واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : در جريان يك تجاوز، مردي به قتل ميرسد. قتل را دختر جواني مرتكب شده اما مادرش گناه او را به گردن ميگيرد. «سحر رحيمي» (نيكي كريمي) - فيلمساز - علي رغم مخالفت همسرش - «سامان» (شهاب حسيني) - ميكوشد تا از طريق ملاقات با خانواده مقتول و تهيه پول ديه، مادر قاتل را از اعدام برهاند اما تلاشهايش به نتيجه نميرسد و زن اعدام ميشود. «سوت پايان» سومين ساخته نيكي كريمي در مقام كارگردان است كه در ابتدا «روايت» نام داشت. او در اين فيلم به شدت تحت تأثير سينماي «عباس كيارستمي» است؛ اين تأثيرپذيري حاصل دوراني است كه «نيكي كريمي» براي «عباس كيارستمي» دستياري ميكرد و با او از نزديك همكاري سينمايي داشت. «نيكي كريمي» كوشيده تا با مستندگرايي قصه فيلمش را به تصوير كشد و «سوت پايان» را در قالب مستند - داستاني كار كرده در حالي كه اين سوژه بيشتر مناسب سينماي داستانگو است و نياز چنداني به مستندگرايي نبوده. با توجه به موضوع محوري فيلم يعني قصاص، جا داشت حداقل از دفاع مشروع صحبتي به ميان ميآمد اما مباحث حقوقي و قضايي در فيلم طرح نميشوند و اين خلاء تا سكانس فينال بر جا ميماند. فيلم سينمايي «سوت پايان» مشخصاً به دو نيمه قابل تقسيم است: تا قبل از وارد شدن «سحر» به زندگي دختر قاتل، نيمه اول فيلم شكل ميگيرد. با آغاز تلاشهاي فيلمساز براي جور كردن پول ديه وارد نيمه دوم ميشويم. نيمه اول فيلم سرشار از سكانسهاي زائد است مثلاً سفر درون شهري «سحر» و «مزدك» (اشكان خطيبي) كه بدون علت خاصي كش داده شده است. مضامين فرعي بيش از حد فيلم را شلوغ كردهاند مثلاً فيلم در فيلم «سوت پايان» در نيمه اول كه به خودكشي عروس جواني اشاره دارد، به سختي به قصه اصلي متصل ميگردد. فيلم در فيلم نيمه دوم ارتباط محكمتري با خط روايي «سوت پايان» برقرار ميكند. بردن «آتيلا پسياني» بعنوان بازيگري معروف و شناخته شده به خانه مقتول و نمايش فيلم مستند با حضور چهرههاي آشناي ورزش و سينما به قصد تحت تأثير قرار دادن بستگان مرد متجاوز ايدههاي جالب و بكري بودهاند كه خوشبختانه در جاي مناسب خود نشستهاند و از تصويرپردازي حرفهاي و خوبي برخوردارند. در تمام نقاط دنيا از چهرههاي مطرح عالم سياست، سينما و ورزش براي پا در مياني، حل، فصل و ختم به خير شدن معضلات اجتماعي و پروندههاي ملتهب قضايي استفاده ميشود كه نمونه اخيرش پرونده قتل «لاله سحرخيزان» - همسر متوفي «ناصر محمدخاني» - بود كه وساطت «مهناز افضلي» و «مريلا زارعي» را در پي داشت. «سوت پايان» ميتوانست به كارت قرمز «نيكي كريمي» براي اخراج از سينماي ايران تبديل شده و از اكران باز بماند. او ميتوانست با برجسته كردن موضوع قصاص، «سوت پايان» را به فيلمي مورد علاقه و تعريف و تمجيد غربيها، روشنفكران خارجنشين و فستيوالهاي فرنگي كند اما با اتخاذ ديدگاهي واقعگرا و گريز از شعارگرايي، توانسته بدون دخل و تصرف عامدانه بخشي از آسيبهاي اجتماعي ايران امروز را در فيلم خود بازتاب دهد. «نيكي كريمي» از سياهنمايي پرهيز كرده و بهانه به دست غرضورزاني كه شعار عدم رعايت حقوق بشر و حقوق زنان در جمهوري اسلامي ايران را هر از گاهي در بوق و كرنا ميكنند، نداده است. اگر چه در نگاه اول قصاص موضوع اصلي فيلم سينمايي «سوت پايان» به نظر ميرسد اما قصاص در اين فيلم فقط يك بهانه است براي ايجاد تحول در زندگي «سحر» و «سامان». تمام پيام فيلم در آن ديالوگ پاياني «سامان» خلاصه شده كه ميگويد: «ميخواهد قصه فيلمش را عوض كند» يعني پس از پشت سرگذاشتن تجربه قصاص و درگير شدن در زندگي دختر قاتل به اين نتيجه ميرسد كه در نوع نگاهش به زندگي بايد تجديد نظر اساسي كند. اگر براي ديدن «مصطفي زماني»، «هادي ساعي»، «لادن طباطبايي» و «گوهر خيرانديش» ميخواهيد بليط «سوت پايان» را بخريد، حواس تان باشد كه هيچ يك از اين چهرهها بازي مستقيم در فيلم ندارند و فقط در حد چند ثانيه و يا دقيقه تصاوير قبلا ضبط شدهشان به صورت ويدئويي به نمايش در ميآيد!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]