واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > لیگ برتر - «آمده ام آبادان تا انشاالله به فوتبال برگردم.» و این آغاز ماموریتی جدید است برای شاغلام. به گزارش خبرآنلاین؛رفتن به یکی از سخت ترین تیم های دنیا برای مربیگری.تیمی که مردم شهرش فوتبال را حتی از بازیکنانی که در تیم بازی می کنند بهتر می فهمند. آنها که نفت را حتی بیشتر از جان شان دوست دارند و خیلی زود از ناکامی اش جوش می آورند. حتی با یک مساوی که برزیل ایران باید همیشه بازی را ببرد. شاغلام که تجربه تلخ تیم ملی امید را پشت سر گذاشت بعد از نزدیک به دو سال دوری آماده بازگشت به لیگ برتر می شود .او که از همان دوره نخست لیگ برتر با فجر شهید سپاسی ، بخشی از خاطرات شیرین لیگ را با تیم جوانش برای اهالی فوتبال رقم زده است می رود تا جای کاسمیروی پرتغالی بنشیند . مردی که آبادانی ها برای جوش و خروش و لحنی که درکلامش داشت ، دوستش دارند. و لبته برای اینکه نفت را دوباره به لیگ برتر برگردانده بود. اما او از این تیم رفت و هیات مدیره جدید تیم هم تصمیم گرفت بی این مربی و بی مدیریت سابق تیم ، راه را ادامه دهد. این گروه جدید نفت با آوردن پیروانی به این می اندیشد که بتواند آرامش را به تیمش برگرداند و پیروانی درباره این تیم می گوید:« ما تازه مذاکرات مان را شروع کردیم. دوستان دعوت کردند و من هم آمدم آبادان . نمی دانم چه می شود. خیلی دوست دارم که بتوانم به فوتبال شهر آبادان کمکی کنم.» او ساعتی بعد و خیلی زود با مسئولان نفت آبادان دست « یا علی » داد و هدایت نفت را در دست گرفت تا دوباره به فوتبال ایران برگردد . جایی که مالی خواهد برایش تا تلافی کند . شاغلام که هنوز هم بزرگترین دغدغه زندگی اش برخوردی ست که در تیم امید با او شده ، می گوید:« اشتباه کردم که برگشتم. باورم نمی شد قول شان قول نباشد. » او البته خیلی زود حرفش را قطع می کند چون نمی خواهد کسی را با خود دشمن کند . تیم امید بی شاغلام هم همه آن مشکلات قبلی را دارد. خودش در این باره می گوید:« تیمی که من در تهران دیدم خیلی انسجام نداشت. حالا انشاالله که بچه ها غیرت به خرج بدهند و تیم از این مرحله برود بالا تا شاید در آینده بشود این تیم را مشکلش را حل کرد تیمی که نشود بازیکنانش را دور هم داشت ، تیم نمی شود. من کم فریاد نزدم اما کسی صدایم را نشنید.» او می نالد . بغضی در گلو دارد از برخوردی که در تیم امید ، فداسیونی ها و کمیته ملی المپیک با او کردند؛« خدا آن بالا نشسته. اصلا من که هیچ چیز بارم نبود اما خدایی همیشه هست.» شاغلام ، یکسال زودتر می خواست از تیم امید برود اما به اصرار آیت اللهی ، رئیس هیات فوتبال شیراز از این کار منصرف شد. آیت اللهی می گوید:«نمی خواست برگردد اما وظیفه داشتیم که قانع اش کنیم. از اینکه وادارش کردم به تیم برگردد ، ناراحت نیستم. او آمد و تلاش کرد که تیم موفق شود اما این فرهنگ کار تعاملی ، گم شده فوتبال ماست. همین الان باید برویم قرقیزستان اما هنوز 2 بازیکن تیم امید مشکل خروجی دارند. شاغلام تا پای پرواز هم هنوز چند بازیکن تیم امیدش را نداشت. این تیم معلوم است در مسابقات به مشکل می خورد. با او اینجا در تیم امید، بد کردند. فکر می کنم خیلی ها به خصوص دوستان کمیته ملی المپیک باید پاسخگوی رفتاری باشند که با غلام پیروانی داشتند. اما ما این قدر مربی خوبی است که حقش را در فوتبال می گیرد.» پیروانی از امروز باید در نفت برای بقا در لیگ برتر بجنگد. پروژه ای سخت و دشوار در شهری که فوتبال دوستانش با همه فوتبال دوستان ایرانی فرق دارند. آیا او با کلام دلنشین اش می تواند در آبادان به موفقیت برسد یا اسیر حاشیه هایی می شود که همیشه تیم های مردمی دارند و عده ای می تواند میان او و بادانی های خونگرم اختلاف بیاندازند؟ این پرسشی است که گذر ایام پاسخش را مشخص می کند. 38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]