واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: اخلاق ، ضامن مديريت سالم
على حسينىگويا طى دهه هاى اخير، اقتصاد و مفاهيم اقتصادى گرايش قابل ملاحظه اى به سمت اخلاق پيدا كرده اند كه ريشه هاى اصلى آن را بايد در دين و نتايج آن را در بستر جامعه و نيازها و تعاملات نوين انسانى جست وجو كرد. امروزه تئوريسين هاى اقتصاد، ديگر بدون در نظر گرفتن وجدان كار، توسعه برابر و موزون، عدالت و اصطلاحاتى از اين دست، در مورد عرضه و تقاضا، بازاريابى، توسعه صادرات و...حرف نمى زنند، سرمايه داران و فعالان اقتصادى با چشم پوشى از اخلاق، عرصه را براى خود تنگ خواهند ديد و مردم نيز به عنوان مصرف كننده يا گردانندگان چرخ هاى اقتصادى، انتظارى جز لمس مفاهيم اخلاقى در مراودات اقتصادى ندارند. البته قرار نيست ما در مطلب زير از ديدگاهى اقتصادى موضوع را بررسى كنيم و اينكه چه اتفاقى افتاده كه شكل جابه جايى پول، گردش مالى و كار در جوامع جهانى به سمت و سوى مفاهيم اخلاقى وانسانى متمايل شده است، بلكه ما سعى خواهيم كرد به مدد تحقيقات و پژوهش هاى علمى به ميزان بارورى كار، عرضه و مصرف از اصول دينى و اخلاقى در جامعه ايران نگاهى گذرا داشته باشيم. ناگفته پيداست اين موضوع آنقدر وسيع مى نمايد كه تقريباً نمى توان براحتى جزئيات آن را از هم تفكيك كرد، بنابراين به ناچار روش اشاره هاى پراكنده را جايگزين نظم سيستماتيك در نوشته خواهيم كرد. يك مدير با سلامتى روان و مديريت سالم مى تواند يك سازمان را به رستگارى و نجات هدايت كند. تعادل در اخلاق و رفتار مدير، نشانه مديريت شايسته اوست و در اين زمينه تمامى صفات بارز را شامل مى شود. برخورد قاطع در مورد مطالب حق، جاذبيت و دافعيت وگشاده رويى، گفتن مطالبى كه قابل فهم براى همگان باشد، منظم بودن، وظيفه شناسى و مناسب بودن برخورد با مافوق و ديگران، استفاده صحيح از قدرت سرپرستى خود و توكل به خداوند، از صفات بارز يك مدير است. اين اظهارنظر از سوى يكى از مديران باسابقه عنوان شده كه در بخشى از پژوهشى به نام تعادل اخلاق مدير از ديدگاه روانشناسى در كار آمده است و به وضوح نشان مى دهد برخوردارى يك مدير از اخلاق دينى تا چه اندازه مى تواند در رونق تجارت و اقتصاد اهميت داشته باشد.شايد بگوييد اين مدير محترم يك مدير ايرانى است و طبيعتاً بايد با همين ادبيات در مورد ويژگى هاى مديران، بويژه مديران اقتصادى و تجارى حرف بزند، اما اجازه دهيد در همين راستا به گزارش اخلاقيات در كار با رويكرد تحليل پروژه نظامنامه داوطلبانه صنعتى (وى.آى. پى) نوشته والتر پاوونن اشاره كنيم كه توسط دكتر على حسين قاسمى ترجمه شده است: بند اول اين نوشته تدوين نظامنامه اى براى تسهيل در بهبود اخلاقيات كار نام دارد كه فناورى هاى جامعه اطلاعاتى و نقشه كار را هدف قرار مى دهد. در بند سوم اين گزارش با نام رويكرد فنى كه در مورد همكارى شركا و شركت كنندگان صنعتى حرف مى زند، مى خوانيم: فعاليت هاى پژوهشى از دو بخش تشكيل مى شوند، بخش اول، توصيف ماهيت اخلاق به طور عام، شناسايى نظام هاى ارزشى و روشن كردن پيوندهاى آن با راهبردها و اخلاقيات پيشه گانى است... بخش دوم كار پژوهشى شامل وارسى نظام مند نظامنامه هاى اجرايى موجود، نظامنامه هاى اخلاقى و توافق هاى چند جانبه درباره حقوق انسانى، شرايط كارى، حفاظت محيط زيست، روابط بين المللى پيشگانى و به كارگيرى و انتقال فناورى اطلاعات است .بگـــذريم از اينكه وى. آى.پى چيست و چه هدفى دارد، منظور ما از آوردن اين سطور همين بود كه ملاحظه كنيد امروزه تا چه اندازه كنار هم نشستن تركيبات اخلاقى و اقتصادى حتى در جهان غرب متداول شده و جزو ادبيات روز آنها شده است. آيا به واقع مى توان كار، گردش مالى، مصرف، مديريت و تجارت را عارى از اخلاق در نظرگرفت تصور چنين چيزى هم وحشتناك است، اما در اين ميان بايد به خود باليد كه مسلمانيم، چرا كه دين مبين اسلام به وضوح و در نهايت ظرافت تمامى اين مناسبات را تبيين كرده است، در ادبيات اقتصادى اسلام، مفاهيمى همچون خمس، زكات، فطريه همچنين احتكار، كم فروشى و... هر يك به نوبه خود، وجوب، تحسين يا تقبيح يك عمل اقتصادى را از دريچه اخلاق و عدالت مورد ارزيابى قرار مى دهد، اما سؤال مهم اينكه آيا اكنون در جامعه اسلامى ايران، به درستى و با همان ژرفا و ظرافتى كه اسلام و همچنين فرهنگ ديرپا و ناب ايرانى انتظارش را دارد، مفاهيم كار، اقتصاد، تجارت، صنعت و مديريت با اخلاق گره خورده است در پژوهشى كه صدا وسيماى جمهورى اسلامى ايران با عنوان نظر مردم تهران درباره وجدان كار انجام داده، مى خوانيم: بيش از نيمى از پاسخگويان معتقدند شاغلان تا حدودى نظم و ترتيب لازم را رعايت مى كنند و ۲۶درصد، كاركنان را اصلاً مقيد به رعايت نظم در حاضر شدن بر سركار نمى دانند. در مورد برخورد با مراجعان، ۴۳ درصد پاسخگويان رضايت چندانى از برخورد صاحبان مشاغل نداشتند و با افزايش سطح تحصيلات، بر ميزان اين نارضايتى افزوده مى شود.در مورد راه اندازى كار مردم و دلسوزى در كار، بيش از نيمى از پاسخگويان اعتقاد دارند كه در نظام كارى، توجهى به اين امر نمى شود.درباره استفاده مناسب از وقت براى انجام كار، به نظر اكثر پاسخگويان در نظام كارى، اهميت وقت شناخته نشده است. همچنين اكثر پاسخگويان در مورد امكانات محل كار اعتقاد دارند؛ از اين ابزار بدرستى استفاده نمى شود. البته در پژوهش مذكور به نكات قابل توجه ديگرى نيز اشاره شده است: ۳۶درصد افراد در مورد پايبندى به مقررات و قوانين كار پاسخ منفى ارائه داده و ۴۶درصد، آن را با اصطلاح تاحدودى توصيف كرده اند. در مجموع نتايج به دست آمده نشان مى دهد تنها ۹درصد پاسخگويان معتقد هستند وجدان كارى در جامعه ما وجود دارد و با بالا رفتن ميزان تحصيلات بر درصد كسانى كه معتقد هستند وجدان كارى چندانى در جامعه وجود ندارد، افزوده مى شود. اكثر پاسخگويان اعتقاد دارند بيشتر شاغلان، كار خود را بدرستى انجام نمى دهند و نيز ۴۸درصد پاسخگويان عدم تأمين نيازهاى مادى كاركنان را مهمترين علت كم كارى افراد ارزيابى كرده اند.البته اين پژوهش متعلق به چند سال پيش است، يعنى همان ضرورت ها و نيازهايى كه مردم جامعه ايران را به سوى انتخاب دكتراحمدى نژاد متمايل كرد و اكنون انتظار مى رود با توجه به واقعيات موجود و قابل لمس، قدم هاى بلندى براى مرتفع كردن مشكلات برداشته شود، مشكلاتى كه مثل ديوارى بزرگ ميان اخلاق و كار و گردش اقتصادى قد كشيده است. همچنان كه عنوان شد، از ديدگاه اسلام و فرهنگ غنى ايرانى، رعايت اخلاق در اقتصاد بسيار مورد توجه است، اما اجازه دهيد موضوع را از زاويه ديگرى هم ارزيابى كنيم، يعنى استانداردهاى اقتصادى جوامع توسعه يافته غيراسلامى تا چه اندازه با مبانى اخلاق و مفاهيم اسلامى تطابق دارند تحقيقى دانشگاهى انجام گرفته در سال ۷۲(تربيت مدرس) با عنوان مبانى نظرى كنترل كيفيت ژاپنى در مقايسه با ارزش هاى تفكر اسلامى در ۲۱۶ صفحه نشان داد كه ژاپنى ها در رعايت موازين اخلاق اسلامى و توجه به مفاهيمى همچون اسراف و تبذير و... بسيار جدى تر از ما هستند . در فصل دوم اين تحقيق، مفاهيم اساسى كنترل كيفيت ژاپنى تشريح شده و مطرح مى شود كه كنترل كيفيت ژاپنى بردو محور احترام به انسان و دورى از اسراف قرارگرفته است. همه اين مفاهيم را مى توان باتوجه به اين دو محور يا به تعبير خود متن چتر كايزن روشن ساخت. در فصل سوم مفاهيم اساسى تفكر ژاپنى بيان شده و نشان داده مى شود كه اين مفاهيم چگونه انسان ژاپنى را شيفته سرنوشت ملى، سازگار با تغيير سريع و سختكوش و صبور، گروه آئين و اهل مشاركت ساخته است. يكى از فصل هاى جذاب اين پژوهش، فصل پنجم است كه در آن به صورت بندى تفكر جديد غربى اشاره مى شود و نشان مى دهد كه مفاهيم اقتصادغربى در ريشه خود اخلاق گريز است. اگرچه شايد در ظاهر تمامى استانداردها با موازين اخلاق دينى مطابقت داشته باشد، اما به عكس اقتصاد ژاپن تنزل مقام انسان را بنياد و اساس كار خود قرار نمى دهد، همچنان كه انسان اسلامى همواره بايد به تعادل ميان دنيا و آخرت و ملك و ملكوت بينديشد.بنابراين نتيجه تمامى آمارها، نمودارها، جداول و تصاوير ارائه شده در تحقيق موصوف آن است كه اقتصاد ژاپن بيش از هر اقتصاد ديگرى در جهان غيراسلامى به اقتصاد اسلام نزديك بوده و به همين ميزان مى تواند آينه اى براى تعريف مجدد روابط كارى، استانداردهاى كيفيت در توليد، تجارت و صنعت، سرمايه گذارى و بانكدارى و گردش كار در ادارات ايران باشد. * اخلاق حرفه اىتأثير و اهميت اخلاق فردى، ويژگيهاى شخصى، صداقت و اعتماد به طور عام و اخلاق كسب و كار به طور خاص، بر افزايش كارايى اقتصادى و جلوگيرى از فساد و رسوايى هاى اقتصادى و نيز تأثير منفى ارتشا و فساد ادارى بر روابط كارى، تصميم گيرى فردى و همه اقتصاد، غيرقابل انكار است، اما به صورت علمى ملاحظه و بررسى نشده است. اكنون نزديك به سه دهه است كه، اقتصاددان ها و فيلسوفان اخلاق، گفتمانهايى را كه به گفته هوسمن در دوران شكوفايى متدولوژى اثباتگرايى متوقف شده بود، احيا كرده اند.
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 228]