جهان - مديريت جديد در جهان جديد

واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: جهان - مديريت جديد در جهان جديد
جهان - مديريت جديد در جهان جديد

دياكو حسيني:اعلام سياست كاهش پرسنل نظامي فرانسه و جمع‌آوري 50 پايگاه اين كشور در آفريقا در كنار صرف هزينه‌هاي فزون‌تر در زمينه اطلاعات و تكنولوژي و بازگشت به شاخه فرماندهي نظامي ناتو به واقع ورود فرانسه به استراتژي‌هاي پست‌مدرن جهان فراصنعتي است. دگرگوني در سياست‌هاي دفاعي فرانسه را نبايد به پاي شيفتگي فرانسه ساركوزي به ناتوي آمريكا گذاشت؛ چنانكه نبايد بر تصور دوري فرانسه از نظامي‌گري به سور نشست.

اراده فرانسه به واقع بيانگر تحولي نه‌چندان جديد در اصول استراتژي نظامي و انطباق و سازواري سياستگذاري با تغيير در استلزامات محيطي است. نه فقط محيط كه انسان‌ها نيز تغيير كرده‌اند. شيوه‌هاي مبارزه اطلاعاتي با دشمنان نامرئي در ساليان گذشته گوياي اين نكته است كه تكرار اسلوب جنگ‌هاي كلاسيك و مدرن به سبك قرن بيستمي در دنيايي كه دموكراسي سدي در برابر سياستمداران قرار داده و هرگونه تصميمي را به پرسش مي‌گيرد، آسان نيست. نه‌تنها آنچه «انقلاب مهارت‌هاي توده‌هاي ناآگاه ديروز» ناميده مي‌شود بلكه ماهيت منازعات نظامي نيز به سبب وابستگي‌هاي چندسويه دولت‌ها، خاصه قدرت‌هاي جهاني و هزينه‌هاي بالاي سلطه نظامي نيز موجب شكل‌گيري جنگ‌هاي زيرپوستي و زيستن جنگ‌ها در دنياي مجازي يا اصطلاحا «فضاي سايبرنتيك» شده است. اصرار ساركوزي به سرمايه‌گذاري فزون‌تر در حوزه‌هاي اطلاعاتي و تقويت زيرساخت‌هاي تكنولوژيك يا ابرام به كاهش نيروهاي نظامي در عين تاسيس پايگاه‌هايي در خليج‌فارس و انعقاد قراردادهاي دوجانبه هسته‌اي با كشورهاي دوست و متحد، همه ناشي از تبدل در ماهيت جنگ‌هاست. جنگ در دنياي جديد به معنايي كه «فن كلاوس ويتس» فرمانده ارتش پروس در جنگ با اتريش طرح مي‌كرد، غايت خشونت فيزيكي به هدف نابودي دشمن نيست، بلكه واداشتن دشمن به نابودي دانايي خويش است و مصادره دانايي به سود خويشتن. چه شكاف اصلي دنياي ما شكاف دانش ميان قدرت مسلط بر قدرت‌هاي پيراموني است.
تهديد گروه‌هاي تروريستي هم‌اكنون نه از راه هلهله مهاجمان و با غرش تانك‌ها بلكه از درزهاي اينترنتي و شبكه‌هاي ماهواره‌اي روي مي‌دهد و همين واهمه دولت‌هاي غربي از ربودن تسليحات شيميايي ميكروبي و انبان دانايي مادي و رواني غربيان است كه موضع نيكلا ساركوزي را در كسوت رهبر جامعه‌اي فراصنعتي روشن‌تر مي‌سازد. چه‌بسا اگر گروهك‌هاي تروريستي نهان هم نباشند، ماهيت دولت‌ها نيز رو به تغيير گذاشته، آنقدر كه بتوان از فرارسيدن عصر جديد استراتژي‌هاي نظامي سخن گفت. امروزه كمتر كشوري حاضر به نابودي كشور ديگر است، نه اينكه چون مايل و قادر به آن نيست؛ بل چونكه هزينه‌هاي نابودي به سبب وجدان تحريك شونده و چشمان گشوده عمومي دوچندان شده‌اند. رمز پيروزي را در جهاني كه تانك‌ها مگر به فرمان ملت‌ها غرش نمي‌كنند و ناوها مگر به دستور ملت‌ها نمي‌جنبند و هواپيمايي بي‌اذن شهروندان برنمي‌خيزد، در شكستن حرمت‌ها نبايد جست. بايسته‌ها را بايد ديد. اينكه ملت‌ها تنها حاضرند براي حفظ صلح كليد جنگ را بفشارند و بايد صلح را پاس بداريم حتي اگر بنا باشد در پاسداشت صلح بجنگيم. اينكه هر كسي حق زيستن دارد و زندگي در ميان آفريقاييان و فلسطينيان بايد جريان بيابد. اينكه تكنولوژي سقف انتظارات مردمان را افزوده است و در جنگ مدرن ولو عادلانه، مرگ انبوه نكوهش مي‌شود و بايد جنگ را به حداقل تلفات تقليل داد. اگر در گذشته ماشين جنگ با زور تفنگ پيش مي‌رفت امروز با نور دانش ممكن مي‌شود و هر جنگي دليل عقلي مي‌خواهد، هرچند همچنان با چرخ منافع ملي مي‌چرخد. آنچه در اين گزاره‌ها موضوعيت دارد را مي‌توان به يك كلام يعني «ذهن آدمي» خلاصه كرد كه دو عامل جهاني شدن ارتباطات و حاكميت دموكراسي‌ها را نمي‌توان در شكل‌گيري آن ناديده گرفت. از اين‌رو جنگ‌هاي پست‌مدرن را جنگ‌هاي اطلاعاتي ناميده‌اند؛ بازي با اذهان و تصوير‌سازي از جنگ پيش از شروع جنگ و شبيه‌سازي جنگي بر زمين واقعي در زمينه‌اي خيالي و مجازي. لاجرم جنگ‌ها بيش از آنكه اتفاق بيفتند، ساخته مي‌شوند. داده‌هاي اطلاعاتي دشمنان را از موقعيت فيزيكي بلكه وضعيت رواني حريفان آگاه مي‌سازد و دستكاري اطلاعات مي‌تواند با انعكاس بر صفحات تلويزيون و مانيتورها ايمان به حقيقتي كاذب را ايجاد كند و حقيقت ديگري را از صفحه ذهن پاك كند. مي‌تواند حقيقتي ناب را تزريق كند و از ميان مرشدان سرباز بگيرد؛ سربازاني كه با خلاقيت و عشق به ايمان و نفرت از ارتداد خدمت مي‌كنند. چنانكه ساموئل هانتينگتون در اثر «استراتژي نظامي آمريكا» اشاره دارد: جنگ‌ها با مجموعه‌اي از باورها و انگاره‌هاي فرهنگي ملت‌ها به هم تنيده‌اند و بي‌شك آنچه از آن سخن مي‌رود علاوه بر مغاك استراتژي‌هاي نظامي كلاسيك و گدار استراتژي‌هاي نوين اطلاعاتي، روايت شيوه زندگي انسان فراصنعتي هم هست. تاريخ مدرن استراتژي‌هاي جهاني را مي‌توان از برآمدن ناپلئون بناپارت پي گرفت. شكل‌گيري ارتش حرفه‌اي و بركنار ماندن سربازان مزدور به واقع نخستين گام تسلط انسان بر ذهن انسان بود. ارتش حرفه‌اي در غرب چسبيده با دولت مدرن فهميده مي‌شود؛ دولت‌هايي كه با ورود به سده بيستم استراتژي را ابتدا در زمين سپس در دريا و آخر در آسمان و فضا پياده كردند. اگر در بطن جريان اول( نبردهاي زميني) نظريه‌پردازاني همچون «سر جان هالفورد مكيندر» و «نيكلاس اسپايكمن» ظهور كردند تا اهميت نقش «زمين» و امكانات جغرافيايي را در سيطره نظامي مشخص كنند، نظريه‌پرداز قدرت دريايي، «آلفرد ماهان» بود كه در كتاب «تاثير قدرت دريايي» ايالات متحده را به اتخاذ سياست‌هاي دريايي جهان‌گير تشويق كرد. به‌زعم او قدرت دريايي به سبب توزيع ناموزون آن و برتري ايالات متحده و بريتانيا در قواي دريايي اين دو را شايسته تبديل شدن به آقا و سرور جهان مي‌ساخت. بدين ترتيب جنگ اول جهاني اگرچه هنگامه قدرت زميني بود اما پرتوافكن برجستگي قدرت هوايي هم شد. يكي از افسران نيروي هوايي ايتاليا يعني ژنرال «جوليو دوهه» كه او را نظريه‌پرداز اصلي قدرت هوايي نيز شناخته‌اند در اثناي جنگ اول به تاثير جادويي قدرت هوايي پي برد. جنگنده‌هاي غول‌پيكر و بدقواره حاضر در جنگ اول، الهام بخش ژنرال دوهه در كشف اهميت سرعت تحرك، دقت عمل و قدرت تخريب و سرانجام گريز از تيررس دشمن شدند و در برابر مكيندر انگليسي كه سلطه بر هارتلند يعني اروپاي شرقي و آسياي مركزي را سبب سلطه بر جهان مي‌دانست، قرار گرفتند. جوليو دوهه اعتقاد داشت كشوري كه بر آسمان چيره شود بر زمين چيره خواهد شد. در پي نمايش قدرت هوايي و به تعقيب مسابقه تسليحاتي دو ابرقدرت پيرامون توان هسته‌اي و موشك‌هاي باليستيك، نسل جديدي از حسگرهاي ارتعاشي (سنسورها) تولد يافت كه مي‌توانست از ماوراي جو قدرت كشور دارنده‌اش را به نمايش بگذارد و اين يعني عبور از آسمان و رسيدن به استراتژي فضايي تجسم يافته است. برآمدن سپهر اطلاعاتي از ميان استراتژي‌هاي تودرتوي جهاني بدين معنا است كه هدف جنگ‌ها از نابودي دشمن به سلطه بر حريف جلوه‌گر مي‌شود. تسليحات متعارف و نامتعارف هنگامي كاربرد دارد كه ذهنيت مشروعيت‌بخش چونان هاله‌اي بر گرد دارنده آن حلقه زده باشد. هنگامي مي‌توان به جنگ مبادرت كرد يا به رقيبان مسلط شد كه دانايي حريفان از كف رفته باشد. گرفتن سرمايه‌ها از سربازان و تزريق به توان اطلاعاتي و افزودن تكنولوژي دانايي نه عبور از نظامي‌گري بلكه همسويي مديريت استراتژيك با جهان جديد است.
سه شنبه 4 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران اسپورت]

[مشاهده در: www.iransport.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]