واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: به بهانه روز مادرنقش تربيتى حضرت زهرا(سلام الله عليها) در خانواده
سيد جواد حسينى
مقدمه: خانواده در اسلام بهعنوان اساسىترين بنياد نظام اجتماعى شناخته شده است. فرد در خانواده بسيارى از ارزشهاى نظام اجتماعى را آموخته و آن ارزشها در او نهادينه مىشود . از اينرو خانواده محملى براى تمرين عادات وهنجارهايى است كه يك نظام اجتماعى به آن نيازمند است. بديهى است كه نقش خانواده نقشى محورى بوده و سلامت يا عدم سلامت آن تاثيرگذار در سلامت يا عدم سلامت جامعه است. از اينرو در اسلام سه قشر و بعد از ابعاد فرد را بايد مدنظر قرار داد .
-1 فرد بما هو فرد يعنى شخصيتى است كه براى خود داراى هويت و نظام فكرى مىباشد هر چند منابع نظام فكرى او مىتواند خانواده يا جامعه باشد -2 خانواده بهعنوان معبرى بين فرد وجامعه كه بسيارى از استعدادهاى فرد در اين عمل شكوفا شده و براى ورود به جامعه آماده مىشود-3 جامعه نيز بهعنوان سومين قشر از نظام اجتماعى در عين اينكه از يك طرف محل بروز هويت شخصى فرد وارزشهاى نهادينه شده وى در خانواده است ؛ از طرف ديگر محل بازتاب عملكرد صحيح يا ناصحيح دو قشر اوليه نيز مىباشد .
در اسلام خانواده با ازدواج زن و مرد تشكيل مىشود . مرد رئيس خانواده و زن مدير خانواده است. از اينرو نقش ما درخانواده در تربيت فرزندان بسيار مهم است . شخصيت مادر در شخصيت فرزندان بسيار تاثيرگذار است. پيامبر اكرم(ص) مىفرمايد: “ اعظم الناس حقا على المراه زوجها و اعظم الناس حقا على الرجل امه”(كنز العمال ، 44771) از اينرو در اسلام نقش مادر بيشتر نافذ به بعد تربيتى بوده و در صورتى كه زن بتواند بهترين نقش همسرى را براى شوهرش و بهترين نقش مادرى را براى فرزندانش ايفا كند هم به وظيفه خود عمل كرده وهم موجبات استحكام پايههاى خانواده را فراهم مىآورد كه تاثيرگذار در تعالى جامعه است وهم موجب رضاى خداوند متعال مىشود .
در اين مجال سعى شده با استناد از شخصيت حضرت فاطمه الزهرا ( سلامالله عليها )بهعنوان سرور زنان عالم تاثير تربيتى اين شخصيت عظيم را در نظامهاى حق و تكليفى مختلف بررسى شود .
نقشهاى مختلف حضرت زهرا در خانواده خود ابتدا در مقابل رسول اكرم (صلىالله عليه و آله) بهعنوان دختر آن حضرت پس در مقابل حضرت امير ( سلامالله عليه) بهعنوان همسر آن حضرت و در انتها در مقابل فرزندان آن حضرت بهعنوان مادر آن تقسيم مىشود .
دختر نبوت :
مهمترين لقبى كه از سوى پيامبر (ص) به دخترشان اعطا شد لقب امابيها بوده است .(اسدالغابه 520/5) لقب امابيها تنها لقبى از روى محبت و علاقه قلبى پدر به دخترش نيست بلكه برآيند نوعى نظام حق وتكليف بوده و حاوى ارزشها و بارمعنايى فراوانى مىباشد. در زير چند روايت تاريخى كه حاكى از ايفاى نقش دخترى در خانواده مىباشد بيان مىگردد:
در بسيارى از منابع تاريخى محبت شديد حضرت زهرا ( سلامالله عليه) به پدر بزرگوارشان نقل شده است. بعد از درگذشت حضرت خديجه ( سلامالله عليها)و حضرت ابوطالب ( سلامالله عليه) در سال نهم بعثت كه در بين سيره نويسان به سال عام الحزن معروف شده فاطمه الزهرا (سلاماللهعليها) توانست جاى مادر را براى پدرش بگيرد همان طور كه حضرت امير( سلامالله عليه) توانست جاى پدر بزرگوارشان را براى حضرت (ص) بگيرد.
گاه دشمنان سنگدل خاك يا خاكستر بر سر پيامبر(ص) مىپاشيدند هنگامى كه پيامبر(ص) به خانه مىآمد فاطمه (س) خاك وخاكستر را از سر وصورت پدر پاك مىكرد در حالى كه اشك در چشمانش حلقه زده بود پيامبر (ص) فرمود :” دخترم! غمگين مباش و اشك مريز كه خداوند حافظ ونگهبان پدر توست .” (سيره ابنهشام 416/1)
گاه دشمنان در حجر اسماعيل اجتماع داشتند و به بتها سوگند مىخورند كه هر كجا محمد (ص) را پيدا كنند او را به قتل برسانند . فاطمه (س) اين خبر را شنيد و به اطلاع پدر مىرسانيد تا مراقبت بيشترى از خود كند .( مناقب ابنشهر آشوب 71/1/)
هنگامى كه جنگ احد پايان يافت و تازه لشكر دشمن صحنه را ترك گفته بود و پيامبر (ص) با دندان شكسته و پيشانى مجروح هنوز در ميدان احد بود فاطمه (س) با سرعت به احد آمد و با اينكه هنوز نوجوان كم سن وسالى بود فاصله ميان مدينه تا احد را با پاى پياده و با شوق زياد طى كرد صورت پدر را با آب شستشو داد خون را از چهره پدر زدود اما زخم پيشانى همچنان خونريزى مىكرد. قطعه حصيرى را سوزاند و خاكستر آن رابر جاى زخم ريخت ومانع خونريزى شد وعجيبتر اينكه براى جنگى كه در روز بعد اتفاق مىافتاد دو اسلحه براى پدر فراهم مىكرد .( اسناب الاشراف ،ص 324، مغازى ص 249)
از حوادث تاريخى كه گذشت دريافت مىشود كه آن حضرت تنها بهعنوان دختر براى رسول خدا نبوده و در سالهاى سخت بعد از عاملالحزن تا هجرت به مدينه كه واقعا عرصه بر رسول خدا(ص) تنگ شده بود فاطمه الزهرا ( سلامالله عليها) بهعنوان حامى و پشتيبان آن حضرت بوده و در تسكين آلام پيامبر (ص) مىكوشيده. اين تنها ناشى از رابطه نسبى نيست بلكه به خاطر شدت ادب وعلم حضرت زهرا ( سلامالله عليها )نسبت به مقام رسول اكرم (ص) بوده كه خود را موظف به پاسدارى از حضرت رسول(ص) مىدانستند. در تاريخ است كه وقتى آيه “ لا تجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعا بعضكم بعضا “ ( نور آيه 63) نازل شد.مسلمانان پيامبر را با خطاب “يا محمد” صدا نكردند بلكه يا رسولالله و يا “ايها النبي” مىگفتند . فاطمه الزهرا ( سلامالله عليها )مىگويد: بعد از نزول اين آيه من ديگر جرات نكردم پدرم را با عنوان “ يا ابتاه” صدا كنم و هنگامى كه به خدمتش رسيدم يا رسولالله مىگفتم.
يكى دو بار اين خطاب را تكرار كردم ديدم پيامبر ناراحت شد و از من روى برتافت بار سوم رو به من كرد و فرمود :
“ يا فاطمه انها لم تنزل فيك ولا فى اهلك و لا نسلك. انت منى وانا منك انما ترلت فى اهل الجفاء و الغلفه من قريش .”
( اى فاطمه ! اين آيه درباره تو نازل نشده و نه درباره خاندان و نسل تو، تو از منى و من از توام ، اين در مورد جفاكاران و تندخويان بىادب از قريش نازل شده است.)
پس اين جمله عجيب و روح پر را افزود : “ قولي! يا ابت! فانها احياء للقلب و ارضى للرب “( مناقب شهرآشوب)
(بگو پدر جان كه اين سخن قلب مرا زنده مىكند و خدا را خشنود مىسازد .)
همسر ولايت:
حضرت زهرا ( سلامالله عليها )پس از اول ذى حجه سال دوم هجرت عهدهدار نقش همسرى در خانه علىبن ابيطالب ( سلامالله عليه) شد .آن حضرت پس از ازدواج با اميرالمومنين تا پايان عمر كوتاهشان در لحظه لحظه زندگى در كنارش بود. سخن اميرالمومنين در هنگام دفن پيكر مطهر حضرت زهرا ( سلامالله عليها ) خطاب به رسولخدا (ص) بيانگر ميزان عشق و علاقه ميان اين دو زوج مىباشد .
“ قل يا رسولالله عن صفيتك صبرى ورق عليها تجلدى ،... و اما حزنى فسد مد و اما ليلى فمشهد “
(اى رسول خدا از جدايى دردانه دخترت صبرم لبريز گشته و تاب و توان از كفم رفته است . اما از اين پس اندوه من هميشگى خواهد بود و شبهايم به بيدارى خواهد گذشت .)
مهمترين بنيان تشكيل خانواده وارتباط بين زن و مرد محبت است كه قرآن كريم از آن بهعنوان “ مودت” تعبير مىكند .” وجعل بينكم موده و رحمه “ (روم ، 21) اين شاخص در زندگى فاطمهالزهرا ( سلامالله عليها ) و اميرالمومنين به خوبى به چشم مىآيد .
علىبن عيسى اربلى از اميرالمومنين ( سلامالله عليه) اين چنين نقل مىكند :
پيغمبر (ص) شب عروسى زهرا به من گفت با همسرت به لطف و مدارا رفتار كن ! كه او پاره تن من است. هر كه او را بيازارد مرا آزرده است. سپس فرمود : شما را به خدا مىسپارم به خدا سوگند تا فاطمه زنده بود او را به خشم نياوردم او نيز كارى نكرد كه مرا به خشم آرد. هر گاه به او مىنگريستم غم و اندوه من برطرف مىشد .( كشف الغمه ، ج1،ص ؛363 بحار ،ص 134-133، ج 43)
بين حضرت زهرا(س)و اميرالمومنين(ع) تقسيم كار صورت گرفت. از امام محمد باقر عليهالسلام منقول است كه فاطمه ( سلامالله عليه) كار خانه و تميز كردن و نان پختن و نظافت را عهده گرفت و على عليهالسلام نيز در برابر كارهاى بيرون خانه مانند آوردن هيزم و خريدن غذا و امثال آن را متعهد شده بود.( تفسير عياشي، ج1،ص171)
حضرت زهرا(س) هر چند وظيفه اداره منزل و كارهاى داخل بيت و تربيت فرزندان را برعهده گرفت ولى هرگز نقش سياسى و اجتماعى يك زن را فراموش نكرد. در ماجراى غصب فدك همين طور در دفاع از حريم ولايت وارد اين عرصه شد والگويى تمام عيار نقش سياسى اجتماعى را براى زنان مسلمانان ترسيم كرد.
على عليهالسلام درباره زهرا ( سلامالله عليها ) فرمود : (وقتى به خانه مىآمدم به زهرا نگاه مىكردم تمام غم واندوه هم بر طرف مىشد.( ) مناقب خوارزمي، ص256)
در جاى ديگر فرمود : به خدا سوگند هرگز كارى نكردم كه فاطمه( سلامالله عليها )از من خشمناك شود و فاطمه نيز هيچ گاه مرا خشمناك ننمود .( ) بحارالانوار ،ج 43،ص 191)
مادر امامت:
نقش مادر در تربيت فرزندان بهعنوان مدير خانه مهم و ضرورى است . مطمئنا فرزندانى كه بايد در آينده امام امت شوند نيازمند مادرى هستند كه بتواند از عهده تربيت درست و صحيح آنان برآيد. يكى از جنبههاى تربيتى مادر در خانه اهميت دادن به “عبادت “ است. فرزند وقتى درمىيابد كه والدين بالاخص مادر خانواده تاكيد و توجه زيادى به عبادت دارد اين توجه در روح و جان او نفوذ مىكند.
امام صادق عليهالسلام از پدران خويش از حسن به على روايت كرد كه :
مادرم شبهاى جمعه را تا بامداد در محراب عبادت مىايستاد و چون دست به دعا برمىداشت مردان و زنان با ايمان را دعا مىكرد. اما درباره خود چيزى نمىگفت ؛ روزى بدو گفتم : مادر ! چرا براى خود نيز مانند ديگران دعاى خير نمىكني! گفت : فرزندم همسايه مقدم است ( ! كشف الغمه /1ص 448)
مطلب را با حديثى از حضرت حجت سلام الله عليه به پايان مىبريم كه فرموده :” مرا فاطمه دختر پيامبر الگويى نيكوست .”
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]