تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حيا زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830488840




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عدالت و آزادي در گفت‌وگو با دكتر محمدرضا بهشتي؛شهيد بهشتي آزادي را زيربنايي‌تر از عدالت مي‌دانست - صديقه داورزني


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عدالت و آزادي در گفت‌وگو با دكتر محمدرضا بهشتي؛شهيد بهشتي آزادي را زيربنايي‌تر از عدالت مي‌دانست - صديقه داورزني


عدالت و آزادي موضوعي است كه از ديرباز مورد بحث انديشمندان به‌خصوص انديشمندان اسلا‌مي بوده است. شهيد بهشتي با نگاه ويژه‌اي كه به عدالت داشته، اين امر را در همه حوزه‌ها پيگيري كرده اما اين پيگيري باعث كم‌توجهي به مفهوم آزادي نشده است. در گفت‌وگو با محمدرضا بهشتي، تلا‌زم اين دو مفهوم در انديشه شهيد بهشتي را به بررسي نشستيم و او در فرازهاي متعددي يادآور شد كه شهيد بهشتي آزادي را زيربنايي‌تر از عدالت مي‌دانست.

در انديشه شهيد بهشتي عدالت به چه معنا است و نگاه ايشان به عدالت چگونه بود؟ ‌

عدالت يكي از مباحثي است كه در نظام انديشه شهيد بهشتي جايگاه محوري دارد. البته مفاهيم از دو جهت تعريف مي‌شوند يكي معنايي‌اي كه مفاهيم را تشكيل مي‌دهند كه ممكن است متفاوت باشند و ديگري نسبت معاني داخل يك مفهوم است و گذشته از آن پيوندي كه يك مفهوم با مفهوم ديگري دارد. تا زماني كه شما منظومه فكري فردي را شناسايي نكرده باشيد صرف تكيه بر يك مفهوم ممكن است تمامي ابعاد آن مفهوم را براي ما معلوم نكند و حتي در جاهايي ما را به سوءبرداشت‌هايي راهبري كند. قدرمسلم مرحوم شهيد آيت‌الله بهشتي مفهوم عدالت را در پيوند با مفهوم كرامت انساني و ويژگي خاصي در كرامت انساني كه ايشان آن را حتي با تعريف انساني برابر مي‌دانست يعني با مفهوم آزادي مي‌ديد و عدالتي كه صرفا به‌معناي يك توزيع در برخورداري‌ها اعم از برخورداري‌هاي اجتماعي، سياسي، قضايي و اقتصادي باشدرا براي درك مفهوم عدالت، كافي نمي‌دانست. عدالتي كه نتواند نسبتش را با اين مفاهيم روشن كند در مواردي مي‌تواند منتهي به يك مفهوم شود كه يا ارزش خودش را كه حقيقتا ارزش مهمي در زندگي انساني است از دست بدهد و يا حتي مبدل به يك مفهوم ضد ارزش در افكار عمومي و اجتماع شود. شهيد بهشتي پايه مفهوم عدالت در عرصه سياسي، اجتماعي، قضايي، فرهنگي، اقتصادي را در عدل اخلا‌قي مي‌ديد. اينكه گمان كنيم مي‌توانيم به عدالت اقتصادي، سياسي، قضايي و... برسيم ولي در مسير رسيدن به عدالت به عدل اخلا‌قي بي‌توجهي و كم‌توجهي داشته باشيم و يا عدل اخلا‌قي را زير پا بگذاريم از ديدگاه ايشان ناممكن است. اساسا يكي از نقدها بر انديشه اردوگاه سوسياليسم همين نكته بود كه براي رسيدن به عدالت در عرصه اقتصادي، عدالت‌هاي ديگر به‌ويژه عدل اخلا‌قي قرباني مي‌شد. وقتي كرامت انساني را براي رسيدن به عدالت زير پا بگذاريد، ياآزادي انساني كه ركن، موجوديت و شخصيت انساني است در اين مسير قرباني شود كنيد، يقينا بدانيد كه براي گام برداشتن در جهت عدالت اقتصادي هم توفيق پيدا نخواهيد كرد. اگر عدالت به توزيع امكانات و به اصطلا‌ح عدالت توزيعي تقليل پيدا كند و در مسير توزيع امكانات، آزادي، ابتكار، خلا‌قيت، توانمندي آحاد جامعه را زيرپا بگذاريم در حقيقت انسان‌ها را به آنچه خودشان نيستند تقليل داديم. درست است كه ممكن است از يك‌سري امكانات بهره‌مند شوند، ولي در عوض، انسانيت انسان خدشه‌دار مي‌شود. اگر ما در عرصه اقتصادي به سمتي حركت كنيم كه افراد نيازمند را توانمند كنيم و به يك نوع توانبخشي اقتصادي دست بزنيم به سمتي حركت كرده‌ايم كه اين افراد مبدل به افراد راكد خواهند شد و خودشان از اصل حركت نيستند، بلكه منتظرند از ناحيه‌اي بهره‌مندي‌هايي نصيب آنها شود. در اين ميان ما نه‌تنها توفيقي در زمينه عدالت اقتصادي پيدا نخواهيم كرد بلكه آن بهره‌مندي‌ها در خدمت موجودي قرار مي‌گيرد كه با خود در تعارض و تضاد است، چراكه با تلا‌ش آگاهانه همراه با خلا‌قيت، ابتكار كه يكي از ويژگي‌هاي انساني است به مقابله برخاسته است. اينكه بخواهيم امكانات جامعه را تقسيم كنيم، كافي نيست. بلكه بايد بدانيم تقسيم بايد براساس چه معيار و به چه منظوري باشد؟ اگر فرض كنيم فردي دچار آسيب‌هاي جسمي است و به‌جاي اينكه تلا‌ش كنيم اين آسيب‌هاي جسمي را در مسير توان‌بخشيدن هدايت كنيم به‌جاي او شروع به حركت و فعاليت كنيم و اين فرد را مبدل به موجود وابسته‌اي كنيم كه زماني كه هستيم مي‌تواند به فعاليت مختصري بپردازد و به محض اينكه زير بال او را رها كرديم او هم از حركت محروم خواهد شد، بنابراين نكته اول در پاسخ به اين سوال اين است كه عدالت در انديشه شهيد بهشتي نقش محوري دارد مشروط به اينكه پيوند و ارتباط آن با كرامت انساني و آزادي‌ها يك پيوند تعريف شده و روشن باشد. اگر آثار شهيد بهشتي در زمينه‌هاي مختلف از جمله زمينه‌هاي بحث تربيت كودك يا مباحث اقتصادي را نگاه كنيم در عرصه‌هاي مختلف ارتباط اين پيوند را شما مي‌توانيد ببينيد. شهيد بهشتي در بحث پرورش كودك اين موضوع را مطرح مي‌كند كه اگر شما بهترين ارزش‌هاي اخلا‌قي را به فردي القا كنيد بدون اينكه انتخاب آزادانه و آگاهانه در پذيرش اين ارزش‌ها تدخيل باشد همه چيز را به او داده‌ايد اما او را از اصل انساني بودن خودش سلب كرده‌ايد؛ يعني زماني كه فردي به دليل اقتضائات جبرهاي جامعه، آن‌طوري كه شما مي‌خواهيد، حركت و زندگي كرد، به‌محض اينكه در محيط ديگري قرار گيرند و در جامعه‌اي واقع شود كه خودش بايد انديشه كند و تصميم بگيرد ناتوان خواهد بود از اينكه ارزش‌هاي انساني مثبت را در زندگي خود عملي كند. بنابراين اين مساله در انسان همان‌طور صادق است كه در جامعه انساني هم صادق خواهد بود. ‌

پس به اين ترتيب در انديشه شهيد بهشتي عدالت و آزادي ملا‌زم يكديگر هستند؟

اولا‌ جايگاه محوري عدالت و ثانيا پيوند عدالت و آزادي را بايد بررسي كرد. مفهوم عدالت جزو مفاهيمي است كه در تاريخ سده‌هاي متعدد جامعه بشري همواره يك مفهوم پرجاذبه‌اي براي انسان بوده است. در سده‌هاي اخير مفهوم عدالت به يكي از مفاهيم رهبري جامعه بشري تبديل شده است، پس عدالت، مفهوم باارزشي است منتها نحوه مواجهه با آن تعيين‌كننده است، بنابراين اگر بخواهيم جايگاه مفهوم عدالت را مشخص كنيم بايد به تعبيري مجازي، جغرافياي ذهني شهيد بهشتي را شناسايي كنيم تا ببينيم عدالت چه نقشي در ارتباط با ساير مفاهيم ايفا مي‌كند. قدرمسلم اين است كه عدالت اقتصادي از ديدگاه شهيد بهشتي بدون عدل سياسي، اجتماعي، قضايي و... نمي‌تواند جايگاه خود را به دست بياورد، بنابراين نگاه، نگاه همه‌جانبه‌اي است و پيوندهاي ميان اين مفاهيم را به خوبي مي‌شناسد؛ اين نگاه نه‌تنها در مسير نظر قابل تحليل است؛ بلكه در عمل نيز نگاهي به تجربه جوامع موجود دارد. ‌ شهيد دكتر بهشتي در طول عمر نه‌چندان طولا‌ني خود به‌خصوص در طول اقامت چند سالي كه در بيرون از ايران چندين كشور را ديده بود؛ آن هم نه‌تنها به عنوان ناظر تماشگر بلكه به عنوان ناظر هوشمند كه با توجه به مسائل جامعه خود هوشمندانه جوامع ديگر را نگاه مي‌كند و بر اين جوامع درنگ و تامل خاصي داشت و سعي مي‌كرد تجربه‌هاي كنوني‌اي از جهت نقاط قوت و كاستي در مقام عمل و نظر را بازشناسي كند و خود اين تجربه زيستن در كنار تجربه نظري و علمي و قوت ذهن تحليلگر باعث مي‌شد كه در نوع نگاه به مفاهيم جنبه همه سونگري‌اي كه در لا‌به‌لا‌ي سوال شما مطرح مي‌شود در انديشه‌ها ونظرات ايشان به قوت ببينيم. ‌

شهيد بهشتي راه يا راه‌هاي دستيابي به عدالت را چگونه ممكن مي‌ديدند؟

‌ شهيد بهشتي رسيدن به عدالت را مثل هر فضيلت ديگري در طي يك مسير ممكن مي‌دانست؛ يعني خود را با جرياني كه به سمت برقراي عدالت‌ها در عرصه‌هاي مختلف حركت مي‌كند، مواجه مي‌ديد. يكي از ويژگي‌هاي مهم انديشه شهيد بهشتي اين بود كه نگاهش به موضوعات نگاه ايستا نبود بلكه نگاهي ديناميك و پويا بود. معتقد بود روند تحقق يافتن بسياري از اين مفاهيم ارزشمند و آرمان‌هاي انساني ممكن است فراز و نشيب‌هاي متعددي را پيش پاي ما قرار بدهد و مطابق با شرايط و اقتضائات بايد هر مرحله دوباره ارزيابي كرد و با حفظ مباني ارزشي كه مباني ارزشي، انساني، اسلا‌مي و ديني يا هرچه نام آن را مي‌خواهيد بگذاريد هستند و اقتضائات شرايط اجتماعي و شرايط زمانه ايجاب مي‌كند كه در هر مقطعي ما به تناسب همان مقطع شناسايي كنيم كه در كجا واقع شده‌ايم و به تناسب همان شرايط بتوانيم تصميم بگيريم. اين از جمله ويژگي‌هاي نادري است كه جمع شدن آن كمتر در افراد صورت مي‌گيرد، ما انسان‌هايي داريم كه يا بيشتر اهل نظر هستند و يا بيشتر اهل عمل هستند، كساني كه اهل نظر باشند و در عين حال ورود به مقام عمل داشته باشند و در مقام عمل عناصر موثر و مثبتي باشند يا به عكس افرادي باشند كه در وسط ميدان عمل نگاه نظري لا‌زم به موضوعات داشته باشند، در جامعه ما چندان زياد نيستند. مرحوم دكترشهيد آيت‌الله بهشتي به نحو قابل‌ملا‌حظه‌اي اين دو جنبه را در خود جمع كرده بود. اين موضوع براي من به عنوان ناظري كه به تاريخ نگاه مي‌كند و فردي را ارزيابي مي‌كند، جالب است. دغدغه نظر و عمل يك دغدغه ديرينه براي انديشمندان است و پرسش بسيار جدي‌اي وجود دارد كه چه نسبتي بين اين دو است. من در مجموع در چهره مرحوم آيت‌الله بهشتي خودم را با كسي روبرو مي‌بينم كه يك تأليف نسبتا سازگاري بين اين دو برقرار كرده است؛ از يك طرف اهل نظر و اهل ژرف كاوي موضوعات است و مسائل را به صورت ريشه‌اي نگاه مي‌كند، هيچ‌وقت نگاهش سطحي نيست و در سطوح نمي‌بيند، مسائل كوچك‌تر باعث نمي‌شود كه مسائل مهم‌تر از ديدش محفوظ بماند، بيش از اينكه به معلول‌ها بينديشد ذهن فوري به سراغ علت‌ها مي‌رود اما از طرف ديگر به دليل داد و ستد فعال با واقعيت‌هاي اجتماعي و دنيايي كه در آن به سر مي‌برد، آن هم با نگاهي كه ارزيابي واقع‌بينانه از موضوعات مي‌كند، آمادگي نقد و تصحيح نظر خود را دارد و مي‌تواند به اين نحو در مواجهه با موضوعات پويا بماند. در بحث عدالت نيز كاملا‌ همين‌گونه است. اگر شما به آثار مرحوم دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي در زندگي نه‌چندان طولا‌ني 53 ساله ايشان نگاه كنيد مي‌بينيد كه مساله عدالت از دير باز ذهنش را مشغول كرده است. كسي كه گذشته از تحصيلا‌ت خوب حوزوي و آشنايي خوب با علوم جديد نسبت به مسائل اجتماعي هم از دوران جواني علا‌قه‌مند بود و مشاركت مي‌كرد. خود را در گوشه حجره يا كتاب خانه محفوظ نكرده بلكه خود را در ميدان زندگي و ميدان عمل وارد كرده بود. در جريان نهضت ملي نفت حضور فعالي دارد و در اصفهان به مناسبت 30 تير مقابل تلگرافخانه سخنراني مهمي مي‌كند. اولين بار احضار مي‌شود در مقاطع مختلف تاريخ در جامعه به‌ويژه وقايع 15 خرداد و نظاير آن، هرجا كه حوادث مهمي اتفاق مي‌افتد، او حاضر است. شهيد بهشتي به عنوان كسي كه فراتر از نگرش در حد ميسور و معقول، مساله عدالت از ديرباز به عنوان يك مساله مهم و جدي در انديشه‌اش طرح مي‌شود و اين توان را دارد كه ذهنش را باز نگه دارد و تعاريف و مفاهيم مختلف عدالت در آن طرح شود و خود را در تعاريف از پيش تعيين شده محصور نكند و مجال اين را داشته باشد كه اين مسائل در ذهنش باز شود. شما با ذهن فعال و پويايي سر كار داريد كه در عين مبنا داري نوانديشي است. جمع بين نوانديشي و مبناداري معمولا‌ كار ساده‌اي نيست به‌خصوص در مفاهيم مهم اجتماعي به خوبي آن را مي‌يابيم. مبناداري او براساس تلقي عميقي است كه از انسان تراز اسلام دارد. راه‌حل‌هايي كه براي تامين عدالت در نظام‌هاي مختلف در جريان بود و هست اينها از چشم ايشان پنهان نمي‌ماند. به نقاط قوت و كاستي نظام‌ها به درستي آگاه است و سعي مي‌كند به درستي ارزيابي كند، با نظام سرمايه‌داري غرب از طريق علم، بي‌واسطه و مستقيم آشنا مي‌شود و توانمندي‌هاي در اين نظام را كه در عرصه عدالت اقتصادي بازشناسيكند. از طرف ديگر با توجه به دسترسي مستقيم ايشان به منابع و با توجه به اينكه آشنايي به زبان داشت، شناخت از اردوگاه شرق نيز شناخت بي‌واسطه و مستقيم بود برخلا‌ف غالب كساني كه در ايران به انديشه‌هاي ماركسيسم سوسياليسم آن هم در اشكال مختلف مائوئيستي و ماركسيستي مي‌پرداختند و شناخت آنها معمولا‌ با واسطه از طريق ترجمه بود كه حتي بسياري از ترجمه‌ها برگردان خوبي از انديشه‌هاي اين انديشمندان نيست. درحالي كه دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي سعي مي‌كرد دريافت بهتري را به دست بياورد. ما مي‌بينيم در سال‌هاي دهه 50 ايشان همراه يك جمع چند نفري كتاب سرمايه‌گذاري ماركس را مطالعه مي‌كنند و افرادي كه در آن جلسه بودند همه اقتصاددان بودند و من هم چند جلسه‌اي در اين نشست‌ها حضور داشتم. با وجود اينكه مرحوم دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي به عنوان فردي بودند كه از بيرون به اين مساله نگاه مي‌كردند اما نگاه تيزبينانه ايشان محسوس بود كه اين نگاه هوشمندانه و نقادانه‌اي است كه مي‌تواند موضوعات را در عمق بيشتري دريابد. حاشيه‌هايي كه بر كتاب سرمايه‌داري نوشتند مواجهه همراه با فهم، منصفانه و نقادانه است. ‌ به گمان من همين برخورد با انديشه‌هاي بنيانگذار يك مكتبي كه از جهاتي ممكن بود در تعارض با مباني فكري دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي قرار گيرد، به نحوي برخورد متعادل است كه عدل را چه در عرصه فكري و چه در عرصه اخلا‌قي به خوبي مشاهده مي‌كرد.

ايشان از اينكه مطابق الگوي اقتصادي اردوگاه شرق بخواهد امكانات كشور به نمايندگي از مردم در دست حكومت متمركز شود، به همان اندازه فاصله داشت كه از حركت بي‌مهار، لجام‌گسيخته سرمايه در نظام سرمايه. يعني هر دو را عاملي مي‌دانست كه آنچه در آنها مبنا قرا نگرفته كرامت انساني است. ‌ در نظام‌هاي سرمايه‌داري اصل سرمايه و افزايش سرمايه است. پايه اقتصاد سرمايه‌داري در چند سده در آراي كساني مانند آدام اسميت استوار است و اينها براي اولين بار بعد از طي قرون گذشته كه مساله انسان در عرصه اقتصادي يا آكونوميا تدبير معيشت و منزل بود، ثقل اقتصاد را به سوي افزايش ثروت سوق دادند و معتقد بودند كه اگر ثروت در جامعه گسترش پيدا كند تمام مشكلا‌ت بشري جنگ‌ها، بيماري‌ها و... همه اينها رفع خواهد شد و مشكل تنها كمبود ثروت در جامعه است. خب امروزه به‌خصوص در چند دهه اخير بحران‌هاي مختلف در عرصه سرمايه‌داري بزرگ جهان پديد آمده است؛ بحران محيط زيست به عنوان يك بحران جدي، تمركز ابزار توليد و شكاف بزرگ شمال و جنوب به عنوان مساله مهم جهان كنوني، كوشش براي تعميم مباني سرمايه‌داري زير عنوان جهاني‌سازي، و تجديدنظرهايي كه در دو دهه اخير به ويژه در مورد همين هدف‌گذاري اقتصاد مطرح شده، بسيار قابل ملا‌حظه است و نشان مي‌دهد نگاه دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي نگاه دوربردي نسبت به اين مسائل بوده است. به طور مثال نوع مسووليت‌هاي انساني را در قبال طبيعت گوشزد مي‌كند يعني اينكه بخواهد عدالت توزيعي برقرار شود ولي ما به طبيعت تعدي كنيم به نحوي كه ما طبيعت را انباري از مواد و انرژي ببينيم كه در خدمت بهره‌مندي‌هاي مادي انسان است از همان ابتدا در انديشه شهيد بهشتي مورد سوال و نقد است. انسان از ديدگاه شهيد بهشتي در مقابل طبيعت مسووليت دارد و يكي از اركان عدالت اقتصادي عدالتي است كه در مقابل طبيعت دارد. علا‌وه بر اين در اين عرصه نسل‌هاي ديگر هم سهيم هستند، بنابراين، ما در اين عرصه به منظور افزايش ثروت به ذخيره بشري تعدي كنيم نسل‌هاي بعدي را در افق ذهني خود جاي نداده‌ايم و عدالت را درباره آنان رعايت نكرده‌ايم. در قبال عدالت همنوعان نيز ايشان براساس نوع تلقي كه از انسان دارد، عدالت را در پيوند با انسان‌ها به صورت عام مي‌بيند نه فقط در يك جامعه محدود مثل جامعه صنعتي خاص و نه جامعه ملي كه در چارچوب مرزهاي خاص جغرافياي محدودشده و در چارچوب جامعه‌اي مبتني بر فرهنگ خاص يا دين خاصي. بلكه اگر عدالت را طرح مي‌كند در گستره انسان‌ها نگاه مي‌كند. به عنوان نمونه در بحث ربا نگاه ويژه‌اي دارد كه مساله ربا در گذشته كه به عنوان يك موضوع ديني مورد بررسي است به عنوان يك موضوع اقتصادي نيز قابل تامل است كه ‌آيا در جامعه نقش مخربي دارد يا ندارد و اگر دارد اين تخريبش به دين و مذهب خاص محدود مي‌شود. در همه اديان ابراهيمي مساله تحريم ربا را داشته‌ايم و هنوز هم به عنوان مساله جدي مطرح است، ما در پروتستانتيسم در مسيحيت مسير ديگري در پيش گرفته است. تحول در انديشه ميسحي پروتستان مغرب‌زمين را به سمت نظام سرمايه‌داري كنوني سوق داده است. در تحليل‌هاي ماركس وبر و امثال اينها به خوبي پيوند انديشه پروتستان و مسيري كه مغرب‌زمين در دو، سه سده اخير در پيش گرفته به خوبي مي‌بينيد. در ميان كاتوليك‌ها، يهودي‌ها و مسلمانان تحريم ربا به عنوان يك مساله جدي مطرح است. دكتر شهيد آيت‌الله بهشتي معتقد بود اين مساله را فارغ از اديان ما مي‌توانيم به عنوان تحليل اقتصادي بررسي كنيم كه به چه دليلي تحريم ربا در اين سه دين به عنوان حكم جدي مطرح شده است و به‌خصوص در اسلا‌م تاكيد زيادي بر اين موضوع مي‌كند به نحوي كه در قرآن كريم كمتر آيه‌اي پيدا مي‌كنيد كه ربا را محاربه و جنگ با خدا تلقي نكرده باشد. شهيد آيت‌الله بهشتي فارغ از اين باور و موضع اسلا‌مي مي‌خواست بفهمد چرا ربا با چنين تعبيري در اسلا‌م مواجه است، نه‌تنها به عنوان باورش به آن اعتقاد داشت بلكه به دنبال اين موضع مي‌گشت كه چه بحثي از ربا به عنوان موضع اقتصادي وجود دارد كه چنين برخورد قاطعي در اسلا‌م با آن شده است.

نقش برنامه‌ريزي در عدالت به چه شكل درانديشه‌هاي ايشان لحاظ شده است؟ ‌

‌ مسلم اين است كه مرحوم شهيد آيت‌الله دكتر بهشتي از حركت‌هاي فكرنشده و شتابزده، شعاري صرف و سطحي، حركت‌هاي كه صرفا براي ارضا و همراه كردن عمومي در پيش گرفته شود بدون اينكه مطالعه و برنامه‌ريزي در اين خصوص انجام شود قطعا فاصله زيادي داشت و معتقد بود اين گونه حركت‌ها ممكن است چند صباحي باعث شود كه حركت‌هاي ظاهري و سطحي به وجود بيايد و چون با كاميابي همراه نيست اتفاقا دلسردي و يأس بزرگي به وجود خواهد آورد. به همين دليل در تصميم‌گيري‌هاي شوراي عالي انقلا‌ب و تصميم‌گيري‌هايي كه ايشان در آن به نحوي مشاركت داشت؛ چه نگاهي كه در قانون اساسي منعكس شد و چه در نظراتي كه به عنوان مواضع حزب جمهوري اسلا‌مي منتشر شد و چه مواضعي كه به صورت تك‌موضوعات مطرح شد با نگاهي مواجه هستيم كه در عين آرمانداري خيلي جدي معتقد به عمل منضبط، معتقد به فراهم آوردن ميدان‌هاي تجربه، معتقد به نقادي عملكرد انجام شده و تصحيح در مسير‌هايي كه بتوان اين آرمان‌ها را برآورده كند، ايشان معتقد بودند به صرف طرح آرمان‌هاي بدون برنامه‌ريزي مناسب، راهكارهاي مناسب براي تحقق برنامه و نيروي انساني مناسب از آنچه شما به صورت نظري به آن رسيده‌ايد، امكان‌پذير نيست نه‌تنها امكان‌پذير نيست، بلكه گاهي اوقات مي‌تواند نقش مخرب بسيار بالا‌يي داشته باشد. به اين معنا كه نوعي احساس سرخوردگي و دلسرد بودن درجامعه ايجاد مي‌كند در حالي كه جامعه ما جامعه‌اي است كه مي‌تواند از روزنه‌هاي پيش رو به خوبي استفاده كند. گذشت زمان بدون استفاده از فرصت‌هاي خوب چيزي بود كه مرحوم بهشتي به آن خيلي حساس بود. معتقد بودند كه از شرايط زمان بايد به خوبي استفاده كرد و اگر نتوانيد از فرصت‌هاي پيش رو به‌عنوان يك فرد ويك جامعه استفاده كند ولو بهترين ايده‌ها را داشته باشيد ماحصل كار شما همان وضعيتي مي‌شود كه شايد براي شما در جامعه نامطلوب باشد. با توجه به شرايط اقتصادي آن زمان ايشان معتقد بودند مي‌توانيم در راستاي زمان‌بندي معقول حركت كنيم كه بر اساس يك حركت فكر شده جامعه ما بتواند به سمت شكوفايي اقتصادي و به سمت عدالت اقتصادي كه ملا‌زم با عدالت سياسي و قضايي است پيش رود. ‌ و به نظر من اين اعتقاد نادرستي نبود، منتهي لوازمي دارد و مادامي كه لوازم آن مشخص نشود تحقق آن در حد يك رويا مي‌ماند. ‌ يكي از ويژگي‌هاي مهم خود شهيد آيت‌الله بهشتي حركت همراه با انضباط و حركت براساس جمع‌بندي انديشه بود و مديريتي است كه از حداكثر توانمندي كشور استفاده كند تا دچار انزوا به دليل خط‌كشي‌هاي نامعلوم اجتماعي نشود و اين امكان خدادادي بزرگي كه در كشور ما، چه به صورت منابع انساني و چه به صورت منابع طبيعي وجود دارد درست در كنار هم بتواند تأليف شود و سازماني متناسب با شرايط كشور شكل دهد كه بيشترين راندمان و بازدهي را براي جامعه ما داشته باشد. خود ايشان فردي بودند در التزامش به آنچه مي‌گفت. نظم و انضباط و عمل كار دست‌جمعي اعتقاد داشتند در شناسايي نيروهاي توانمند در به‌كارگيري و فراهم آوردن براي تجربه‌اندوزي آنها، شايد بيش از دو دهه قبل از انقلا‌ب تلا‌ش گسترده‌اي را آغاز كرده بودند و بعد از پيروزي انقلا‌ب هم در همان فاصله‌اي كه در قيد حيات بودند با حضور ايشان، اين موارد خودش را نشان مي‌داد. ‌

در بين آزادي و عدالت از ديدگاه ايشان اولويتي در كار نبود؟

اين يك مجموعه است و اگر شما اجزاي اين مجموعه را نداشته باشد گمان نكنيد اين دو به تنهايي مي‌تواند كارآمدي داشته باشد. كارآمدي وقتي است كه اين دو را باهم داشته باشيد. البته شهيد دكتر آيت‌الله بهشتي آزادي و كرامت انساني را زيربنايي‌تر ازعدالت مي‌دانست چون با ماهيت خود انسان گره خورده است و عدالت درواقع چيزي است براي تامين آزادي. ‌

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 پنجشنبه 6 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن