واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: فردا هم روز كنكوريها است
اين روزها به كنكوريها تعلق دارد. نوجوانان و آيندهسازان كشورمان ظرف اين چند روز براي ورود به دانشگاه به رقابتي نفسگير ميپردازند. در كشور ما رقابت اوليه فقط براي ورود به دانشگاه است. رقابت براي ورود به دانشگاه در همه جاي دنيا به شكلي وجود دارد. اما رقابت بر سرانتخاب رشته، مهمتر از ورود به دانشگاه است. در زماني كه كنكور ورودي هم در كار نباشد، رقابت بر سر انتخاب دانشگاه و رشته باقي ميماند.
اگر برخي كشورها ظرفيت پذيرشي بسيار بالاتر از تعداد داوطلبان هم داشته باشند، رقابت بر سر انتخاب رشته همچنان وجود دارد. مثلا در انگلستان، امريكا و فرانسه هم هر جواني نميتواند به دانشگاه كمبريج، هاروارد يا سوربن پا بگذارد؛ الزاماً رشته دلخواه خود را هم در اين يا آن دانشگاه انتخاب نميكند.
به اين ترتيب تعدادي از داوطلبان كنكوري حتي در صورت قبولي در دانشگاه گاه فرصت پيدا نميكنند كه رشته دلخواه خود را انتخاب كنند. مجبور ميشوند رشته ديگري را برگزينند كه الزاماً مورد رضايت آنان نخواهد بود.
انگيزه جوانان براي ورود به دانشگاه متفاوت است. عدهاي صرفاً به دنبال مدرك دانشگاهي هستند. خوشبختانه مدرك دانشگاهي هنوز آنقدر اعتبار آفرين هست كه عدهاي به خاطر آن زحمت بكشند. عدهاي هم راه ورود خود را به آينده در خيابانهاي اطراف دانشگاهها جستوجو ميكنند. مثلاً فكر ميكنند كه ميتوانند با استفاده از علم و دانش ثروتي به هم بزنند. چرا كه نه؟ قرار نبوده و نيست كه ثروت يا رفاه اقتصادي متعلق به بيسوادان باشد. گروهي هم هنوز به برتري علم بر ثروت پايبند ماندهاند و به اين دليل دانشگاه را انتخاب ميكنند.
ميبينيم عدهاي گلهمندند كه چرا همه جوانها به دانشگاه هجوم ميآورند؟ و توصيه ميكنند كه بهتر است عدهاي هم دور دانشگاه را خط بكشند و به سراغ كسب و كار و تخصصهاي غيردانشگاهي بروند. اين عده فراموش كردهاند كه دانشگاه رفتن، الزاماً جايگزين كسب و كار نيست. چه اشكال دارد كه همه مردم ايران و حتي كارگران و تكنسينهاي ما هم در مراتب متفاوت دانشگاه رفته باشند؟
اين كه جوان ايراني آگاهانه همه خوشيها و سرگرميهاي دوران نوجواني را براي مدت دو يا سه سال بر خود حرام كند و براي ورود به دانشگاه خود را به آب و آتش بزند، في نفسه نه تنها بد نيست كه خوب هم هست. ما بايد به خود بباليم كه هنوز ورود به دانشگاه در كشور ما يك ارزش است؛ حتي آنها كه براي كسب مدرك دانشگاهي كنكور ميدهند، قابل تقديرند. آنها هم ثروت دانش و عبور از كلاس درس و دانشگاه را وسيلهاي براي موفقيت خود تعريف كردهاند.
اما بحث اصلي شايد بر سر خود كنكور نباشد. بحث اصلي معطوف به چگونگي حفظ و نگهداري و استفاده بهينه از فارغالتحصيلان دانشگاهي است. فارغالتحصيلان دانشگاهي در حقيقت همان نخبگان و تيزهوشان ديروزياند كه با تلاش و صرف هزينه به دانشگاه راه يافتهاند و امروز در برابر ما گردن كج كردهاند تا شغلي به آنها داده شود.
متاسفانه ما، همه ما از خانوادهها گرفته تا مسئولان صنعتي، خدماتي، تجاري، مديريتي و مانند آن خيلي زود فراموش ميكنيم كه جوان معصوم، پراميد و پرتلاش ايراني براي چه راه رسيدن به دانشگاه را در پيش گرفته است. شوري كه امروز در زمان برگزاري كنكور و پذيرش جوان در دانشگاه داريم، در روز فارغالتحصيلي او از دانشگاه گاهي خاموش شده است.
شنيدهايم كه برخي از جواناني كه امروز با هدف خدمت به جامعه و كشور عزيزمان راهي دانشگاه ميشوند، در مسير تحصيل، برخورد با دانشگاه، استاد و جامعه، و در روزهاي بعد از فارغالتحصيلي از دانشگاه با ناملايمات و بيملاطفتيها روبرو ميشوند. نامهرباني برخي از ما نسبت به جوانان تحصيل كرده و جوياي كار كمرنگ نيست.
مبادا نتيجه رفتار و برنامهريزيهاي ما به گونهاي باشد كه همين ما كه امروز جوان مان را تا پشت در حوزه برگزاري آزمون ورودي دانشگاه بدرقه كنيم، چند سال بعد مجبور شويم او را در فرودگاه به هنگام رفتن به خارج از كشور بدرقه كنيم.
اين همه برنامه ريزي خوب و منظميكه براي برگزاري كنكور صورت ميگيرد، انواع كلاسها براي بالا بردن مهارتها، كتابهاي تست متنوع و فراوان، رقابت بر سر تاسيس مدرسه بهتر، دقت براي برگزاري آزمون، جلوگيري از قطع برق در زمان آزمون، چگونه تغذيه كردن نوجوانان در دوران تحصيل و در روزهاي مشرف به كنكور، كاهش اضطراب و آنها، انواع برنامههاي راديويي و تلويزيوني و گفت و گو با روانشناسان براي چگونه موفق شدن جوانان در كنكور و بسياري تمهيدات جدي و مهم چرا نبايد در زمان فارغالتحصيلي و به هنگام استخدام آنها هم وجود داشته باشد؟
آمارهاي موجود از ميزان نگرانكننده جذب فارغالتحصيلان دانشگاهي ما در دانشگاهها و مراكز اشتغال خارجي خبرميدهد. در نظر ما محروم شدن جامعه از وجود يك جوان موفق ايراني و يك فارغالتحصيل هم قابل اعتنا است.
ما امروز اين جوان را با خون دل و با صرف هزينه، وقت، برنامهريزي و تلاش نفسگير به دانشگاه ميفرستيم تا به هنگام تحويل گرفتن او از دانشگاه، به مركزي در داخل كشور هدايت شود و بتواند گرهي از مشكلات كشور را باز و عرق از پيشاني مردم جامعه خود پاك كند. نبايد اجازه دهيم اين جوان برومند، فردا پس از فارغالتحصيلي، گرهگشاي ديگران باشد و نتواند در بازار داخلي دانشگاه و دانشكدهاي پيدا كند تا تحصيلات خود را ادامه دهد يا كاري بيابد كه با درآمد آن زندگي كند و با نيرو و دانش خود به ايران عزيز خدمت كند.
از هم اكنون به فكر فرداي كنكوريها باشيم. چشم به هم بزنيم فردا پيش روي ما است. درست است كه امروز، روز كنكوريها است، اما فردا هم روز همين كنكوريها خواهد ماند...
پنجشنبه 6 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]