واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دولت - داود علی بابایی، مولف مجموعه کتابهای " بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ ( از بازرگان تا خاتمی ) " است. هومان دوراندیش: تا به حال ده جلد از این کتاب ها روانه بازار نشر شده است و مابقی در انتظار مجوز نشرند. هر چند که این آثار را صرفاً باید " داده نامه " هایی دانست که غنای تحلیلی چندانی ندارند، ولی به هر حال آشنایی علی بابایی با تاریخ انقلاب اسلامی و اهتمامش به نگارش آنچه که در سی سال گذشته در فضای سیاسی ایران گذشته، بهانه ای بود برای مصاحبه با وی در باب وضعیت مقام ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران. **** چند رئیس جمهور اخیر معمولاً از محدودیت اختیارات خود ناراضی بوده اند. این اظهار نارضایتی دقیقاً از چه زمانی آغاز شد؟این نارضایتی بازمی گردد به همان سال 58 که قانون اساسی تدوین شد. مطابق آن قانون اساسی، بعد از مقام رهبری، نخست وزیر بیشترین اختیار را داشت. بنی صدر با شهید رجایی تنش های زیادی داشت. او اول آقایان میرسلیم، ولایتی و عزت الله سحابی را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد که البته با نخست وزیری آنها موافقت نشد. از همان زمان این گلایه ها شروع شد. بنی صدر معتقد بود اختیاراتش به عنوان رئیس جمهور کافی نیست؟بله، البته بنی صدر بر اساس قانون اساسی اختیارات قابل توجهی داشت اما نمی توانست اختیاراتش را اعمال کند. اختلافات سیاسی بنی صدر با سایر مقامات کشور مانع از اعمال اختیارات او می شد. خود بنی صدر از روزی که رجایی را به عنوان نخست وزیر برگزید، خودش هم می دانست که دوام چندانی نخواهد آورد. حتی چند بار هم به این نکته اشاره کرده بود. شهید رجایی نخست وزیر مد نظر حزب جمهوری اسلامی بود. حزب جمهوری اسلامی قوه قضاییه و مقننه را در اختیار داشت و در صدد تسلط بر قوه مجریه بود. بنی صدر با سران حزب جمهوری اسلامی همگون نبود. حزب جمهوری اسلامی ابتدا حسن حبیبی را معرفی کرد ولی حبیبی رای نیاورد. بعد از رای نیاوردن حبیبی بود که آقای رجایی از سوی حزب جمهوری اسلامی به بنی صدر معرفی شد. بنی صدر در برابر پذیرش اجباری شهید رجایی، موضع صریحی اتخاذ کرد؟یکی دو بار درباره وزرای تحمیلی این کار را انجام داد. مثلاً نقل است که آقای رجایی 7 تا وزیر را به بنی صدر معرفی کرد اما بنی صدر با آن 7 نفر مخالف بود. بنی صدر متعقد بود که این افراد شرایط وزارت را ندارند. به عنوان مثال آقای کلانتری که به عنوان وزیر راه و ترابری معرفی شده بود، در آن زمان 32 ساله بود و تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود. نخست وزیر مد نظر بنی صدر که بود؟بنی صدر ابتدا می خواست سید احمد خیمنی را به عنوان نخست وزیر معرفی کند ولی امام با این امر مخالفت کرد. بعد عزت الله سحابی را معرفی کرد که حتی اطرافیان خود بنی صدر نظیر محمد سلامتیان و عضنفرپور هم با نخست وزیری سحابی مخالفت کردند. در دوره کوتاه ریاست جمهوری شهید رجایی اوضاع از چه قرار بود؟شهید رجایی فقط 37 روز رئیس جمهور بود. ولی در آن دوران هم آقای باهنر نخست وزیر بود که جزو سران حزب جمهوری اسلامی بود. البته آقای رجایی چندان به مباحث حقوقی وارد نبود. بروز اختلاف بر سر اختیارات رئیس جمهور مستلزم آشنایی رئیس جمهور با مسائل حقوقی است. ولی به هر حال علت اصلی این بود که 37 روز مجال بسیار کمی بود تا بحث اختیارات رئیس جمهور از سوی شهید رجایی مطرح شود. ظاهراً مقتدرترین رئیس جمهور پس از انقلاب، هاشمی رفسنجانی در چهار سال اول ریاست جمهوری اش بود.بله، علت این امر این بود که هاشمی بعد از اقتصاد جنگی به ریاست جمهوری رسید و بازسازی مملکت مستلزم صرف هزینه های سنگین بود و امام هم نظرشان این بود که مجلس پیرو رئیس جمهور باشد. یعنی نماینده ها با رئیس جمهور مخالفت چندانی نکنند. یعنی امام نظرشان این بود که هاشمی رئیس جمهور شود؟نه، امام توصیه کردند که نمایندگان مجلس با رئیس جمهور بعدی مخالفت نکنند و وزرایی که به مجلس معرفی می شوند، در اسرع وقت رای اعتماد بگیرند. این ها همه مصلحت نظام بود. علتش این بود که اقتصاد کشور ویران شده بود و قرار بود دوران بازسازی شروع شود. امام معتقد بودند که ما باید هر چه سریعتر اقتصاد ورشکسته مان را به حالت مطلوب بازگردانیم. خیلی ها معتقدند که هاشمی در دوره دوم ریاست جمهوری اش، به سرنوشت سایر روسای جمهور ایران دچار شد.بله، وقتی که معلوم شد هاشمی نمی تواند بازسازی کاملی انجام دهد و مثلاً از آن 20 تا سدی که قول ساخت آنها را داده بود فقط 6 تایش ساخته شده است، مخالفت ها شروع شد. در آن دوران هم دو جناح چپ و راست کاملاً در تقابل با یکدیگر بودند. در چهار سال دوم، هاشمی به نوعی عقب گرد کرد؛ زیرا نتوانست ایده های خودش را محقق کند. به نظر می رسد که خاتمی نامقتدرترین رئیس جمهور ایران بوده است.بله، در دوران ریاست جمهوری خاتمی یک خبرنگار غربی به ایران آمد و پس از اینکه به کشور خودش بازمی گردد، می گوید من با آقای روحانی گفتگو کردم و با آقای خاتمی عکس یادگاری گرفتم! خود آقای خاتمی هم می گفت که هر 9 روز یک بحران داشته است. از حیث انتخاب وزرا، خاتمی با محدودیت بیشتری مواجه بود یا بنی صدر؟بنی صدر. زیرا قطب مخالف بنی صدر حزب جمهوری اسلامی بود که بر تمام ارکان قدرت مسلط بود. خاتمی با چنین وضعیتی مواجه نبود. می توان گفت که برنامه سیاسی خاتمی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نمی گنجید و این یکی از علل مانع تراشی اقتدارزدایانه در مسیر حرکت خاتمی بود؟آقای خاتمی در سیاست خارجی می خواست اروپا را به سمت ایران جذب کند اما مخالفان سیاست خارجی خاتمی به آن گفته امام استناد می کردند که ایران را بی نیاز از کشورهای اروپایی می دانست. بنی صدر هم به علت ماهیت برنامه سیاسی اش گرفتار بی اقتداری شد؟بنی صدر به علت رقابت های سیاسی دچار این وضعیت شد. مشکل بنی صدر این بود که با حزب جمهوری اسلامی به توافق نمی رسید. یکبار آقای هاشمی گفت ما قوانینی در اسلام داریم که برتر از قانون اساسی اند. همین مبنای نظری، که خیلی ها به آن باور داشتند، در بسیاری از موارد، علت ناتوانی رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی بوده است. اوضاع دولت احمدی نژاد را از این حیث چطور ارزیابی می کنید؟آقای احمدی نژاد در چهار سال اول محدودیت چندانی نداشت و از جانب مراکز قدرت حمایت می شد. اما ایشان الان گلایه می کند که اختیار تام ندارد. احمدی نژاد مشکل اصلی خودش را مجلس می داند. او می گوید چرا نماینده های مجلس به وزیری که من معرفی می کنم رای نمی دهند؟ این که جزو اختیارات قانونی مجلس است.بله، ولی احمدی نژاد انتظار دارد مجلس پیرو خط او باشد. در واقع احمدی نژاد انتظاراتش از مجلس را انتظارات قانونی نمی داند بلکه انتظاراتی اخلاقی و معطوف به مصلحت نظام قلمداد می کند. به نظر شما احمدی نژاد دوره اول ( 88-84 ) رئیس جمهور مقتدرتری بود یا هاشمی دوره اول ( 72-68 )؟هاشمی دوره اول؛ زیرا در آن چهار سال همه از هاشمی پشتیبانی می کردند. ضرورت بازسازی پس از جنگ، دست هاشمی را به نحو چشمگیری باز گذاشته بود. ایران اعلام کرده بود که در طول جنگ هزار میلیارد دلار خسارت جنگی دیده است. این رقم فوق العاده زیاد است. ما الان سالانه 50 تا 60 میلیارد دلار صادرات داریم. یعنی 20 سال باید صبر کنیم تا آن هزار میلیارد دلار جبران شود. در آن زمان همه ارکان نظام امیدوار بودند دولت هاشمی بتواند این خسارت را هر چه زودتر و هر چه بیشتر جبران کند و همین امر دست هاشمی را در اعمال اختیاراتش در طول چهار سال اول ریاست جمهوری اش بسیار باز گذاشته بود. آقای هاشمی نصایح امام را مد نظر داشت و در راستای همان نصایح عمل می کرد ... ولی خیلی ها هاشمی را به مدرنیزاسیون شتابان و اعراض از خط امام متهم می کنند و پیدایش چنین عقیده ای در باره هاشمی را علت تضعیف وی در چهار سال دوم ریاست جمهوری اش می دانند.نه، اصلاً این طور نبود. چه کسی این حرف را زده است؟ مثلاً عماد افروغ و بسیاری دیگر از منتقدان هاشمی. همین چند وقت پیش ابراهیم فیاض نوسازی هاشمی را نوسازی به سبک رضا شاه دانست.نه، هاشمی اصلاً با رضا شاه قابل مقایسه نیست. آن 20 تا سدی که هاشمی می خواست بسازد، باید ساخته می شدند ولی رضا شاه زمانی که علی اکبر داور را وزیر دادگستری کرد، در پی ایجاد تحول در قوه قضاییه بود؛ تحولی که قوانین قضایی کشور را از مدار آموزه های اسلامی خارج می کرد. آقای فیاض نظر خودش را می گوید ولی آقای هاشمی به دنبال مدرنیزاسیون نبود. پس چرا بورژوازی تجاری سنتی با سیاست های اقتصادی هاشمی مشکل داشت؟مشکل آنها این بود که آقای رفسنجانی اقتصاد را به وضع بدی کشانده بود. تورم در سال 73 پنجاه درصد شد. آنها به هاشمی می گفتند شما دنبال توسعه اقتصادی هستید ولی ما الان توسعه سیاسی و فرهنگی نداریم. یعنی شما می فرمایید حزب موتلفه به هاشمی می گفت چرا ما توسعه سیاسی نداریم؟نه، حزب موتلفه به دنبال منافع خودش بود. حزب موتلفه توسعه سیاسی نمی خواست بلکه به منافع اقتصادی خودش فکر می کرد. شما در مجموع اختیارات رئیس جمهور ایران را در مقایسه با رئیس جمهور در نظام های ریاستی یا نخست وزیر در نظام های پارلمانی، کافی نمی دانید؟الان یا قبلاً؟ به طور کلی در طول سی سال گذشته.از سال 58 تا 68 که قانون اساسی اول برقرار بود، اختیارات رئیس جمهور کم بود ولی از 68 به بعد اختیارات رئیس جمهور افزایش یافت و رئیس جمهور بعد از مقام رهبری، واجد بیشترین اختیار در نظام سیاسی ایران شد. اما رئیس جمهور در دهه اول انقلاب مسولیت هماهنگی قوای سه گانه را بر عهده داشت؛ اختیاری که اکنون از ید او خارج شده است.در عوض اختیارات بسیار زیادی دارد که در آن زمان نداشت. مثلاً در آن زمان استوارنامه سفرای کشورهای خارجی به نخست وزیر تحویل داده می شد اما الان تحویل رئیس جمهور می شود. مقاوله نامه ها و عهدنامه ها را در آن زمان نخست وزیر امضا می کرد اما الان رئیس جمهور آنها را امضا می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]