واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اينجا لالهزار نيست
تئاتر- آرش نصيري:
اجراي عمومي نمايش «عروسي حاكم ملاير با دختر شاهپريان» به كارگرداني فرزانه ارسطو باعث شد كه طلسم 10 ساله اجرا نشدن كارهاي اين كارگردان و بازيگر شكسته شود.
اين نمايش كه سال گذشته در جشنواره سنتي و آييني شركت كرد، امسال در تالار سنگلج به روي صحنه رفت. با توجه به اينكه تبليغات براي تئاتر بسيار كم صورت ميگيرد، اما تماشاگران زيادي از اين كار ديدن كردند و كارگردان از استقبال تماشاگران راضي است.
بازيگران اين نمايش همگي زن هستند. حتي حاكم ملاير كه قرار است با دختر شاهپريان ازدواج كند، در حقيقت اين كار يك سياهبازي زنانه است.
* تا حالا هر وقت با كارگردانهايي كه قرار است كارشان اجرا شود مواجه شدهام هميشه با يك آدم خسته برخورد كردهام. شما الان خسته هستيد؟
خسته يعني چه؟
* مثل اينكه عصباني هم هستيد، يعني مثلا داريد از يك كوه بالا ميرويد و هنوز نتوانستيد به آن بالا برسيد...
نكته جالبي را گفتيد. تئاتر و تمرين آن آدم را خسته نميكند. از زماني كه تئاتر را شروع كردم تا به امروز هيچوقت از آن خسته نشدهام بلكه مرا به رشد رسانده و پخته كرده است. اما مسائل جانبي است كه آدم را خسته ميكند. در جايي دارم كار ميكنم كه نه پول دارم و نه پارتي. فكر ميكنم كمي استعداد دارم كه باعث ميشود حداقل كار ضعيف انجام ندهم و اقلاً متوسط كار كنم. الان ما چند قشر تئاتري داريم. يك قشر مهجور داريم كه آدمهاي بزرگي هم هستند اما كارگرداني نميكنند.
* چرا كارگرداني نميكنند؟
براي اينكه خيلي سخت شده است. اگر كارگرداني بخواهد و به اين فكر كند كه دكور، لباس، بازيگر، محل تمرين و همه چيز و همه چيز را بايد خودش تأمين كند به بنبست ميخورد و به يك جايي ميرسد كه همه انرژيهايش از بين ميرود. در آخر كارگردان آنقدر خسته است كه ديگر ايدهاي ندارد بدهد. زمان اجرا هم درگيري كارگردان اين است كه شوراي ساختش چه ميشود، فلان چيز چطور ميشود و درگير مسائل حاشيهاي بسياري ميشود.
* اگر بخواهيم برگرديم به حرف قبليتان، گفتيد كه آدمهاي زيادي هستند كه آدمهاي بزرگي هم هستند اما كار نميكنند. به اين ترتيب فكر ميكنيد كه آدم بايد خيلي به اصطلاح سخت جان باشد كه وارد اين حيطه شود؟
الان مشخص است كه چه كساني ميتوانند كار كنند و چه كساني هم نميتوانند. بعضيها كه ميتوانند كار كنند بعد از 10 سال كار ميكنند. بعضيها هم هستند كه براي اولين كار كارگردانيشان در تئاترشهر اجرا ميشود و شوراي ساختشان تشكيل ميشود. درست است كه پولشان را 8 ماه ديگر ميگيرند، ولي بالاخره ميدانند كه شوراي ساختي تشكيل شده و تكليفشان روشن است.
* اين حرف به اين معني است كه اجراي شما شوراي ساخت ندارد؟
شوراي ساخت كه مسئول تعيين دستمزدهاست تا به امروز تشكيل نشده است. به رئيس مركز هنرهاي نمايشي نامه نوشتم و پرسيدم كه شوراي ساخت اين نمايش كي تشكيل ميشود. آنها پاسخ دادند كه نامه به شوراي ساخت و نظارت رفته است و شوراي ساخت تشكيل خواهد شد.
* دير تشكيل شدن شوراي ساخت چه تأثيري روي كار و اجرايتان دارد؟
خيلي تأثير دارد، چرا كه انگيزه را از بازيگران ميگيرد. بازيگري كه هنوز اولين چك حقوقش را نگرفته است، با چه انگيزهاي بايد كار كند؟ ما خرج زندگي، اجارهخانه، پول ماشين را از همين حرفه درميآوريم.
* هنوز شوراي ساخت براي اين كار تشكيل نشده است، آيا ممكن است كه اين شورا تشكيل نشود؟
نميدانم. از شنيدن اين حرف وحشت ميكنم. اگر اين اتفاق بيفتد يا خيلي دير شوراي ساخت تشكيل شود، نميدانم جواب گروهم را چه بدهم.
* تا به حال پيش آمده كه براي گروهي شوراي ساخت تشكيل نشود؟
تا جايي كه اطلاع دارم براي يك گروه تئاتري كه حرفهاي نبودند، شوراي ساخت تشكيل نشد و در نهايت هم مبلغ بسيار كمي براي آنها تعيين شد كه البته هنوز آن پول را نگرفتهاند. اين همان خستگي است كه من دربارهاش صحبت كردم.
* بيايد درباره كار صحبت كنيم. داستان و فضاي نمايش، برخلاف عرف معمول تئاترهاي امروز است كه قصد دارد مخاطب خاص را راضي كند، يك كار ايراني و موردپسند عام است؟
بله، يك كار كاملاً ايراني است، كه يك مقدار امروزيتر شده است. «سياهكار» هم نقش موثري در پيشبرد داستان و كشمكش دارد.
* چرا بازيگران همه زن هستند؟
در نمايشهاي سنتي، هميشه «زنپوش» داريم. اما در گذشته، در محافل زنانه نقشهاي مرد را زنان بازي ميكردند و اين يك قصه كهن است، ميخواستم با اين كار آن محافل را به ياد مردم بياورم.
* نزديك شدن به اين نوع قصهها با توجه به علاقهاي كه تئاتريها به كارهاي مدرن از خودشان نشان ميدهند، هميشه با ترس انجام ميشود...
100 درصد. من هم همين ترس را داشتم ولي بنا بر دلايلي به اين نتيجه رسيدم كه چرا بايد بترسم. كار ما لالهزاري نيست. البته جايگاه تئاتر لالهزاري مشخص است، جايگاه تئاترشهر، جايگاه تئاتر سنگلج مشخص است ولي متأسفانه اين هم در حرف مشخص است. ما تئاتري ميبينيم در تئاترشهر كه در حقيقت بايد در سالن بولينگ اجرا شود ولي در تئاترشهر اجرا ميشود.
* اين مرزها را چطور بايد مشخص كرد؟
من و شما اين مرزها را مشخص نميكنيم بلكه مرزها از قبل مشخص است.
* چرا براي يك چنين كاري از يك سياه حرفهاي و قديمي استفاده نكرديد؟
براي اينكه ما در لالهزار سياه زن نداريم. البته همانطوري كه گفتم بچههايي كه انتخاب كردم واقعاً بچههاي خلاق و حرفهاي هستند و خيلي زحمت كشيدند. همه چيز هم روي دوش آنهاست از جمله بداخلاقيهاي من. پول ندادنهاي من. خوب سرويس ندادنهاي من.
* اين چيزها را هم لابد با توجه به اينكه ميدانند شما مقصر نيستيد تحمل ميكنند.
بله. شايد به اين خاطر كه حس ميكنند كه من هيچ چيز را از آنها پنهان نميكنم. براي اينكه دوستشان دارم و فكر ميكنم آنها هم مرا دوست دارند.
* شايد هم به اين خاطر كه شما در تئاتر با يك جماعت عاشق سر و كار داريد.
ببخشيد. اين عشق را يك عمر است كه به ما بستهاند. وقتي بازيگر من براي اسبابكشياش مشكل پيدا ميكند آن وقت اين عشق به چه دردي ميخورد؟ مشكل مالي است. وقتي بازيگرم پول ماشين نداشته كه بيايد سر تمرين و بعد يواشكي ميآيد به من ميگويد كه كرايه نداشتم بيايم تمرين، اين درد است براي من. ما هنوز نميتوانيم با بازيگران قرارداد ببنديم.
* وقتي با اين مشقتها مواجه ميشويد، چرا از ادامه كار خسته نميشويد؟
براي اينكه پوست كلفت هستم. مقاومت ميكنم. دنبال اين هستم كه كار برگزيده جشنواره بانوان به اسم «دئوتي براي معصوميت» را به اجراي عمومي ببرم. چون حق بچههايي است كه آن را كار كردهاند.
* اميد داريد كه دوباره طلسم اجرا نشدن كارهايتان باز شود؟
خودشان اعلام كردهاند كه گروههاي برگزيده بايد اجراي عمومي بگيرند. از دفتر جشنواره بانوان، براي اجرا به سالن كارگاه نمايش و مولوي به ما نامه دادند. نامه را به مركز هنرهاي نمايشي برديم و شفاهاً به ما گفته شد كه هيچ تعهدي نسبت به برگزيدگان جشنواره تئاتر بانوان نداريم. در واقع ميخواهم بگويم كه بهتر است كه مسئولان جشنواره تئاتر بانوان براي اجراي ما فكري بكنند.
* امسال در جشنواره تئاتر بانوان شركت نكرديد؟
اگرچه جشنواره بانوان نوپاست، اما مسئولان به تمام وعدههايي كه دادند عمل كردند. به همين دليل خيلي دوست داشتم كه كاري در اين جشنواره ارائه كنم، اما به دليل اينكه متن خوبي پيدا نكردم، امسال در جشنواره شركت نكردم.
تاريخ درج: 8 تير 1387 ساعت 09:54 تاريخ تاييد: 8 تير 1387 ساعت 10:09 تاريخ به روز رساني: 8 تير 1387 ساعت 10:09
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]