محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844914622
دولت نفت؛ دولت رانت
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دولت نفت؛ دولت رانت
نويسنده: حسن سبزواريبخش نخستشايد يكي از دشوارترين مسائلي كه نياز به مطالعه دارد، توضيح اين مطلب است كه چرا كشورهاي صادركننده نفت، با وجود منابع فوقالعادهاي كه در اختيار دارند، در بين سريعترين كشورهاي در حال رشد در جهان نبودهاند؟
چنين به نظر ميرسد كه در بسياري از كشورهاي نفتي هر چه قيمت نفت بالاتر ميرود، سطح رفاه و زندگي مردم بيشتر كاهش مييابد و البته مشاجرات جناحهاي سياسي بر سر قدرت يا بر سر كنترل عوايد و درآمدهاي نفتي و نحوه بهرهبرداري از آن نيز پيچيدهتر ميشود. در اين ممالك رانت باعث ميشود كه ذهنهاي خلاّق جامعه به دنبال سرمايهگذاري و توليد نروند، توليد كاهش يافته، بيكاري زياد ميشود و سيستم توزيع درآمد نيز ناعادلانه ميگردد. بدين معنا كه برخي افراد درآمدهاي هنگفتي كه ناشي از كار نيست به دست ميآورند و اين بيعدالتي و فساد، تمام سيستمها را در سطح جامعه در هم ميريزد و افراد را ناراضي ميسازد. در كشورهاي پيشرفته، براي دولت نقش پيمانكاري قائلند، پيمانكاري كه بايد از مردم به عنوان كارفرما پول بگيرد و آنچه را كه آنان ميخواهند، فراهم كند. همانطور كه يك كارفرما از پيمانكارش بازخواست ميكند و كار خوب ميخواهد، مردم نيز چنين رابطهاي با دولتشان دارند. اگر مردم انتظاري از دولت دارند، از منظر پرداخت سهم شهروندي (ماليات) است. در مقابل در كشورهاي نفتخيز، اتكاي گسترده دولت به درآمد نفت باعث كاهش نياز به درآمدهاي غيرنفتي به خصوص مالياتي شده است. بنابراين اتكاي دولت به مردم را از نظر درآمدي تضعيف و وابستگي مردم را به دولت تشديد ميكند.
برخي معتقدند كه ميتوان نفت را به نحو صحيح و عقلايي بكار گرفت بنابراين اشكال از داشتن نفت نيست، بلكه اشكال از افرادي است كه آن را بكار ميگيرند. به عقيده آنان اگر اين افراد اصلاح شوند، استفاده از نفت، بهمانند كشور نروژ، عقلاني و علمي ميشود. تمام كوشش اين مقاله آن است كه بگويد چنين گزارهاي غلط است و در مورد نروژ، به دلايل خاصي كه خارج از حوصله اين نوشته است، بايد استثناء قايل شد. از تئوري «دولت رانت» براي توضيح اينكه چرا در خاورميانه همچنين برخي دولتهاي آفريقايي (نيجريه، گابون) و كشورهايي ديگر (نظير هلند)، با وجود در اختيار داشتن منابع فراوان، ضعيفتر از همتايانشان - كه از لحاظ منابع فقيرتر از آنانند - عمل ميكنند. بايد به اين سوال پاسخ داد كه با توجه به تئوري دولت رانتي، اين اتفاق چگونه روي ميدهد؟ بر اين اساس، اين نوشتار در پي آناست كه با كالبد شكافي پديده رانت، اطلاعرساني اوليه را در اختيار قرار دهد. باشد كه با شناخت بيشتر اين معضل، راهكارهاي عملي در جلوگيري و پاكسازي جوامع صاحب نفت از اين آسيب جدي فراهم آيد. در ادامه اين مقاله و قبل از اينكه به تفصيل تاثير رانت نفتي برسيستم اقتصادي و سياسي بررسي شود، ضروري است برخي از مفاهيم مانند رانت و خصوصيات اقتصاد رانتي تعريف شود.
تعريف رانت
هر فعاليت اقتصادي براي آنكه مقرون به صرفه و داراي توجيه اقتصادي باشد، بسته به ريسكهايي كه با آن مواجه است، نيازمند حد معيني از سود ميباشد. اين سطح از سود را سود اقتصادي يا سود عادي ميگويند. چنانچه ميزان سود پايدار يك فعاليت اقتصادي افزونتر از سود عادي باشد، در اصطلاح اقتصادي آنرا سود فوقالعاده مينامند. سود فوقالعاده ميتواند ناشي از ساختار انحصاري بازار باشد، كه در آن صورت سود انحصاري ناميده ميشود. لذا رانت به جهت اقتصادي به درآمدهايي اطلاق ميشود كه بدون زحمت يدي و فكري حاصل ميشود. درآمدهايي كه يك دولت با فروش منابع زيرزميني و دريافت كمك از بيگانگان به دست ميآورد و هيچ رابطهاي با توليد و فعاليتهاي اقتصادي داخلي ندارد عمدهترين منبع رانت است. نمونه بارز اين درآمدها را در نفت، گاز، مس، اورانيوم، گوگرد وغيره ميتوان مشاهده كرد.
بهعبارت ديگر رانت امتيازي انحصاري است كه به دور از هرگونه رقابت نصيب برگزيدگاني خاص ميشود. اين مفهوم در مقايسه با استبداد سياسي بهتر فهميده ميشود. مستبد براي نگهداشت قدرتي كه راه رسيدن به امتيازات بيشماري را براي او فراهم ميآورد، نه به هيچ رقيبي امكان هماوردي ميدهد و نه در هيچ موردي خود را موظف به پاسخگويي به مردم ميداند. مادامي كه وي قدرت را در دست دارد، به هيچ كس فرصت نميدهد كه مدعي امتيازاتش شود. بههمين ترتيب، در نظام رانتخواري كه درحقيقت وجه اقتصادي نظام غير دموكراتيك است، امتيازات رانتخوار نه از سوي رقبا تهديد ميشود و نه از سوي مشتريان در بازار. دراين نظام، اقليتي خاص بسيار بيشتر از اكثريت مردم از منابع اقتصادي كشور بهره ميبرد. قدرت سياسي حاكم نگهبان چنين شرايطي است كه خود از آن بهره فراوان ميبرد.
رانت جويي
رانتجويي كنشي است در جهت كسب رانت. در اين فرآيند فرد يا افرادي كه از وجود زمينههاي رانت مطلعاند به كسب آن مبادرت ميكنند و به دليل آنكه فعاليتي كمزحمت و پر سود است طرفداران زيادي پيدا ميكند. در رانتجويي، شخص يا گروهي صاحب نفوذ، در صدد تحصيل سود ويژه به بهاي تمام شدن هزينه آن به حساب جامعه هستند. در تعريف كلي، رانتخواري (يا رانتجويي) به فعاليت اقتصادياي گفته ميشود كه توسط آن يك فرد يا واحد اقتصادي بتواند بدون آنكه ارزش افزوده بيشتري توليد كند، درآمد خود را افزايش دهد؛ مثل افزايش بيمورد دستمزدها از طريق اعتصاب و اعمال فشار سياسي بدون آنكه با افزايش بهرهوري همراه باشد. به طور مشخص، پديده رانتخواري اولين بار توسط اقتصاددان امريكايي، گوردون تولوك، در رابطه با انحصارات مطرح شد. از ديد «تولوك» رانتخواري هنگامي واقع ميشود كه شركتهاي بزرگ با صرف منابع اقتصادي، مانند دادن رشوه و استخدام «لابيگرها» دولت را تحت فشار قرار ميدهند تا با استفاده از ابزارهاي اقتصادي و وضع قوانين جديد مانند ايجاد تعرفه، محدود كردن واردات، اعطاي يارانههاي مستقيم و غيرمستقيم، جلوگيري از ورود شركتهاي جديد به بازار و كنترل قيمتها، محيط و شرايطي را كه شركتهاي مزبور در آن فعاليت ميكنند، به نفع آنها تغيير دهد. فعاليت رانتخواري از فعاليت سودجويي «Profit Seeking» متمايز است. زيرا در فعاليت سودجويي طرفين براي تامين منافع مشترك اقدام به توليد ارزش افزوده ميكنند، درحاليكه در فعاليت رانتخواري افزايش درآمد با توليد ارزش افزوده بيشتر همراه نيست.
رانتخواران
رانتخواران افراد حقيقي يا حقوقياي هستند كه بدون انجام كار مفيد، و حتي گاهي مضر براي اقتصاد كشور، در ازاي پرداخت رشوه يا با پارتيبازي به امتيازنامههاي انحصاري مانند دريافت مجوز موردي براي سهميههاي وارداتي، صدور و توزيع كالا، اختصاصيسازي منابع و صنايع دولتي، فروش اطلاعات مالي، اعتبارات بانكي و هرگونه امتيازات دولتي خارج از برگزاري مناقصه وغيره دست مييابند. در ميان رانتخواران افراد محدودي هستند كه با توسل به ابزارهايي كه ديگران بدان دسترسي ندارند، مانند دسترسي به قدرت سياسي، وابستگي به افراد صاحب نفوذ، دسترسي به مجوزهاي خاص و منابع مالي كلان بانكها و در اختيار داشتن برخي اطلاعات، استفاده از تسهيلات بخش دولتي به نفع افراد حقيقي و شركتهاي خصوصي وغيره، براي كسب منافع گسترده تلاش ميكنند و تمام توان خود را براي حفظ و گسترش ثروتهاي آنچناني بكار ميبندند.
انواع رانت
در تقسيم اوليه، رانتها به انواع گوناگوني تقسيم ميشوند كه مهمترين آنها عبارتند از:
ـ رانت حقوقي- قضايي: رانت قضايي را بايد در دو محور دولتي و خصوصي بررسي كرد. اساساً حذف رانت قضايي براي نهاد دولت علاوه بر ايجاد امنيت بيشتر براي بخش خصوصي، زمينه لازم براي كاهش فساد در نهاد دولت را فراهم ميسازد. شايد بشود ادعا كرد كه يكي از مهمترين عوامل ناكارايي در بوروكراسي دولتي، فقدان يك نهاد تنبيهي عليه نهاد دولت بوده است. مردم بايد بتوانند در صورت تخلف نهاد دولت به محاكم قضايي مراجعه و عليه دولت شكايت نمايند و دولت نيز با گرفتن وكيل از حقوق خويش دفاع نمايد. در مقابل، اشخاصي هم كه به دليل وابستگي و نزديكي به مراكز قدرت از امنيت قضايي بهرهمند ميشوند و يا با رشوه دادن از چنگ قانون فرار ميكنند، به تدريج، عدالت اقتصادي، اجتماعي و قضايي را در هم ميريزند و باعث بياعتباري قانون ميگردند.
ـ رانت اطلاعاتي: يكي از راههاي به دست آوردن ثروتهاي بادآورده، آگاهي از اطلاعات اقتصادي يا افشاي آنها است. عدهاي از طريق دستيابي زودرس يا خريد اين اطلاعات در زمينه تغييرات قوانين و مقررات سرمايهگذاري، سود كلان به دست ميآورند. نبود اطمينان از چنين اعمالي، صاحبان سرمايه را به طرف فعاليتهاي اقتصادي كاذب مانند خريد داراييهاي ثابت، اتومبيل، ارز، سكه و ملك سوق ميدهد؛ در نتيجه، سرمايهها از بخش توسعه اقتصادي و عمراني خارج ميشوند. رانت ناشي از سرمايهگذاريهاي عمراني يكي ديگر از رانتهايي است كه با اطلاعات سر و كار دارد. آنگاه كه طرحهاي عمراني مانند ايجاد جاده يا راهآهن يا كارخانه دولتي و يا احداث شهر جديد باعث افزايش قيمت زمينهاي اطراف اين طرحها ميشود، عدهاي با اطلاع قبلي املاك اطراف اين طرحها را خريداري و به درآمدهاي نجومي دست مييابند.
ـ رانت جهش قيمت يا تورم: تورم قابل پيشبيني نيز يكي از راههاي كسب رانت اقتصادي است. تورم حاصل از كسري بودجه دولت، ابزاري در اختيار گروهي از افراد و شركتها براي اندوختن مال و ثروت فراهم ميآورد و از اين رهگذر، گروهي ميتوانند عوامل موجود در تورم را شناسايي كنند و با در دست داشتن امكانات، از تورم بيشترين بهره را بگيرند، بدون اينكه ارزش افزودهاي را در جامعه ايجاد كرده باشند.
رانت اقتصادي
در يك تعريف كه به «رانت پارتويي عامل توليد» معروف است، رانت اقتصادي در رابطه با «هزينه فرصت از دسترفته» تعريف ميشود. به منظور حداكثرسازي درآمد، عامل توليد جذب فعاليتي ميشود كه از آن بتواند بيشترين درآمد را داشته باشد. در بازار «رقابتي كامل» رانت اقتصادي وجود ندارد، يعني در واقع ارزش آن برابر با صفر است. زيرا هرگاه كه درآمد كنوني عامل توليد بيشتر از حداقل درآمدي باشد كه ميبايست به آن پرداخت تا آن را به فعاليت مزبور جذب كرد و در آن نگاه داشت، آنگاه عوامل توليدي بيشتري وارد بازار مزبور خواهند شد. اين امر موجب افت درآمد عامل توليد خواهد شد و آن قدر ادامه پيدا خواهد كرد تا رانت اقتصادي از بين برود. در واقع پديده رانت اقتصادي را ميتوان تعميم داد و در مورد هر كالا و بازاري به كار برد. رانت اقتصادي با ميزان قدرت بازار كالارابطه مستقيم دارد و از آن ميتوان به عنوان شاخصي براي اندازهگيري «قدرت بازار» يا شدت انحصاري بودن بازار استفاده كرد.
رانت نفتي
توليد نفت غالبا با رانت اقتصادي همراه است. به دليل بالا بودن تقاضا و محدود بودن ذخائر نفتي، غالبا قيمت فروش نفت به مراتب بيشتر از هزينه توليد و سود اقتصادي آن است اين امر موجب ميشود توليد نفت همواره با رقابت سخت بين كشورها و گروههاي اجتماعي مختلف براي تصاحب رانت همراه باشد. سرنوشت بسياري از كشورهاي نفتخيز جهان، به ويژه در مناطق توسعهنيافته و درحال رشد، در روند اين رقابتها رقم خورده و چگونگي بهرهبرداري و توزيع رانت نفت، نقشي تعيينكننده در شكلگيري ساختار اقتصادي، سياسي و اجتماعي آنها ايفا كرده است.
رانت نفتي از لحاظ اقتصادي اختلاف بين قيمتهاي بازار و همچنين اختلاف بين هزينههاي توليد نفت تعريف شده است. در اقتصادهاي مبتني بر صادرات نفت، رانت نفتي (بهره مالكانه ناشي از درآمدهاي نفتي) در رأس درآمدهاي دولت قرار ميگيرد. دولت به هر نحوي كه اراده كرده اين رانت را به هر بخش يا قشري از جامعه يا هر يك از بخشهاي اقتصادي دولتي و يا غير دولتي توزيع كرده است و ساير منابع و رانتهايي كه در جامعه وجود دارد تحت تاثير قرار ميدهد. در رانت نفتي بقيه اقتصاد را اعم از فعاليتهاي توليدي يا ساير رانتهاي اقتصادي در وضعيتي سردرگم و مبهم قرار ميدهد و از لحاظ اقتصادي سرمايهگذاري درساير بخشهاي اقتصادي را نامطمئن ميسازد؛ زيرا كه نفت و درآمدهاي نفتي تمام بخشهاي اقتصادي را تحت تاثير قرار ميدهد.
در كشورهاي نفت خيز توسعهنيافته رقابت بر سر رانت نفت غالبا در سه سطح بينالمللي، يعني بين كشورهاي نيرومند، در سطح كلان، بين طبقه حاكمه كشور نفتخيز و كشورهاي نيرومند، و در سطح خرد و بين گروهها و اقشار اجتماعي كشور نفتخيز، انجام ميپذيرد. شدت، چگونگي و مكانيزم اين رقابتها داراي تاثيرات چشمگيري بر ساختار سياسي و اقتصادي كشورهاي نفتي است. سرنوشت بسياري از اين كشورها در روند اين رقابتها رقم خورده است.
دركشورهاي فوق، سيكل رقابت بر سر رانت نفت معمولاً با رقابت بين كشورهاي نيرومند برسر رانت نفت آغاز ميشود و با بالا گرفتن گرايشهاي ناسيوناليستي و افزايش قدرت دولت در كشورهاي مزبور، به مرحله دوم فرا ميرسد. در اين مرحله دولت حاكم از شركتهاي بينالمللي نفتي كه در آن كشور فعال هستند خواهان سهم بيشتري از رانت نفت ميشود تا بتواند بخشي از آنرا صرف توسعه و نوسازي كشور خود كند؛ اما به دليل ساختار رانتي اقتصاد، مشكلات توسعه نفت محور به سرعت آشكار گشته و در بدنه اقتصاد و جامعه كشور نفتخيز گسترده ميشوند. اين امر كار توسعه اقتصادي و سياسي كشور را دشوار ميسازد. بالاخره، در مرحله سوم دامنه رقابت بر سر رانت نفت به درون طبقات و اقشار اجتماعي كشور صاحب نفت ميشود. در پارهاي از كشورها اين رقابت از كنترل دولت خارج شده، چنان شدت ميگيرد كه امر حكومت كردن را براي دولت مركزي بسيار پرهزينه و سخت ميسازد و نهايتاً به جنگهاي داخلي و فروپاشي دولت ميانجامد.
رانت خواري و مداخله دولت
همانطور كه تجربه اقتصادهاي سوسياليستي و بسياري از كشورهاي توسعهنيافته در حال رشد و توسعهيافته نشان ميدهد، رشد بيش از اندازه و كنترل نشده دولت، به ويژه در عرصه اقتصادي، بستر مناسبي براي پيدايش و گسترش سرطاني رانتخواري به وجود ميآورد.بر اساس وجه كلاسيك نظريه « كارگزار-كارفرما » كه در آن عامه مردم حكم كارفرما و بوروكراتها و كارمندان دولت حكم كارگزاران مردم را دارند، بوروكراتها و كارمندان دولت مانند عاملان بخش خصوصي در پي حداكثرسازي منافع اقتصادي خود هستند.در چنين شرايطي، رشد گسترده دولت موجب رشد هرچه سريعتر مناسبات رانتخواري در اقتصاد خواهد شد. زيرا كارمندان دولت و سياستمداران براي كسب درآمد بيشتر اقدام به وضع قوانين دست و پا گير و ايجاد موانع بيشتر بر سر راه فعاليتهاي اقتصادي خواهند كرد تا با توليد رانت بيشتر، درآمد خود را به حداكثر برسانند. در واقع سياستمداران و كارمندان دولت خود به خيل رانتخواران ميپيوندند و با ايجاد موانع بيشتر موجب رشد فزاينده آن ميشوند.
طرز فكر رانتي
تئوري رانتي اين فرض را مطرح ميكند كه اقتصاد رانتي طرز فكر خاصي را به وجود ميآورد. رفتار اقتصادي رانتي از رفتار اقتصادي مرسوم متمايز شده است و در آن، شكافي در نسبت «كار-پاداش» شكل ميگيرد. به دست آوردن درآمد و ثروت در دولتي رانتي، حاصلي از كار محسوب نميشود بلكه محصولي از شانس بهرهگيري از موقعيتها به حساب ميآيد. بر اساس طرز تفكردولتهاي رانتي نوعي رضايت از وضع موجود و عدم نياز به تغيير مشاهده ميشود. داشتن رانت باعث شده احساس خطر و ملاحظهكاري، كه همواره در ساير كشورهاي فقير توسعهنيافته و غير رانتي وجود دارد، در اقتصادهاي رانتي وجود نداشته باشد. بهعبارت ديگر در حاليكه در بيشتر كشورهاي توسعهنيافته، عقبماندگيها باعث اعلان خطر اجتماعي و تحول سياسي، با هدف تغيير در اوضاع موجود اقتصادي ميشود، در دولتهاي رانتي رفاه و رونقي كه از خارج وارد شده است، از ضرورت و نياز شديد براي تغيير و رشد سريع اقتصادي-اجتماعي جلوگيري ميكند. اين همه ممكن است در واقعيت با «ركود اجتماعي- سياسي» همراه و همزمان شوند.
روحيه و طرز تفكر رانتي، موقعيتي فرهنگي- اجتماعي پديد ميآورد كه با نتايج عميق بر توليد و بهرهوري همراه است: قراردادهايي كه بسته ميشوند بيشتر نشانه حقشناسي و قدردانياند تا آنكه منعكسكننده منطقي اقتصادي باشند. افراد مشغول در توليد، صنعت را ترك گفته و وارد موقعيتهاي ويژه مربوط به رانت ميشوند. بهترين و روشنترين كار، ترك تجارت و جستوجو در پي شغل پرمنفعت دولتياست.
كارهاي دستي و ساير مشاغلي كه از سوي دولت رانتي، بيارزش تصور ميشوند به كارگران خارجي واگذار ميشوند و در نتيجه، در شديدترين وضع، درآمد به سادگي از شهروندان گرفته ميشود. رانت باعث ميشود تا در كشور يك نوع روحيه رانتي حاكم شود. ويژگي عمده روحيه رانتي اين است كه در گزاره «كار و كوشش علت ثروتمند شدن است»، خدشه به وجود ميآيد. به عبارت ديگر، در اقتصاد رانتي كار و فعاليت شديد اقتصادي علت ثروتمند شدن نيست، بلكه شانس و تصادف است كه ثروت ميآفريند.
وجود اين رانتها گاهي سبب ميشود كه حتي افراد متعهد و مولد جامعه نيز به گروههاي رانتخواري ملحق شوند و دست از توليد بردارند و موجب شوند تا رانت به صورت يك فرهنگ در جامعه وارد شود. در صورتي كه اگر فعاليتهاي افراد مستعد در جهت توليد و خدمات مورد نياز جامعه باشد بيترديد در بهبود تكنولوژي و بهرهوري تأثير ميگذارد.
در غير اين صورت، افراد به جاي كمك به افزايش درآمد ملي، از درآمد موجود، ارتزاق خواهند كرد. وجود نوآوران و افراد مستعد كارآفرين براي رشد و توسعه جامعه كافي نيست؛ بلكه مجموعه قواعد و اصول حاكم بر اقتصاد جامعه است كه ميتواند از اين افراد در جهت رشد و توسعه استفاده كند يا آنان را ناكارآمد نمايد و از نيرويشان استفاده نادرست كند.
فساد اقتصادي ـ سياسي و سوء استفاده از قدرت براي به دست آوردن ثروت يا قدرت بيشتر،به طرز مرموز و نگرانكنندهاي به يكي از مهمترين معضلات اين جوامع تبديل شده است. فساد مالي، انگيزه كار و توليد را تضعيف و خلاقيتها و نيروهاي توليدكننده را به سوي كجي و ناراستي ميكشاند. در اين حال منابع ثروت، آموزش و قدرت انحصاري ميشوند و تبعيض و فساد، كمكاري، رشوهخواري و ملاحظه ضابطه به جاي رابطه، عزل و نصبهاي خارج از ضابطه وغيره جامعه را فرا ميگيرد.
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
-
گوناگون
پربازدیدترینها