانگين سني 19 تا 45 سال را مورد پرسش قرار داده است، بيش از 50 درصد از پاسخ دهندگان گفته اند كه خريد را به معاشرت با دوستان ترجيح مي دهند. يكي از دلايل خريد بيشتر زنان، تخفيفها و حراجيها هستند اگر باور نمي كنيد، يك حساب سرانگشتي انجام دهيد و ببينيد خودتان و اطرافيانتان چه قدر از اين نوع خريد داشته ايد؟ فرشته كه يك سالي است به اين اماكن سر نمي زند، مي گويد: قبلاً در نزديكي محل كارم فروشگاهي بود كه پوشاك خود را به قيمت 5 تا 10 هزار تومان مي فروخت. هر وقت از مقابل آن مي گذشتم، ناخواسته سري به اين فروشگاه مي زدم و چند لباس مي خريدم. با گذشت زمان متوجه ضرر خريد از اين فروشگاه شدم. مريم، 45 ساله و متأهل هم اظهار مي كند: وقتي به مراكز فروش كه قيمت مناسبي دارند يا به دست فروشها مي رسم ناخواسته خريد مي كنم. هر چند بارها قبول داشتم كه مشابه اين وسايل را در منزل دارم، اما باز هم مي خرم. اين همان نكته اساسي است كه «بيم دانزينگر»، كارشناس اقتصادي معتقد است: «امروزه مصرف كنندگان در مورد نيازهاي اوليه خود نظير غذا، لباس و مسكن نسبت به 25، 35 و حتي 50 سال قبل كمتر خرج مي كنند اما ميل و رغبت به خريد كالاهايي دارند كه بر اثر تصميم آني انتخاب كرده اند. كالاهايي نظير وسايل سرگرمي امروزي، مجله، كارت تبريك، دكورهاي فصلي، اسباب بازي و...» اينها چند قلم كالاي ساده و ارزان قيمت است اما ما زماني واقعاً به دردسر مي افتيم كه اين هزينه ها تمام درآمدمان را مي بلعد. مريم در اين باره تجربه ناخوشايندي دارد. او مي گويد: به اصرار فرزندان قصد خريد خودرويي داشتم بنابراين با سادگي يك وام با درصد بالا گرفتم و امروز براي يك خودرو 7 ميليوني، حدود 10 ميليون تومان متعهد شدم. در حالي كه همكارم كه مرد است با قدري صبر و دقت همان خودرو را به قيمت 5 يا 6 ميليون تومان خريد. آشتي با جهان فناوري خيلي از زنان و دختران تحصيل كرده ما با افتخار مي گويند، «ويرجيناورلف» را مي شناسند اما آنها شايد ندانند كه همين نويسنده معتقد است: هر زن بايد پولي داشته باشد كه فقط براي خودش باشد. اينگونه است كه براي بسياري از زنان ما پس انداز و سرمايه گذاري در زندگي مفهومي ندارد. اين در حالي است كه فناوري نوين و اطلاعات اقتصادي فراوان اين امكان را به آنها مي دهد كه بنيه اقتصادي خود و خانواده شان را تقويت كند. نرگس 46 ساله در همين باره معتقد است: من در شگفتم كه چرا زنان و دختران ما اطلاعات اقتصادي اندكي دارند. در حالي كه امروزه، شبكه هاي اقتصادي بسياري وجود دارد كه در توانمندسازي آنان مي تواند مؤثر باشد. خطوط اينترنتي و مباحث اقتصادي رسانه ها نظير راديو اقتصاد، روزنامه هاي اقتصادي و... همه فرصتهايي است كه زنان مي توانند برنامه هاي اقتصادي خود را گسترش دهند. آزاده، 42 ساله هم كه ذاتاً اقتصاددان است به بيان چند شگرد اقتصادي خود اشاره كرده و اظهار مي كند: داشتن شم اقتصادي و تجاري اهميت ندارد و حتي ميزان درآمد هم چندان مقوله قابل توجهي نيست. مهم آن است كه درآمد افراد منطقي و با هدف خرج شود. وي مي افزايد: من در 22 سالگي به خودم گفتم:« بايد» حتماً پولدار شوم، هر چند هميشه پول براي من ابزار و فرصتي براي رشدم بوده است. بنابراين، براي رسيدن به اين هدف، حساب پس انداز شخصي باز كردم و خودم را موظف ساختم هر ماه مبلغي در دفترچه ام پس انداز كنم. با گذشت زمان دريافتم؛ پولهاي پراكنده اي دارم كه بيهوده خرج مي شود، آنها را هم به حساب پس اندازم منتقل كردم. بعد به فكر سرمايه گذاري افتادم و با مشاركت و راهنمايي همسرم، قسمتي از پس اندازم را سرمايه گذاري كردم. در واقع در 27 سالگي من سرمايه اي از آن خودم داشتم. امروز هم پس انداز، اولين و مطمئن ترين شگرد اقتصادي من است. چند نكته ديگر اگر شما به توصيه هاي اقتصاد دانان توجه كنيد، مي بينيد اغلب آنها به چند نكته اساسي تأكيد مي كنند كه: * اولين قدم براي رشد اقتصادي، برنامه ريزي و هدف گذاري است. * مشاوره صاحبنظران و افراد موفق در اين عرصه را جدي بگيريد. * از محاسبه اقتصادي مخارج، هزينه ها و درآمد نبايد غفلت كرد. * در ماه يك روز مالي بايد داشت تا ميزان رشد يا سقوط اقتصادي خود و خانواده را بررسي كرد. * فرصت تجربه مسايل اقتصادي را از خود و ديگران دريغ نكنيد. * ضمن توجه به سرمايه هاي شخصي، بايد به اين باور رسيد كه در زندگي مشترك زن و مرد رقيب اقتصادي نيستند بلكه شريك اقتصادي يكديگرند. * ميزان بدهيها و وامها بيشتر از سرمايه گذاري نباشند. * و سرانجام مهمترين اصل در مسايل اقتصادي اين است كه: قرار نيست ما برده و بنده ثروت باشيم بلكه اين سرمايه است كه ما را براي موفقيت در زندگي مناسب، حمايت و پشتيباني مي كند.
يکشنبه 9 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 441]