تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828740422




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راهكارهاي توسعه گردشگري مذهبي/ 6توحيدگرايي؛ هدف اصلي گردشگري از نگاه قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: راهكارهاي توسعه گردشگري مذهبي/ 6توحيدگرايي؛ هدف اصلي گردشگري از نگاه قرآن
گروه اجتماعي: خداوند در آيات متعدد قرآن بر لزوم سير و سياحت در آثار گذشتگان و ساير تمدن‌ها تأكيد مي‌كند و در كنار عبرت‌گيري و بهره‌گيري از اين آثار، از توحيدگرايي به‌عنوان يكي از مهم‌ترين اهداف گردشگري نام مي‌برد.
انسان موجودي تنوع‌طلب است و گرايش به تغيير و دگرگوني جزو خصلت‌هاي بشري است، اگر از نظر فلسفي بنگريم شايد بتوان رابطه‌اي را ميان حركت جوهره و تنوع‌طلبي انسان ردگيري كرد، اگر انسان همواره از نقص به كمال در حركت است و هر دم از باغ وجودش بر تازه‌اي مي‌رسد، نمي‌توان آثار اين حركت جوهري و ذاتي را در رفتارها و هنجارهاي بيروني و در اعراضش ناديده گرفت.

به‌طور طبيعي هنگامي كه انسان از سويي به خود و توانايي فعليت يافته‌اش و از سوي ديگر به توانايي‌ها و استعدادهاي نهفته و بالقوه‌اش مي‌نگرد و رابطه‌اي را ميان امكانات، ظرفيت و داشته‌هايش برقرار مي‌سازد، در مي‌يابد كه وضعيت موجود نه تنها رضايت‌بخش نيست، بلكه بسيار نوميد كننده است؛ ازاين رو همواره از وضعيت موجود ناخشنود بوده و نسبت به آن رضايت خاطري نداشته و خواهان دگرگوني و تغيير در وضعيت خود و نسبتش با هست‌هاي بيروني است، به نظرش آنچه شايسته اوست بيش از آن چه در اختيار دارد، است و سزاوار آن است تا از هستي و هستي‌ها بهره فزون‌تري برد.

از سوي ديگر انسان موجودي استخدام‌گر است و مي‌كوشد تا همه كس و همه چيز را به استخدام خود در آورد، از اين‌رو مي‌طلبد آنچه را ندارد، دارا شود، تنوع‌طلبي را مي‌توان ازاين زاويه نيز تحليل و بررسي كرد، به اين معنا كه آنچه را داراست، هر چند به نظر مي‌رسد در كمال است، ولي وقتي نسبت به امور و يا اشخاص و يا اشيايي كه ندارد، مي‌سنجد، در پي به دست‌آوري آن برمي‌آيد و از آن چه دارد خسته مي‌شود و مي‌كوشد تا به آنچه ندارد، دست يابد.

ازاين روست كه مي‌توان گفت تنوع‌طلبي در انسان به معناي چشيدن و يا به دست آوردن لذت امري است كه اكنون در اختيار ندارد، اين گونه است كه تلاشي جانكاه و دايمي را براي به دست آوردن تازه‌ها به جان مي‌خرد و تنوع‌طلبي را توجيه و معقول و مقبول جلوه مي‌دهد. البته به غير آنچه گفته شد و يا مي‌شود، جهات ديگري را مي‌توان ردگيري و شناسايي كرد كه مي‌تواند به‌عنوان عامل و انگيزه‌ براي تنوع‌طلبي انسان قرار گيرد. اما در اين نوشتار به همين اندازه مي‌توان بسنده كرد و معتقد شد كه عاملي در درون انسان وجود دارد كه انسان را به سوي تنوع‌طلبي و تغيير سوق مي‌دهد و يا بدان سو مي‌راند و يا مي‌كشاند، عاملي كه يا جزو ذات اوست و يا جزو ذاتيات و يا طبيعت ثانوي انسان است.

بنابراين امري كه نمي‌توان آن را انكار كرد، وجود خصلت تنوع‌طلبي در انسان است، هر چند كه نتوانيم عامل و انگيزه و خاستگاه آن را به دقت ردگيري و شناسايي كنيم، ولي مي‌توانيم تحقق و وقوع آن را در هر انسان سالم و طبيعي اثبات كنيم، همين اندازه براي مطلبي كه مي‌كوشيم آن را اثبات و مستدل كنيم، كفايت مي‌كند به اين معنا كه خصلت تنوع‌طلبي و تغييرخواهي امري طبيعي در هر انسان سالم و برخوردار از شخصيت و طبيعت سالم است.

از اين‌روست كه انسان به‌طور طبيعي از گردش‌گري و جهانگردي لذت مي‌برد و آن را مي‌پسندد و آن را خوش مي‌دارد، در گذشته انسان‌ها به‌طور طبيعي در طبيعت و زمين به گردش مي‌پرداختند، زمين براي آنان به‌عنوان ارزش مالي معنا و مفهوم نداشت، همه زمين براي او به عنوان مسكن به شمار مي‌آمد و به خاك به معناي امروزي آن وابستگي نداشت، ازاين رو به سادگي از نقطه‌اي به نقطه‌اي ديگر كوچ مي‌كرد‌، به خاطر شرايط آب و هوايي گرمسير و سردسير، كوچ كردن امري طبيعي به شمار مي‌آمد و دست كم در دو فصل از منطقه‌اي به منطقه‌اي ديگر كوچ مي‌كرد و در مسيري بس طولاني به سير و سياحت مي‌پرداخت و از مواهب طبيعي برخوردار مي‌شد.

زماني رسيد كه ناچار به ماندن شد و زمين به‌عنوان كالا ارزش مالي يافت و خريد و فروش شد، گرايش به ده‌نشيني و شهرنشيني براي كسب منافع عالي‌تر در او تقويت شد، به دنبال شهرنشيني و يك‌جانشيني، از گردش و سير و سياحت بازماند، با اين همه در نخستين فرصت‌ها به دشت و صحرا مي‌رفت تا از تنوع بهره‌مند شود، شايد گردش روز سيزده جشن نوروزي، از زماني آغاز شد كه آدمي يك‌جانشين شد و از طبيعت و گردش بازماند و براي رهايي از اين مسئله، گردش و رفتن به دشت و صحرا را برگزيد و از شهر و روستا به كوه و كمر پناه برد تا دست كم روزي را با طبيعت و در سير و سياحت به سر برد، هر چه باشد مسئله گردشگري امري است كه انسان هنوز به طبيعت ذاتي خويش آن را دوست مي‌دارد و بدان سو متمايل است.

اهميت و جايگاه گردشگري در نگره قرآني

قرآن نيز به مسئله گردشگري از جهاتي چند توجه مي‌دهد، به نظر مي‌رسد كه در نگره قرآني گردش و سياحت به عنوان امري پسنديده و يكي از نعمت‌هاي بزرگ به شمار مي‌آيد كه انسان مي‌بايست سپاس‌گزار آن باشد، در وصف قوم «سبا» زماني كه سخن از رفاه و آباداني و شهرنشيني آنان به ميان مي‌آورد و از نعمت‌هاي زيادي كه به ايشان عنايت كرده، سخن مي‌راند، به مسئله‌اي به نام كوچ‌هاي ايشان و امكان سير و سفر در مسيري زيبا و با امكانات اشاره مي‌كند و مردمان را به اين نعمت ياد مي‌كند.

در بخش ديگري از همين گزارش از وضعيت قوم سبا بيان مي‌دارد كه آنان به واسطه ناسپاسي گرفتار آن شدند كه از سير و سياحتي آسان همراه با امنيت و آرامش محروم شوند و ميان سفرها و سياحت‌هاي ايشان فاصله‌اي بس طولاني بيفتد و آن آسايش و آرامش و امنيت راه‌ها و سفرها از آنان سلب شود. («سبا» آيه 15 تا 21)

در اين دسته از آيات سخن از اين مسئله رفته است كه امنيت راه‌ها و سير و سفرها تا چه اندازه نعمت بزرگي به شمار مي‌آيد، اگر راه در امنيت نباشد و امكانات مناسبي براي سير و سياحت وجود نداشته باشد و ميان زمان و مكان سفرها و سيرها فاصله طولاني ايجاد شود تا چه اندازه انسان در رنج و عذاب قرار مي‌گيرد‌، امنيت راه و كوتاهي سير و سفر و فراواني امكانات در مسير سير و سياحت براي مسافران و گردشگران و تاجران و در يك كلمه براي همه انسان‌ها نعمتي است كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت و كوچك شمرد بنابراين در نگره قرآن مسئله سير و سياحت امري بسيار مهم شمرده شده و براي آن جايگاهي بس رفيع در نظر گرفته شده است به گونه‌اي كه قوم سبا را به واسطه داشتن اين نعمت دعوت به سپاس‌گزاري مي‌كند و در هنگامه خشم و غضب آنان را به واسطه كوتاهي و از دست دادن آن سرزنش و نكوهش مي‌كند بنابراين مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه امر گردشگري و سياحت آسان و همراه با آرامش و امكانات براي انسان تا چه اندازه مهم و اساسي است كه خداوند گرفتن آن را عذابي سخت براي قومي ناسپاس برمي‌شمارد.

در سوره «ايلاف» نيز به قوم قريش يادآور مي‌شود كه چنين امكانات گردش‌گري و سياحتي را براي ايشان دست كم در دو فصل بهاري و زمستاني فراهم آورده است تا در زمستان به سوي يمن گرم‌سيري سير كنند و از منافع اين سير بهره‌مند شوند و در تابستان به سير شامي بروند و از طراوات بهاري منطقه مديترانه و شامات بهره برند و از تجارت و بازرگاني آن سود فراوان برگيرند.

اين همه نشان‌گر اين است كه در نگره قرآني نه تنها گردش‌گري امري طبيعي، بلكه نعمت بزرگي است كه فقدان آن به‌عنوان عذابي سخت و دردناك به شمار مي‌آيد.

همچنين در ارزش و فضيلت مسافرت از حضرت رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرموده‌اند «سٰافِروا تَصِحُّوا و جٰاهِدُوا تَغْنَموا؛ مسافرت كنيد تا سالم باشيد و در راه خدا جهاد كنيد تا بهره‌مند و صاحب غنيمت گرديد.» (حديث ۱۴۹۸۰ وسائل‌الشيعه)

اهداف گردشگري در نگره قرآني

قرآن براي گردش‌گري و سير و سياحت اهداف و منافعي را بيان كرده است كه يكي از آن‌ها مسئله برخورداري تجاري و بازرگاني از سير و سياحت و گردش سرمايه و اقتصاد پويا و زنده است؛ در گزارش قرآن كه درباره قريش و سبا آمده است به اين هدف مهم اشاره شده است، وقتي انسان به سير و سياحت در منطقه‌اي و يا مناطقي مي‌رود با خود كالا و اشيايي را منتقل مي‌كند كه در مناطق ديگر يافت نمي‌شود و يا نادر است، داد و ستد و تبادلات تجاري امري است كه در گردشگري به دست مي‌آيد و انسان‌هاي مناطق مختلف از داشته‌هاي ديگر مناطق بهره‌مند مي‌شوند و فرد گردشگر نيز از سود و منافع آن بهره‌مند مي‌شود.

ديگر هدف و منافعي كه مي‌توان براي گردشگري بيان كرد، انتقال فرهنگي و علم و تمدن است، هر كسي با گردشگري موجب مي‌شود كه تبادلات فرهنگي خواسته و يا ناخواسته‌اي را به انجام رساند، در گردشگري است كه با اقوام و تنوع‌هاي فرهنگي و زباني و تمدني ديگران آشنا مي‌شود و زبان و فرهنگ و تمدن و علوم خود را به ديگري منتقل مي‌سازد و يا از آن‌ها بهره‌مند مي‌‌شود و به قوم و منطقه خود منتقل مي‌كند.

در قرآن به اين مسئله توجه شده است كه زبان و درك آن از سوي اقوام ديگر از آثار تمدني پيشرفته و نشانه‌اي واضح و روشن از مدنيت انسان است، در آياتي كه درباره قوم ياجوج و ماجوج آمده است اين نكته در آن به روشني تأكيد شده كه ذوالقرنين به جايي رسيد كه مردماني در آنجا مي‌زيستند كه به «لايكادون يفقهون قولا» توصيف شده‌اند؛ به اين معنا كه آنان مردماني بودند كه سخني را نمي‌فهميدند.

آيه 93 سوره «كهف» معلوم مي‌دارد كه ارتباطات فرهنگي و شناخت زبان‌هاي زنده دنيا زيربناي آغازين تمدن‌هاست كه اين قوم از آن بهره‌اي نداشته‌اند بنابراين مي‌توان گفت كه گردشگري مي‌تواند در ايجاد زمينه‌هاي تمدني اقوام مختلف مؤثر و سازنده باشد به اين معنا كه اينگونه ارتباطات موجب مي‌شود تا با زبان‌هاي اقوام ديگر آشنا شوند و از حالت بدوي و ابتدايي بيرون و به گروه متمدنان وارد شوند. اين گونه است كه گردشگري به‌عنوان عاملي براي ارتقاي فرهنگي و تمدني و انتقال داده‌ها و تبادل امكانات و استعدادها و توانمند‌ها تبديل مي‌شود.

قرآن به مسئله مهم عبرت و پندگيري از تمدن‌ها توجه خاصي دارد، در نگره قرآني يكي از آثار گردش‌گري، ديد و بازديد از داشته‌هاي تمدني ديگران و آشنايي با آثار باستاني براي بهره‌مندي از جهات مختلف است، عبرت به معناي پند به چند معنا مي‌تواند مورد توجه و نظر باشد؛ به اين معنا كه مراد از عبرت‌گيري، درس گرفتن از روش‌هاي نادرست آنان است تا خود گرفتار سرنوشتي مشابه و همانند نشوند، درس گرفتن از اين‌كه چه عاملي باعث شد تمدني به اين عظمت فروپاشد و جز خراباتي از آن باقي و برقرار نماند؟ همانطور كه قرآن به مسئله ناسپاسي اقوام اشاره مي‌كند و مي‌پرسد چرا از وضعيت اين اقوام ناسپاس درس عبرت نمي‌گيريد؟

معناي ديگري كه مي‌توان از واژه عبرت به دست آورد اين است كه گردشگر مي‌بايست با توجه و دقت در اين آثار از آنان براي پيشرفت علوم و هنر تمدني خود بهره گيرد، كسي كه با ديده عبرت به اين آثار باقيمانده مي‌نگرد، مي‌تواند از روش‌هايي كه ديگران در گذشته به كار برده و سازه‌هايي به اين استحكام و استواري بر پا كرده‌اند، استفاده كند و در ارتقاي سازه تمدني خود از آن بهره‌مند شود.

هر يك ازاين معاني مي‌تواند درست باشد و دليلي وجود ندارد كه نتوان از آثار پيشينيان به اين معنا استفاده و بهره برد، قرآن به گردشگران سفارش مي‌كند كه با دقت تمام در آثار بر جا مانده از پيشينيان مطالعه كرده و از جهات مختلف از آن عبرت و پند گيرند كه يكي از آن‌ها پندگيري از مسئله سپاس‌گزاري است. («طه» آيه 128، «روم» آيه 9 ، «غافر» آيه 21 و 82، «حج» آيات 42 تا 46، «فرقان» آيه 40 و «صافات» ايات 136 تا 138 و «نمل» آيه 69)

خداوند در قرآن براي گردشگري و بخش بازديد از آثار پيشينيان فوايد و بهره‌هاي ديگري نيز برشمرده است از آن جمله به انسان يادآوري مي‌كند كه با ديدار از اين آثار مي‌توان از آن‌ها به‌عنوان راهي براي خداشناسي استفاده كرد. ( «آل عمران» آيه 96 تا 98)

بزرگداشت پيشينيان و زحماتي كه آنان در راه اهداف فرهنگي و تمدني بشر برداشته‌اند، از ديگر اهدافي است كه قرآن براي گردشگري و ديدار از آثار باستاني بيان مي‌كند، قرآن از وجود آيات روشن و نشانه‌هاي گويايي چون مقام ابراهيم در مكه ياد مي‌كند و از مردم مي‌خواهد تا آن را مورد توجه و احترام قرار دهند و به ديدار آن بشتابند و از آن ديدن كنند («آل عمران» آيه 97) بي‌گمان پيداست كه هدف از ذكر آن، براي تجليل و بزرگداشت حضرت ابراهيم(ع) به‌عنوان پيشرو و پيشتاز عرصه توحيد و مخالفت با بت و بت‌پرستي است.

هر گاه فردي از اين مقام‌هايي كه به عنوان سازه‌ها و يا نمادهايي ابراهيمي(ع) است ديدار مي‌كند به ياد فداكارهايي آن حضرت مي‌افتد و خود نيز در مسير فرهنگي آن حضرت حركت مي‌كند و تلاش‌هاي خود را در آن راستا سامان مي‌دهد، بنابراين حفظ آثار فرهنگي و تمدني گذشتگان براي عبرت‌گيري و پاس‌داشت و گرامي‌داشت ياد و خاطره تلاش‌ها و جانفشاني‌هايشان يكي ديگر از علل بازديد از اين اماكن است.

اين آيه و آيات همانند آن نكته‌ ديگري را نيز به ما مي‌آموزند و آن اينكه انسان‌ها مي‌بايست قدر تلاش‌هاي ديگران را بدانند و از زحمات آنان به هر نحوي شده شكر و سپاس به‌جا آورند، ساخت سازه‌هايي براي حفظ اين تلاش‌ها و يا حفظ سازه‌هاي آنان براي انتقال اين فرهنگ امري شايسته و ممدوح در نظر شرع است از اين‌رو حفظ خانه پيامبران و ائمه(ع) با همان وضعيت و يا ساخت سازه‌هايي براي حفظ تلاش‌هاي ايشان امري است كه قرآن از آن به درستي ياد كرده و آن را شايسته و بايسته دانسته است.

حفظ اين آثار براي گرامي‌داشت و يا عبرت و پندآموزي مختص به سازه‌هاي ايشان نيست‌، در قرآن آمده است كه براي عبرت و پند ديگران جسد فرعون را از آب بيرون انداختيم تا براي آيندگان حفظ شود و از آن عبرت گيرند كه چگونه كساني كه با آن همه قدرت و توان در برابر خداوند ايستادگي كرده‌اند، خوار و ذليل و نابود شده‌اند و از آنان جز پوست و استخواني نمانده است. («يونس» آيه 92)

گردش در طبيعت

اصولاً گردش در طبيعت و ديدن جلوه‌هايي از هنرنمايي الهي امري است كه دل‌ها را زنده مي‌كند و به انسان شادابي و نشاط مي‌بخشد، در روايات است كه ديدن گل و آب و آيات قرآن و سبزه، نور چشم را مي‌افزايد به اين معنا كه ديدن زيبايي‌هاي طبيعت در بدن آدمي تأثير دارد چه رسد كه در جان آدمي كه تأثيرات آن به مراتب قوي‌تر و محسوس‌تر است، در قرآن آيات بسياري است كه آدمي را به تفكر در طبيعت دعوت مي‌كند، ياد كرد آب، باران، گل، باغ، بوستان، جانوران، ميوه‌ها و مانند آن در قرآن آن اندازه زياد است كه نيازي به گفتن نيست.

در قرآن شهر پاك و تميز و بلد طيب خصوصياتي را داراست كه يكي از آن‌ها، دارا بودن باغ و بوستان و گلستان است، در نگره قرآني شهر سالم، شهري است كه از اين مسائل بهره‌مند باشد. در گزارش قرآن درباره شهر قوم سبا مي‌خوانيم كه خداوند به آنان شهري را بخشيده بود كه در دو سوي راست و چپ آن بوستان و باغ پر از درخت و گل و گياه بود، اين بوستان‌ها آنچنان زيبا و چشم‌نواز بودند كه از آن‌ها به جنتان ياد كرده است، در توصيف باغ و عنايت خود تعيبري زيبايي دارد و مي‌فرمايد «بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ» ( «سبا» آيه 15) به اين معنا كه هم شهر زيبا و خرم و برخوردار از طبيعت نيكو بود و هم مردماني با گذشت و سالم و مهربان داشت و هم از مسئولان دلسوزي برخودار بود كه نمادي از دلسوزي الهي بود و جلوه از جمال الهي را باز مي‌نماياند.

در چنين سرزمين و شهري با چنين مردماني و مسئولان و پروردگاري بود كه رشد و آباداني همه جا را فراگرفته بود و شهرها در كنار هم قد برافراشت و آباداني فزوني گرفت و رزق و روزي فراوان شد و سفرهاي تجاري و تفريحي گسترش يافت‌ ولي مردمان قدر اين نعمت را ندانسته و آن را به ناسپاسي و كفران نعمت نيست و نابود كردند.( سوره «سبا» آيات 15 تا 21)

آنچه در اين بخش مراد و منظور است آنكه گردش‌گري در طبيعت در آيات قرآني مورد توجه و عنايت خاص بوده است، هدف از گردشگري نيز هر چند در غايت آن خداشناسي و توحيدگرايي و سپاس نعمت است ولي در ميانه اهداف ديگري نيز به‌عنوان اهداف ابتدايي و يا مياني مورد توجه و تأكيد بوده است كه از آن جمله مي‌توان به شادي و نشاط و تفريح اشاره كرد، اين امر اختصاص به اقوام امروزي ندارد بلكه در قرآن گزارش شده است كه قوم ابراهيم به‌عنوان نمونه در جشن‌ها و شادي‌هاي خود به دشت و دمن مي‌رفتند و در آن‌جا افزون بر شادي و سرور به پرستش و سپاس خدايان مي‌پرداختند.

-«قرآن و گردشگري» اثر «خليل منصوري» برگرفته از پايگاه اطلاع‌رساني مركز فرهنگ و معارف قرآن
 شنبه 8 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن