واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: اعتياد، حديث نامكرر
يكي از معضلات جدي انسان متمدن، در آغاز هزاره سوم، مشكل سوء مصرف مواد است.
مطابق آمارهاي منتشر شده از سوي ستاد مبارزه با موادمخدر كشور، در سال 1377 تعداد تقريبي معتادان كشور حدود يكميليونو200هزار نفر بوده و 800هزار نفر هم بهصورت تفنني از مواد اعتياد آور استفاده مي كردند.
پژوهش انجام شده در سال 1380 كه خلاصه نتايج آن توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي منتشر شده است دلالت بر وجود حداقل 3ميليونو761هزار نفر مصرف كننده مواد افيوني غير قانوني (ترياك، شيره، هروئين، بوپرنورفين) داشت كه از اين تعداد 2ميليونو547هزار نفر مصرف مشكل آفرين (سوء مصرف يا وابستگي) داشتند و يكميليونو158هزار نفر در سال قبل مصرف تزريقي مواد افيوني داشتند.
دردوره 20 ساله 57 تا 77، بهطور متوسط، ميزان رشد بروز سوء مصرف مواد سالانه 8درصد بوده است؛ به عبارت ديگر، تقريباً هر 12 سال 2 برابر شده است.
با مقايسه اين نرخ با نرخ رشد جمعيت (كه دراين 20 سال بهطور متوسط 63/2درصد بوده است)، ملاحظه ميشود كه ميزان رشد بروز سوء مصرف مواد بيش از 3 برابر نرخ رشد جمعيت بوده و با توجه به اينكه بهزودي هرم سني جمعيت تغيير شكل مييابد و اكثر گروههاي سني از گروههاي سني كودك و زير 15سال به سنين بالاي 15سال (كه در معرض خطر مصرف مواد هستند) تغيير مييابند و به همراه آن كمبود امكانات آموزشي، فرهنگي، تفريحي، بهداشتي وشغلي نمود بيشتري خواهد داشت، پيشبيني ميشود در سالهاي آتي ميزان رشد بروز مصرف مواد به شدت افزايش يابد.
در ايران، هنوز شايعترين ماده مصرفي معتادان، ترياك است؛ ولي مصرف هروئين كريستاليزه (با نام تجاري كراك ايراني) نيز به شدت رو به افزايش است. در ايران، شايعترين روش مصرف مواد تدخين و سپس خوردن است و روش مصرف تزريقي هم البته رو به افزايش است. همه ميدانند كه خطر ابتلاي به ايدز براي معتادان تزريقي چقدر جدي است.
مخاطره آميزترين دوران زندگي از نظر شروع مصرف مواد، دوره «نوجواني» است. تحقيقات نشان داده تقريباً در 60درصد مواد، اولين مصرف مواد بهدنبال تعارف دوستان رخ ميدهد.
«گروه همسالان» بهخصوص، در شروع مصرف سيگار و حشيش بسيار مؤثر هستند. از اينروست كه پيوند و تعامل مثبت بين فرد و والدين از سنين كودكي موجب ارضاي نيازهاي عاطفي- رواني وي ميشود. اين افراد، با تجربه روابط منطقي و قابل پيشبيني، كمتر دچار انحرافات شخصيتي ميشوند و مهارتهاي گوناگون را كه لازمه برقراري روابط سالم بينفردي واجتماعي است ميآموزند و با داشتن حس تعلق و وابستگي، كمتر احساس تنهايي و انزوا ميكنند و به دامن اعتياد كشيده نميشوند.
نكته ديگر اينكه دسترسي به خدمات حمايتي (هنگام بروز مشكلاتي مانند بيسرپرستي و از دست دادن شغل)، خدمات مشاورهاي (هنگام بروز مشكلات عاطفي يا اتخاذ تصميمات مهم)و خدمات درماني (براي بيماراني كه تمايل به ترك اعتياد دارند) موجب ميشود تا عوامل مخاطرهآميزي كه فرد ممكن است در طول زندگي با آنها روبهرو شود، تشديد يافته يا مزمن نشود.
هر قدر مواد در محيط زندگي فرد نايابتر و گرانتر باشد، احتمال مواجهه و مصرف كاهش مييابد. نكته آخر اينكه اعتياد با همه دشواريهايي كه ذكر شد، قابل درمان است؛ به شرط آنكه خودمان را براي درمان به دست افراد غيرمتخصص و غيرمسئول و سودجو نسپاريم.
درمان فقط بايد توسط پزشكان و طبيبان سوگند خورده صورت پذيرد نه سودجوياني كه نه پزشك هستند ونه درمانگر و تنها وجه اشتراكشان با اعتياد، آن است كه يا زماني معتاد بودهاند يا هنوز معتادند. رطب خورده منع رطب كي كند؟
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]