تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حيا زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816610525




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جهان - سازمان ملل؛ از بستر واقعي تا عملكرد آرماني


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: جهان - سازمان ملل؛ از بستر واقعي تا عملكرد آرماني
جهان - سازمان ملل؛ از بستر واقعي تا عملكرد آرماني

مازيار آقازاده: در دهه اول قرن بيستم تفكر غالب و پارادايم فكري در ميان طيف عظيمي از انديشمندان بين‌المللي و نخبگان جهاني بر مبناي تفوق نگاه آرمانگرايه و تجويز رويكرد هنجاري بر قالب‌هاي روابط ميان واحدهاي سياسي بود. هم‌ از اين‌رو بود كه بلافاصله پس از پايان جنگ جهاني اول جامعه ملل از خرابه‌‌هاي جنگ سر برآورد و به عنوان مأمن و تجسم ايده آرمانگرايان در نظم‌بخشي و هنجارسازي روابط ميان دولت‌ها، پا به عرصه حيات گذارد. اما جامعه ملل هر چند كه در عرصه‌هايي توانست موفقيت داشته باشد اما قانوني كردن جنگ و نيز عدم ايجاد سازوكاري براي جلوگيري از وقوع يا تداوم آن؛ عملا نقش جامعه ملل را به حاشيه كشاند و قدرت‌‌هاي بزرگ به واسطه توسل به زور يا نقض اصول يا آرمان‌هاي جامعه ملل با ترك اين سازمان بين‌المللي به تامين منافع ملي خود همت گماردند. از اين‌رو بود كه به واسطه حمله آلمان نازي به لهستان و شروع جنگ جهاني دوم عملا جامعه ملل منحل شده و فلسفه وجودي خود را از دست داد. بنابراين سازماني كه با ديد آرمانگرايانه و بر مبناي حاكميت برابر دولت‌ها بنا شده بود با توجه به شرايط واقع‌گرايانه حاكم بر روابط بين‌المللي فاقد كارايي شد. بر اين اساس به هنگام مذاكرات مربوط به تشكيل سازمان ملل متحد در جريان جنگ جهاني دوم و از سال 1941 تا 1945 در كنفرانس‌هاي يالتا، پوتسدام، سانفرانسيسكو و تهران، قدرت‌هاي بزرگ از جمله ايالات متحده، اتحاد جماهير شوروي و بريتانيا بر ضرورت ايجاد حق برتر براي قدرت‌‌هاي بزرگ در جهت اعمال نظم و امنيت بين‌المللي تاكيد كردند. اين حق در قالب حق وتو در ساختار شوراي امنيت و پس از تشكيل آن منحصر به پنج كشور فاتح جنگ گشت و بدين‌سان مسووليت حفظ نظم و امنيت بين‌المللي به گونه‌اي واقع‌بينانه (در آن مقطع) بر عهده پنج قدرت برتر جهان قرار گرفت. بنابراين به‌رغم فلسفه مبناي تشكيل جامعه ملل؛ فلسفه مبناي سازمان ملل متحد با نگاه و رويكردي واقع‌گرايانه و بر مبناي ساختار قدرت در نظام بين‌الملل مورد توجه قرار گرفت. اين فلسفه وجودي سازمان ملل باعث شده است كه تاكنون به‌رغم گذشت بيش از شش دهه از عمر آن، اين سازمان همچنان فلسفه وجودي خود را تداوم و حتي تقويت بخشد و بتواند به‌رغم تغيير ساختار قدرت و نيز متفاوت شدن قالب‌هاي رفتاري دولت‌ها كارايي داشته و كاركردهاي خود را تداوم دهد. موضوع اصلاح ساختار سازمان ملل كه پس از جنگ سرد و به‌ويژه در يك دهه گذشته مطرح شده، مويد اين نكته است كه سازمان ملل متحد همچنان با حفظ فلسفه وجودي خود كه ناشي از رويكرد قدرت‌محور در روابط بين‌المللي است، تلاش دارد تا عملكرد و خروجي‌هاي خود را به رويكردهاي هنجاري و آرماني نزديك سازد. اصلاح ساختار كميسيون حقوق بشر ملل متحد و تبديل آن به شوراي حقوق بشر، تقويت سازوكارهاي نظارتي و بوروكراسي ديواني دبيرخانه سازمان و نيز ارائه طرح‌هايي جهت اصلاح ساختار شوراي امنيت- كه احتمالا اين شورا نيز در آينده‌اي كوتاه‌مدت يا ميان‌مدت تغيير ساختار خواهد داد- همه و همه بيانگر تلاش در جهت پاياني و مانايي اين سازمان و تقويت نقش آن در مديريت بحران‌هاي بين‌المللي است. اقدام اخير شوراي امنيت ملل متحد در شناسايي خشونت جنسي در جنگ‌ها و بحران‌هاي داخلي و جنگي به عنوان يك «تاكتيك جنگي» و به‌تبع آن مسوول دانستن دولت‌ها و فرماندهان نظامي در قبال موارد احتمالي اعمال خشونت جنسي عليه افراد، اقدامي مهم و قابل توجه از سوي شوراي امنيت و در جهت حاكم ساختن ارزش‌هاي انساني و آرماني و دنبال كردن رويكرد هنجاري در روابط بين‌الملل است.

البته علاوه بر آن اين اقدام شوراي امنيت ناشي از برداشتي از امنيت است كه بسيار فراخ‌تر و گسترده‌تر از نگاه امنيتي سابق و سنتي در شكل نظامي يا سخت‌افزاري آن است. اما همان‌طور كه اشاره شد اين اقدام شورا در واقع غلبه رويكرد هنجاري در عرصه عمل، به‌رغم پذيرش رويكرد واقع‌گرا در عرصه نظر است. به بيان ديگر تقدس حاكميت‌ها در روابط بين‌الملل كنوني تا بدانجاست كه به نقض اصول و ارزش‌هاي جهانشمول و بشري دست نيازند و رفتاري در قالب هنجارهاي بين‌المللي از خود بروز دهند. افزايش وزن و جايگاه ديدگاه آرماني پس از جنگ سرد و به‌ويژه در هشت سال گذشته از قرن بيست‌ويكم امري نيست كه قابل كتمان باشد. امروزه واقع‌گرايانه‌ترين منطق‌ها و منافع نيز به زبان آرماني بيان مي‌شوند. قدرت‌يافتن بيش از گذشته سازمان‌ها، نهادها و افراد و گروه‌ها و كم كردن فضاي مانور دولت‌ها اين فرصت را در اختيار سازمان ملل قرار داده است تا بتواند بخش اعظمي از آرمان‌هاي بشر را به دولت‌ها تحميل كند. در جريان مذاكرات و بحث‌هاي مربوط به تهيه پيش‌نويس قطعنامه «منع خشونت جنسي» در جنگ‌ها، سازمان‌هاي مدافع حقوق بشر و حقوق زنان نقش غيرقابل انكاري داشتند به طوري كه تلاش‌هاي‌ آنها باعث شد تا بسياري از تكاليف برعهده دولت‌ها گذارده شده و تحريم‌هايي نيز در صورت نقض قطعنامه در متن قطعنامه گنجانده شود. همانطور كه ارائه گزارش يك سازمان انسان‌دوستانه بريتانيا در ماه مي درباره اعمال خشونت جنسي از سوي صلح‌بانان سازمان ملل در كشورهاي بحران‌خيز آفريقايي باعث ايجاد بحث‌ها و چالش‌هاي جدي درباره نحوه ماموريت‌هاي نظامي سازمان ملل شده است. سازمان‌هاي مدافع حقوق بشر و حقوق كودكان در جريان تصويب قطعنامه 1261 نيز – كه ناظر بر منع پديده استفاده از كودكان و نوجوانان در فعاليت‌هاي نظامي است- فعاليت گسترده‌اي از خود نشان دادند. با در كنار هم قرار دادن تمامي اين واقعيات مي‌توان به تصوير سازمان ملل متحد در قرن بيست‌ويكم نزديك شد و آن را با جامعه ملل نيمه اول قرن بيستم مقايسه كرد. جامعه ملل در نيمه قرن بيستم (1918) با رويكردي آرماني در عرصه نظر شكل گرفت – بيشتر بر مبناي ديدگاه آرمانگرايانه وودرو ويلسون رئيس‌جمهور اخلاق‌گراي ايالات متحده- اما با شروع به كار خود و با مواجه شدن با ساختار و ماهيت قدرت محور روابط بين‌المللي با چالش حيات داشتن منطق واقع‌گرايي در عرصه عمل مواجه شد. به طوري كه قدرت‌هاي بزرگ عضو اين سازمان اگر مي‌خواستند به دنبال منافع ملي خود باشند مجبور بودند تا از اين سازمان خارج شوند- و اساسا ايالات متحده از ابتدا با مخالفت سناي آمريكا وارد جامعه ملل نشد- اما سازمان ملل متحد برخلاف جامعه ملل با رويكردي واقع‌گرايانه در عرصه نظر شكل گرفت اما توانست- به ويژه به طور قابل ملاحظه‌اي در دهه اخير- با تقويت رويكرد آرماني در عرصه عمل دولت‌ها را ملزم به پاسخگويي كرده و در حد امكان، روابط ميان دولت‌ها را انساني‌تر سازد. البته پيدايش، رشد و قدرت‌يابي سازمان‌ها و گروه‌هاي مدافع حقوق انساني نيز در اين راه بسيار موثر بوده‌اند. اين امر بيانگر اين واقعيت است كه در عرصه نظر بايد واقعيت جهان را آن‌گونه كه هست شناخت و سعي كرد در عرصه عمل اين واقعيت‌ها را به گونه‌اي دلخواه و در جهت آرمان‌هاي والاي انساني تغيير داد.
 شنبه 8 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 535]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن