تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834818232
به بهانه هفتم تيرماه/گاز خردل تلخ است؛ با گذشت 21 سال هم خردل شيرين نمي شود
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به بهانه هفتم تيرماه/گاز خردل تلخ است؛ با گذشت 21 سال هم خردل شيرين نمي شود
اروميه - خبرگزاري مهر: هفتم تيرماه هر سال تاريخ در سردشت تكرار مي شود، تاريخ رنج و درد آدمهايي كه روياهايشان را در روزهاي خوش قبل از تير 1366 جا گذاشته اند، روزهايي كه گذشته اند و شده اند ماهها و سالها...و حالا 21 سال است كه از همنيشيني مردم اين سرزمين با گاز خردل مي گذرد.
به گزارش خبرنگار مهر در اروميه، امسال بيست و يكمين سالروز تولد تاولها و سرفه هاي مصدومان شيميايي سردشت در حالي سپري مي شود كه سايه سنگين سكوت بي تفاوتي ها، درد مضاغفي است بر آلام اين مصدومان.
هفتم تير هر سال در چند صفحه از روزنامه ها خبر از مراسم و يادواره هايي مي زنند كه در اين سرزمين هزمان با هفتم تيرماه برگزار مي شود، مظلوميت مردم سردشت را مي خوانيم و مي شنويم، از اولين شهر غيرنظامي جهان كه مورد اصابت بمب هاي شيميايي قرار گرفت، مي شنويم كه سردشت را خواهرخوانده هيروشيما ناميده اند و نماد مظلوميت ملتي است و خونخواري ديكتاتوري.
در ميان سطرهاي نوشته شده و حرفهايي كه در اين آيين ها به گوشمان مي رسد حرفهاي جديدي وجود ندارد حكايت تكراري است كه با گرد سفيد گاز خردل به شكل سرفه و تاول در چهره مردم سردشت بارها و بارها تكرار مي شود، اما آنچه باعث نو شدن اين درد كهنه مي شود باز هم سكوت و بي تفاوتي به وضع معيشتي موجود بازماندگان اين فاجعه است.
تير ماه سردشت تير ماه غم است...تير ماه خاطره هاي تلخ دوست نداشتني...خاطره هايي كه بغض شده اند در گلوي ليلا...اشك شده اند بر چهره فرخنده ...خاطره هايي كه داغ شده اند در سينه دادا ابراهيم...تير براي سردشت ماه خردل است و گردهاي سپيد و تاول هاي چركي....
سردشت بعدازظهر روز هفتم تير ماه سال 1366 در حالي كه جنگ ايران وعراق در اوج خود بود، توسط حزب بعث عراق، بمباران شيميايي شد و طي آن 109 نفر بلافاصله جان خود را از دست دادند. سردشت اولين شهري بود كه بعد از جنگ جهاني اول و صويب كنوانسيون هاي منع سلاح هاي شيميايي مورد حمله شيميايي قرار گرفت و به مراتب بدتر و فاجعه آميزتر از حلبچه بود زيرا عمق فاجعه درسردشت بود كه از ميزان گازهاي استفاده شده در آن بيشتر است.
مردم در سردشت اطلاعي از عوارض و چگونگي مقابله با حملات شيميايي نداشتند، در اين فاجعه بنا به اعلام رسانه ها پنج هزار نفر مصدوم شدند ولي آمار غير رسمي با توجه به جمعيت 13 هزار نفري سردشت ، 10 هزار نفرمصدوم بود.
متاسفانه فاجعه كشتار حجاج (ايراني) در مكه كه با فاصله كمي بعد از اين فاجعه رخ داد آن را تحت شعاع قرار داد و موضوع سردشت كمرنگ شد و باعث مغفول ماندن از ديد رسانه ها و پايگاه هاي خبري شد و اطلاع رساني خاصي در مورد آن انجام نشد و به ذكر چند مقاله در صدمين روز اين حادثه اكتفا شد.
نيويورك تايمز امريكا چند روز بعد نوشت: "اين عمل از هر جهت و به هر مفهوم يك جنايت جنگي است كه با انكارهاي سست و رسمي عراق و عذر و بهانه هاي غير رسمي در مورد استفاده از يك سلاح ناجوانمردانه در آميخته است".
آمار و مسائل ذكر شده و تعداد مصدومان پذيرفته شده توسط بنياد جانبازان به هيچ عنوان همخواني ندارد، از طرفي گفته مي شود تمام مردم سردشت آلوده به اين گازها هستند و تا سه نسل ديگر هم در اين شهر، امكان آلودگي وجود دارد، كودكان ناقصي از پدران و مادران مصدوم متولد مي شوند و حتي گفته مي شود كه وزارت بهداشت اعلام كرده است از ساكنان اين شهر خون اهدايي دريافت نشود. از طرف ديگر وجود چند 10 نفر به عنوان جانبازان اين حمله گسترده قابل پذيرش نيست.
باد و خاك جلوتر از ما در كوچه هاي سردشت سرك مي كشند، خاك كه بلند مي شود دادا ابراهيم مي ماند و سرفه هاي خشكي كه تمام نمي شود...باد بين ديوارهاي كوتاه خانه ها مي پيچد و خاك كوچه را بر سر ما و گلوي زخم خورده سردشتي ها مي ريزد!
" اينجا بيشتر آدمها شيميايي هستند!" اين را پروين كريمي مي گويد حرفي از تكرار نيست...درد كه مي آيد براي پروين هر روز هفتم تير مي شود.
مشكلات مردم سردشت تمامي ندارد حكايت غريبي از روزها وشبهاي مردمي كه تنها مونسشان سرفه هاي مكرر خونين وتاول هاي قديمي به جاي مانده بر دست و صورت هايي كه است كه گاه و بي گاه زبان بازمي كنند.
محمد خضري مي گويد: ديگر عادت كرده ايم به اين سرفه ها و تاول ها به نوعي همنشين ما در طول اين همه بي تفاوتي ها هستند.
وي ادامه مي دهد، در سال 86 با وضعيت وخيمي به بيمارستان تخصصي ساسان تهران اعزام شدم 15 روز در اين بيمارستان بستري بودم. ولي به رغم وضعيت وخيمم در كميسيون تخصصي، تنها به عنوان جانباز پنج درصد شناخته شدم و من مجبورم هزينه هاي گزاف درمان را شخصاً پرداخت كنم.
رحيم صداقت كه اعضاي خانواده اش جانبازان 25 درصد هستند و 290 روز در بيمارستان تهران بستري بوده اند، در سال 66 به عنوان سند مظلوميت اين مردم به مجامع و كشورهاي خارجي ارائه شد كه همان تصوير گوياي همه چيز است.
صداقت اكنون به عنوان جانباز 10 درصد شناخته مي شود. او مجبور است ماهيانه بالغ بر 150 تا 200 هزار تومان هزينه درمان خود كند و اين در حالي است كه هيچ حقوقي دريافت نمي كند.
مشكل ديگري كه قابل توجه است، نبود نهادي است كه بر عملكرد كميسيون ها نظارت كند.
عضو ارشد انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت مي گويد: تنها مرجعي كه در قانون پيش بيني شده است، كميسيون هاي تخصصي تعيين مصدوميت هستند كه در صورتي كه نتايج اعلامي از سوي اين كميسيون ها مورد اعتراض قرار گيرد، هيچ مرجع ديگري حتي ديوان عدالت اداري در موضوع دخالت نمي كندچون به زعم ديوان نظر نهايي تشخيص تخصصي است و نتيجه كميسيون را تاييد مي كند، در نتيجه اعتراض و پيگيري مدعيان در خلاء قانوني بي نتيجه مي ماند.
پژوهش ها نشان داده است كه گاز خردل، عوارض درازمدت پوستي از 3 تا 12 سال دارد. تحقيقي كه پژوهشكده مهندسي و علوم پزشكي جانبازان انجام داده است، نشان مي دهد افرادي كه دچار صدمات پوستي ناشي از گاز خردل و قرمزي و تاول پوستي شده اند، در سال هاي بعد دچار ناراحتي هاي پوستي مي شوند كه اغلب عبارتند از خارش و خشكي پوست و لكه هاي پوستي. گاز خردل به دليل تركيب شيميايي خاص خود در سطح لايه هاي پوستي باعث ايجاد آسيب در سلول هاي مختلف از جمله سلول هاي تشكيل دهنده غدد عرق و چربي مي شود.
در تحقيق ديگري كه توسط دكتر ناصر عمادي در سال 82 انجام شد، فراواني عوارض ديررس پوستي گاز خردل در 800 نفر از جانبازان شيميايي بررسي شد. اين تحقيق ثابت مي كند برخورد با اين گاز ها آثار ويروسي دارد كه سال ها دوام مي آورد.
موقعيت جغرافيايي سردشت نيز در كنار تمام نواقص به مشكلات مردم دامن مي زند. زمستان هاي سردشت بسيار سرد است و اين شرايط آب و هوايي در وضعيت جسمي بيماران تاثير بسيار بدي مي گذارد.
طبق آمار رسمي ارائه شده، حدود 15درصد از افرادي كه دچار مصدوميت شيميايي شده اند، تحت پوشش بنياد جانبازان قرار گرفته اند و از هزار و چهارصد نفري كه برايشان پرونده پزشكي تشكيل شده است كمتر از 400 نفر مصدوميت شان زير 20 درصد تشخيص داده شده است (مصدوميت بالاي 25 درصد، لازمه برخورداري از حقوق و مزايا است). يعني با توجه به آمارهاي ذكر شده، بعد از گذشت 21 سال از اين واقعه تنها چهار درصد از مصدومان و قربانيان، حقوق خود را دريافت مي كنند. اين حقوق بين 300 تا 400 هزار تومان در ماه است كه با توجه به وضع زندگي و فرصت از دست رفته اشتغال مصدومان و نياز شديد به دارو و امكانات بهداشتي، تنها امكان تامين بخش كوچكي از زندگي آنها را فراهم مي كند".
اين وضعيت باعث شده است قريب به هشت هزار پرونده پشت در كميسيون هاي تخصصي پزشكي بماند. در سال 84 از چهار هزار و 600 نفر مدعي كه تشكيل پرونده داده بودند، نزديك به 20 نفر به عنوان جانباز با مصدوميت زير 20 درصد شناخته شدند و از امكانات مالي محروم هستند. آمارها نشان مي دهد كه تا به حال حدود 10 هزار نفر تشكيل پرونده داده اند كه از اين تعداد 17 درصد (نزديك به هزار و 700 نفر) به عنوان جانباز با درصدهاي پايين شناخته شده و از حقوقي برخوردار نيستند.
شهروندان با اعتقاد به اينكه همه مردم سردشت مصدوم شيميايي بوده و حق برخورداري از سيستم تامين اجتماعي در خور اين همه رنج و مصيبت را دارند، معتقدند اين كميسيون ها از قاعده خاصي پيروي نمي كنند.
دبير كميته حقوقي انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت در خصوص اين فاجعه و وضعيت فعلي اين مصدومان مي گويد: مردم شهر آموزش هاي لازم را در مورد نحوه مبارزه با حمله شيميايي فرا نگرفته بودند و آمادگي لازم هم از سوي مسئولان دولتي براي مقابله با اين حمله وجود نداشتند، لذا به دليل ناآشنايي مردم و فقدان امكانات درماني، وضعيت مردم و مصدومان دچار وخامت بيشتري شد كه طبق آمار ضبط شده در بنياد جانبازان، در اثر اين واقعه حدود 350 نفر به عنوان جانباز تحت پوشش قرار گرفته و 90 نفر به عنوان شهداي اين واقعه شناخته شدند.
عثمان مزين ادامه مي دهد: متاسفانه با گذشت 21سال از عمق اين فاجعه آمار مشخصي در خصوص تعداد مصدومان شيميايي سردشت وجود ندارد حتي پزشكاني كه در آن سال از سردشت بازديد كرده و شهروندان را معاينه كردند، تعداد مصدومان را بالغ بر هشت هزار نفر اعلام كردند كه اين آمار به وسيله مقامات رسمي هم تاييد شد و حتي آيت الله هاشمي رفسنجاني در يكي از خطبه هاي نماز جمعه سال 82 بر اين آمار صحه گذاشت و به طور مشخص اين تعداد را هشت هزار و 24 نفر اعلام كرد.
وي يادآورشد: علاوه بر آن، استانداري استان هم يك سال پس از واقعه سردشت، تعداد مصدومان و كشته شدگان را بالغ بر 10 هزار نفر اعلام كرد، سند ديگر اينكه در زمان بازديد سرهنگ "علو پانين" كه از كارشناسان تسليحات شيميايي سازمان ملل بود، در سردشت پس از بازرسي هايش تعداد هشت هزار و 600 نفر را به عنوان قرباني اين حادثه تاييد كرد و اين آمار را در اختيار سازمان ملل قرار داد. فاجعه شيميايي سردشت غير قابل انكار و مقايسه با فاجعه شيميايي حلبچه است ولي عمق فاجعه سردشت هنوز براي خيلي از افكار عمومي ناشناخته باقي مانده است.
رئيس هئيت مديره انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت در گفتگو با مهر در خصوص فاجعه آميزتر بودن واقعه سردشت از حلبچه مي گويد: در سردشت از گاز اعصاب و خردل استفاده شد در حالي كه در حلبچه از گاز سيانور، گاز خردل هميشه در محيط و بدن مصدوم باقي مي ماند، موردي سراغ نداريم كه مصدومين شيميايي با گاز خردل، بهبود يافته باشند، عوارض اين گاز عفونت ريوي، پوست و چشم است، چشم التهاب پيدا مي كند و كم سو مي شود، پوست خارش مي گيرد و ريه نيز آسيب ديده و موجب تنگي نفس مي شود، اين فاجعه اي است كه در سردشت اتفاق افتاده است، در حلبچه با توجه به اينكه گاز سيانور استفاده شد، تعداد تلفات زياد است ولي آثار اين گاز آني است و باقي نمي ماند . از اين جهت است كه عمق فاجعه سردشت بيشتر از حلبچه است.
صالح عزيزي پور اقدم در خصوص مشكلات مصدومان شيميايي سردشت مي گويد: كمبود مركز درماني مجهز هنوز هم بزرگترين مشكل مصدومان شيميايي سردشت است اين مشكل در كنار عدم پذيرش پرونده بسياري از كساني كه بر اثر بمباران شيميايي مصدوم شدهاند با گذشت ۲۱ سال از حادثه بمباران شيميايي اين شهر خودنمايي ميكند.
وي ادامه مي دهد: هر چند كلينيكي ويژه براي رسيدگي به مشكلات درماني جانبازان در شهر سردشت راهاندازي شده اما بهنظر ميرسد صرفنظر از فضاي فيزيكي و تابلويي كه بر سردر اين كلينيك نصب شده، كارايي چنداني ندارد.
وي درباره عملكرد مركز درماني سردشت اظهارداشت: كشمكش به وجود آمده پس از ادغام بنياد شهيد و بنياد جانبازان كشور مانع از آن شد تا مركز درماني سردشت به اهداف تعيين شده پيشين دست يابد.
پور اقدم با تاكيد بر اينكه قرار بوده كلينيكي مجهز براي انجام كارهاي درماني مصدومين شيميايي در شهر سردشت راهاندازي شود، مي افزايد: راهاندازي اين كلينيك هديه مقام معظم رهبري به مردم سردشت بود و بنا بود تمام امكانات و لوازم مورد نياز را در كنار متخصصين پزشكي بهطور دائم در خود جاي دهد، اما اين اتفاق هرگز رخ نداد.به گفته رئيس هئيت مديره انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت، حالا پس از گذشت سالها، كلينيك تخصصي ويژه مصدومان شيميايي شهر سردشت تبديل شده به يك مركز درماني ساده با يك پزشك عمومي كه نياز مصدومان را پاسخ نميدهد.
وي همچنين با انتقاد از عدم انجام كميسيون هاي تعيين درصد مي افزايد: در كنار عدم نبود پزشك عمومي، پزشك متخصص ريه، چشم و پوست كه از نيازهاي ضروري و هر روز مصدومان شيميايي اين منطقه است عدم رسيدگي به مشكلات مدعيان مصدوميت شديد مردمي كه 21سال تمام با سرفه ها وتاول ها زندگي خود را به سختي گذرانده اند مشكلاتي است كه با آن دست و پنجه مي زنيم.
وي آخرين كميسيون پزشكي تشكيل يافته براي مصدومان را سال 85 عنوان مي كند و مي گويد: در سال تنها دو هزار نفر معاينه شدند كه تنها براي 21نفر پرونده تشكيل شد.
وي در خصوص عدم شركت انجمن در مراسم يادواره بمباران شيميايي سردشت در سالجاري هم اظهارداشت: زماني كه با گذشت اين همه سال هيچ يك از مشكلات مصدومان شيميايي و مظلوم سردشت برطرف نشده وهيچ حمايتي از اين مردم نمي شود چرا بايد در چنين مراسمي كه تنها يك مراسم كليشه اي كه منتهي به يك روز است بايد شركت مي كرديم؟
رئيس هئيت مديره انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت با گلايه از مسئولان مبني بر اينكه با توجه به عمق فاجعه سردشت تنها هزار و400 نفر به عنوان جانباز شيميايي داراي پرونده هستند گفت: بر اساس آمارها بيش از هشت هزار نفر از مردم سردشت دچار مصدوميت شده اند وهم اكنون بيش از 5 هزار نفر مدعي مصدوميت شديد شيميايي مي باشند در حالي كه اين افراد بلا تكليف مانده اند.
وي ادامه مي دهد: متاسفانه سردشت از يك بي توجهي تاريخي رنج ميبرد زيرا ما شاهد هستيم بيش از هفت هزار نفر از مردم سردشت مصدوم شيميايي شدهاند اما نام تنها هزار و400 هزار نفر از آسيب ديدگان فاجعه سردشت در قالب جانبازان شيميايي قرار گرفته است.
دبير كميته حقوقي انجمن دفاع از حقوق مصدومان شيميايي سردشت در خصوص وضع موجود مصدومان اين حادثه مي گويد: از مشكلاتي كه مصدومان شيميايي سردشت با آن مواجه هستند نبود امكانات وتجهيزات پزشكي در حد مورد نياز است و در اين راستا برخي از مصدومان مجبور است ماهها وهفته ها براي مداو به شهرهاي ديگر از جمله اروميه، تبريز وتهران راهي شوند كه خود اين امر مشكلات زيادي را به وجود مي آورد.
مزين خاطرنشان ميكند: بسياري از مردم كه به مشكلات مادي و اقتصادي شديدي گرفتار هستند بايد از جيب خود نسبت به درمانهاي پرهزينه دورهاي اقدام كنند در صورتي كه مردم در انتظار كمكهاي وزارت كشور، بنياد شهيد و جانبازان هستند كه براي حل مشكلات واقعا حاد آنها وارد عمل شود.
استاندار آذربايجان غربي از فاجعه شيميايي سردشت به عنوان سند توحش غرب نام مي برد و مي گويد: بمباران شيميايي سردشت و عمق اين فاجعه سند بسيار معتبري دال بر وحشي بودن غرب است در حالي كه آمريكا با عوام فريبي و به اسم دموكراسي سعي دارد اين چهره كريه خود را از منظر افكار عمومي پنهان سازند.
رحيم قرباني ادامه مي دهد: خود فاجعه و كشتار مردم بي گناه وغير نظامي اين فاجعه خود گويايي خيلي از مسائل است كه امروز دنيا به راحتي پي به چهره حقيقي و پليد استكبار و در راس آنها آمريكاي جنايتكار برده است و نمود بارز آن را مي توان در سرنوشت مثال زدني ديكتاتور معاصر صدام ديد.
وي درخصوص حمايت هاي دولت از مصدومان اين فاجعه انساني اظهارداشت: تلاش ها و اقدامات خوبي در سالهاي گذشته صورت گرفته است و دولت نهم توجه ويژه اي به وضع عمومي ورفاه حال مصدومان دارد كه مهمترين اين نگاهها وتوجهات افزايش چند برابري اعتبارات اين شهرستان به اصطلاح محروم است.
وي مي افزايد: دولت نهم تلاش مي كند با افزايش جهشي اعتبارات غبار محروميت را از چهره مردم مظلوم اين شهر بزدايد كه در اين راستا طي دو سال اخير 280 ميليارد ريال اعتبار صرف عمران و آباداني اين شهرستان شده است به طوري كه سردشت قابل مقايسه با ساير شهرستانها از نظر توسعه همه جانبه نيست.
نمانيده مردم پيرانشهر و سردشت در مجلس هشتم نيز در گفتگو با مهر با محكوم كردن اين فاجعه بشري در تشريح ابعاد وآثار آن مي گويد: در هفتم تيرماه 1366شاهد يكي از فجايع بشري در سردشت بوديم كه اثرات وعمق اين فاجعه در چهره تك تك افراد اين شهر در قالب تاول ها و سرفه هاي مكرر به راحتي مي توان مشاهده كرد.
محمدعلي پرتوي مي افزايد: گازخردل طبق اطلاعات علمي 50 سال اثر ماندگاري دارد به همين علت فرزندان مصدومان شيميايي دچار عوارض اين گاز شده اند كه نمود بارز اين عوارض را مي توان در نازايي زنان، افزايش سكته هاي قبلي و مغزي و... به راحتي مشاهده كرد كه نمي توان به راحتي از كنار آنها گذشت.
وي با تقدير از تلاش هاي صورت گرفته تاكيد كرد: دولت بايد تلاش كند چهره محروميت از اين شهر زودوده شده وروزهاي تلخ براي اين مردم به فراموشي سپرده شود.
پرتوي در ادامه با بيان اينكه مصدومان اين فاجعه با كوچكترين گرد و غبار و آلاينده ها دچار مشكلات اساسي مي شوند بر رفع آلاينده هاي هوايي و محيطي شهر، آسفالت معابر و كوچه ها، تامين پزشك هعمومي وتخصصي ريه وقلب و...براي كاستن از آلام اين مصدومان تاكيد كرد.
«… و با اين همه، ما به اين جهان نيامده ا يم كه به آساني بميريم، آن هم در سپيده دمي كه بوي ليمو مي آيد.» شايد اگر «يانس ويستوس» يك بار ديگر مي نوشت اين را هم اضافه مي كرد؛ اگر هم زنده مانديم، تا هنگام مرگ عذاب نكشيم.
گاز خردل اما تلخ است؛ 21 سال هم كه گذشته باشد، طعم خردل شيرين نمي شود!
گزارش: سكينه اسمي خبرنگار مهر در آذربايجان غربي
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]
-
گوناگون
پربازدیدترینها