واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : امیرالمومنین (علیهالسلام) فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم شفاء من کل داع و عون لکل دواء، بسم الله الرحمن الرحیم شفای هر درد و کمککننده به درمان است. پزشک دوا میدهد و این خداست که شفا میدهد. حتی این بسم الله الرحمن الرحیم است که دوای پزشک را تقویت میکند. دکتر دوا میدهد اما خیلی وقتها دوای دکتر اثر نمیکند. این بسم الله الرحمن الرحیم است که مسیر شفای خدا را هموار میکند. موضوع بحث امشب ما غیبت است. به نظر میرسد که متأسفانه قبح غیبت از بین رفته است. این یکی از همان نکاتی است که تفاوت دین ما و دین پیامبر و اهلبیت را نشان میدهد. این ناشی از تلقی نادرست و عمل اشتباه ما است. دین ما میگوید غیبت از فلان گناه ناپسند و زشت بدتر است. ولی ما دقیقاً برعکس این عمل میکنیم. یعنی اگر الان بشنویم که کسی غیبت کرده است، زیاد تعجب نمیکنیم اما اگر بگویند کسی فلان گناه را کرد، بسیار تعجب میکنیم. اصلاً اسم این گناه که میآید حالمان بد میشود و میترسیم. در آیات و روایات احوال کسی که غیبت میکند مانند حیوان درندهخویی است که گوشت تن یک نفر را پاره میکند و میخورد. ولی متأسفانه غیبت بین ما چنین قبحی ندارد. اینجاست که فرق بین اسلام ما و اسلام واقعی مشخص میشود. ما از اسلام فقط ظاهر آن را گرفتهایم. یکی از نکات مهم در بحث غیبت این است که ما اول به خودمان آسیب وارد میکنیم و بعد به کسی که غیبتش را کردهایم. در این روند من به یک حیوان درندهخو تبدیل میشوم. گاهی ممکن است کسی که غیبتش را کردهام هم من را حلال بکند اما اثری که غیبت روی من گذاشته هنوز هم پابرجاست. تعریف غیبت چیست؟ حرفی که راجع به کسی زده شود و احتمال آن برود که اگر آن را بشنود ناراحت خواهد شد، غیبت محسوب میشود. حتی اگر به زبان هم آورده نشود. گاهی غیبت با یک حرکت صورت انجام میشود. مثلاً میپرسند نظر تو راجع به فلانی چیست؟ من هم با حرکت خاصی از روی تمسخر میگویم فلانی؟! این از هزار بد و بیراه هم بدتر است. این حرکت غیبت محسوب میشود. گاهی غیبت مقدمهٔ گناهان بعدی مثل تهمت و نفاق است. مثلاً داریم پشت سر کسی حرف میزنیم و ناگهان سرمیرسد، بعد رودرروی طرف میگوییم فلانی اتفاقاً ذکر خیرت بود! این یعنی نفاق. اینکه قرآن کریم و روایات تأکید دارند که غیبت مثل خوردن گوشت برادر مردهٔ انسان است، شوخی نیست. از امام معصوم سوال کردند چرا غیبت از فلان گناه ناپسند و زشت بدتر است؟ حضرت فرمودند: چون در فلان گناه ممکن است طرف بین خودش و خدا توبه کند و خدا ببخشد، اما غیبت جزء حقالناس است و اگر طرف مقابل نبخشد و حلال نکند، شما در قیامت گرفتار میشوید. یکی از مصداقهای حقالناس غیبت است. کسی غیبت میکند که از خودش فارق شده و حواسش به دیگران است. یعنی میشود کور خود و بینای مردم. لذا فرمودند: طوبی لمن شغله عیوبه عن عیوب الناس، خوشا به حال کسی که آنقدر مشغول خودش شود که برای عیبجویی دیگران وقت نداشته باشد. اگر واقعاً بخواهیم فقط به خودمان هم برسیم وقت کم میآوریم. مگر چقدر عمر میکنیم؟ به قول جلال آلاحمد که میگفت با تعارف میگوییم ۱۲۰ سال! حضرت عیسی مسیح فرمود: شاخهٔ درخت در چشم شماست و آن را نمیبینید، درحالی که یک سوزن در چشم دیگران باشد آن را میبینی. خود ما هزار اشکال و عیب داریم و عین خیالمان نیست، ولی خدای ناکرده اگر کسی کوچکترین مشکل را داشته باشد زمین و زمان را به هم میدوزیم. و خدا به ما رحم کند. خودم را عرض میکنم. ما گاهی در این جلسات و گفتگوها حواسمان نیست. روزی چشم باز میکنیم و میبینیم که با مردم چه کردهایم. با کسانی که خدا از ما خواسته است که حرمتشان را نگه داریم. گاهی این حرفها به اسم درد دل کردن است. بعضی میگویند اگر حرف دلمان را نزنیم دق میکنیم. اتفاقاً باید صبور بود، تحمل کرد و طاقت داشت. گفت: طاقت بیار رفیق، خورشید پشت ماست... اگر طاقت و تحمل داشته باشیم به جایی میرسیم. تویی که طاقت نداری دو کلام حرف را در دلت نگه داری یا تحمل کنی که پشت سر کسی حرف نزنی، چطور میخواهی مشکلات عالم را حل و فصل کنی؟! کسی نزد یکی از اولیاء خدا رفت و اصرار داشت که به من اسرار الهی را بیاموزید. آن عالم چند بار جواب سربالا داد چون میدانست طرف ظرفیت ندارد و اهل نیست. پس از اصرارهای فراوان، این ولی خدا جعبهای را به آن شخص داد و گفت: در این جعبه سر خدا نهفته است. آن را پیش خودت نگه دار و در آن را باز نکن و دو روز دیگر نزد من برگرد. آن شخص رفت و پس از مدتی طاقتش تمام شد و در جعبه را باز کرد. نزد آن عالم برگشت و گفت این جعبه که خالی بود! عالم بزرگ به او جواب داد: تو توقع داری اسرار الهی را برای تو بازگو کنم در حالی که به اندازهٔ دو روز طاقت نیاوردی؟ گاهی ما آنقدر کم طاقتیم که نمیتوانیم حرفی را در دلمان نگه داریم و وقتی آن را بازگو میکنیم نفس راحت میکشیم و راحت میشویم. این مقدمهٔ گناهان بعدی است. غیبت مقدمهٔ گناهانی همچون قضاوت در مورد دیگران و بردن آبروی آنهاست. خدا میداند که چه زندگیهایی با غیبت نابود شده است. روز قیامت همهٔ ما مسئولیم. تمام کسانی که واسطهٔ نقل شدن حرفی شدهاند مسئولند. فقط نفر آخر گناهکار نیست بلکه واسطهها هم گناه کردهاند. دیشب شب خاطرهای بود و خانم فاطمه صدرعاملی جملهای از امام موسی صدر نقل میکردند که ایشان در بحثی فرمودند: فکر نکنید یک کلمه که میگویید گم میشود. اثر این یک کلمه در عالم باقی میماند. هیچ عملی از بین نمیرود. فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره. اگر پشت کسی حرف زدیم، این در عالم باقی میماند. از طرفی مهربانیهای ما و دستی که بر سر یتیم میکشیم و لبخندی که میزنیم، اینها هم در عالم میمانند و اثرگذارند. خیلی باید مراقب اعمالمان باشیم. از امام موسی صدر گفتیم. این شبها که بساط قذافی ملعون در حال جمع شدن است امیدها برای بازگشت ایشان هم بیشتر شده است. با هم دعا کنیم که انشاءالله خداوند این گنجینه و ذخیرهٔ الهی را به سلامت برگرداند. دوستی میگفت از آثارحضرت امام هم یاد کنید. چهل حدیث یکی از آثار بسیار ارزشمند و با برکت حضرت امام (رحمةالله) است. در بخشی که مربوط به غیبت است میفرمایند از اقسام خفیهٔ غیبت گوش کردن به غیبت از روی تعجب است. یعنی طرف مقابل اظهار تعجب میکند که نشاط مغتاب ـ غیبتکننده ـ در غیبت زیادتر شود و او را با تعجبش به غیبت وادار میکند. گاهی من پس از شنیدن غیبت، توجهی نمیکنم و رد میشوم یا شاید اخمی میکنم که طرف متوجه کار اشتباهش بشود اما گاهی مثلاً من پس از شنیدن غیبت نیمخیز میشوم و از روی تعجب میگویم: جدی میگویی؟ این تعجب من غیبتکننده را تشویق به ادامهٔ غیبت میکند. رهبر معظم انقلاب راجع به غیبت جملاتی دارند که مصداق آن خیلی امروزی است. ایشان میفرمایند: پیام من به همهٔ کسانی که حرف میزنند و یا در مطبوعات، وبلاگها و محیطهای دیگر مینویسند این است که مخالفت کردن و رد و محکوم کردن فکر سیاسی یک چیز است و ابتلای به رفتار غیراخلاقی و دشنام و هتک حرمت و امثال اینها یک چیز دیگر است. جوانان عزیز نگذارند فضای غیبت، تهمت، هتاکی و شکسته شدن حریمها ادامه پیدا کند. اینها اگر ادامه پیدا کند مثل یک بیماری به همه چیز سرایت میکند. بعد میفرمایند: به صرف توهم اینکه حالا این کار مصلحت دارد افراد دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسایل مدرن امروز همه مشمول همین حکم است. یعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همهى اینها میشود؛ یعنى ملاک استماع در اینها وجود دارد مسلماً. زمانی درس آقای جوادیآملی که به بحث غیبت رسید، من خدمت ایشان رسیدم و گفتم که کار ما سالها روزنامهنگاری بوده است و زیاد نوشتهایم. چند مصداق هم برای ایشان آوردم. ایشان به قدری قاطعانه جواب دادند که من همان روز به درون خودم فرو رفتم و بعد هم مطلبی نوشتم که شاید دوستان به یاد داشته باشند. ما فردای قیامت شاید به عنوان یک روزنامهنگار هم باید پاسخگو باشیم. البته ما معمولاً از هر صنفی که باشیم غیبتهایمان را توجیه میکنیم. در روایات توصیه شده است دست را بر روی چشم بگذارید و برای حفظ نور و سلامت چشم، آیةالکرسی را تلاوت کنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]