واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - حواشی نشست مطبوعاتی «سوپر استار» مسعود کرمی: نشست مطبوعاتی فیلم سوپراستار دو ویژگی مهم داشت؛ اول، تهمینه میلانی که یک نفس به جای عوامل حرف زد و حرف زد و از نفس نیفتاد، دوم، منصور ظابطیان که با طنز مخصوص به خودش دیالوگهای پینگپونگی پرنیش و کنایهای با میلانی به راه انداخت و یکجورهایی از پس اجرای نشست بهخوبی برآمد. ـ اول کار ضابطیان ماجرای دختربچه فیلسوفمآب فیلم را وسط کشید: آیا با ساختن این فیلم به دوران «افسانه آه» و علاقهتان برگشتهاید؟ میلانی با شکوه از برخورد منتقدان با فیلمش گفت سه سال بعد از ساخته شدن وقتی مارکو مولر به ایران آمد «افسانه آه» را کشف کرد و بعد از آن این فیلم به سی جشنواره بینالمللی دعوت شد. - مباحث فلسفی و روانشناسی از مسائل مورد علاقه من است البته سوپراستار خیلی فیلم فلسفیای نیست اما میتواند ادامه افسانه آه باشد. - یک فیلم خوب حتماً معنا دارد مگر میشود فیلمی خوب باشد ولی معنا نداشته باشد اما عنوان جدید «در جستوجوی حقیقت» برای فیلم سوپراستار مناسبتر است. ولی فکر میکنم همه فیلمهای من معناگرا هستند یعنی حرفی برای گفتن دارند. من دقیقاً نمیدانم معنی معناگرایی چیست اما فکر میکنم اسم در جستوجوی حقیقت مناسبترین اسم است. - نیکبین از زمان کارگردان فیلم کاکا در من با ایشان همکاری داشتم از جمله طراحی صحنه و لباس که در 2 فیلم همکاری داشتم. میلانی اصلاح میکند 3 فیلم البته محمد چون شرکت مهندس مشاور دارد و سر پروژههای خیلی بزرگ است خیلی وقتها نمیتوانند بیاید و همکاری کند. - خانزادی: من سالیان زیادی است خانم میلانی را میشناسم همیشه با افتخار در کنار ایشان بودهام (میلانی ابروهایش را بالا میاندازد) ایشان آنقدر به صدای فیلم احترام میگذارند که مقداری از بار سختی را از روی دوش من برمیدارند و من اعصابم راحتتر است. - میلانی: من نمایش دفترچه یادداشت ژانکلود کریر را نخواندهام و از شباهت فیلم با این نمایشنامه اطلاعی ندارم. من شخصیت کوروش (شهاب حسینی) را زا آگوستوس (هرمان هسه و شخصیت رها (فتانه ملکمحمدی) را از شازده کوچولو الهام گرفتهام. - ای کاش من میتوانستم برای نقش سوپراستار یک نابازیگر بگذارم اما چون نقش خیلی دشواری بود من از شهاب حسینی که در واکنش پنجم تواناییهایش را به خوبی دیدم، استفاده کردم. البته امشب برنامه زنده دارند و اینجا حاضر نیستند. - السا فیروزآذر: این چهارمین تجربه من در کار بازیگری با خانم میلانی است من از - ضابطیان: سن واقعیتان را بگویید چون معروف است به خانمهایی که سن واقعیشان را میگویند اعتماد نکنید چرا که از گفتن هیچچیز ابایی ندارند حالا شما مثل خالهتان (میلانی) سنتان را نگویید. میلانی: من چهل و هشت سالم است دروغگو هم نیستم. فیروزآذر: من بیست و پنج سالم است و چهار کار برایشان بازی کردهام و دستیار و منشی صحنه فیلمهای ایشان بودهام. - میلانی: من پایان باز در فیلمهایم دارم اما پایان ناامید ندارم. اما این پایان برای این قصه لازم بود چرا که شخصیت ما لیاقت موقعیتی را که به او داده شد، نداشت. اول طلب کرد و آن را به دست آورد اما قدرش را ندانست و پایان کار نشان میدهد برای به دست آوردن آن موقعیت خیلی باید جستوجو کند. - ضابطیان با اشاره به فتانه ملکمحمدی که در تمام طول نشست لبخند ملیحی را که در فیلم بر لبت دارد تحویل جماعت عکاس میدهد میگوید: یک شب نزدیکهای صبح فراخوان سایت سینمای ما را خواندم، عکسهایم را فرستادم و برای تست رفتم ضابطیان: البته شما باید سرشب بخوابید. ملکمحمدی: دیگه درس داشتم ضابطیان: درس داشتی یا سایت سینتمای ما را نگاه میکردی؟! میلانی: هی به من تذکر حجاب میدهند میگویند یکورت کج است یکورت راست است از عکاسان محترم عذرخواهی میکنم. - میلانی درباره انتخاب ملکمحمدی گفت: باید میان بازیگر نقش سوپراستار با بازیگر نقش رها شباهتی میبود بنابراین نقش رها بر مبنای نقش کوروش انتخاب میشد. با توجه به این ویژگیها از میان 1000 تا از دخترهای 15 تا 17 سال خانم ملکمحمدی انتخاب شد. خانم ملکمحمدی خیلی هنرمند هستند و خیلی خوب ویولن میزنند. - میلانی: ضرورتی نداشت سوپراستار ما یک هنرمند باشد هر شغلی که من انتخاب میکردم به هرحال اعتراض عدهای را برمیانگیخت ضابطیان: و شما گفتید به خودی بزنم بهتر است. میلانی: اتفاقاً همسر من اصرار داشت اگر فوتبالیست باشد بهتر است اما شناخت من از هنرمندان بیشتر از فوتبالیستها و سیاستمدارهاست. ضابطیان: بههرحال اگر با سینماییها دربیافتید بهتر است تا آقای علیآبادی - پرسیده شد آیا میشود فیلم مسلفی و تجاری را توأمان ساخت و میلانی گفت معلوم است که میشود. اصلاً چرا باید این دو تا را از هم تفکیک کرد. - سوپر استار شبیه فیلمهای دیگر من نیست و در ژانر در جستوجوی حقیقت قرار میگیرد یک قصه معمول سینمای ایران را ندارد. من عاشق ارتباطهای نو در سینما هستم. اولین خواهر و برادر جدی در سینما را من با فیلم دیگه چه خبر؟! ساختم. یا اولین دو زن جدی سینما را یا جنگ پدر شوهر با عروس یا شخصیت فضایی با یک انسال در کاکا دو یا ارتباط یک نویسنده با شخصیت آه (افسانه آه). این نوع روابط غیرمعمول را دوست دارم. این قصه هم یک رابطه غیرمعمول میان یک دختر تین ایجر با یک سوپراستار است. - میلانی: در سینما جا افتاده که هر فیلمی کندوکشدار و حوصله سربر باشد و در روستاهای دور افتاده بگذرد معناگرایانهتر است. من با سوپراستار سعی کردم این فضا را بشکنم و بگویم در شهر و با آدمهای شهری با وجود روابط پیچیده شهری هم میشود فیلم معناگرا ساخت. من ساختم و ظاهراً جواب داده من برای ژانر در جستوجوی معنا فیلمی با ریتم بالا ساختم. و این ریتم را درون پلان ها ایجاد کردم. مثلاً ما پلانهای 4 دقیقهای داریم اما این پلانها ریتم درونی دارد. - وقتی ضابطیان میپرسد که وقتی فیلم وارد فضای فلسفی و معناگرا میشود در ورطه شعارزدگی میافتد میلانی گفت: چنین چیزی را قبول ندارد چرا که من دوستان فیلسوف و جامعهشناس خوبی دارم که در حین نوشتن فیلمنامه از آنها کمک میگیرم. قبول ندارم حرفهای رها شعاری است. مثلاً او فقط از سوپراستار میپرسه چرا عینک دودی میزنی؟ این سئوال است شعار نیست. حالا جالب است بدانید یک خبرنگار به من گفت ممکن است فیلم شما به ستارهها بربخورد و من میگویم اگر ستارهها شبیه شخصیت فیلم من هستند خب چه اشکالی دارد بهشان بربخورد. آدمهایی که به طرز غیرانسانی از موقعیتشان سوءاستفاده میکنند. ضابطیانک من امروز خداندم که جایی گفته بودید اگر کسی بگوید چنین چیزی در سینما ایران وجود ندارد مدارکی رو میکنید. میلانی: من هیچ مدرکی ندارم من سر صحنه بازیگری داشتهام که لیوان قهوهاش را طرف آبدارچی پرت کرده اما استاری که دختر نامشروع داشته باشد سراغ ندارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]