تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833095833
انگار فیلم من بیمعناگراست
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - مسعود دهنمکی مهدی معزی: مسعود دهنمکی در جشنواره بیستوپنجم با جاروجنجالها و اعتراضهایش به رأی هیدت داوران خبرساز شد و در جنشواره امسال با کنار گذاشتهشدن فیلمش از بخش مسابقه. «اخراجیهای 2» تا اینجای کار رکورددار حضور مسئولان و مقامات و مدیران و سینماگران معتبر سر صحنه فیلمبرداریاش است. اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم، تنها فیلمی است که در سالهای اخیر مورد حمایت رسمی مسئولان فرهنگی کشور قرار گرفته است. بنابراین کنار گذاشتهشدن آن از بخش مسابقه امسال، در شرایطی که حتی فیلمهایی با مشخصات «امشب،شب مهتابه» در مسابقه شرکت داده شدهاند، جا برای دو جور تفسیر باز میگذارد: یا باید تفسیر خود دهنمکی را بپذیریم که اعتقاد دارد عدهای کمر به قتل فیلم او بستهاند، و یا اینکه روایتهای شایع دربارة کیفیت پایینتر از حد انتظار فیلمش را معتبر بدانیم. هرچه هست، ما ترجیح دادیم امکان دفاع او از فیلمش را در اختیارش قرار دهیم تا بلکه از فهرست آن«عده» که میخواهند او را نابود کنند خارج شویم! و البته که در ازای اینکار، حق نقدکردن فیلمش را پس از نمایش امروز برای خودمان محفوظ میدانیم. قاعده بازی همین است دیگر، نه؟ «اخراجیهای 2 برخلاف انتظار به بخش مسابقه راه پیدا نکرد اما چیزی که عجیبتر بود اعتراض محدود شما بود و این برای اهالی رسانه قابل قبول نبود. واقعاً حضور در جشنواره برای شما مهم نبود؟ صرفاً میخواستید «اخراجیهای 2» ساخته شود؟ اینکه مردم ببینند برای شما کافی است؟ من از اول هم گفته بودم؛ فیلم را برای رقابت با کسی نمیسازم. یک چنین ادعایی هم ندارم. مخاطب فیلم مردم هستند؛ مردم عام. ترجیح میدهم فیلم قربانی مسائل پشت پرده نشود. کما اینکه معتقدم چه در جشنواره امسال و چه در جشنواره دو سال گذشته با «اخراجیها» مغرضانه برخورد شد ولی حالا اگر اعتراض کنم مگر اتفاقی میافتد؟ فقط کافی بود رئیسجمهور در خصوص فیلم ما یک چنین نامهای بدهد، الان آسمان به زمین آمده بود. همه روشنفکرها فریاد واعدالتا، واسینما سر داده بودند دیدیم برای فیلمهای دیگر این اتفاق افتاد اما هیچکس حرفی نزند. پس علت سکوت شما، همطیف بودن شما با دولت است؟ نخیر، مگر آن موقع هم که اعتراض کردم هم طیف نبودیم؟ اما سر «اخراجیهای 2» این سکوت شما خیلی معنا داشت. حقیقتش فکر میکنم که باید زمان بگذرد تا مخاطب بعد از دیدن فیلمهای جشنواره قضاوت کند. آیا «اخراجیها» نسبت به بعضی فیلمها درخور حضور در بخش مسابقه بود یا نه. ولی من از قبل هم خبر داشتم که قرار است چنین برخوردی بشود. خودم را آماده کرده بودم برای این برخورد. برای بدتر از این هم خودم را آماده کرده بودم. برای ساختهنشدن هم خودم را آماده کرده بودم. مثل این که یکی از دوستان هم طیف گفته بود که باید از روی جنازه من رد شوید تا این فیلم...وقتی میآیند و مصاحبه میکنند که ما برای ساختهنشدن این فیلم هر کاری میتوانستیم کردیم، چه باید بگویم؟ کسانی که مسئولیت داشتند در هیئت انتخاب مگر نباید نگاه بیطرف داشته باشند؟ جالب است که همین آدمها در موضع انتخاب قرار گرفتند. بههرحال تلخیهای زیادی پشت ساخت این فیلم بود. بهرغم اینکه چهرههای سیاسی و نظامی، آدمهای خاص دوران دفاع مقدس پشت صحنه فیلم میآمدند، من هیچ موقع نخواستم که از این آمدنها حمایت غیرمشروع برای فیلم فراهم کنم. من فکر میکنم بههرحال ... الان هم در جوابدادن به سؤال شما مرددم چون که هرچقدر این قصه را هم بزنی بدتر است. شما میگویید کارشکنی انجام شده ولی دیدیم که نفر اول فرهنگ کشور سر فیلم شما آمد و بازدید کرد. حالا خود شما ژورنالیست بودید؛ این موضوع نباید شبههبرانگیز باشد؟ الان مشکل من منتقدان طیف سیاسی نیستند؛ بیشتر حسودهای داخلیاند. پس شما از طرف دوستان دارید ضربه میخورید. آره، آدمهایی که یک عمر است میخواهند مثل «اخراجیها» مخاطب داشته باشند ولی ندارند. یا آدمهایی که از تمام رانتهای مادی و غیره استفاده کردند ولی نتوانستند به این جایگاه مخاطب و تأثیرگذاری برسند. به خاطر همین مغرضانه هر کاری میتوانند علیهش میکنند. من الان توقعی از کسانی که... حالا اسمش را میگذارم طیف سیاسی مخالف، ندارم؛ چون مخالفاند دیگر. حتی اگر فحش هم بدهند من ناراحت نمیشوم، چون میگویم دیدگاه سیاسیشان را دارند اعمال میکنند. اگر هم در نقد سینماییشان به من فحش بدهند، اصلاً ناراحت نمیشوم. ناراحتی شما بیشتر از خودیهاست؟ مشکلی که برای «اخراجیها» ساخته میشود بیشتر منتسب به طیف کسانی است که...[مکث] شما را منتسب به آنها میدانند؟ آره، منتسب به آنها هستیم. بعضیهایشان در عالم معناگرای سینما [میخندد] یک نوع پدرخواندگی دارند بر خواستههای سینمای ایران. زورشان را دارند میزنند که وارد نشوم. یا اینکه ورودمان را جدی نگرفتند ولی وقتی آمدیم و غافلگیر شدند، در «اخراجیهای 2» دارند پیشتدبیری میکنند تا این اتفاق دوباره نیفتد. بههرحال یکی کس دیگری آمده ولو ضعیف، میخواهد یک حرفهای دیگری بزند؛ با یک زبان دیگری میخواهد حرف بزند. به خیلی از مرزبندیهایی که این آقایان معتقدند من معتقد نیستم. نوع کلیشههایی که اینها قایل هستند من قایل نیستم. نمیتوانند مرا به یک سری از حرفهایی که تا دیگران وارد این حوزه میشوند، میزنند. به خاطر همین مثل استخوان در گلو برایشان میمانم؛ نه میتوانند مرا بیرون بیندازند، نه قورت بدهند. تا آن جایی که شنیده شده، این افراد از بدنه سینما نیستند. نه، نیستند. یکی میگفت که اینها به خودشان رحم نمیکنند با ما چی کار میخواهند بکنند.[می خندد] یکی از مقامات کشور هم میگفت آدم هر ضربهای میخورد از خواص است. بله متأسفانه. من در بدنه سینما بهترین دوستان و همراهان را دارم. در خود فیلم این کستینگ متفاوت، را هم در بازیگران و هم عوامل میبینید. آقای تورج منصوری فیلمبردار بزرگی هستند اما آمدند و کنار فیلم خیلی راحت همکاری کردند و برای اولین بار تکنولوژی جدید فیلمبرداری را امتحان میکنند؛ آقای شریفینیا، امین حیایی، سیدجوادهاشمی و خیلیهای دیگر. شما اگر ژورنالیست میماندید و یکی مثل طیف خودتان به این موقعیت دست پیدا میکرد، موضعتان چهجوری بود؟ صادقانه جواب بدهید، واقعاً حمایتش میکردید؟ من آن زمان همه که در عالم ژورنالیسم بودم، همین موضع را داشتم. خیلی از افرادی که اخراجی روزنامههای دیگر بودند، در نشریه ما آزادانه مطلب مینوشتند اما نوع اندیشههای جدید و شکل جدید در حرفزدن آن مدیوم را عدهای برنمیتابیدند. منتها در سینما بحث دیگری است. همکارانی که خودشان این مدیوم را انتخاب کردهاند و خودشان برای خیلی از حرفهایی که در «اخراجیها» زده میشود امکانات ویژه میگیرند که بتوانند از این حرفها بزنند، هم از لحاظ رانت موضوعی و هم حمایتی، خیلی این کار برایشان گران تمام شده؛ ورود یکی خارج از قاعده بازی. خارج از این دستهبندیهای متعارف سینما. من یک کلام میتوانم بگویم: این مرزبندیها در بین این آدمها بسیار دگمتر از عالم سیاست است. خب همهچیز جامعه امروز ما آلوده به سیاست است. سینمای الان ما هم نشئتگرفته از عالم سیاست است؛ آدمهای سیاسی که علاقه خاصی دارند که مثلاً در ورزش و سینما دخالت کنند... « اخراجیها» که ساخته شد آقای حاتمیکیا میآمد سر صحنهاش، در حالی که خود من نگاه انتقادی به فیلم ایشان داشتم. یا وقتی فیلم را اکران میکنم در سینمای اریکه ایرانیان همه طیفهای سیاسی و چهرههای شاخص سیاسی پای فیلم مینشینند و بعد میروند و نقد منصفانه مینویسند ولی اینجا همه کمر به قتل فیلم بستند. نمیدانم چرا. داریم به پایان دوره چهارساله دولت نهم نزدیک میشویم. شاید در دوره بعدی اصلاحطلبان سرکار باشند. اگر این اتفاق بیفتد، فکر میکنید بتوانید به حیات فیلمسازیتان ادامه بدهید؛ یا فکر میکنید بتوانید راحتتر به کارتان ادامه بدهید؟ فکر میکنم راحتتر است. گرچه خیلی قابل چاپ نمیدانم این حرفها را. موقعی که من «فقر و فحشا» را ساختم یک بخشی از دولت فیلم را توقیف میکرد ولی آقای خاتمی نامه مینوشتند به وزیر ارشاد که این فیلم دلسوزانه ساخته شده و نگاه سیاسی ندارد؛ با ایشان تعامل داشته باشید ولی الان هیچچیز مشخص نیست. واقعاً قابل فهم نیست. وزیر ارشاد سر صحنه میآید و یک بخش دیگر ارشاد هیچ حمایتی از فیلم نمیکند. مطمئن هستید که این مسائل به ارشاد برمیگردد؟ کدام؟ [مکث] یک بخشهاییاش بله، ولی یک بخشهاییاش نه، به سینما برنمیگردد. من میگویم این کارشکنیها نه از اهالی سینماست و نه ارشاد. در مورد چی؟ در مورد ورود به بخش مسابقه. به هر حال قابل تحلیل است. فکر میکنم هنوز زود است. مثل اینکه ایراد محتوایی گرفته بودند. ایراد محتوایی چه کسی میتواند بگیرد؟ کسی که پایش به جبهه نرسیده؟ نخیر، اصلاً ایراد محتوایی ندارد. آخر مسئله این است که آقایان 95 دقیقه از فیلم را دیده بودند و فیلم 120 دقیقه است. بعد هم ایراد محتوایی چهکسی میخواهد بگیرد؟ وقتی 40 تا آزاده در نگارش و ساخت فیلم بودند، کسی که دو روز زندان نکشیده مگر میتواند ایراد محتوایی بگیرد؟ مگر در موضع نظارتی قرار دارد که بخواهد مجوز پروانه نمایش بدهد؟ نه، یکی از تعابیری که گفته شده « مگر از روی جنازه رد شوید تا این فیلم نشان داده شود» و از این حرفها.... اینها نشان از چیزهای دیگر دارد. نه ایراد محتوایی است و نه شکلی. من هم همین نکته را گفتم که جواب نگرفتم. این مباحث نه از سینما نشئت میگیرد و نه از ارشاد... من نمیفهمم.[مکث طولانی] فیلم برداشتی آزاد از واقعیت است. طنز هجو سیاسی دشمنی است. یعنی کسی یا خودش را جای بعثیها قرار میدهد که بهش برمیخورد یا منافقین. کسی که مخالفت میکند حتماً یا جزو منافقین است یا بعثیها که فکر میکند فیلم دارد آن را هجو میکند. یکی از ایراداتی که به «اخراجیها» وارد میشد به شوخیهای کلامی برمیگشت؛ حریمهایی که شکسته شد. این مرز را چه کسی تعریف میکند؟ مگر اصلاً تعریف شده است؟80 درصد شوخیهای فیلم در کتب فرهنگی جبهه وجود دارد. یعنی بهصورت مکتوب درآمده. طنز جبهه است. ورود من به خاطر این است که این ساختار را بشکنم. چرا هر موقع این فضا را نشان دادیم خشک و بیروح بوده؟ منظور نوع شوخیهاست. تعریف من از شوخی این است. کسی مگر میتواند تعریف کند؟ من آمدهام تا فیلم خودم را بسازم. نمیآیم تا فیلم را در قالبی که برای من تعریف میکنند بسازم. آن وقت میشود فیلم شخص دیگر. داستان را دست هرکسی بدهید یک روایت دارد. هیچکدام مثل هم نخواهد بود. من برداشتم از طنز و شناختی که از ذایقه مخاطب ایرانی دارم این است؛ باید بستر طنز موقعیت برایش فراهم کرد، آن وقت طنز کلامی از درونش بیرون میزند و با آن همراه میشود. ذایقه ایرانی طنز کلامی است. ما هنوز هم داریم از کیسه عبید و مولانا خرج میکنیم. راحت نیست نوشتن طنز کلامی و خلق موقعیتها، وگرنه همین بازیگرها در فیلمهای دیگر هم حضور داشتند. اتفاقاً در «اخراجیها» خیلی حریمها حفظ شده که در فیلمهای دیگر اینطور نیست. از هر ابزاری برای خنداندن مخاطب استفاده میکنند. شما وقتی در حریم جبهه و دفاع مقدس وارد ... دفاع مقدس با شوخیهایش دفاع مقدس است. دفاع مقدس با آدمسازیاش دفاع مقدس است نه، با آدمکشیاش. حرف من این است امام میگوید جبهه دانشگاه آدمسازی است. پس فرشتهها نمیآمدند جبهه، همین آدمها میآمدند. دانشگاه به این معنی که یک عده میآمدند و نمره قبولی میگرفتند و عدهای رد میشدند. آدم خوب میآمد و بد میشد. آدم بد میآمد و خوب میشد. ما آدم داشتیم که به قول «اخراجیهای2» ریش طویل و کثیر داشت، ولی شب عملیات پای میدان مین کپ میکرد. آدم داشتیم که رویش حساب باز نمیکردیم؛ روی مین میرفت. شهید چمران میگوید وقتی شیپور جنگ نواخته میشود مرد از نامرد شناخته میشود؛ همین است. مرد بودن که به شعاردادن نیست. نشاندادن این لایهها از جنگ است که تبعات ایجاد کرده؛ برای یک سری از آدمهایی که خودشان جزو این دستهاند. بعضی هم خودشان اصلاح شدهاند و نمیخواهند بُعد قبلیشان رو بشود ولی من با افتخار میگویم که اگر امام نبود، جبهه و جنگ نبود؛ مسعود دهنمکی، مسعود دهنمکی نبود. ممکن بود چیز دیگری بشود. «اخراجیها» زدن حرفهای پیچیده به زبان ساده است که بشود با مخاطب عام حرف زد و حرفها را فهماند. من با مخاطبی کار دارم که جنگ را ندیده؛ مخاطب دهه 70 به بعد که آن فضا را نمیشناسد. من میخواستم این دسته را به سینما بکشم. «لسآنجلس تایمز» درباره «اخراجیها» تیتر زد: «اخراجیها محاسبات آمریکا را به هم ریخت». فقط کافی بود که لسآنجلس تایمز درباره فیلم یکی از حضرات این حرف را میزد، برایش تندیس ایثار و از این حرفها میساختند اما در مورد «اخراجیها»، «کیهان» و هیچ روزنامه دیگری ننوشت. چرا؟ حرفی که در «اخراجیها» زده میشد اگر قرار باشد که لایههای مختلف فیلم را بشکافیم« بهراحتی یک کلاس عرفانی است. شما «اخراجیها» را اینقدر دقیق بررسی میکنید، اما یکی از حواشیهای مطرحشده در «اخراجیهای 2» بیمغزبودن ماجراست.آخر آنها فیلم نمیفهمند. آنها اگر میفهمیدند درباره «اخراجیها» اینجور قضاوت نمیکردند. آنها که این حرف را زدند یک مسئولیتی دارند. جزو منتقدان سینمایی نیستند. آنها شعور و فهم ندارند. انگار فیلم من بیمعناگراست! وقتی میگویند معناگرایی، یعنی اینکه یک سجاده بیندازند و مسجد نشان بدهند و 600 میلیون پول بگیرند و فیلم 200 میلیونی بسازند. این آدمها معناگرایی برایشان دکان است. مسلم است که با «اخراجیها» دشمناند، چون دکان آنها را کساد کرده و به خطر انداخته. چطور میشود درباره معنا حرف زد و پولساز بود؟ نه اینکه پول گرفت. منافع خیلیها تهدید شده. خیلی از مرزبندیها شکسته شده. خیلیها فهمیدند که میشود با امین حیایی هم فیلم جبهه و جنگ ساخت. میشود این دسته از افراد هم در خدمت ارزشها باشند. این مرزبندیها وقتی شکسته میشود، نان یکعده آجر میشود. این دشمنیها به خاطر این است. محسن رضایی، فرمانده دوره جنگ، برمیگردد و میگوید «اخراجیها» جبهه سیاه جنگ بود. حالا آدمی که دو روز در آنجا نبوده و جبههاش به شهرک سینمایی جنگ خلاصه میشود مگر میتواند جنگ را تعریف کند؟ الان میدانید چقدر کتاب و خاطرات بعد از «اخراجیها» نوشته شده؟ اینقدر موضوع برای من آوردند؛ مستندهایی که در هفته جنگ از تلویزیون پخش شد و خیلی اتفاقات دیگر. مگر یک فیلم قرار است چهکار کند؟ همین جریانسازیها یک ویژگی است دیگر. حالا در مورد «اخراجیهای 2» قضاوت میکنند. همانقدر که اخراجیها» را نفهمیدند؛ نفهمیدن به معنی «چون غرض آمد هنر پوشیده شد - صد حجاب از دل به سوی دیده شد» است دیگر. من که در مورد ساختار «اخراجیها» ادعایی ندارم. «اخراجیها» فیلم اول یک کارگردان است. «اخراجیهای 2» تازه فیلم دوم یک کارگردان است. در مورد اینیکی هم ادعایی ندارم اما از لحاظ مضمونی آنهایی که دارند چنین حرفی میزنند، خب من در برابر کسانی که منصفانه نقد میکنند گردنم از مو باریکتر است، اما در برابر کسانی که مغرضانه قضاوت میکنند حرفی برای گفتن دارم؛ چون خودم ژورنالیست بودم. شما فرمودید حالا که فیم به بخش مسابقه نرسیده، قضاوت را به عهده مردم میگذارید. شما یک سری از مسائل پشت پرده را خوب بلدید؛ فکر نمیکنید که شاید اصلاً به اکران عمومی نرسد؟ ممکن است. اینها هر کاری بتوانند میکنند؛ همانطور که سیدی اخراجیها را بیرون دادند. بهشدت من معتقدم که «اخراجیها» قاچاق نشد. از یک جایی تصمیمگیری شده بود که «اخراجیها» نباید رکورد افسانهای بهجا بگذارد. «اخراجیها» در عرض 20 روز، یک میلیارد و 400 میلیون فروخت. اگر این اکران تا سه ماه ادامه پیدا میکرد... کسانی بهجای افتخار احساس خفگی میکردند، من فکر میکنم درباره دومی هم از همین حالا دارند فکر میکنند. شاید در مورد «اخراجیهای 2» به اکران نرسیده سیدی آن پخش شود. همه چیز ممکن است. همه چیز ممکن است. از این پدرسوختهها هرچی بگویید برمیآید! امکان دارد فیلم به جشنواره نرسد؟ امکان دارد. البته اگر ندهم ممکن است در اکران عمومی مانعتراشی بکنند. به همین خاطر ما مجبوریم به نمایش محدود برسانیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]
صفحات پیشنهادی
انگار فیلم من بیمعناگراست
انگار فیلم من بیمعناگراست! وقتی میگویند معناگرایی، یعنی اینکه یک سجاده بیندازند و مسجد نشان بدهند و 600 میلیون پول بگیرند و فیلم 200 میلیونی بسازند. ...
انگار فیلم من بیمعناگراست! وقتی میگویند معناگرایی، یعنی اینکه یک سجاده بیندازند و مسجد نشان بدهند و 600 میلیون پول بگیرند و فیلم 200 میلیونی بسازند. ...
فیلم من را همه دیدند؛ حتی نخبهها
فیلم من را همه دیدند؛ حتی نخبهها. ... شما آن موقع گفته بودید: «انگار فیلمتان بیمعناگراست» تقریباً همه منتقدان هم از فیلمتان بد گفتند. ...
فیلم من را همه دیدند؛ حتی نخبهها. ... شما آن موقع گفته بودید: «انگار فیلمتان بیمعناگراست» تقریباً همه منتقدان هم از فیلمتان بد گفتند. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها