محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828678984
نقاشان و گالرى دارها هم نظر نيستندگمنامىهميشگىجوانان،پشت نام پيشكسوتان
واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: نقاشان و گالرى دارها هم نظر نيستندگمنامىهميشگىجوانان،پشت نام پيشكسوتان
صنم مودي- تعدادى زن و مرد رو به ديوارها ايستادهاند. زل ده اند به جايى از ديوار. چند قدم كوتاه برمى دارند و دوباره مىايستند و آن نوع از نگاه را تكرار مىكنند. نگاهى گاه همراه با تحسين يا تعجب. نگاههاى كشدار يا كوتاه و گذرا. اينجا سالنى نسبتا بزرگ است با هوايى مطبوع. فضا خوشايند است. عده اى ميان سالن ايستاده اند و دو به دو يا گروهى با هم صحبت مىكنند. اينجا گالرى نقاشى است. تابلوهايى كه بر سينه ديوار جا خوش كردهاند. پيش از اين هم اين گالرى بارها و بارها جايى امن براى ديدن آثار هنرمندان مختلف بوده است، نقاشي، عكس، مجسمه يا هر نوع از اثر هنرى ديگرى كه از ذهن خلاق كسى با نام هنرمند خلق مىشود و وجوديت مىيابد. هنرمندان جوان، يا مسن، پيشكسوتان نامدار يا آنانى كه هنرشان در انزواى خبرى باقى مانده است اما همه و همه شايد خواستهاند حرفى از جنس رنگ و خط و احساس بزنند. هرچند گاه حرفها در وادى تكرار بى رنگ شده و از يادها رفته است. گالرىهاى زيادى كه در كشور به خصوص در پايتخت ميزبان آثار هنرمندان مختلف مىشوند جاى براى جذب علاقهمندان به هنر هستند. علاقهمندانى كه در پى كشف تازهها در ديارى ديگر گونه از تعاريف روزمرگىاند.
برگزارى نمايشگاه براى هنرمندان نامدار موضوعى است كه در برنامهريزىهاى هر گالرى دارى بى ترديد جايى را به خود اختصاص داده است اما هنرمندان جوان كه جوياى فرصتى براى ارائه كارهايشان به علاقهمندان هستند با نظرهاى مختلفى مواجه مىشود.
اين در حالى است كه مهمترين خصوصيتى كه هنر سرزمينها، اقوام و تمدنهاى مختلف را از يكديگر متمايز مىسازد، نگاه فلسفى به زندگى و تجلى آن درهنر آن سرزمين است كه اين امر عملى نمىشود مگر توسط هنرمندان آن ديار. آنچه مسلم است اينكه، هنر با هر مادهاى كه ساخته شده باشد حامل يك پيام معنوى است كه توسط ذهن هنرمند پرورش يافته و به ماده معمول و طبيعي، جايگاه هنرى بخشيده است. حال با توجه به اهميت هنر در روند تكاملى يك ملت مىتوان پى برد كه فقدان هنر در يك سرزمين چه آثار مخرب و زيانبارى تا چندين نسل بر فرهنگ آن سرزمين بر جاى مىگذارد. ورود هر نسل به عرصه هنر اثرى تازه بر هنر مملكت مىگذارد. واضح است كه مىتوان ارتباطى مستقيم ميان قدرت و توانمندىهاى هنرمند جوان با جامعه هنرى كشور برقرار كرد. و مىتوان گفت رشد روز افزون نسل جوان هنر تعالى هنر مملكت را در پى دارد. اين تعالى ميسر نمىشود مگر در سايه ايجاد امكانات و زمينههاى لازم براى جوانانى كه در مكتب پيشكسوتان مىآموزند و آموزهها را به قدرت خلاقيت و تفكر مزين مىكنند. هنر يك ملت را تنها مىتوان از مبانى فلسفه وجودى و اعتقادى آن ملت دريافت كرد.
با اين همه برخى از نقاشان بى علاقگى برخى گالرى دارها به برگزارى نمايشگاه براى جوانان را از جمله مشكلات اين نسل از هنرمندان عنوان مىكنند.
چنانكه «حسين خسروجردي»، نقاش صاحب سبك ايرانى در اين باره به حيات نو مىگويد: «به رغم تمامى كاستىهايى كه در حوزه آموزش هنرهاى تجسمى وجود دارد اما من معتقدم كه زمينههاى مناسبى در هنرستانها و دانشگاهها وجود دارد تا جوانان علاقهمند بتوانند چيزهاى زيادى را از استادان ياد بگيرند. اما مشكل اصلى بعد از تربيت هنرمند جوان در نظام نمايش و معرفى اثر هنرى در جامعه شكل مىگيرد.»
خسروجردى اين مشكل را برخاسته از نبود نظام مشخصى براى برگزارى نمايشگاههاى هنرمندان جوان عنوان مىكند و بر اين باور است كه در اين ميان خيلى از جوانان در اين مرحله قربانى مىشوند.
اين نقاش نامدار در سخنانش به سراغ گالرى دارها هم مىرود، مىگويد: «از آنجا كه كارهاى اين نسل هنرمندان دكوراتيو، فانتزى نيست و در كار موجى از دردمندى وجود دارد گالرى دارها چندان علاقهاى به برگزارى نمايشگاه از اين آثار ندارند.»
او البته اين نگاه را متعلق به همه گالرى دارها نمىدادند اما معتقد است برخى از گالرى دارها از آنجا كه فروش برايشان از اهميت بسيارى برخوردار است به دنبال نمايشگاههايى هستند كه فروش خوبى داشته باشد اما با توجه به ويژگىهايى كه كار بسيارى از هنرمندان جوان دارد گالرى دار شجاعت برگزارى نمايشگاه از كار آنها را ندارد چون نمىتواند بفروشد.
او ادامه اين روند را منجر به اتفاق نامطلوبى مىداند كه باعث مىشود هنرمند از وظايف اصليش دور شود.
به نظر خسروجردى هنرمند بايد موجودى باشد با شاخكهاى بسيار حساس. كسى كه ارزشهاى ويژه اجتماعى و سياسى و فردى را دريابد و به تصوير كشد.
كشيده شدن هنر به سوى ابتذال پيامد منفى است كه به مرور زمان و با ادامه اين شرايط حاصل مىشود. خسروجردى با بيان اين موضوع مىافزايد: «چند وقتى است كه خريد تابلو در ميان كسانى كه وضعيت مالى مناسبى دارند طرفدار پيدا كرده است. در اين ميان برخى از گالرى دارها نمايشگاههايى را برگزار مىكنند كه مورد پسند اين افراد واقع و به فروش منجر مى شود.»
او تاكيد مىكند: «اين جنايت است كه نگاه ژرف و صداقت را از هنرمند گرفت و هنر او را در اختيار مرفهان درآورد.»
دواى درد هنرمندان جوان در دست دولت
در مرحله ارايه آثار هنرى مشكلاتى وجود دارد كه هنرمندان در همه سنين، نامدار و يا ناشناخته با آن مواجهند از اين جمله مىتوان از تعداد اندك بازديد كنندگان گالرىها نام برد. اما فارغ از اين كاستىها، مسائلى هستند كه از درون دست اندركاران و فعالان اين حوزه به وجود مىآيد. مشكلاتى كه به نظر كارشناسان رفع آنها نيازمند برنامه ريزىهاى جامع، اصولى و همه جانبه است.
«يوسف حسيني» كه در حوزههاى مختلف هنرى چون نقاشي، طراحى فرش و نگارگرى فعاليت دارد نيز نظرى موافق با خسروجردى دارد.
حسينى نيز نسل جوان هنرمند را با مانعى تحت عنوان بى علاقگى برخى گالرى دارها براى برگزارى نمايشگاهى از آثار آنها مواجه مىداند. اما بر اين باور است كه نمىتوان خرده اى به گالرى دارها گرفت. چرا كه اين بخش به طور خصوصى و از سرمايههاى شخصى فعاليت مىكنند.
او مىگويد: «نمى شود براى بخش خصوصى نرخ تعيين كرد كه صرف هنرى عمل كنيد و به دنبال منافع اقتصادى نباشيد. چرا كه گالرى دار براى اداره گالرى بايد هزينههاى سنگينى چون اجاره بها پرداخت كند.»
حسينى تصريح مىكند: «هنر يك بستر دارد كه در آن رشد مىكند اين بستر در اختيار آموزشگاههاى رسمى و غير رسمي، دانشگاهها و مدارس است بستر ديگر مربوط به عرضه آثار است كه در اختيار نمايشگاهها و بينالها است.»
اين مدرس نقاشى رفع اين مشكلات را در ارگانهاى دولتى مىداند و تاكيد دارد كه مركز هنرهاى تجسمى بايد اقدام كند.
حسينى مىگويد: «مركز هنرهاى تجسمى مىتواند از هنرمندان نظرخواهى كند و با همفكرى آنها زمينهها را به گونهاى فراهم كند تا هنرمندان جوان براى ارايه آثارشان در شرايط بهترى قرار بگيرند.»
او از امكانات در اختيار مركز هنرهاى تجسمى سخن مىگويد: «اين مركز گالرىهاى زيادى رادر اختيار دارد و همچنين سازمان فرهنگ و ارتباطات هم امكانات بسيارى دارد كه اينها مىتوانند از دارايىهايشان براى هنرمندان جوان استفاده كنند.»
اين نقاش همچنين فرهنگسراها را اماكن مناسبى مىداند كه مراكز دولتى متولى مىتوانند با برنامهريزى آنها را در اختيار هنرمندان جوان قرار دهند. هنرمندانى كه در ابتداى راه هستند و نياز به حمايت دارند.»
حسينى براين باور است كه در صورت پشتيبانى ارگانهاى دولتي، هنرمندان چنين قابليتى را دارند كه نمايشگاههاى بزرگى را برگزار كند. او از برگزارى نمايشگاهى باشكوه توسط انجمن نگارگران آزاد مىگويد كه بدون حمايت دولت به لحاظ مالى در چندين جاى كشور برگزار شده است.
گالرى دارها جوان ها را توجيه كنند
در سالهاى گذشته گالرى دارها نيز براى برگزارى نمايشگاه با دشوارىهايى روبرو بودند چنانكه هر گالرى دارى بايد هفتهها قبل از برگزارى نمايشگاهى تقاضاى مجوز مىكرد. به اين صورت كه اول از هر اثرى بايد عكسى گرفته مىشد و به اداره مربوطه فرستاده مىشد و اگر مجوزى صادر مىشد، آنگاه گالرىدار اجازه به نمايش گذاشتن نقاشىها يا عكسها را داشت. از طرفي، اشخاصى كه مجوز صادر مىكردند، از هنر سررشتهاى نداشته و منتقد هنرى نيز نبودند. همچنين قانون خاصى براى رد يا قبول كار هنرى وجود نداشت. اگر چه امروز چنين موانعى وجود ندارد اما دست اندركاران اين عرصه نيز در كارشان با موضوعاتى مواجه هستند كه كار گالرى دارى را نه چندان آسان مىكند. از اين جمله مىتوان از الزام كسب درآمد نام برد كه نگاه هنرى و فرهنگى گالرى دار را زير سئوال مىبرد. چرا كه در اين ميان نيز كسانى هستند كه دوست دارند زمينه را براى هنرمندان فراهم كنند تا ارائه آثار هنرى در مكانى مناسب صورت گيرد. فارغ از اينكه برخى از گالرى دارها ريسك مىكنند و دل به دريا مىزنند و به انتظار نتيجه اقدامشان مىنشينند. برخى نيز معتقدند كه برگزارى نمايشگاه براى هنرمند جوان ريسك نيست صاحب گالرى بايد فن و ظرايف كار را بشناسد.
چنانكه «مژگان والى پور»، مدير گالرى والى در اين باره مىگويد: «ما در هر حركتى و كارى براى شروع، نمى آييم رنگ و روى اثر را ببينيم. و اگر اثر حرفى براى بيان داشته باشد هيچ دليلى ندارد كار روى ديوار نرود.»
والى پوربا نظر خسروجردى موافق نيست و مىگويد: «صرف اينكه كارى غم دارد يا ذهنيت شادى در آن به كار گرفته نشده است دليلى براى پذيرفته نشدن كار نيست. ممكن است كارهايى از اين دست چنان اثرگذارى داشته باشد كه نتوان از آن گذشت. مگر آن كه يك گالرى دار در اين ژانر كار نكند كه دراين صورت ديگر نمىتوان چرايى را مطرح كرد.»
او مىگويد: «برخى از كارها تكرار تكرار است. اين تكرار مخاطبان راخسته كرده در اين صورت نمىتوان انتظار موفقيت كسى را داشت كه كار را انجام داده است.»
اين گالرى دار مىگويد: «آرتيستهاى جوانى هستند كه از استانهاى ديگر مىآيند و كارشان بسيار قوى است و حرفى براى گفتن دارد اين هنرمندان براى برگزارى نمايشگاه موانع چندانى ندارند.»
او با تاكيد بر اينكه هنرمند جوان بايد بداند كه دليلى نيست كه دفعه اول موفق باشد، مىافزايد: «من بايد بتوانم هنرمند را توجيه كنم كه در ابتدا شايد تو موفق نشوى و نتوانى بفروشى اما من نمايشگاهى مىگذارم و در كنار آن كار تو را هم نمايش مىدهم بايد بپذيرى تا راه لازم طى شود.»
به گفته او برخى از گالرى دارها نمىتوانند هنرمند را توجيه كنند و هنرمند; صاحب گالرى را زير سئوال مىبرد كه چرا بازديد كننده نداري، نمايشگاه نفروخت و يا فلان روزنامه خبر نمايشگاه را كار نكرد و مشكلاتى از اين دست.
والى پور اما منكر اين نيست كه برخى از گالرى دارها نمايشگاه مىگذارند و هدف اصليشان متوجه فروش است. او در اين ميان برخى از هنرمندان را نيز در اين دسته بندى قرار مىدهد.
او با تاكيد بر اين كه گالرى و گالرى دارى در زمره فعاليتهاى فرهنگى و اجتماعى قرار دارد، مىافزايد: «نمايشگاهى كه به صرف فروش برگزار مىشود ديگر نمايشگاه نيست. دكان تابلو فروشى است كه در كوچه و خيابان هم فراوان است.»
اين گالرى دار جان سخنانش را در جملهاى مىريزد و مىگويد: «اگر با مفهوم نگارخانه دارى به درستى برخورد شود هيچ وقت مشكلاتى از اين دست به وجود نمىآيد.»
به عقيده او برگزارى نمايشگاه براى هنرمند جوان شجاعت نمىخواهد بلكه آشنايى به كار مىخواهد چنان كه مىگويد: «اين گالرى دار است كه بايد كار را بشناسد و بداند كه آن را چطور بايد مديريت كند.»
از اين روست كه تصريح مىكند: «اگر گالرى دارى حرفه اى باشد و نخواهد ره صد ساله را يك شب طى كند به مرور مىتواند كار را به سوى جلو پيش ببرد براى مثال من تصميم مىگيرم كه سالى 4 نمايشگاه با ماركت خوب، 2 نمايشگاه براى پيشكسوتان، 2 نمايشگاه با ماركت بين المللى و 4 نمايشگاه براى هنرمند جوان برگزار كنم. در اين ميان هم زمينه براى جوان فراهم شده و هم من در كارهايم برنامهريزى دارم.»
تابلو هاى كوبيده بر ديوار خوشايند ها
فارغ از مشكلاتى كه كار گالرى دارى با آن مواجه است اما گالرىدارهايى كه نامىدر اين عرصه دارند و هنرمندان مديران آن را به عنوان فردى صاحب نظر در اين عرصه مىدانند هيچ يك خود را در بند فروش نمىدانند.
در اين ميان «آريا اقبال»، مدير گالرى آريا كه خود نيز نقاش است درباره معيارهايش براى گزينش هنرمند به منظور برگزارى نمايشگاه مىگويد: «براى من سن و سال مهم نيست. من خودم جز نقاشان نسل انقلاب هستم. در آن زمان به دليل شرايط اجتماعى خيلى نقاشان آن دوره ديده نشدهاند از اين رو برايم خيلى مهم است كه نقاشها ديده شوند. بر همين دليل از جوانها حمايت مىكنم.»
او اين نگاه را مختص اين برهه كار گالرىدارى خود نمىداند و مىگويد: «من در آن زمان كه شروع به كار كردم جوانترين گالرىدار تهران بودم از همان زمان هم از جوانها به دلايل تجربههايى كه در شاخه فعاليت هنرى و نقاشيم داشتم، حمايت كردهام.»
اقبال در پاسخ به اين پرسش كه گالرى دارها چه معيارهايى براى انتخاب هنرمند به منظور برگزارى نمايشگاه دارند، مىگويد: «بگذاريد از معيارهاى خودم بگويم. من براى گزينش يك كار كه روى ديوار مىرودنخست بايد آن را دوست داشته باشم و با آن رابطه برقرار كنم.»
اين گالرى دار حمايتش از هنرمند جوان را دليل بر آن نمىداند كه براى هر هنرمند جوانى نمايشگاه بگذارد و مىافزايد: «نه به صرف جوان بودن و نه پرفروش بودن گالرى نمىگذارم. بايد كار حرفى براى گفتن داشته باشد.»
او نيز نگاهى را كه در ميان برخى گالرىدارها به وجود آمده و اين نگاه متوجه بدست آوردن منافع اقتصادى صرف است مورد تاييد قرار مىدهد و مىگويد: «از اين جريان اصلا حمايت نمىكنم. بايد به اين نكته توجه كرد كه گالرى دار ما چقدر نوع برخورد با هنر در سطح خوب رامىشناسد. اين درحالى است كه همه گالرى دارها ديد هنرى بالايى ندارند البته اين موضوع متوجه همه صاحبان گالرىها نيست.»
او از آنجا كه هم در عرصه گالرى دارى و هم نقاشى فعاليت مىكند اين دو قشر را دوستان خود مىداند و مىگويد: «خيلى از دوستان همكار من مجوزهايى كه براى تاسيس گالرى گرفتهاند صلاحيت لازم را نداشتهاند. البته اين اتفاق در كشورهاى ديگر هم مىافتد.»
اقبال در اين ميان لازم مىداند كه نقاشانى كه از اين ماجرا خبر دارند و مىدانند مديريت برخى از گالرىها با افرادى است كه صلاحيت لازم را ندارند بايد به سراغ گالرىهاى خوب بروند و گالرىهايى را انتخاب كنند كه صاحب آن با آنها هم سو است.
او حتى لازم مىداند كسانى كه به قصد فروش نمايشگاه مىگذارند و اين هدف در اولويت برنامههايشان است نيز به سراغ گالرىهايى بروند كه مديرانشان از چنين ديدگاهى برخوردار هستند.
به عقيده اين نقاش، چنين انتخابى مىتواند بسيارى از كشمكشها و مشكلات ميان اين دو قشر را از ميان بردارد و گلايهها را خاتمه بخشد.
اقبال تاكيد دارد نقاشان وقتى انتخاب مناسبى نمىكنند و به سراغ گالرىهايى مىروند كه وجه اقتصادى برايشان مهمترين است برخورد غيرحرفهاى مىبينند و گله مىكنند كه چرا اين مدير نقاشى را نمىشناسد.
اين گالرى دار تاكيد دارد: «شيوه كار هر كدام از ما (گالرى دارها) مشخص است و جامعه هنرى مىتواند اين شناخت را بدست آورد و نمىتوان گفت گالرى آريا كارى مىكند كه بر ديگران پوشيده است. اين همه به هنرمند كمك مىكند تا با دقت و آگاهى انتخاب خود را انجام دهد.»
با توجه به همه اينهايى كه دست اندكاران حوزه هنر در شاخههاى مختلفش بيان كردند مىتوان گفت فرهنگ هنرى ملتمان، دولت و دستاندركاران (از جمله خود هنرمندان) موظف به ارائه راهكارهاى جدى هستند. دولت مىتواند از طريق مطبوعات، راديو، تلويزيون و برگزارى نمايشگاههاى مختلف هنري، مردم كشورمان را به آشناسازى با هنر و زيستن با آن، خو دهد. اختصاص بودجه اى در خور و برنامه ريزى منطقى جهت انجام تحقيقات مكفى درباب جامعه شناسى هنر، براى كشف چراها و ارائه راهحلهاى صحيح الزامىاست.
و در اين عرصه حتى پيش از نسل جوان بايد كودكان و هنر را مورد توجه قرار داد. نكته قابل تامل، توجه به نسل آينده كشور است. كودكان امروز، اهرمهاى اجرايى و مؤثر اين گام بزرگ فرهنگى در آينده اند. سرمايهگذارى روى اين نسل، مطمئن و سودرسان است چرا كه مىتوان آنها را از كودكي، همزمان با رشد فكرى و جسماني، به رشد و تكامل هنرى نيز رساند. بررسى ويژگىهاى ذهني، عاطفى و نيازهاى روانى كودكان، بيان كننده ارتباط درونى كودك با پديدههاى هنرى است. اين ارتباط نشانه آن است كه هنر بر كودكان تاثيراتى ويژه داشته و در يادگيرى و تربيت آنان موثر است. بررسى جنبههاى آموزشى هنر، نشان مىدهد كه وى مىتواند در آموزش علوم مختلف و موضوعات متنوع درسى نقش اساسى داشته باشد. نقش پرورشى هنر را مىتوان در ايجاد سهولت در امر يادگيرى و فراهم آوردن شرايط لازم، جهت ايجاد تغييرات مطلوب در ابعاد شخصيت و رفتارهاى كودكان جست وجو كرد.
«ليلى گلستان»، مترجم و گالرى دار كه سپهري، زنده رودي، پيل آرام، سعيدي، محصص، عصار، عربشاهى و مافى را جداى از بقيه مىداند ، مىگويد: در حال حاضر ملغمه اى است كه بطن شروع نحلههايى است كه رو به سير مناسبى دارد، اما نياز به حمايت و استقبال دارد. اگر و اگر خيلى از مسائل وجود داشته باشد، نقاشان جوان ايران هرچند در ابتداى كار هستند اما بعضىهاشان به نظر مستعدتر هستند.
گلستان مىافزايد: «شاگردها اگر راه خودشان را طى كنند بحثى نيست اما با تقليد راه به جايى نمىبرند. اما امروزه به شكل واضحي، مشخص است كه چه كسى شاگرد كدام نقاش بوده، اما قضاوت نهايى را موكول مىكنم به ده يا دوازده سال ديگر، كه فكر مىكنم اتفاق خيلى مهم و جامع در آن زمان شكل خواهد گرفت. البته اين امر از زاويه ديد گالرى دار دليل ديگرى هم دارد و آن حضور افرادى به عنوان خريدار است كه تا پيش از اين نمىدانستند نقاشى يا اثر هنرى چيست و خيلىها با يك تفكر سرمايه گذارى به خريد آثار نگاه مىكنند و دغدغههايشان افزايش سرمايه است هرچند من به شخصه هيچ گاه يك تابلوى نقاشى شخصىام را نفروختهام و اين اتفاق خيلى مهمىاست.»
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 973]
-
گوناگون
پربازدیدترینها