محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853241524
بهسادگی یک کار سخت سخت
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - گفتوگو با محمدهادی کریمی پریسا قهرمانی: خیلیها«امشب شب مهتابه» را در راستای «غیرمنتظره» و بهنوعی دنباله آن میدانند. شما این موضع را چقدر قبول دارید؟ از لحاظ محتوایی چرا، میتواند ادامه باشد. شباهتهایی هست. زوجی را داریم که فرازوفرودهای زندگیشان روایت میشود. منتها« امشب شب مهتابه» بهنوعی تجربیتر از «غیرمنتظره» است. شاید بتوانم بگویم ساخت آن یکجورهایی سهلوممتنع است. خیلیها شاید فکر کنند کار سادهای بوده ولی من روند پیچیدهای را طی کردم تا به این سادگی برسم. این سختیها شامل چه بخشهایی میشد؟ غیر از اینکه بیشتر بخشهای فیلم فقط حول دو نفر است، من با بازیگری کار میکردم به نام مهناز افشار که بازیگر کاملاً شناختهشدهای است و نقشهایی تاحالا بازی کرده که بیننده ذهنیت خاصی از آن دارد، یعنی یک دختر شاد و شنگول و پرانرژی، و باید این کلیشه شکسته میشد. اینجا یک شخصیت کاملاً درونگرا دارد که بازی درونی را میطلبید و این یکی از سختیهای کار بود. از طرف دیگر کار روی موسیقی بود. چون زندگی زوجی را نشان میدهیم که مرد آهنگساز است و زن مجسمهساز، ناچار بودیم موسیقی را داشته باشیم؛ اما در سینمای ایران معمولاً پای موسیقی که وسط میآید، کار از آن حالت رئال خارج میشود و ما باید با این هم مقابله میکردیم. مسئله دیگر این بود که در فیلم نباید بازی دیده میشد؛ چون قصه ظرفیت عجیبی دارد که اشک و آه بگیرد، به خاطر اینکه مدام لحظات عاطفی میبینیم. ولی من دوست داشتم بازی طوری نباشد که اشک ریخته شود و بازی به سطح بیاید، یعنی من تعیین نکنم که اینجا که بازیگر من دارد گریه میکند بیننده هم گریه کند. بهشدت میخواستم از احساساتیگریای که در فیلمهای طودرام اتفاق میافتد دوری کنم. در واقع ما باید کاری میکردیم که کار هیچکداممان دیده نشود، یعنی هیچ اتفاق عجیبوغریبی نیفتد ولی در عین حال باید به صمیمیت و یکدستی میرسیدیم و تمام اینها خیلی سخت بود. این سختیها در واقع برای پشت دوربین بود؟ بله، آن چیزی که دیده میشود یک جور سادگی در فیلم است. بازیها بسیار درونی است. از بازیگر سوپراستار به هیچ عنوان در نقش کسی که در فیلمهای دیگرش بوده استفاده نشده. فضاها به گونهای است که باورپذیربودن بر آن چیدمان کلی غلبه کند، یعنی گرافیک تصویر ما چیزی نیست به جز آنکه بیننده در آن فضایی قرار بگیرد که شخصیتهای داستان هستند. خودتان کار را در کدام فضا قرار میدهید؟ «امشب شب مهتابه» برای مخاطب عام ساخته شده یا تماشاگر خاص مد نظرتان است؟ کار تلفیقی از این دو فضاست؛ اتفاقی که در «غیرمنتظره» هم میخواستم بیفتد. همان موقع هم وقتی «غیرمنتظره» را میدیدند، میگفتند این فیلم برای تماشاگر شمال شهر خوب است، ولی واقعاً اینطور نبود. نمایش فیلم در تهران و حتی شهرستانها بازتابهای خیلی خوبی داشت، چون دنیای مانکنها بهانهای بود برای آدمهایی که یکدفعه از یک فضایی به یک محیط جدید پرتاب میشوند که متعلق به خودشان نیست. شاید من از شهرستان بیایم تهران، یکی از تهران برود خارج از کشور، یکی در خانوادهاش در فضایی زندگی میکرده و بعد از ازدواج وارد یک فضای کاملاً متفاوت میشود. منظور این پرتابشدن است، و آن آدم دیگر نمیداند که حالا هویت واقعیاش چیست. فکر میکنم با این شرایط «امشب شب مهتابه» با مخاطب عام ارتباط خوبی برقرار کند. ضمن اینکه بههرحال کار تجربی است. از این حیث میشود گفت برای قشر خاصی ساخته شده است. فکر میکنید نتیجه نهایی طوری باشد که تجربیبودن کار را تأیید کند؟ ما در فیلم شکست زمان داریم، یعنی به گذشته میرویم، به آینده میرویم و به زمان حال برمیگردیم. فیلم بههیچوجه لحن روایی سرراستی ندارد که مثلاً بیاید از نقطه A شروع کند و به B برسد، بااینهمه، بیننده را دنبال خودش بکشد. بههرحال امیدوارم جواب خوبی بدهد. نمیخواهم بگویم از این حیث پیشگام بشود اما تعداد فیلمهایی که ساخته میشوند تا هم مخاطب عام داشته باشند و هم تجربهگرایی کنند، یعنی سلیقه تماشاگر را بالا ببرند، آنقدرها زیاد نیست و خیلی خوب است که با این کار، یکجورهایی این اتفاق بیفتد. یعنی تقریباً مشابه تجربهای که در فیلمنامه «انعکاس» داشتید؟ در «انعکاس» سعی شد که فیلم فضای معنوی داشته باشد؛ چیزی که در «امشب شب مهتابه» هم بهشدت هست: هم مخاطب عام را داشته باشیم و هم بخواهیم از لحن روایی دیگری استفاده کنیم. اتفاقاتی که به لحاظ ساختار فیلمنامه افتاده میتوانم بگویم که به نوعی پیشرو است؛ حداقل در کارهای خودم که تا حالا چنین شرایطی نداشتم. ما در سینما همیشه پرهیز داده شدهایم از اینکه فلاشبک داشته باشیم. همه از فلاشبک میترسند. ولی ما در این فیلم در خیلی از جاها فلاشبک داریم. به گذشته میرویم و بعد به آینده میرویم. اما ساختار بهگونهای است که بیننده کار را دنبال کند، چون دقیق است. اصلاً قصه، قصه سه نسل است و دقیقاً شامل گذشته و آینده میشود. در نتیجه، این رفتوآمدها برای تماشاگر کاملاً جا میافتد. درباره شما این ذهنیت، بهخصوص بعد از «انعکاس»، وجود دارد که یک سری مفاهیم و آموزههای دینی در لایههای پنهان فیلمنامهتان مطرح میشود که البته تجربه کاملاً نوی است؛ یعنی کارهایی که نه بهطور کامل در سینمای عام قرار میگیرد، نه در سینمای خاص. چطور به تلفیق این دو فضا رسیدید؟ کاملاً درست است و خیلی خوشحالم که به این موضوع اشاره کردید. من با اینکه تعدادی فیلم داشته باشیم و بگوییم اینها معناگرا هستند، موافق نیستم؛ انگار بقیه فیلمها بیمعنا هستند. اصلاً وقتی میگوییم معناگرا، انگار منظور فیلمهایی هستند که قرار نیست کسی بیاید و آنها را ببیند، و انگار چیزهایی به پیشانی اینها خورده. من این را تشبیه میکنم به نوعی جیغبودن؛ یعنی بیایم داد بزنم که من یک فیلم مذهبی هستم، یا یک پیام مذهبیام، یا بازیگر مذهبیام. اینها خیلی «رو» است و خیلی هم کلیشه شده. حالا چند کار جایزه گرفت و همینطور پشت سرهم ادامه پیدا کرد. به نظر من معناگرابودن لحظهلحظهاش در زندگی انسانها جاری است. انسان الان میتواند یک کار خیلی خوب انجام بدهد اما چند دقیقه بعد حداقل آن درجه از ایمان و خلوصش را نداشته باشد. آدمها را یکقطبی و تکساحتی دیدن درست نیست. ما باید شخصیتپردازی کنیم. مگر میشود کسی منکر یک نیروی بزرگ به نام «خدا» باشد و بعد بتواند کار خلاقانه بکند یا اصلاً زندگی کند؟ همه در چالشهای ذهنی خودشان این مسئله را دارند. راه رفتن برلبه باریک بین این دو فضا قطعاً شرایط خاص خودش را هم دارد؟ دقیقاً، مثلاً فیلم «شمعی در باد» که فیلمنامهاش را نوشتم، فیلمی بود درباره قرصهای روانگردان ولی یک منتقد خارجی دربارهاش گفته بود که من در این فیلم خلأ و عطش خدا را دیدم؛ این جوانهای فیلم انگار عطش خدا را دارند. بهرام رادان که بهخاطر همین فیلم جایزه هم گرفت بعدها به من گفت چند سال بعد از فیلم وقتی از سفر برمیگشت، داخل هواپیما یکدفعه یاد یکی از دیالوگهای فیلم افتاد، طوری که انگار در قلبش گذاشته بودند؛ آنجا که موقع چتکردن برای نقش اول زن فیلم نوشتم: «من فکر میکنم انسان قبل از اکسیژن به یکسری تابو نیاز دارد و به یکسری چیزهایی که همیشه فکرکردن دربارهاش یک خط قرمز باشد؛ چیزهایی که نمیداند چیستند ولی اگر نباشند وجود خودش زیرسؤال میرود.» در مورد من اینطور نیست که یکدفعه تصمیم بگیرم یک کار دینی کنم یا مثلاً الان اینطور کارکردن مد است؛ نه، فکر میکنم ناخودآگاه اتفاق میافتد. ولی بعداً خودم تعهد دارم در کارهایی که این رنگآمیزی را ندارد، حضور نداشته باشم. یعنی اگر ببینم در کاری در نهایت هیچ اتفاقی در زمینه این مفاهیم نمیافتد، خودم تصمیم میگیرم که نباشم و فکر میکنم که این نوع سینما باید پا بگیرد، چون جامعه ما جامعهای بهشدت مذهبی است و این خداباوری که در زندگی ما هست ملکه ذهنی خیلیهاست، مبنای اعتقاد و چالش خیلیهاست. به نظرم در این نوع جامعه تفکیک فیلمها به معناگرا و عمومی صحیح نیست؛ بهخصوص تماشاگران خانواده خیلی از فیلمها و اتفاقات را برنمیتابند. پس در واقع به این نوع تفکیک اعتقادی ندارید؟ اصلاً در همین فیلم دیالوگی داریم که میگوید:« ما مردم سنتی و مدرنمان زرده و سفیده یک تخم مرغ هستند» و واقعاً اگر نگاه کنید تماشاگر ما دوست دارد فیلمی ببیند که برایش رویکرد مثبتی به لحاظ روحی داشته باشد، اما حالت سفارشی نداشته باشد؛ فکر نکند که پشت سر این فیلم ارگان یا نهاد خاصی ایستاده. اگر من بهجای مسئولان بودم این نوع سینما را تقویت میکردم، ولی متأسفانه بیمهری میشود. ما همیشه قضاوتهایمان ظاهری است. در جریان همین فیلم خیلیها وقتی اسم کار را میشنیدند، فکر میکردند یک کار موزیکال و خیلی شاد است، یا بازیگرهای ما جوان هستند و یک خواننده پاپ در آن بازی میکند، اما عملاً اینطور نیست. میشود این انتظار را داشت که این حرکت از طرف شما ادامه داشته باشد؟ چرا که نه، اما چیزی که برای من در این زمینه خیلی جالب بود این بود که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نه در فیلم اولم و نه در این فیلم حتی یک ریال حمایت نکرد. وقتی که پرسیدم، گفتند شما آدم حرفهای سینما هستید و 19 تا از فیلمنامههایتان کار شده است. «امشب شب مهتابه» یک کار تجربی صرف است که مرکز گسترش میتوانست از آن حمایت کند ولی نشد چون شاید این را میدیدند که من خیلی سفارشپذیر نیستم. من نمیخواهم به این صراحت بگویم ولی وقتی خارج از چارچوب و سفارش عمل میشود، این اتفاقها میافتد. من اینطور احساس میکنم چون بازخورد خوبی در این زمینه نگرفتم. هیچوقت برای نوشتن «شمعی در باد» از من تقدیری نشد، غیر از نهادهای مبارزه با مواد مخدر، ولی من سرسختانه به این راه ادامه میدهم. فضای فیلم چقدر تأثیرگرفته از موسیقی است؟ موسیقی در فیلم حضور دارد ولی به عنوان عاملی که برای یکی از شخصیتهای فیلم برزخی را به وجود آورده. یک عامل پرتابکننده شده برای او که از یک فضای سنتی وارد محیطی شود که خیلی از مسائلش برای او آشنا نیست. اما از یک جایی به بعد موسیقی ترجمان افکار و درونیات شخصی میشود که خیلی نمیخواهد خواستههایش را به زبان بیاورد و هرجا که انتظار داریم خودش را آشکار کند، با موسیقی این اتفاق میافتد. یکسری چیزهای نوستالژیک هم برای تماشاگر دارد. از طرفی همانطور که باعث قهر شده در یک جای دیگر باعث آشتی هم میشود و ما را به این قضیه میرساند که هر موضوعی با توجه به زاویه دید ما خوب یا بد تلقی میشود. ضمن اینکه احسان خواجهامیری نه به عنوان سازنده موسیقی متن، بلکه به عنوان کسی که کارش را طوری انجام داده که همهچیز در خدمت پیشبرد داستان باشد، حضور واقعاً درخشانی دارد. انتخاب مهناز افشار و دانیال عبادی با توجه به همکاری قبلی بر چه مبنایی انجام گرفت؟ 80 درصد فیلم متمرکز بر این دو نفر است ولی قصه کاملاً پرکشش است و حوصله مخاطب را سر نمیبرد. به نظرم این دو نفر به شخصیتها میخوردند. شاید برای نقش اول خانم حاتمی مناسبتر بود چون شخصیت کاملاً درونیای است که خیلی بیشتر از سنوسالش میفهمد و قرار است یک بحرانی را مدیریت کند؛ ولی من نخواستم به این کلیشه نزدیک بشوم چون احساس میکنیم اینها یک زوج کاملاً خوشحال، خوشبخت و پرانرژی بودند و یکدفعه ویران شدند. وقتی مهناز افشار را میبینیم که حالا درونگرا شده، بیننده چون با آن ذهنیت قبلی راحتتر ارتباط برقرار میکند، درباره نقش دانیال هم باید یک «مرد-کودک» انتخاب میکردم؛ کسی که تلخ است و لجبازیهای کودکانه دارد و البته یک چهره شکننده که خیلی زود بههم میریزد. فیلم در زمینه انتخاب تهیهکننده هم گویا مشکلاتی داشت. قرار بود با آقای موسی کار کنیم اما ایشان تصمیم داشتند که تولید همزمان با کار دیگری صورت بگیرد؛ تقریباً شش ماه بعد از زمانی که فیلمبرداری کردیم، اما من تصمیم داشتم در همان اردیبهشت کار کلید بخورد. چقدر به دیده شدن کار در جشنواره امیدوار هستید؟ واقعاً نمیدانم. بههرحال همه دوست دارند که کارشان دیده شود. اما بیشتر از همه دوست دارم سختی کار در پس ظاهر سادهاش پنهان نشود. البته این را میدانم که منتقد و بینندهای که با جزئیات کار را دنبال میکند قطعاً به این موضوع پی میبرد. امیدوارم فیلم مورد اقبال قرار بگیرد، بهخصوص از طرف منتقدان. نه اینکه بگویم برای من خوب است، که اتفاقاً هست، اما اگر این فیلم دوست داشته بشود، مسئولان هم روی این کارها حساب میکنند، یعنی یک سینمای میانهای انتخاب میکنند؛ سینمایی که سفارشی نیست، جوششی است و بیننده را اذیت نمیکند و در نهایت در آینده توفیق سینمای ما در گرو رشد فیلمهایی است که به مخاطب فکر میکنند اما نه به هر قیمتی. درحال حاضر دو سر این طیف دارد خیلی رشد میکند و این که فضای میانه تقریباً خالی است، واقعاً تلخ است. «امشب شب مهتابه» پایان خوبی خواهد داشت؟ پایان کار تلخ نیست، اما هپیاند هم نیست؛ یک کار شاد درباره غمهایی که اطراف ما را گرفته. خیلی آماده برخورد ما موضوع مهمی درباره سرنوشت فیلم در جشنواره نیستم ولی بینندهای که کار را میبیند فکر میکند که در بخش خصوصی، بدون سرمایه دولتی، فیلمی ساخته شده که درونمایه بهشدت معنوی دارد و دارای ارزشهایی است. همین برای من کفایت میکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 558]
صفحات پیشنهادی
بهسادگی یک کار سخت سخت
بهسادگی یک کار سخت سخت. فرهنگ > سینما - گفتوگو با محمدهادی کریمی پریسا قهرمانی: خیلیها«امشب شب مهتابه» را در راستای «غیرمنتظره» و بهنوعی دنباله آن میدانند. ...
بهسادگی یک کار سخت سخت. فرهنگ > سینما - گفتوگو با محمدهادی کریمی پریسا قهرمانی: خیلیها«امشب شب مهتابه» را در راستای «غیرمنتظره» و بهنوعی دنباله آن میدانند. ...
چطور شمع مايع درست كنيم؟
بهسادگی یک کار سخت سخت خیلیها شاید فکر کنند کار سادهای بوده ولی من روند پیچیدهای را طی کردم تا به این سادگی برسم. ... چطور به تلفیق این دو فضا رسیدید؟ ...
بهسادگی یک کار سخت سخت خیلیها شاید فکر کنند کار سادهای بوده ولی من روند پیچیدهای را طی کردم تا به این سادگی برسم. ... چطور به تلفیق این دو فضا رسیدید؟ ...
عكسهای جالبی كه فقط یک نفر در دنیا میتواند بگیرد!
بهسادگی یک کار سخت سخت غیر از اینکه بیشتر بخشهای فیلم فقط حول دو نفر است، من با بازیگری کار میکردم به نام ... بله، آن چیزی که دیده میشود یک جور سادگی در ...
بهسادگی یک کار سخت سخت غیر از اینکه بیشتر بخشهای فیلم فقط حول دو نفر است، من با بازیگری کار میکردم به نام ... بله، آن چیزی که دیده میشود یک جور سادگی در ...
ما قضاوتهایمان را کردیم
بهسادگی یک کار سخت سخت ما همیشه قضاوتهایمان ظاهری است. در جریان همین فیلم خیلیها وقتی اسم کار را ... زمانی که فیلمبرداری کردیم، اما من تصمیم داشتم در همان ...
بهسادگی یک کار سخت سخت ما همیشه قضاوتهایمان ظاهری است. در جریان همین فیلم خیلیها وقتی اسم کار را ... زمانی که فیلمبرداری کردیم، اما من تصمیم داشتم در همان ...
شاد بودن، خلاقيت شما را تقويت ميكند
بهسادگی یک کار سخت سخت شما این موضع را چقدر قبول دارید؟ از لحاظ محتوایی چرا، میتواند ادامه باشد. ... بزرگ به نام «خدا» باشد و بعد بتواند کار خلاقانه بکند یا ...
بهسادگی یک کار سخت سخت شما این موضع را چقدر قبول دارید؟ از لحاظ محتوایی چرا، میتواند ادامه باشد. ... بزرگ به نام «خدا» باشد و بعد بتواند کار خلاقانه بکند یا ...
با واقعيت روبرو شويد
با واقعيت روبرو شويد پيش از تلاش براي حل يك مشكل، بايد آن را شناخت. ... شيوه قابل اتخاذ است، زيرا دستيابي به رضايت فوري، ما را بهسادگي فريب مي دهد. ... فردي كه نمي تواند بيحوصلگي را تحمل كند، هرگز به كار سخت كه براي رسيدن به سطوح بالاتر ...
با واقعيت روبرو شويد پيش از تلاش براي حل يك مشكل، بايد آن را شناخت. ... شيوه قابل اتخاذ است، زيرا دستيابي به رضايت فوري، ما را بهسادگي فريب مي دهد. ... فردي كه نمي تواند بيحوصلگي را تحمل كند، هرگز به كار سخت كه براي رسيدن به سطوح بالاتر ...
ريشه شب يلدا در برره بيد
پس از آنكه در چند نقطه يك ميدان وچند خيابان و چند تقاطع ديگر مسير حركت ما ..... شايد يكي ازدلايل اين مسئله اين باشد كه شبهاي برره بهسادگي قابل اجرا است. ... در چنين شرايطي پيدا كردن سوژه برايخنداندن بيننده تلويزيوني كاري سخت و دشواراست. ...
پس از آنكه در چند نقطه يك ميدان وچند خيابان و چند تقاطع ديگر مسير حركت ما ..... شايد يكي ازدلايل اين مسئله اين باشد كه شبهاي برره بهسادگي قابل اجرا است. ... در چنين شرايطي پيدا كردن سوژه برايخنداندن بيننده تلويزيوني كاري سخت و دشواراست. ...
حرف دلت را بلند بزن!
شما باید یاد بگیرید احساسات منفی و مثبتتان را بهسادگي بیان کنید. احساسات مثبت را نشان دهید؛ چه ... توضیح بخواهید؛ ممکن است یک بار دیگر بگویید دقیقا میخواهید چه کاری انجام شود؟ ... سخت است اما چندبار پيش خودتان شرايط مختلف را تمرين كنيد. ...
شما باید یاد بگیرید احساسات منفی و مثبتتان را بهسادگي بیان کنید. احساسات مثبت را نشان دهید؛ چه ... توضیح بخواهید؛ ممکن است یک بار دیگر بگویید دقیقا میخواهید چه کاری انجام شود؟ ... سخت است اما چندبار پيش خودتان شرايط مختلف را تمرين كنيد. ...
جاسوس در خانه!
برقرار کردن امنیت برای یک شبکه در یک ساختمان کار سادهای است. ... اینترنت متصل باشند میتوان از طریق سرویس به اشتراک گذاری فایل در ویندوز بهسادگی فایلها را رد و بدل کرد. در این حالت، کاربران میتوانند به سخت دیسک کامپیوترهای دیگر همچون سخت ...
برقرار کردن امنیت برای یک شبکه در یک ساختمان کار سادهای است. ... اینترنت متصل باشند میتوان از طریق سرویس به اشتراک گذاری فایل در ویندوز بهسادگی فایلها را رد و بدل کرد. در این حالت، کاربران میتوانند به سخت دیسک کامپیوترهای دیگر همچون سخت ...
موفقیت در کار و زندگی با برقراری ارتباط مؤثر
موفقیت در کار و زندگی با برقراری ارتباط مؤثر. ... در یک موضوع یا مطلب به تفاهم برسند، در بسیاری از افکار و رفتارهای دیگر هم بهسادگی به تفاهم میرسند. .... برقراری ارتباط موثر با نوجوانان سنین نوجوانی برای بسیاری از خانواده ها، دورانی سخت . ... در یک كار، باید همه از آنچه می گذرد با اطلاع باشند تا كار به موفقیت برسد. ...
موفقیت در کار و زندگی با برقراری ارتباط مؤثر. ... در یک موضوع یا مطلب به تفاهم برسند، در بسیاری از افکار و رفتارهای دیگر هم بهسادگی به تفاهم میرسند. .... برقراری ارتباط موثر با نوجوانان سنین نوجوانی برای بسیاری از خانواده ها، دورانی سخت . ... در یک كار، باید همه از آنچه می گذرد با اطلاع باشند تا كار به موفقیت برسد. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها