واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: «خداشناسي و انسانشناسي عرفاني بنا بر تفسير اماميه متقدم» در «اطلاعات حكمت و معرفت»
گروه انديشه: مقاله «خداشناسي و انسانشناسي عرفاني بنا بر تفسير اماميه متقدم» توسط «محمدعلي اميرمعزي» نوشته شده و به همت «عليرضا رضايت» ترجمه شده و در آخرين شماره از ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» (شماره 3، خرداد 1387) منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در متون حديثي متقدم شيعه اثناعشري، احاديثي به چشم ميخورند كه در آنها انسانها به سه دسته تقسيم شدهاند: معصومين(ع)؛ يعني پيامبراكرم(ص)، دخترش فاطمه(س) و امامان دوازدهگانه(ع) خاصه آخرين آنها، مؤمنين ايشان؛ يعني آنها كه به امر معصومين پايبندند و ساير انسانها.
نويسنده در اين مقاله با استفاده از اين احاديث به اثبات خداشناسي و انسانشناسي عرفاني ميپردازد. در ادامه خلاصهاي از اين مقاله ميآيد: به نظر ميرسد كه كهنترين اين احاديث، احاديثي است كه تقسيمبندي موجود در آنها، مبنايي قبيلهاي دارد. در حديثي به نقل از امامصادق(ع) چنين آمده است: «ما اعقاب (اولاد) هاشم هستيم، مؤمنان (شيعيان) ما نجباي عرب و مابقي اعراباند.» در حديثي به نقل از امام كاظم(ع) در پاسخ به مردي از قريش كه از قبيلهاش و نجابت اعراب سخن ميگفت، آمده است: «اين همه بگذار!... انسانها سهگونهاند: عرب، مولي و علج؛ ما عرب هستيم، شيعيان ما موالي و آنها كه مانند ما نيستند، علج (كسانيكه بهرهاي از دين ما ندارند) هستند.»
در حديثي مشابه منسوب به همين امام همام، جزئيات دقيقتري آمده است: «مردم سه دستهاند: عرب، مولي و علج؛ ما امامان عرب هستيم، دوستداران حقيقي ما مولي و دشمنان ما علج هستند.» آنچه در نگاه اول هويداست آن است كه معيارهاي انسانشناختي قبيلهاي به سود معيارهاي ديني ناديده گرفته شده است.
از نگاه مذهب، اين معيارها در حكم نمادهايي براي سهگونه انسانند: راهنمايان روحاني، مؤمنان ايشان و دشمنان آنها. در اينجا ذكر دو نكته ضروري است. نگاه شيعه اثناعشري، مكتبي كه آغاز آن به امامان تاريخي باز ميگردد، به تاريخ، نگاهي دوگانه است: نگاهي كه در آن، جهان معركه نبرد بين دو نيروي خير و شر است: اين نيروها به ترتيب عبارتند از: امام و پيروانش از يكسو و دشمنان امام و حاميان آنها از سوي ديگر. اين نبرد پيش از خلقت دنياي مادي و به هنگام اولين درگيري بين سپاه عقل و سپاه جهل آغاز شد.
نبرد مذكور در همه زمانها تداوم يافت؛ نبردي كه امامان، انبيا اولوالعزم(ع) و پيروان ايشان و دشمنان آنها را كه به سركردگي رهبرانشان مانع از مأموريت انبياء و يا امامان ميشوند. در برابر يكديگر قرار داده است. اين نبرد تنها پس از پيروزي قطعي مهديقائم(عج) بر نيروهاي جهل در آخرالزمان پايان خواهد يافت.
نكته ديگر به جنبه ديگري از جهانبيني اماميه مربوط ميشود؛ جنبهاي كه ميتوان آنرا نبويت ناميد. در حقيقت، تشيع، واقعيت را در تمام ابعاد آن كه شامل دو مرتبه است در مييابد: مرتبه ظاهر و مرتبه باطن كه در پس ظاهر نهفته است. مرتبه باطن به نوبه خود و به طريق اولي دربردارنده بواطن ديگر است. تعاليم امامان تعادلي را بين اين سطوح برقرار ميكند.
اين فرايند، اساسا فرايندي تأويلي است؛ اگر باطن به ظاهر جهت و معنا ميبخشد، ظاهر نيز در جاي خود مبنا و تقويتكننده اجتنابناپذير باطن خواهد بود. بدون باطن، ظاهر معناي خود را از دست ميدهد و بدون ظاهر باطن عريان ميماند. اين ديالكتيك، تطابقي بنيادين را بين پيامبرشناسي و امامشناسي برقرار ميكند.
ماهنامه اطلاعات حكمت و معرفت به صاحب امتيازي مؤسسه اطلاعات و مدير مسئولي و سردبيري «انشاءالله رحمتي» هر ماه منتشر ميشود. اين شماره ويژه «دين و محيط زيست» است.
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]