واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ارزش زن بودن
دين- دكتر صالح حسن زاده:
چالش حقوق زنان، از عمدهترين عرصههاي فكري مناقشهبرانگيز در جهان امروز است.
بهطوري كه اگر ادعا شود، هماكنون هر نظريه مشتق از علوم انساني بايد موضع خود را نسبت به اين چالش روشن سازد، چندان راه اغراق نرفتهايم. در چند دهه اخير نيز جهان اسلام با اين چالش مواجه شده و انديشمندان مسلمان كوشيدهاند تا قرائتي ديني از حقوق زنان به دست دهند. با اين حال، اين راه چندان هموار نشده و هنوز مباحثات دامنگيري در ميان انديشمندان مسلمان در اين حوزه جاري است.مطلب حاضر مي كوشد از نظرگاه اسلامي تأكيد اسلام را در نقش آفريني زنان در حوزه هاي مختلف سياسي و اجتماعي بازكاوي كند.
بشر پيش از اسلام در مورد وضعيت اجتماعي زن دو نگاه داشت، برخي معتقد بودند كه زن در ساختار اجتماع انساني دخيل نيست، بلكه از شرايط زندگي اوست؛ شرايطي كه بشر بينياز از آن نيست، مانند خانه و وسايل آن. بعضي ديگر زن را همانند اسير، از پيروان گروه و جامعه غالب ميدانستند، نه افراد تشكيلدهنده آن اجتماع، در اين ديدگاه، قبض و بسط و تدبير امور زن در دست مردان جامعه غالب است؛ به او رسيدگي ميكند تا از نيروي كار او استفاده كند.
زن در اين گونه جوامع از تمامي حقوق ممكن خود محروم بود، مگر به آن مقداري كه بهرهمندي زن از آنها، به نفع مردان تمام شود؛ مرداني كه قيم و مولاي زن به حساب ميآمدند. در آن جوامع، اساس رفتار مردان با زنان عبارت بود از غلبه قوي بر ضعيف، به سخن ديگر، هرگونه رفتار با زنان بر اساس قريحه استخدام و بهرهكشي مرد از زن بود.اما در جوامع اسلامي3 چهره از زن ترسيم و تصوير ميشود:
1 -چهره زن سنتي است، (شريعتي،2536 ،ص90)، يعني زني كه به نام الگوي زن مسلمان معرفي ميشود اما در واقع سنن و آداب قومي و ارتجاعي بر روح و فكر و انديشه او حكومت دارد و از اسلام واقعي در تربيت او و بهرهمندي او از حقوق خود خبري نيست. اين زن مجبور است در قالبهاي كهنه و قديمي زندگي خود را سپري كند. آيين اين زن براي زن بودن، مادر و همسر بودن، تلقينات گذشتگان است، نه اسلام.
2 - چهره زن متجدد و اروپايي مآب كه تازه شروع به رشد كرده است. قالب اين زن را صاحبان سرمايه و توليدكنندگان لوازم آرايشي و زيبايي دنياي جديد ساخته و خبر آن را با استفاده از وسايل صوتي و تصويري تحريككننده و شعارهاي پرجذبه و كشش به جهان بيخبر صادر ميكنند؛ آدم عاقل و مسلط بر نفس و شهوت ميداند كه در پشت آن قوالب و ماسكهاي آزادي و عروسكهاي جديد و زيبا به اسم زن، چهره كريه و وحشتناك ضد معنويت و انسانيت و ضد استقلال معنوي و انساني و ضد زن و حرمت انساني پنهان است.
3 - چهره زن مسلمان، يعني تربيت شده به آداب وآيين اسلام واقعي؛ اين چهره به يك اندازه از هر دو چهره و سيماي پيشين بيگانه و دور است. اسلام نه زن سنتي، متحجر و محكوم به آداب و سنن قومي و اسير در چنگال مرد را ميپذيرد و نه زن متجدد و اسير در دست كارخانهداران و صاحبان صنايع را به عنوان شيء و كالا و مصرفكننده و تبليغكننده. چهره حضرت فاطمه(س) معرف وبيانگر چهره و سيماي زن مسلمان است.
چهره حضرت فاطمه نه شبيه زن ناآگاه و متحجر قديمي است و نه شبيه زن متجدد عروسك گونه در دست عياشان و صاحبان هوس. منبع و مرجع ما در تقسيمبندي ياد شده و نفي دو چهره نخستين وپذيرش و اثبات چهره سومي، سنت پيامبر(ص) و قرآن منزل به اوست. از نظر اسلام ملاك برتري و ارزشگذاري ، رنگ، مليت، مرد يا زن بودن نيست؛ هيچكدام از اينها باعث فضيلت نيست.
اسلام معتقد است در پيدايش انسان، دو نفر انسان نروماده، به طور مساوي شركت و دخالت داشته و هيچ يك از اين دو برديگري برتري ندارد مگر به تقوا.اسلام در معرفي زن نميگويد: «زنان تنها و تنها ظرف پيدايش انسانها هستند» يا «فرزندان پسران ما، فرزندان خود ما هستند و اما فرزندان دختران ما، فرزندان مردمان بيگانهاند»(طباطبايي، بيتا، ج2، ص406).از نظر اسلام عمل هر كس تعلق به خود او دارد و عوايدش هم متعلق به اوست، چه زن و چه مرد و هيچ عملي پيش خداوند ضايع نميشود: «من عمل هيچ عامل را ضايع و بينتيجه نميكنم چه مرد و چه زن.»
(سوره آل عمران/159) و علاوه بر اين آيات كه صريحا تساوي بين زن و مرد را در انسانيت و ارزشهاي انساني اعلام ميكند، آيات ديگري هست كه تحقير زن و بياعتنايي به او را به شدت نكوهش ميكند(سوره نحل/59).اسلام كار خود را در محيطي آغاز كرد كه زن به عنوان يك انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافكندگي خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليت به شمار ميرفت. در چنين محيط فاسدي پيامبر(ص) دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليت نجات داد. به تعبير امام خميني(ره):«تاريخ اسلام گواه احترامات بيحد رسول(ص) به حضرت زهرا(س) است، تا نشان دهد كه زن، بزرگي ويژهاي در جامعه دارد كه اگر برتر از مرد نباشد، كمتر نيست.»
الگو از نظر اسلام
از ديدگاه اسلام زن خوب، همانند مرد خوب، نمونه جامعه اسلامي است و جامعه برين از اينها بايد الگو بگيرد، نه اينكه زن خوب نمونه زنان و مرد خوب نمونه مردان است.«اگر انساني وارسته شد الگوي ديگر انسانهاست. اگر مرد است الگوي مردم است نه مردان و اگر زن باشد باز الگوي مردم است نه زنان»(جوادي، 1375، ص153). قرآن كريم اين مطلب را در سوره تحريم، آيات 110تا112 به صورت صريح، بيان كرده است و چهار زن را به عنوان دو نمونه خوب و دو نمونه بد،ذكر ميكند. امامخميني(ره) درخصوص روز تولد حضرت زهرا(س) ميگويد:«روز بزرگي است، يك زن به دنيا آمد كه مقابل همه مردان است.
يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است، يك زن به دنيا آمد كه تمام هويت انساني در او جلوهگر است.»در آغاز زندگي حضرت فاطمه (س) با حضرت علي (ع) وقتي پيامبر (ص) از علي (ع) درباره فاطمه ميپرسد، علي (ع)، اين الگوي كامل تقوا، ميفرمايد:«او بهترين ياور در اطاعت از اوامر الهي است» (جمعيت زنان جمهوري اسلامي ايران، 1368، ص 20).البته ميدانيم كه تجليل پيامبر(ص) و علي(ع) از حضرت زهرا (س) به دليل كامل بودن او در انسانيت و كسب كمالات انساني است، نه از اين جهت كه دختر پيامبر و همسر علي است.كمالجويي حضرت زهرا(س) است كه او را محبوب پيامبر و علي ميكند، نه، دختر پيامبر و همسر علي بودن. مگر نه، پيامبر(ص) دختران ديگر و علي(ع) هم همسران ديگر داشتند كه به آن مقام نرسيدند.
قرآن اين كمالجويي را در مورد تمام زنان ارج نهاده به رسولش فرمان ميدهد كه بيعت زنان طالب كمال و خواهان توحيد و يكتاپرستي را بپذيرد.اصولاً زنان با پذيرش مسئوليت انسانسازي و تربيت فرزندان يكي از مراحل حساس تكامل بشريت را به عهده دارند. بيدليل نيست كه اسلام براي ساختن جامعهاي نمونه، نخست به ساختن و تربيت زنان اقدام ميكند و پيامبر اسلام(ص) زن صالحه را به عنوان يكي از گلهاي بهشت معرفي ميكند.
از ديگر شواهد تاريخي نگاه برابر خواهانه اسلام به زن و مرد از اين قرار است:
1 - مخاطب دين اسلام انسان است، نه زن،نه مرد2 -افراد انساني با ايمان و پاكي توصيف و از هم متمايز ميشوند، نه جايگاه اجتماعي و طبقاتي يا به جنسيت و مليت و رنگ چهره ...
3 -ملاك و معيار براي تقدم و تأخر و احراز، يا عدم احراز مناصب علم تقوا و شايستهسالاري است.«...گراميترين شما نزد خدا با تقواترين شماست»(سوره حجرات /13). در تاريخ ميخوانيم كه حضرت خديجه (س) در نزد پيامبر(ص) داراي شخصيت عظيمي بود و پيامبر در هر مناسبتي از او تجليل ميكرد و از خدمات او براي اسلام و بشريت سخن ميراند. روزي عايشه برآشفت و گفت:«... او پيرزني از پيرزنان بود، و خدا برتر از او را به تو ارزاني داشته است...»(بحرالعلوم،1358،ص117). پيامبر(ص) در مقابل اعتراض عايشه فرمود:«نه؛ به خدا سوگند كه نيكوتر از او را به من نبخشيده است. او هنگام اوج كفر به من ايمان آورد. او هنگامي كه مردم مرا تكذيب ميكردند، مرا تصديق كرده و هنگامي كه در اثر محاصره جبهه كفر به تنگ آمدم، با اموال خود به ياري من شتافت...»(همان).
ملاحظه ميشود كه ملاك داوري پيامبر(ص) ميان دو نفر زن، يعني دو همسر خود، ايمان، معرفت و خدمت به بشريت و اسلام است، نه زيباييهاي ظاهري و يا جنسيت و نظاير اينها.
4 -زن و مرد هر يك مسئول اعمال و كارهاي خويشند:«زن و يا مرد سود و زيان كارش، عايد خودش ميشود» (سوره بقره/286).پس همانطور كه مرد ميتواند خودش در سرنوشت خويش تصميم بگيرد و خودش مستقلاً عمل كند و نتيجه عمل خود را مالك شود، همچنين زن چنين حقي را دارد بدون هيچ تفاوت.
5 -اسلام ميان زن و مرد از نظر تدبير شئون اجتماع و دخالت اراده و عمل آن دو در اين تدبير و مديريت نيز، تساوي كامل برقرار كرده است. دليل اين تساوي هم اين است كه زن تمام نيازها و حوايجي را دارد كه مرد داراست و لذا قرآن ميفرمايد:« شما زنان و مردان از جنس هم ديگريد» (سوره آلعمران /195).
6 -در اسلام زن و مرد يار و ياور و مكمل يكديگرند و تكامل، هنگامي حاصل ميشود كه اين دو در تعامل صحيح و مجاز يكديگر را كامل كنند؛ به فرموده قرآن:«هن لباس لكم و انتم لباس لهن» (سوره بقره /187). بنا بر آنچه بيان شد، نگاه اسلام بر زن مبتني بر انسانيت انسان است؛ و اين همان نقطه ضعف گروههاي مختلف فمينيستي است كه جنبه غالب در آنها بحث جنسيت است و به همين خاطر، نه تنها نتوانستهاند، مسائل پيشروي زن معاصر را حلوفصل نمايند، بلكه مشكلات و مسائل موجود در ميان زن و مرد را بحرانيتر كردهاند.
تاريخ درج: 4 تير 1387 ساعت 09:02 تاريخ تاييد: 4 تير 1387 ساعت 09:22 تاريخ به روز رساني: 4 تير 1387 ساعت 09:15
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]