تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833408336
بازخواني پيوند شوم منافقين، بنيصدر و نهضت آزادي/3مجاهدين خلق فرزندان عزيز مهندس بازرگان
واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: بازخواني پيوند شوم منافقين، بنيصدر و نهضت آزادي/3مجاهدين خلق فرزندان عزيز مهندس بازرگان
به ميزاني كه مهندس بازرگان و نهضت آزادي، همسويي و ائتلاف خود را با بني صدر بيشتر نشان مي دادند، موضع گيري آنان در قبال سازمان نيز دوستانه تر و مشفقانه تر مي شد.در دوازدهم ارديبهشت ماه 60، مقاله اي از مهندس مهدي بازرگان در روزنامه ميزان به چاپ رسيد كه واكنش هاي متفاوتي را برانگيخت.
در بخش اول و دوم اين گزارش پيوند سازمان منافقين با بني صدر و نهضت آزادي در دور اول انتخابات رياست جمهوري و همدستي منافقين با بني صدر در ماجراي كودتاي نوژه بررسي شد. در بخش پيش رو مراسم 14 اسفند دانشگاه تهران و ورود سازمان به فاز مسلحانه بازخواني شده و عنايت ويژه نهضت آزادي به مجاهدين خلق(منافقين) نيز مورد توجه قرار گرفته است:
مراسم 14 اسفند؛ اوج هماهنگي بني صدر و سازمان
در 14 اسفندماه 59، مراسم سخنراني بني صدر در دانشگاه تهران -به مناسبت بزرگداشت دكتر مصدق- جنجال بزرگي را به وجود آورد. ليبراليست ها و مائوئيست ها (حزب و رنجبران) و مجاهدين خلق، ميتينگ تحريك آميزي را راه اندازي كرده و افراد مسلح به چاقو، كمربند و پنج بوكس را در اطراف و اكناف محوطه دانشگاه گمارده بودند تا در صورت فرياد شعار مخالفان، آنها را سركوب نمابند.
برنامه مراسم چهارده اسفند با تمهيدات و فضاسازي هايي بعد از سخنراني غوغاگرانه 22 بهمن بني صدر درميدان آزادي و سخنراني هاي همراه با درگيري 4 نماينده نهضت آزادي در امجديه در هفتم اسفند و هماهنگي گروه هاي مؤتلف وي طراحي شده بود.
روزنامه انقلاب اسلامي بدون ذكر نام گروه هاي ماركسيست و مائوئيست اسامي گروه هاي اصلي را كه براي شركت در اين مراسم اعلام آمادگي و مشاركت كرده بودند به اين شرح انتشار داد:
جاما، نهضت آزادي ايران، حزب ملت ايران، سازمان مجاهدين خلق ايران، انجمن تعاون هنر مردمي ايران، جمعيت ملي استادان دانشگاه هاي ايران.
در زمين چمن دانشگاه سخنراني شروع شد و كف زدن ها و سوت زدن هاي متوالي رئيس جمهور را به وجود آورد. شعار "مرگ بر ارتجاع" و "درود بر بني صدر" فضا را پركرده بود. ناگهان درگيري كوچكي در گوشه محوطه بين مخالفان و موافقان شروع شد و دو طرف به جان هم افتادند.
طرف مجاهدين و بني صدر اين بار با هماهنگي و انسجام بيشتري در درگيري شركت و مخالفان را به شدت كتك زدند و سركوب كردند. درگيري به بيرون از دانشگاه و خيابان ها كشيده شد. رئيس جمهور هم از پشت ميكروفن دستور سركوب مي داد و بين مردم و مجاهدين خلق و هواداران بني صدر چيزي شبيه جنگ رخ داد.
خيابان هاي اطراف دانشگاه تهران تا ساعت ها حالت جنگ زده داشت. هواداران سازمان، حزب رنجبران و احتمالاً گروه هاي مخالف ديگر در مسير خيابان ها به بعضي فروشگاه ها، ماشين هاي دولتي و حتي پليس حمله كردند. بعضي شخصيت هاي سياسي، وكلاي مجلس و افسران پليس در اين ماجرا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. با زحمت زياد پليس بعد از ساعت ها همكاري با كميته و سپاه بر اوضاع شهر مسلط شد از فرداي آن روز تحليل ها و تفسيرها شروع شد.
هركس نظري مي داد و در جمع، همه محكوم مي كردند و روز 14 اسفند 59 به عنوان نقطه عطفي در اتحاد ليبراليسم، مجاهدين خلق و مائوئيست ها ثبت شد.
سازمان با برنامه ريزي قبلي و تدارك كافي، گروه هاي بيست يا سي نفره ميليشيا را براي شركت در مراسم چهارده اسفند سازماندهي كرده بود. افرادي كه ورزيده تر و داراي هيكل درشت تر از ديگران بودند به عنوان گروه ضربت انتخاب شده بدند.
در جمع بندي درون گروهي بعد از مراسم، مسئولان سازمان گفتند كه "در داخل دانشگاه خوب كتك زديم ولي در خارج از دانشگاه بعضي از ميليشياها كتك خوردند." رجوي هم در يك تحليل درون گروهي اظهار داشت كه هدف اصلي سازمان از مشاركت در مراسم 14 اسفند و درگيري هاي سازماندهي شده آن، "قدرت نمايي" در مقابل نهادهاي انقلابي بود.
آمادگي براي عمليات مسلحانه
از فرداي 14 اسفند درگيري ها شديدتر شد، تنها در چند روز عيد سال 60 اوضاع اجتماعي آرام گشت و دوباره از نيمه دوم فروردين درگيري ها شروع شد. همه چيز براي مقابله با نظام آماده مي شد:
طبق هماهنگي با سفارت فرانسه كه احتمالاً بني صدر يكي از واسطه هاي اصلي اين ارتباط بود، در اواخر سال 59 رجوي مخفيانه به فرانسه رفته و در ارديبهشت ماه 60 بعد از بازگشت، ترتيب نشستي درون گروهي را داد و خط مبارزه تا سرنگوني نظام را ابلاغ كرد.
...مسعود رجوي در سفرش به فرانسه كه بين بيست روز تا يك ماه طول كشيد اقدام به هماهنگي با كشورهاي غربي براي مبارزه مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي نمود و تأييديه آنها را اخذ كرده بود و در نظر داشت در 24 ساعت اول، حركت مسلحانه سازمان در صورت موفقيت، از سوي قدرت هاي غربي به رسميت شناخته شود... اين ارتباط در تحقيقات محرز شد و برخي اعضاي دستگير شده سازمان بعدها بر آن گواهي دادند. وقايع بعدي نيز گواهي ديگري بر هماهنگي قبلي با فرانسه بود.
اولين جرقه هاي آشكار جانبداري غرب از سازمان در مصاحبه هاي دو روزنامه مشهور فرانسوي اونيتا و ليبراسيون در تابستان 59 زده شده بود. هم زمان، ارتباط هايي با دولت عراق از سوي سازمان برقرار شده و در مواردي راديوي بغداد آشكارا از مجاهدين خلق تمجيد و حمايت مي كرد.
در تابستان 59 اطلاعات به دست آمده نشان مي داد: "طبق گفته افسران استخبارات [=سازمان امنيت] در بصره، مجاهدين خلق از گروه هاي مترقي مخالف دولت آيت الله خميني است. حزب بعث شاخه بصره در تقسيم بندي گروه هاي ايراني، چريك هاي فدايي خلق و سازمان مجاهدين خلق را چپ انقلابي مي داند و در جزوات آموزشي، روحانيت و حزب جمهوري اسلامي و در رأس آن آيت الله خميني را ارتجاع معرفي مي كند."
سازمان از بهار 60 عمليات فشرده آماده سازي خود را براي شورش مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي آغاز كرده و با اتكا به ارتباط با دولت عراق و دولت هاي غربي حمايت لجستيكي و تبليغاتي آنها را كسب نموده بود.
انبارهاي مهمات و تسليحات سازمان غبارگيري و سلاح ها روغن كاري مي شد. در سطح نظام، سازمان خطر شناخته شده بود ولي انتظار شوش مسلحانه از سوي آنها در آن مقطع بعيد به نظر مي رسيد. نشريه مجاهد، جمهوري اسلامي را "اسير چنبره و در مسلخ ارتجاع" توصيف مي كرد.
نخستين انشعاب سازمان پس از انقلاب
در پي سخنراني امام خميني در 4 تيرماه 59 درباره التقاط و نفاق سازمان مجاهدين خلق و فضاي سياسي و تبليغاتي سنگيني كه در مورد سازمان ايجاد شد و جريان ها و اشخاص مختلف به اعلام موضع در اين مورد پرداختند، سه تن از اعضاي قديمي سازمان، رضا رئيسي، حميد نوحي، حسين رفيعي طي اطلاعيه اي به تاريخ 11 تيرماه كه اولين بار در روزنامه كيهان مورخ 16 تير منتشر شد، اعلام كردند كه روابط خود را با سازمان از نهم تيرماه قطع كرده اند.
بعدها -در زمستان 59- اين سه تن، كه اولين جمعي بودند كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي سازمان را ترك مي كردند، در پاسخ به ادعاها و اتهامات وارد شده به آنان از سوي سازمان مجاهدين خلق، كتابي را با عنوان روند جدايي منتشر نمودند. اين كتاب مجموعه مكاتبات، سوابق، و فعل و انفعالات مربوط به اين انشعاب را- مستنداً- دربرداشت.
مطالب تكان دهنده اي در اين كتاب مطرح شده كه گره هاي مهمي را درباره دوران 28 ماهه فعاليت علني سازمان مي گشايد. دوراني كه سازمان مزبور مدعي است، در طول آن، بي آنكه انديشه براندازي يا جنگ داخلي داشته باشد، توسط مخالفان خود و طرفداران نظام مورد هجوم قرار گرفته و سرانجام، چاره و گريزي جز دست يازيدن به حركت مسلحانه و ورد به "فاز نظامي" نداشته است! كتاب مزبور از آن جهت اهميت دارد كه در زمان تأليف و انتشار آن، سازمان مجاهدين خلق "فاز سياسي" خود را مي گذرانده و نزاع مسلحانه علني با نظام نداشته است. تاريخ امضاي ختم تأليف روند جدايي، دي ماه 1359 مي باشد.
حوادث چهاردهم اسفند 59؛ عرياني پيوند گروه هاي ضدنظام با بني صدر
در پي چالشها و فراز ونشيب هاي مربوط به معرفي كابينه به مجلس شوراي اسلامي، بني صدر در 17 شهريور 1359 در ميدان شهدا، سخناني ايراد كرد كه منشأ بسياري از مسائل بعدي شد.
وي با اشارت و كنايات روشن، نيروهاي پيرو خط امام بويژه سران قواي مقننه و قضائيه و روحانيان منتقد خود را مورد حمله قرار داد و فضاي سياسي كشور را به شدت ملتهب و متشنج ساخت.
چندي بعد بني صدر در سخنراني روز عاشورا كه در ميدان آزادي انجام شد، هماهنگ با تبليغات سازمان مجاهدين خلق و ساير گروه هاي معاند، اتهام شكنجه در زندان ها را به شكلي كاملاً تهييج آميز و تحريك كننده مطرح ساخت.
جنجالي كه بني صدر در مورد زندان ها و شكنجه به پا كرد، در روزنامه ها بخصوص نشريات گروه ها گسترش يافت. در اين ميان، نيروهاي تغذيه كننده بني صدر -يعني مجاهدين خلق- حداكثر بهره برداري را از اين امر كردند و تا ماه ها بعد، فضاي كشور را به اين مسئله و بحران آفريني هاي خود آوردند.
پس از انتشار بيشتر گزارش هاي ادعايي مربوط به شكنجه و اوج گيري تبليغات سياه داخل و خارج در اين خصوص، آيت الله موسوي اردبيلي دادستان كل كشور، نتيجه ديدار با امام خميني را چنين اعلام نمود.
امام اينجانب را مأمور فرمودند تا هيئتي را براي رسيدگي به وضع زندان ها تشكيل دهم و نماينده اي نيز از جانب ايشان در اين هيئت عضويت دارند. امام از شايعه شكنجه سخت ناراحت بودند و فرمودند: "هيئت بايد با قاطعيت از تمام زندان ها بازديد نموده، در صورت ثبوت شكنجه، بايد شكنجه گر قصاص شود."...ما انقلاب كرديم تا آنچه در زندان هاي زمان شاه معدوم مي گذشت، ديگر صورت نگيرد اگر چنين چيزي درست باشد. يقيناً امام و ملت ايران اين موضوع را نخواهند بخشيد.
هيئت تحقيق تشكيل شد و به بررسي امر پرداخت. اعضاي آن عبارت بودند از: حجت الاسلام محمد منتظري از جانب امام، علي محمد بشارتي جهرمي از جانب مجلس، دكتر افتخار جهرمي از سوي شوراي نگهبان و حسين دادگر دادستان تهران از سوي شوراي عالي قضايي.
كار هيئت مزبور ماه ها به طول انجاميد و همه زندان هاي كشور بدون استثناء مورد بازديد قرار گرفت. در پايان تحقيقات، شهيد منتظري نماينده امام چنين اظهارنظر كرد:
نظام حاكم بر بازجويي ها و بازپرسي و دادگاه ها و زندان هاي ما، به هيچ وجه مبتني بر شكنجه نيست و اگر موارد معدودي ديده شده، به طور استثنايي و از سوي افراد غيرمسئول بوده است. اتهام وارده به روش بازجويي و بازپرسي از طرف يكي از مقامات كشور، به هيچ وجه صحيح نيست.
دادستان عمومي تهران نيز در خاتمه تحقيقات اظهار داشت: زندانيان پيش از هر چيز از بلاتكليفي و يا در انتظار عفو بودن خودشان مي گفتند و اينكه اصلاً شكنجه وجود ندارد و چرا اين سئوال را مي كنيد.
در پاييز و زمستان 59، به رغم گسترش ابعاد جنگ دفاعي ايران در مقابل تجاوز همه جانبه عراق، فضاي سياسي كشور با تشنجات و درگيري هاي سازمان و دفتر بني صدر و ساير گروه هاي مؤتلف وي به شدت بحراني شده بود. حوادث و اتفاقات مشكوكي در مناطق مختلف موجب افزايش هيجان ها ودشمني ها در تمام سطوح و اقشار جامعه مي گشت.
در تهران و كرمان دو نفر در خلال اينگونه درگيري ها به قتل رسيدند، در تبريز در بيست و سوم بهمن، طي يك درگيري شديد در يك دبيرستان خسارات زيادي وارد گرديد و عده اي مجروح شدند. يك عضو سابق سازمان بدون ذكر نام طي سلسله مقالاتي در روزنامه كيهان به افشاي پشت پرده درگيري هاي شهري و برنامه ريزي و اهداف سازمان از اين درگيري ها پرداخت. در اين مقالات طرح ايجاد جنگ داخلي و شورش مسلحانه منافقين با ذكر نمونه ها و موارد مشخص و مستندي تشريح و تحليل شده بود.
در اجتماع هفتم اسفند در امجديه، در حين سخنراني 4 تن از نمايندگان مجلس عضو نهضت آزادي (مهندس بازرگان، دكتر سحابي، دكتر يزدي و مهندس صباغيان) و در پي سخنراني هاي تحريك آميز نامبردگان كه در حمايت از مواضع بني صدر و مخالفت با روحانيت و نيروهاي پيرو خط امام ابراز شد، اغتشاشاتي بروز كرد. پيش از اين مراسم، وزارت كشور در اطلاعيه اي اعلام نمود كه اخلالگران در اجتماع امجديه دستگير و مجازات خواهند شد.
شركت كنندگان در مراسم 14 اسفند
بخش سازماندهي شده و متشكل جمعيتي كه در 14 اسفند در دانشگاه تهران اجتماع كردند، هواداران سازمان مجاهدين خلق بودند.
روز قبل از مراسم به وسيله سرتيم ها از تمام افراد ميليشيا و هواداران سازمان خواسته شد كه از صبح پنجشنبه برنامه خود را شروع كردند. تيم ها با فرماندهي مشخص و آمادگي كامل براي درگيري تقسيم شده بودند.
از جمله شعارهايي كه از طرف سازمان با تمركز بر حملات شديد به حزب جمهوري اسلامي به عنوان نماد متشكل نيروهاي پيرو خط امام، به ميليشيا و ديگر هواداران ابلاغ شده بود، چنين بودند: "بني صدر، بني صدر، افشاكن"، "مرگ بر چماقدار"، "مرگ بر حزب چماق به دستان"، "حزب چماق به دستان، بايد بره گورستان"، "نصرمن الله و فتح قريب، مرگ بر اين حزبك مردم فريب"، "تا حزب سقط نشود، اين وطن وطن نشود"، "صدا و سيماي ما، از انصار حزبي، آزاد بايد گردد"، "مرگ بر بهشتي"، "بهشتي، بهشتي طالقاني را تو كشتي"، "تا بهشتي كفن نشود، اين وطن وطن نشود"...
ميليشيا و ديگر هواداران سازمان به صورت منسجم و منظم قبل از شروع مراسم وارد دانشگاه شدند؛ جلوي تريبون را اشغال كرده و قسمت هاي درنظر گرفته شده زمين چمن را پوشاندند.
پس از شروع سخنراني بني صدر و از آغاز برنامه ريزي شده درگيري ها، گروهاي ضربت سازمان كه از افراد قوي متشكل بود، با كليه توان و نيرو در درگيري و هدايت آن شركت كردند.
با درگيري وسيع نيروهاي گارد رياست جمهوري عليه مردم و ضرب و شتم بسياري از آنان نيروهاي سازماندهي شده ميليشيا و گارد بني صدر با فرماندهي مستقيم شخص رئيس جمهور، اغتشاش 14 اسفند چالش سياسي اجتماعي وسيع و گسترده اي حول مشروعيت و صلاحيت سياسي و فكري رئيس جمهور پديد آورد. عدم حمايت اكثريت مردم از فراخوان هاي بعدي بني صدر و گروه هاي سياسي مؤتلف وي غائله 14 اسفند را به نقطه عطف سرنوشت سياسي بني صدر تبديل نمود و پس از آن عملاً رئيس جمهور كاملاً به رئيس يك جبهه محدود گروه هاي سياسي براي مقابله با نيروهاي پيرو خط امام مبدل گرديد.
به ميزاني كه مهندس بازرگان و نهضت آزادي، همسويي و ائتلاف خود را با بني صدر بيشتر نشان مي دادند، موضع گيري آنان در قبال سازمان نيز دوستانه تر و مشفقانه تر مي شد. روزنامه "ميزان" كه ارگان غيررسمي نهضت آزادي محسوب مي گرديد، درتنش ها و درگيري هاي بني صدر و سازمان عليه نيروهاي پيرو خط امام، با مقالات و اخبار و مواضع خود آشكارا به جانبداري از آنان مي پرداخت.
در چنين فضايي، در دوازدهم ارديبهشت ماه 60، مقاله اي از مهندس مهدي بازرگان در روزنامه ميزان به چاپ رسيد كه واكنش هاي متفاوتي را برانگيخت؛ حتي عنوان مقاله مناقشاتي را در پي داشت: "فرزندان مجاهد و مكتبي عزيزم"؛ از يك سو خطاب به رجوي و اعضا و هواداران وي، و از سوي ديگر خطاب به جوانان حزب اللهي و طرفدار نظام. بازرگان مقاله مزبور را اين گونه شروع كرده بود:
...به هر دوي شما، سازمان مجاهدين خلق و به گروه ها و نهادهايي كه عنوان مكتبي اختيار كرده ايد، فرزند مي گويم و هر دو را برادر همديگر مي دانم...
بازرگان در ادامه، مجاهدين خلق را "فرزندان نهضت آزادي" خوانده خطاب به آنان نوشت: مجاهدين خلق، شما فرزندان نهضت آزادي هستيد. در سال 1343 كه در زندان بوديم، به دنيا آمديد و راه خود را پيش گرفتيد، بدون آنكه از خانه فرار كرده يا اخراج شده باشيد.
خبر مرتبط:
بازرگان: به رجوي رأي دهيد/ بنيصدر: رجوي داراي پايگاه مردمي است
همدستي بني صدر با منافقين در كودتاي نوژه
پنجشنبه 6 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[مشاهده در: www.aryanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 650]
-
گوناگون
پربازدیدترینها