واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: پسري از اتهام آدمكشي عمدي در باغ انگور تبرئه شد
يك شاهد:شاهين پيش از خوردن مشروب ، چاقويي را كه همراه محمد بود براي بريدن كالباس گرفت و ....
قضات هيات عمومي ديوان عالي كشور با رسيدگي موشكافانه به يك پرونده اصراري – كيفري ، پسري را از اتهام آدمكشي عمدي تبرئه كردند.
زنگ تلفن افسر نگهبان پاسگاه «خلق آباد» مشهد شامگاه 9 مهر 1382 صدا درآمد و مردي از درگيري خونين در يك باغ انگور خبر داد.
پليس بلافاصله به قطعه مورد نظر رفت و بدن نيمه جان «شاهين» را به بيمارستان رسانداما او به خاطر شدت خونريزي جان باخت.
شواهد نشان مي داد «شاهين» با دوستانش «محمد» ، «عليرضا» و «غلامرضا» كه همگي 16 ساله بودند براي تفريح به باغ رفته بود كه قرباني دعواي مستانه شد.با افشاي اين راز ، رديابي متهمان در دستور كار پليس قرار گرفت و آنان خيلي زود دستگير شدند.
«غلامرضا» در نخستين بازجويي اظهار داشت:يك قوطي مشروب تهيه كرديم و به باغ پدربزرگم رفتيم اما نمي دانم چرا ناگهان شاهين و محمد با هم درگير شدند.ميانجيگري كردم و محمد گفت «شاهين اسير وسوسه شده و مي خواهد در حالت مستي او را آزار دهد.» من به درگيري فيصله دادم اما شاهين ؛ زنجير كشيد و بعد چاقو درآورد.
وي ادامه داد: يكباره ديدم سر و صورت شاهين ، پراز خون است.محمد گريه مي كرد و با التماس مي گفت : «بلند شو شاهين.»
«عليرضا» نيز شهادت دوستش را تييد كرد و «محمد» را جاني ناميد.سپس متهم رديف نخست ، توضيح داد:با دوستانم مشروب خورديم و حال طبيعي نداشتيم. شاهين مي خواست مرا آزار دهد كه با هم درگير شديم. زنجير درآورد و دور گردنم فشرد.
«محمد»اضافه كرد: وقتي چاقو كشيد با هم گلاويز شديم. مي خواستم چاقو را از دستش بگيرم كه روي من افتاد.در يك لحظه متوجه شدم دستم داغ است.خون به سر و صورتم پاشيد و به گريه افتادم.
به دنبال اين اعترافها، متهمان به كانون اصلاح و تربيت فرستاده شدند و پرونده با صدور كيفرخواست در اختيار قاضي وقت شعبه 43 دادگاه عمومي - جزايي مشهد قرار گرفت.
در نشست رسيدگي به اين ماجرا كه 15 مهر 1382 برگزار شد، ابتدا پدر و مادر داغدار در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براي «محمد» اشد مجازات خواستند.
همچنين يكي از شاهدان ، اعلام كرد:شاهين پيش از خوردن مشروب ، چاقويي را كه همراه محمد بود براي بريدن كالباس گرفت . وقتي آنها با هم درگير شدند، شاهين زنجير و چاقو كشيد.محمد هم گفت «اگر مردي ، دست خالي بيا تا با هم تسويه حساب كنيم.شاهين ، زنجير را داخل جوي آب انداخت اما در دستش چاقو بود كه با هم درگير شدند و چند دقيقه بعد محمد با گريه گفت «شاهين چاقو خورده.»
در ادامه محاكمه ، وكيل تسخيري متهم ، موضوع دفاع مشروع را مطرح كرد و «محمد» را مستحق حكم اعدام ندانست.
قاضي پس از بررسي مدرك هاي موجود ، تاكيد كرد چون ادله اثباتي در پرونده وجود ندارد به استناد اصل 37 قانون اساسي، محمد از اتهام آدمكشي
" «محمد» گفت: وقتي چاقو كشيد با هم گلاويز شديم. مي خواستم چاقو را از دستش بگيرم كه روي من افتاد.در يك لحظه متوجه شدم دستم داغ است.خون به سر و صورتم پاشيد و به گريه افتادم.... "
عمدي تبرئه مي شود.با اين حال ، او «عليرضا» و «غلامرضا» به خاطر مشروب خواري به 80 ضربه شلاق محكوم شدند.
قضات شعبه 28 ديوان عالي كشور با توجه به اينكه شواهد نشان مي داد قرباني ميل تعرض به متهم رديف نخست را داشته و هنگام دعوا ، ناخواسته چاقو به گردن او خورده است، حكم را تاييد كردند.
با اعتراض وكيل خانواده داغدار ، حكم شكست و به استناد بند چهارم ماده 265 قانون آيين دادرسي كيفري ، پرونده به شعبه ديگري از دادگاه عمومي مشهد سپرده شد.
قضات شعبه 42 دادگاه عمومي ، بامداد 14 شهريور 1383با بررسي برگه هاي پزشكي قانوني كه علت اصلي مرگ را بريدگي سمت چپ گردن به طول 20 ميلي متر خوانده، همچنين اظهارات متهم پس از دعوا ، شواهدي مبني بر ضعف بنيه جسماني متهم در مقابل قرباني و اعتقاد دادگاه به قريب الوقوع بودن تعرض به عنف و موثر نبودن نصيحت ها و دخالت هاي غلامرضا، كار محمد را منطبق با مقررات مربوط به دفاع مشروع تشخيص دادند.برهمين اساس و به استناد ماده 61 و ماده 62 قانون مجازات ، محمد از قصاص نفس تبرئه و به 80 ضربه شلاق محكوم شد.
قضات شعبه 28 ديوان عالي كشور اما 14 شهريور 1383 به شور نشستند و اعلام كردند، موضوع پرونده انطباقي با دفاع مشروع ندارد و به فرض صحت هم، متهم در دفاع از خود زياده روي كرده است.گزارش ايسكانيوز مي افزايد ،با اين اظهار نظر ، پرونده ، روز دوم خرداد 1385به شعبه 135 دادگاه عمومي مشهد فرستاده شد و قضات با توجه به اينكه خطر قريب الوقوع تعرض در كار نبوده و متهم مي توانسته محل را ترك كند، موضوع را دفاع مشروع ندانستند.
آنان به استناد ماده 205، بند «ب» ماده 206 و ماده هاي 227، 229 و 230 ، بند يكم ماده 231 و ماده هاي 232، 233، 257، 261 و 23 متهم را به اشد مجازات محكوم كردند.
راي ، هفتم بهمن 1385 پس از بررسي در شعبه ديوان عالي كشور ، شكست و اين بار پرونده در اختيار شعبه 136 دادگاه عمومي (ويژه خردسالان) قرار گرفت.
رييس شعبه 136 ويژه اطفال با توجه به بند «ج» ماده 266 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور كيفري ، تذكر داد: نظر به اينكه طي دادنامه ، حكم به قصاص صادر شده است موضوع از مصاديق راي اصراري است و پرونده بايد در هيات عمومي شعبه كيفري ديوان عالي كشور بررسي شود.
به دنبال سير اين مرحله ها ، پرونده در هيات عمومي ديوان به رياست آيت ا... «مفيد» و با حضور آيت ا... دري نجف آبادي (دادستان كل كشور) و 50 قاضي به شور گذاشته شد.
در اين نشست «حجت ا... يزدان زاده» رييس شعبه سوم تشخيص ديوان عالي كشور تصريح كرد: كمك خواهي متهم براي رهايي از دست قرباني در آن هنگام ميسر نبوده و ياري از مردم و پليس نيز غير ممكن بوده است.همين مساله ، مشروعيت اقدام متهم را توجيه مي كند.
در همين حال «كيقبادي» قاضي ديوان عالي كشور عنوان كرد : خوردن مشروب به تنهايي موجب تحريك قرباني براي عمل منافي عفت نبوده بلكه از قبل قصد شومي داشته است. به همين خاطر به نظر مي رسد متهم در دفاع از خود ، دست به جنايت زده و از حدود آن هم تجاوز نكرده است.
از سوي ديگر «اميري» مستشار ديوان عالي كشور با تاييد نظر «كيقبادي» ابراز عقيده كرد: بر فرض هم كه دفاع متناسب نباشد، ديه دارد و «نه» قصاص.
دادستان كل كشور نيز با اشاره به سن كم متهم و قرباني ، اظهار داشت : شرب خمر، همراه داشتن زنجير و چاقو ، همگي حكايت از وضعيت شخصيتي آنها دارد.در اين ميان ، نوع جراحت كه به صورت دم موشي و به طول 20 ميلي متر اعلام شده و خون آلود بودن دست ها و صورت متهم قابل توجه است و به نظر مي رسد جنايت از نوع شبه عمد است.
در پايان اين نشست كه چندين ساعت طول كشيد سرانجام بيش از 40 قاضي هيات عمومي ديوان عالي كشور ، راي شعبه ديوان مبني بر غير عمد بودن آدمكشي را تاييد كردند و متهم جوان به زندگي برگشت.
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]