واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عشق به اهل بيت (ع) وي را بر آن داشت تا در همان دوران جواني براي كسب علم و معرفت ايلام را به قصد قم ترك كند. تعمير كاري دروس سطح را در محضر فضلاي آن دوره در حوزه علميه قم به پايان برد و مدتي در دروس خارج حضرت امام (ره) و آيت الله گلپايگاني شركت كرد. توجه به تزكيه و تهذيب نفس او را بر آن داشت تا حضور در درس بزرگان اخلاق و عرفان را سرلوحه برنامه درسي و اخلاقي خود قرار دهد. ايام تحصيل مرحوم تعميركاري در حوزه علميه مصادف با خيزش جاودانه امام خميني (ره) و آغاز نهضت روحانيت شد و او نيز همگام با ديگر فضلاي جوان حوزه به ياري امام (ره) شتافت. همراهي او با نهضت امام (ره) جهت زندگي او را مشخص كرد و از اين تاريخ به بعد بود كه او چوبه دار خود را بر دوش كشيد و شهر به شهر، روستا به روستا، مسجد به مسجد در كنار تبليغ و ترويج مكتب حيات بخش تشيع و مبارزه با خرافه، فرياد عدالت خواهي امام و محروميت مردم ديار خود را فرياد زد. چنين حركتي موجب شد تا نام تعمير كاري در ليست مخالفان درجه اول رژيم ستمشاهي و افراطي ترين حامي امام قرار گيرد و او را تا پاي چوبه دار بكشاند كه نظر به حساسيت منطقه ايلام و مردم غيور آن، استاندار وقت مانع اعلام و اجراي اين حكم شد. يك سال زنداني شدن در سياهچاله هاي رژيم در تهران و تحمل شكنجه هاي وحشيانه ساواك چون كشيدن 20 ناخن او، چنان تن ورزيده و قدرتمندش را در هم شكست كه پس از آزادي در ديدار نخست حتي خانواده اش قادر به شناخت او نبودند. سه سال تبعيد در بافت كرمان، دو سال تبعيد در مشكين شهر و هشت ماه در ايذه خوزستان براي او دوراني سخت و دشوار بود و در اين دوران تبعيد بود كه تعميركاري، مردم مبارز ديگر شهرها را با نام ايلام و ايلامي آشنا كرد. با وجود ابلاغ ساواك به تمام شهرها مبني بر ممنوع المنبري، وي هرگز حاضر به اين كار نشد و در كنار حركت تبليغي و موضع گيري هاي سياسي همچنان به آشنايي مردم با نهضت انقلابي و آرمانهاي امام راحل در مناطق مختلف كشور به ويژه استان ايلام ادامه داد. انقلاب پيروز شد و تعميركاري ايلامي بار ديگر به آغوش محراب مسجد جامع ايلام بازگشت و در كنار آيت الله حيدري و ساير روحانيون مبارز به پاسداري از دستاوردهاي انقلاب پرداخت. صداي دعاي توسل و دعاي كميل و زيارت عاشوراي تعميركاري در محراب در كنار سخنان پر شور و هدايتگرانه و منتقدانه او در بين نمازگزاران ياد او را در بين بسيجي ها و نيروهاي حزب اللهي زنده نگه داشته است. بناي مسجد جامع بخش ملكشاهي، ممانعت از ساخت بناي مكان هاي مذهبي بدون سند در برخي مناطق استان، مبارزه با خرافه و حركتهاي انحرافي از ثمرات سفرهاي او به شمار مي رود. حضور تعميركاري در جبهه هاي حق عليه باطل برگي زرين ديگري از زندگي اين فاتح زندانهاي عصر ستمشاهي در بين فاتحان جبهه نبرد است كه به حق موجب دلگرمي جوانان سپاهي و بسيجي مستقر در تيپ مقتدر اميرالمومنين(ع) ايلام شد. روحيه انقطاع از دنيا و مقام، ساده زيستي و گريز از تجمل گرايي، رك گويي، برخورد مهربانانه و متواضعانه با اقشار مختلف مردم، واكنش مقتدرانه در برابر انحرافهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي و احترام ويژه به پدر و مادر از ويژگي هاي اين روحاني وارسته ايلامي به شمار مي رود. اين عالم روحاني پس از يك دوره بيماري سخت در ايام محرم سال 1378 توانست در مقابل هيات عزاداري كه در مقابل خانه اش به سينه زني مشغول بودند و از او خواهان دم گرفتن دوباره نوحه خواني شدند از جاي خود برخاسته و در آخرين محرم سالهاي زيستن خويش در سوگ امام شهيدش بر سر و سينه زد. اين روحاني متقي و ساده زيست ايلامي كه همواره نامش براي ايلاميان ياد آور قناعت، شجاعت و استقامت است، سرانجام در فروردين ماه سال 79 دارفاني را وداع گفت. يادش گرامي و راهش پر رهرو 7171/565/1139
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]