واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - نیما حسنینسب هنوز پنج روز تا پایان جشنواره فجر باقی مانده و فقط دو روز از شروع نمایش بخش سینمای ایران میگذرد. پس زود است که حکم کلی بدهیم و قضاوت نهاییمان را درباره فیلمها اعلام کنیم. هنوز کلی فیلم برای دیدن هست و به تعداد فیلمها هم احتمال تغییر نظرها و قضاوتها و ارزشگذاریها وجود دارد. منتها تجربه سالهای گذشته و شنیدهها و پیشزمینهها میتواند به کمکمان بیاید تا بتوانیم با ضریب خطای کمتری در مورد فیلمها بنویسیم. لازمه احتیاط این است که سه - چهار روز دیگر هم دندان روی جگر بگذارم و بعد با خیال راحت اعلام کنم که فیلم سینمای تجربی امسال را کشف کردهام؛ ولی در مقابل، یک وسوسه دیگر هم وجود دارد که «فرایند واکنش سریع» و اظهارنظر بزنگاه را درباره فیلمهایی که در یک دوره فشرده تماشای فیلم به کار میاندازد. از قدیم گفتهاند «احتیاط شرط عقل» است و یادم نمیآید جایی اعلام کرده باشم یا رفتار و نوشتههایم نشان بدهد که موجود چندان عاقلی هستم، پس عجالتاً میتوانم احتیاط را کنار بگذارم و براساس فرایند واکنش سریع اعلام کنم که «صندلی خالی» کشف سینمای تجربی امسال است. سامان استرکی یک فیلم بلند تجربی دیگر به اسم «نامهها» در سال 1382 ساخته که فقط تعداد خیلی محدودی موفق به دیدنش شدهاند. برای اینکه پیشزمینهای از فیلم اولش داشته باشید، میشود خلاصه داستانش را مرور کرد و در حد همین چند خط به این نتیجه رسید که این فیلمساز جوان ایدههای بکر و عجیبی دارد: خلاصه داستان او از این قرار است که «عباس پس از 20 سال به روستای محل تولدش بازگشته چون براساس نظر پزشکان چند روز دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند. زنی به عیادت عباس میآید و ازش میخواهد در آن دنیا به بهشت برود و در قسمت شهدا دنبال پسر مفقودالاثر او بگردد. خبر نامهنوشتن بتول برای پسر گمشدهاش، مردم روستا را به تکاپو میاندازد تا برای مردههایشان نامه بنویسند و توسط عباس به آن دنیا بفرستند...» در قانون فرایند سریع، قرار نیست درباره فیلمهای دیدهنشده هم اظهارنظر کنیم ولی تماشای «صندلی خالی» تجربه خاص و لذتبخشی بود که در وضعیت فعلی سینمای ایران هم بهاندازه کافی عجیب و غیرمنتظره است و همینقدر هم شوقانگیز و امیدوارکننده. تماشای «صندلی خالی» را با خیال راحت میشود به علاقهمندان و پیگیران سینمای تجربی و غیرمتعارف توصیه کرد. خوشبختانه فیلم (برخلاف بخشی از دیگر آثار تجربینمای سینمای ایران!) ناشیگری و آماتوریسم را جایگزین تجربهگرایی نکرده و ساخت و پرداخت نظرگیری دارد که نشان میدهد فیلمساز و عوامل حرفهایاش مرعوب ایدههای چندخطی متفاوتش نشدهاند و در اجرا هم بهقدر کافی نوآوری و جسارت تجربی وجود دارد. مرز باریک و ظریف و خطیری بین نابلدی و عدم شناخت سینما با ساخت فیلمهای آلترناتیو وجود دارد که نمیخواهم ادعا کنم این خط و مرز جداکننده را کشف کردهام. متر و معیار و ترازویی هم برای تشخیص این مرز وجود ندارد، چون اصولاً سینما را نمیشود با سیستم متریک محاسبه و اندازه کرد. شاید همین الان یکی از خوانندگان این ستون نظر کاملاً مخالفی داشته باشد و بگوید اتفاقاً «صندلی خالی» مصداق مشخصی از عکس این نظر و مثالی برای توصیف همان نابلدی است که اسمش را تجربهگرایی میگذارند. ازآنجاکه زورگویی جزو حقوق منتقدان فیلم نیست، نمیتوانم با شما مخالفت کنم، اما میتوانم بنویسم که در «صندلی خالی» نشانی از ناشیگریهای مرسوم و ناتوانیهای معمول این فیلمها ندیدم. ایده پیچیده فیلم در فیلم در فیلم در فیلم (چهار بار) به نظرم بهقدر کافی اریژینال است و هر کدام از این فیلمکها یا اپیزودها هم بهشکل مستقل و فارغ از کلیت کار جذابیتهای ویژهای دارد. شاید بزرگترین اشکالی که «صندلی خالی» را از مسیر رسیدن به جایگاه یک فیلم خیلی خوب و مطمئن دور کرده، اختلاف کیفیت مستقل هرکدام از اپیزودهاست. مثلاً شخصاً اپیزود رضا عطاران و همسر باردارش را که شروعکننده فیلم هم هست، هم از نظر تعدد جزئیات جذاب روایی و هم از جنبه اجرای فرمالیستی چشمگیر و متناسب با مضمونش بهترین و دیدنیترین بخش فیلم انتخاب میکنم. منتها باقی اپیزودها هم بهقدر کفایت ایده جذاب و لحظههای دیدنی دارند و تماشای «صندلی خالی» تا آخرین بخشش با آن ایده هوشمندانه انتخاب انیمیشن برای جمعبندی ماجراها و شخصیتهای ظاهراً پراکندهاش، تماشاگر درگیرش را به حال خود رها نمیکند و منحنی افتوخیزهای کیفی فیلم در روایت و اجرا روند معقولی دارد. حیف که فهرستکردن ایدههای جذاب و دیدنی فیلم با حجم و فضایی که این ستون روزانه در اختیار نویسندهاش گذاشته تناسبی ندارد، ولی از طرف دیگر اصلاً چرا باید این صحنهها و جذبههایش را روی کاغذ آورد؟ اتفاقاً الان وقت خوبی است که امیدوار باشم خوانندگان بالفعل این ستون به بینندگان کنجکاو بالقوه «صندلی خالی» تبدیل شده باشند. از روی ناچاری و کمبود جای نوشتن دارم به این نتیجه میرسم که شاید این مهمترین و بهترین شکل کارکرد یادداشتهای روزانه جشنوارهای باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]