تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833297006
نظرتون راجع به دنیا های موازی چیه؟
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Like Honey15-09-2007, 12:55 AMمن یه چیز هایی راجع بهش می دونم اگه کسی مطلبی داره بگذاره:20: اینکه در اطراف ما علاوه بر دنیایی که ما در اون زنگی می کنیم میلون هادنیای دیگه وجود داره که ما نمی تو نیم اونا رو ببینیم و هم زاد های ما در آن دنیا ها وجود دارن مثلا هم زمان با من که دارم این پیام رو مینویسم همزاد هام دارن تو دنیا های دیگه کار های دیگه ای انجام میدن اگه کسی چیزی داره بگذاره ممنون میشم:11::11: Mohammad Hosseyn15-09-2007, 12:44 PMبا سلام ... در کل بحث پیچیده ای هست این موضوع ... خیلی هم به زمان وابستگی داره . مخصوصا سفر در زمان ... برای اینکه اطلاعات بیشتری در این مورد پیدا کنید مقاله ی زیر رو بخونید . با زبانی ساده بهتون در این مورد توضیح می ده . با تشکر Like Honey15-09-2007, 12:55 PMواسه مطلبتون ممنون عالی بودش ولی اگه فاصله ی این کرات از زمین اینقدر زیاده چطوری میشه که گاهی اوقات بعضی افراد می تونن فردی کاملا مثل خودشونو کنارشون ببینن؟ آیا یک جابجایی مغناطیسی انجام می شه؟ آیا اونا می تونن با هم صحبت کنن؟ Mohammad Hosseyn15-09-2007, 01:20 PMواسه مطلبتون ممنون عالی بودش ولی اگه فاصله ی این کرات از زمین اینقدر زیاده چطوری میشه که گاهی اوقات بعضی افراد می تونن فردی کاملا مثل خودشونو کنارشون ببینن؟ آیا یک جابجایی مغناطیسی انجام می شه؟ آیا اونا می تونن با هم صحبت کنن؟ من تا حالا نشنیدم که کسی یه نفر رو عین خودش ببینه ... فکر نکنم ربطی داشته باشه . Like Honey15-09-2007, 06:07 PMمن تا حالا نشنیدم که کسی یه نفر رو عین خودش ببینه ... فکر نکنم ربطی داشته باشه . من هم تا حالا ندیدم ولی شنیدم زیاد ولی همه چیز امکان داره Mohammad Hosseyn16-09-2007, 09:19 AMمن هم تا حالا ندیدم ولی شنیدم زیاد ولی همه چیز امکان داره اونطوری که دانشمندان محاسبه کردند دسترسی ما با انسان های جهان های دیگه ، تقریبا غیر ممکنه . بخاطر فاصله ی فوق العاده زیادی که دارن . این که یکی عین خودش رو دیده و اینجور چیزا ممکنه یسری حرف ها و شایعات غیر علمی باشه که روی زبون ها افتاده . Like Honey16-09-2007, 10:32 PMیعنی شما می گید چنین چیزی حتی یک میلیارد سال دیگه هم امکان نداره رخ بده؟ Mohammad Hosseyn17-09-2007, 10:11 AMیعنی شما می گید چنین چیزی حتی یک میلیارد سال دیگه هم امکان نداره رخ بده؟ هیچ چیز غیر ممکن نیست ... همه چیز ممکنه ... اما ممکنه اونا هم همزمان با ما قصد داشته باشن بیان اینجا ... اونوقت همه چیز بهم میریزه . چیز جالبی در مباد . اما خوب خود دانشمندان احتمال دسترسی به اون رو خیلی پائین در نظر می گیرن . Like Honey17-09-2007, 03:38 PMممنون واسه همه اطلاعاتی که گذاشتید میشه بگید فرق دنیا های موازی با دنیا های مجازی در چیه؟ Mohammad Hosseyn17-09-2007, 05:36 PMممنون واسه همه اطلاعاتی که گذاشتید میشه بگید فرق دنیا های موازی با دنیا های مجازی در چیه؟ خواهش می کنم ! من در مورد دنیاهای موازی براتون مطلب گذاشتم اما دنیاهای مجازی من تا حالا نشنیدم ... شما این رو از کجا شنیدی ؟ شاد من اشتباه می کنم ... یکم بیشتر توضیح بدید . Like Honey17-09-2007, 06:18 PMفکر کنم دنیا های الکترونیکی باشه کپی های الکتونیکی ولی واقعی از آدما sise17-09-2007, 10:25 PMفکر کنم دنیاهای موازی را جدیدا "هاوکینگ" برای رد نظریه ای که میگفت " سیاهچاله ها هیچ اطلاعاتی را از خود بیرون نمیدهند" بکار برد. sise17-09-2007, 10:28 PMهمون دنياي مجازي ماتريكس!!! دنیای مجازی با دنیاهای موازی اصلا دو مقوله جدا هستند و ربطی به هم ندارن. آنچه در فیلم ماتریکس (اگه منظورتون فیلم باشه!) مطرح شد ، جهانبینی دیگری بود در رابطه با ارتباط بین اجزای جهان. فکر نکنم ربطی به جهانهای موازی داشته باشه. Like Honey17-09-2007, 10:43 PMهمون دنياي مجازي ماتريكس!!! نه چه ربطی به ماتریکس داره ؟:18::13: ...... ....... بگذریم بازم از همه ی اونایی که اینجا پست گذاشتن ممنون:11: سال 1909 بود در همان حال که جفري تيلور مشغول انجام آزمايش هاي خود بود مي انديشيد که چرا اين همه زحمت متحمل مي شود. زيرا از قبل مي توانست نتيجهٔ آزميش را حدس بزند. با وجود اين چون استاد راهنمايش جوزف تامسون در دانشگاه کمبريج اين را از او خواسته بود به کار خود ادامه مي داد. سوزن را در جاي خود گذاشت،منبع نوراني را روشن کرد و به منظور کنترل مقدار نوري که بايد از دستگاه مي گذشت ***** را تنظيم کرد. سپس شيشه ي حساس عکاسي را در مقابل نور خورشيد قرار داد و پس از کنترل مجدد تمام قسمت ها براي گذراندن تعطيلات از آزمايشگاهش خارج شد. هنگامي که تيلور بار ديگر قدم در آزمايشگاهش گذاشت موفق به کشفي حيرت آور شده بود. بر روي شيشه ي حساس عکاسي نوار هايي تيره و روشن نقش بسته بود. طرحي کاملا واضح از تداخل پرتو هاي نوراني. قبلا طرحي مشابه اين توسط تعدادي از فيزيکدانان و با کمک تجهيزات مشابه به دست آماده بود. اما طرح تيلور واقعا خيره کننده بود چرا که در آزمايش خود تيلور به درخواست تامسون از نوري فوق العاده ضعيف استفاده کرده بود. نوري که قدرتش مانند نور يک شمع در فاصلهٔ يک مايلي بود. به همين دليل تيلور و توماس انتظار داشتند که حتي پس از گذشت چندين هفته باز هم هيچ علامتي از آثار تداخل بر روي شيشه حساس عکاسي ديده نشود در نتيجه هنگامي که آنها شيشه حساس را مورد بررسي قرار داردند، بسيار شگفت زده شدند. حتي توماس که به دليل کشف الکترون موفق به اخذ جايزهٔ نوبل شده بود نمي توانست اظهار تعجب نکند. از آن تاريخ بعد بحث هاي زيادي دربارهٔ (( تداخل فوتوني )) صورت گرفت. اما امروز فيزيکدانها معتقدند که چنين تداخلي دليل محکمي است براي اثبات آن چيزي که هميشه جز داستان هاي علمي تخيلي به حساب مي آمدند، يعني جهان هاي مشابه. نظرتون راجع به این چیه؟ leonvh8218-09-2007, 12:49 PMدنیای مجازی با دنیاهای موازی اصلا دو مقوله جدا هستند و ربطی به هم ندارن. آنچه در فیلم ماتریکس (اگه منظورتون فیلم باشه!) مطرح شد ، جهانبینی دیگری بود در رابطه با ارتباط بین اجزای جهان. فکر نکنم ربطی به جهانهای موازی داشته باشه. درسته اما علاوه بر جنبه معنوی فیلم ، ماتریکس بصورت دنیای مجازی معرفی میشد که ماشینها ذهن انسانها رو تو اون دنیا مشغول نگه میداشتند تا از جسمشون بصورت باطری برای تامین سوخت استفاده کنند این دنیا گرچه مجازی بود و همه چیز کد بندی شده بود ولی مرگ تو دنیای مجازی که در ذهن صورت میگرفت به جسم نیز تحمیل میشد البته میدونم اصلا ربطی به بحث دنیاهای موازی نداره و این بحثی که دوست عزیزمون مطرح کردند ولی میشه چنین دنیای مجازی رو ایجاد کرد و از اون به عنوان یک دنیا موازی دنیای خودمون اسم برد و فکر نمیکنم خیلی هم تخیلی باشه. واما در مورد دنیاهای موازی . میشه چنین ایده ایی رو مطرح کرد که این دنیاها از ابعاد بالاتر هستند تا بشه گفت که دنیاهای موازی روی هم قرار گرفته اند تادیگه بحث فاصله نباشه در اینصورت این دنیاها خیلی راحت به همدیگر تاثیر میذارند و چون در بعدهای بالاتر نسبت به ما قرار دارند نمیتونیم اونها رو ببینیم ولی شاید چند بعدی ها بتونن ما رو ببینند با این ایده و استفاده از ریاضیات هندسی نتایج جالبی از این دنیا ها بدست میاد که بیش از این به بحث مربوط نمیشه. به نظر من این ایده نسبت به دنیاهای موازی در مکان های دور از هم منطقی تر است. موفق باشید دوستان. Mohammad Hosseyn18-09-2007, 03:25 PMنه چه ربطی به ماتریکس داره ؟:18::13: ...... ....... بگذریم بازم از همه ی اونایی که اینجا پست گذاشتن ممنون:11: سال 1909 بود در همان حال که جفري تيلور مشغول انجام آزمايش هاي خود بود مي انديشيد که چرا اين همه زحمت متحمل مي شود. زيرا از قبل مي توانست نتيجهٔ آزميش را حدس بزند. با وجود اين چون استاد راهنمايش جوزف تامسون در دانشگاه کمبريج اين را از او خواسته بود به کار خود ادامه مي داد. سوزن را در جاي خود گذاشت،منبع نوراني را روشن کرد و به منظور کنترل مقدار نوري که بايد از دستگاه مي گذشت ***** را تنظيم کرد. سپس شيشه ي حساس عکاسي را در مقابل نور خورشيد قرار داد و پس از کنترل مجدد تمام قسمت ها براي گذراندن تعطيلات از آزمايشگاهش خارج شد. هنگامي که تيلور بار ديگر قدم در آزمايشگاهش گذاشت موفق به کشفي حيرت آور شده بود. بر روي شيشه ي حساس عکاسي نوار هايي تيره و روشن نقش بسته بود. طرحي کاملا واضح از تداخل پرتو هاي نوراني. قبلا طرحي مشابه اين توسط تعدادي از فيزيکدانان و با کمک تجهيزات مشابه به دست آماده بود. اما طرح تيلور واقعا خيره کننده بود چرا که در آزمايش خود تيلور به درخواست تامسون از نوري فوق العاده ضعيف استفاده کرده بود. نوري که قدرتش مانند نور يک شمع در فاصلهٔ يک مايلي بود. به همين دليل تيلور و توماس انتظار داشتند که حتي پس از گذشت چندين هفته باز هم هيچ علامتي از آثار تداخل بر روي شيشه حساس عکاسي ديده نشود در نتيجه هنگامي که آنها شيشه حساس را مورد بررسي قرار داردند، بسيار شگفت زده شدند. حتي توماس که به دليل کشف الکترون موفق به اخذ جايزهٔ نوبل شده بود نمي توانست اظهار تعجب نکند. از آن تاريخ بعد بحث هاي زيادي دربارهٔ (( تداخل فوتوني )) صورت گرفت. اما امروز فيزيکدانها معتقدند که چنين تداخلي دليل محکمي است براي اثبات آن چيزي که هميشه جز داستان هاي علمي تخيلي به حساب مي آمدند، يعني جهان هاي مشابه. نظرتون راجع به این چیه؟ من زیاد ربط این آزمایش و نتیجه گیری از اون رو نمی فهمم ... مطلب کاملتری از این واقعه ندارید ؟ منبع مطلب کجاسته ؟ Like Honey18-09-2007, 09:26 PMمن زیاد ربط این آزمایش و نتیجه گیری از اون رو نمی فهمم ... مطلب کاملتری از این واقعه ندارید ؟ منبع مطلب کجاسته ؟ منبعش : www.persian (http://www.persian) blog.com قسمت: science یا با نام" جهانی در کنار جهان ما" در مجله "دانستنی ها" شماره 4 نوروز 83 این هم ادامه اش: کشف تيلور در ارتباط با جهان بزرگ، شايد نقطه پاياني باشد بر بحث هايي که از 2000 سال قبل آغاز شده بود. از زمان هاي دور فلاسفه معتقد بودند که تعريف جهان، ما را به نتايج چشمگيري رهنمون مي کند. 56 سال قبل از ميلاد، شاعر و فيلسوف رومي لوکرتيوس گفته بود: (( اگر جهان مرز دارد پس چه چيزي فراسوي آن مرز است؟ آيا آن هم جهان است؟ کهن جهان يعني همه چيز پس جهان بايد نامحدود و بدون مرز باشد. از آن زمان تا حدود يک قرن پيش چنين بحث هايي به فراموشي سپرده شده بود تا اينکه اينشتين نظريه خود در مورد جاذبه را ارائه کرد. نظريه اي که با عنوان نظريه نسبيت عام GR شناخته مي شود و موضوعي حيرت آور با اين عنوان مطرح مي کند: (( در حاليکه هيچ گونه مرزي وجود ندارد، جهان مي تواند محدود باشد.)) براي درک اين مساله مثال ساده اي مطرح شد. تصويري سه بعدي از جهان را تصور کنيد که پيچ خورده، گلوله مي شود تا به شکل يک توپ در آيد.حال تصور کنيد که تعدادي مورچه به آرامي بر سطح آن حرکت مي کنند. آنها هر قدر بر سطح اين کره حرکت کنند، هيچ گاه با مرزي روبرو نمي شودند. در حاليکه در حقيقت سطح زير پايشان محدود است. بر طبق نظريه اينشتين اگر مقدار کافي ماده و انرژي وجود داشته باشد، جهان مي تواند هم محدود باشد و هم بدون مرز. با اين وجود مشاهدات اخير درمورد فضا فيلسوف رومي لوکرتيوس را تاييد مي کند. شواهد به دست آمده از ستاره هاي دور دست و گرماي به جا مانده از انفجار بزرگ يا بيگ بنگ نشان مي دهد که جهان از نظر بعد نامحدود است و ما تنها بخش کوچکي از اين دنياي بي کران و با عظمت را ميبينيم يعني بخشي که نور آن پس از گذشت 13 ميليارد سال نوري يا کمي بيشتر از زمان انفجار بزرگ به چشم ما مي رسد. با وجود چنين موانعي بر سر راه دانش تقريبا مي توان با قطعيت گفت که چه حوادثي در اين جهان نامحدود اتفاق مي افتد. اگر بخواهيم به اين سوال تنها در يک کلمه پاسخ بدهيم، جواب اين است( هر چيزي )) مثلا در همين لحظه و در نقطه اي که حتي فاصله اش قابل درک نيست يعني در فاصله اي چندين ترليون سال نوري، نسخهٔ مشابه شما شما در پشت ميز کامپيوتر نشسته است و در حال خواندن اين متن است! و يا در مکان ديگري نسخهٔ ديگري از شما در حال برنده شدن جايزه نوبل است و يا... به طور خلاصه، يک دنياي نا محدود شامل تعداد نامحدودي از هر چيز قابل باور و غير قبل باور است. به عبارت ديگر، چنين دنيايي شامل بي نهايت نسخهٔ مشابه از آن چيز هايي است که ما ميبينيم تصويري گسترده تر چنين نتايج شگفت انگيزي باعث خلق واژه هاي جديدي براي اين دنياي نامحدود گشته است:چند جهاني(MULTI VERSE ) . در حال حاضر لغت جهان تنها به بخش کوچکي از مالتي ورس که ما قادر به مشاهدهٔ آن هستيم، اشاره مي کند. چنين اختلافي به ما کمک مي کند تا به پاسخ برخي سوالات حيرت آور دست پيدا کنيم. به عنوان نمونه، چرا دنياي ما و قوانين حاکم بر آن تنها بر پايهٔ وجود و هستي و زندگي بنا شده است؟ برخي معتقدند که دليل آن اين است که دنيا توسط خالقي خير خواه خلق شده است. اما در ديدگاه چند جهاني، ما تنها در يکي از جهان هاي مشابه بي شمار زندگي مي کنيم. امروزه بسياري از فيزيکدانان معتقدند که جهان مشابه (Parallel Universes ) اهداف عالي تري را دنبال مي کنند. آنها معتقدند که اين ديدگاه به بسياري از پرسش هاي شگفت انگيز در تمامي رشته هاي علمي پاسخ مي دهد. سوالاتي که در نتيجهٔ آزمايشات مختلف در مورد ساختار و طبيعت ماده و انرژي ايجاد شده اند. دانشمندان از طريق همين آزمايش ها متوجه شده اند که موج هاي راديويي از قبيل نور و گرما ، خصوصيات ذره اي نيز دارند و انرژي خود را از ((کوانتا)) به دست مي آودند. بسياري از فيزيکدانان برجستهٔ قرن گذشته، از جمله اينشتين تلاش کردن تا پاسخي براي اين اثر تداخلي بيابند. و در نهايت تلاش آنها منجر به خلق نظريه نويني شد به نام نظريه کوانتوم. در سال 1925 شرودينگر فيزيکدان اترشي، معادله اي را ارائه کرد که به نظر مي رسيد بتوان به کمک آن به اصول و مبني يافته هاي نوين دست يافت. در وهلهٔ اول به نظر مي رسيد اين معادله مانند ديگر معادلات فيزيک به منظور توضيح رفتار موج گونه به کار ميروند. اما چيزي شگرف در اين معادله وجود داشت. طبق معادله شرودينگر هر ذره از طيف وسيعي از امواج شکل گرفته که هر کدام از آنها يکي از وضعيت هاي ذره را نشان مي دهند. مساله اي که به مدت چند دهه باعث شگفتي شرودينگر و ديگر فيزيکدانان گرديد اين بود که يک ذره چطور خود را از ديگر وضعيت هاي ممکن خلاص مي کند. در نهايت اکثر آنها نظريهٔ تفسير کپنهاگن (Copenhagen Interpretation) را که توسط نيلز بور، فيزيکدان دانمارکي ارائه شده بود پذيرفتند. هر چند هنوز مشخص نيست که اين مساله چرا و چگونه اتفاق مي افتاد. در سال 1957 يک دانشجوي فارغ التحصيل پرينستون به نام هاف اورت با ارائه پيشنهادي جسورانه با نظريهٔ نيلز بور مخالفت کرد. بر طبق نظريهٔ مشهور او به نام (Many Worlds Interpretation) وجود طيف وسيعي از امواج دليلي است بر وجود همزمان يک ذره در تعداد زيادي از جهان هاي مشابه، در حاليکه ما تنها يکي از وضعيت هاي ممکن را ميبينيم، زيرا در هر يک از جهان هاي مشابه تنها يک وضعيت وجود دارد. بدين ترتيب وضعيتي را که ما در حال حاضر شاهد آن هستيم وضعيتي است که به جهان خود ما اختصاص دارد. با اين حال، جهان هاي ديگر بر آنچه تاثير مي گذارند. به نحوي که در نتيجهٔ تاثير امواج آنها بر امواج موجود در جهان ما (حتي يک ذره) اثرات تداخلي ايجاد مي شود. بدين ترتيب جفري تيلور حق داشت که از نتيجهٔ آزمايش خود دچار شگفتي و حيرت شود چرا که او اولين فردي بود که جهان هاي مشابه را کشف کرد. نيروهاي مشابه در حاليکه بسياري از نظريه پردازان، نظريه کوانتوم را بهترين تئوري در مورد اين قبيل موضوعات مي دانند و بيشتر دانشمندان بدون توجه به عقايد ماورا طبيعه فقط نظريهٔ کوانتوم را مورد استفاده قرار مي دهند اما برخي فيزيکدانان اين بعد از نظريه کوانتوم را داراي ارزش واقعي و عملي مي دانند و معتقدند که جهان هاي مشابه ارزش تجاري دارد. در سال 1985((ديويد دويچ)) از دانشگاه آکسفورد انگلستان طرحي از يک کامپيوتر خارق العاده ارائه داد. کامپيوتري که قادر است با استفاده از جهان هاي مشابه ، هر مشکل قابل باوري را با سرعت غير قابل باور حل کند. در رايانه هاي معمولي، ابتدا مسائل به يکسري واحد هاي اطلاعاتي (بيت) تبديل مي شوند. صفر و يک هايي که توسط ريز پردازنده به عنوان علائم روشن و خاموش تفسير شده کنترل مي شوند. و در آنها اطلاعات با سريع ترين حالت ممکن ذخيره شده و يا مورد جستجو قرار مي گيرد. هر چه ميزان پردازش اطلاعات بيشتر باشد، رايانه اي که در اختيار داريد رايانهٔ بهتري خواهد بود. دويچ چشم اندازي از کامپيوتر هاي کوانتومي را به تصوير کشيد. کامپيوتر هايي که مي توانند وضعيت هايي را ثبت کند که مطابق آنها ذرات در جهان هاي مشابه وجود دارند. در اين رايانه ها، مسائل به نوع جديدي از واحد هاي اطلاعاتي به نام کوبيت (qbit) تبديل مي شوند که از قاعدهٔ 0 و 1 پيروي نميکنند بلکه ترکيبي از اين دو را به کار مي برند. چنين مسئله اي باعث مي شود که يک qbit مانند دو bit به طور همزمان عمل کند و آن هم با سرعتي دو برابر رايانه هاي قديمي. دويچ معتقد است که يک کامپيوتر کوانتومي محاسبات را به طور همزمان در جهان هاي مشابه انجام مي دهد. يک چنين توانايي بسيار مهيج است. به عنوان مثال، يک کامپيوتر کوانتومي با قدرت کپردزش 100کويبيت معادل يک رايانهٔ معمولي 2100 بيت است يعني يک ميليون ميليون ميليارد ميليارد بيت! بدين ترتيب حافظه ي چنين کامپيوتري از حافظهٔ تمام ابر کامپيوتر هاي جهان بيشتر خواهد بود. طرح دويچ توجه همگان را به کاربرد کامپيوتر هاي کوانتومي جلب کرد. دانشمندان رشتهٔ کامپيوتر تلاش خود را براي خلق نرم افزار هاي مناسب آغاز کردند. فيزيکدانان نيز سعي کردند واحد هاي اطلاعاتي جديد کوبيت ها را خلق کنند. در عين حال دانشمندان توجه خود را بر استفاده از ذرات زير اتمي مانند پروتون معطوف کرده اند. ذراتي که مي توانند در يک زمان در دو وضعيت متفاوت وجود داشته باشند. اما محققان در اين راه به مانعي برخورد کردند: (( کوبيت ها فوق العاده حساس اند و اطلاعات ذخيره شده در آنها به سادگي مخدوش مي شود.)) در سال 1998 گروهي به رهبري آيزاک چانگ از شرکت IBM در سن خوزه مشکل اصلي را استفاده از تعداد زيادي کوبيت در قالب تريليون ها فوتون در يک ماجراي کوچک آب دانسته اند و پيشنهاد کردند که حداقل تعداد کمي کوبيت محاسبات را انجام دهند و بدين ترتيب تلاش براي ساخت آن شروع شد. چانگ و همکارانش، ليست کوتاهي از اطلاعات را به واحد هاي اطلاعاتي کوبيت تبديل کردند و سپس يک برنامهٔ کامپيوتر کوانتومي را براي دست بندي اطلاعات به کار بردند. نتيجهٔ کار با استفاده از ميدان هاي مغناطيسي در مجراب آب مشخص مي شود. در سال 2001 گروه IBM با استفاده از روشي مشابه عدد 15 را به ضريب اولش يعني 3 و 5 تجزيه نمود. فقط قسمت آخر اين مقاله مانده که آن را به زودي تايپ مي کنم. اين قسمت در مورد کامپيوتر هاي کوانتومي بود. با مزايايي که اين نوع از کامپيوتر ها دارد در حال حاضر تحقيقات زيادي در اين زمينه انجام مي شود و نسل بعدي کامپيوتر ها ، کوانتومي خواهد بود. خلاصهٔ بحث اين موضوع هميشه براي انسان به صورت سوالي مطرح بوده که آيا در جهاني محدود زندگي ميکند يا در جهاني نامحدود. در طول تاريخ فلاسفه معتقد بودند که جهان نا محدود است. پنجاه و پنج سال قبل از ميلاد لوکريتوس شاعر و فيلسوف رومي در کتاب طبيعت اشيا به بحث دربارهٔ جهان نا محدود مي پردازد. مشاهدات اخير فضايي نيز اين نکته را تعييد مي کند. بر طبق نظريه چند جهاني، جهاني که ما در آن زندگي مي کنيم تنها بخش کوچکي از جهان حقيقي است. بي نهايت دنيا شبيه ما يا متفاوت و موازي ما وجود دارند. درست در همين لحظه در جهاني ديگر نسخهٔ مشابه شما در حال خواندن روزنامه است، ديگري مشغول چتر بازي است و ديگري به بستر خواب رفته. به اين ترتيب بر صحنه هاي اين دنياي بي کاران هر نمايشي مي تواند به در آيد. مطابق فرضيه چند جهاني Many worlds يا مالتي ورس، تنها يکي از وضعيت هايي که به جهان ما تعلق دارد قابل است و وضعيت هاي ديگر طبق معادله شرودينگر که به آنها اشاره شده به جهان هاي موازي ديگر تعلق دارند. تصاويري که توسط تلسکوپ فضايي هابل گرفته شده هزاران کهکشان را نشان مي دهد که تمام آنها به جهان ما تعلق دارند. يافته هاي جديد اين موضوع خارق العاده را مطرح مي کنند که تعداد بيشماري دنيا مشابه به دنياي ما وجود دارند.دنياهايي که هر حادثه اي در آنها امکان پذير است. ممکن است در برخي از اين جهان ها قوانين فيزيکي متفاوتي حاکم باشد، ولي به هر حال بسياري از اين جهان ها مثل ما هستند. يکي از آنها دنياي خود ماست. با تشکر:11: DiDiSks15-10-2007, 08:54 PMاین ربطی به دنیای موازی نداره ولی من شنیدم که هنوز صداهای مربوط به زمان ساسانیان و اشکانیان و امام علی (مثلا جنگ هاشون) و ........ هنوز تو فضا هست درسته؟؟؟!؟؟!!؟ (ببخشید بحثتون رو به بیراهه کشوندم دیگه حوصله نداشتم یه تاپیک جدید راه بندازم) Mohammad Hosseyn16-10-2007, 05:10 PMاین ربطی به دنیای موازی نداره ولی من شنیدم که هنوز صداهای مربوط به زمان ساسانیان و اشکانیان و امام علی (مثلا جنگ هاشون) و ........ هنوز تو فضا هست د� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 832]
-
گوناگون
پربازدیدترینها