تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835112062
- حذف صفرهای پول ملی یک ضرورت است؟!
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : اما آیا برای رسیدن به اهداف فوق تنها راه حل، حذف صفرهای پول ملی است؟ آیا راه حل دیگری برای انجام تسهیل در مبادلات روزمره وجود ندارد؟ آیا اگر کشور دیگری قبل از ایران این کار را انجام نداده بود و ما میخاستیم راه حلی برای انجام تسهیل مبادلات ارایه کنیم آیا اصلاً در ذهن دولتمردان ما تفکر حذف صفر پول ملی می رسید؟! یا شجاعت انجام آنرا بدون سابقه قبلی دیگر کشورها داشتند؟! و آیا..... به گزارش راسخون، آنچه که در پاسخ باید ذکر کرد این است که مسلماً تنها راه حل، حذف صفرهای پول ملی نیست و به عنوان مثال میتوان برای تسهیل در مبادلات از روشهای الکترونیکی و ارتقا و اصلاح ساختار سیستم بانکی استفاده نمود. در بسیاری از کشورها این روشهای الکترونیکی به سادگی جایگزین حمل و نقل پول شده است و بانکها در دیگر کشورها به سادگی مبالغ مورد نظر مشتریان را در کسری از ثانیه بین حسابهای مشتریان در دیگر بانکها و حتی بین کشورهای مختلف انتقال می دهند، و سالهاست که مردم در این کشورها نیازی به حمل پول نقد ندارند، ولی چرا در ایران برای انتقال وجه، حتی بین دو بانک مختلف داخلی، هنوز با مشکلات جدی و اتلاف وقت فراوان درگیر هستیم، که مردم ترجیح می دهند پول نقد را در معاملات استفاده نمایند؟! آیا اگر ارتباط بین بانکها و نظام ساختار یافته ای برای انتقال وجوه به هر میزان در هر ساعتی از شبانه روز فراهم بود، و مردم می توانستند به سادگی با در دست داشتن کارتی از هر مغازه ای خرید کنند، آیا نیازی به انتقال وجه نقد و حمل آن بود!؟ آیا تا کنون به یک کشور خارجی سفر کرده اید؟ آیا با مشکلات عدیده ای که یک ایرانی در تأمین وجه نقد مورد نظر در آن کشور خارجی دارد و نگرانیهایی که در حفظ و نگهداری پول نقد همراه خود دارد، مواجه شده اید!؟ در حالی که دیگر همسفران شما از دیگر کشورهای خارجی به سادگی با در دست داشتن یک کارت الکترونیکی از هر بانکی وجه مورد نظر خود را دریافت می کنند! و با احترام و مشایعت مسؤولین آن بانک مواجه می شوند. اما .... پس اگر مشکل تسهیل انجام مبادلات باشد، راه حلهای بسیار منطقی و که هزینه تر دیگری نیز وجود دارد که شاید اجرای آنها نسبت به حذف صفرها در مقدم تر باشد. یکی از مشکلاتی که مطرح شده است، ثبت ارقام با صفرهای زیاد در دفاتر حسابداری است! راه حلی هم که می توان برای این مشکل به این عزیزان معرفی کرد استفاده از یک ضریب در بالای ستون هر صفحه است، مثلاً ارقام این ستون با مضربی از ده به توان 3 یا 6 یا غیره نوشته شده، که در وارد کردن اعداد و ارقام در جداول و نمودارها بسیار مرسوم است. سوأل دیگری که مطرح است این است که آیا پس از حذف عجولانه صفرها و معرفی واحد جدید پول ملی، چند سال بعد، دوباره باید به فکر حذف صفر و تغییر واحد پول بیافتیم!؟ شاید در این مورد نیز رکورد دار حذف صفر قرن بیست و یکم شویم!؟ آیا بانک مرکزی بر ارساس در نظر گرفتن نرخ تورم و دیگر شاخصهای اقتصادی داخلی و بین المللی و پیش بینی این شاخصها برای سالهای آینده، محاسبات دقیقی در این خصوص دارد؟!!(به نظر نگارنده چنین محاسباتی وجود خارجی ندارد، چرا که اگر به سایت اینترنتی که در بالا اشاره شد مراجعه شود، حتی بانک مرکزی هزینه امحای یک قطعه اسکناس که سالهای متمادی در حال امحای آنها میباشد نیز ندارد و قرار است محاسبه کند!!! چه رسد به محاسبات دقیق پیش بینی شاخصهای اقتصادی در آینده!؟) در سالهای گذشته یک نرخ تورم دقیق که همه ارگانها در مورد آن اتفاق نظر داشته باشند ارایه نشده است و حتی در مورد دیگر شاخصهای اقتصادی نیز این مسئله شایع است، مانند رشد اقتصادی، آمار بیکاری و.... چه رسد به پیش بینی آنها در آینده!!!!؟ لذا با در نظر گرفتن این شرایط نمی توان خوش بین بود که محاسبات دقیقی در این موضوع نیز به انجام رسیده باشد و عجولانه موضوع حذف صفرهای پول ملی بصورت عمومی مطرح شده و اذهان عمومی به آن درگیر شده تا انشاء ا... فرصتی پیش آید و در آینده محاسبات و تحلیهای مربوط به قبل، در حین و پس از اجرای آن و یا حتی ضرورت اجرا و مطرح کردن آن در این مقطع زمانی به انجام برسد! پس بطور خلاصه باید گفت حذف صفرهای پول ملی با دلایلی که از طرف مسؤولین ذکر شده است و با در نظر گرفتن هزینه های مالی و انسانی و تبعات اجتماعی که در جامعه بوجود خواهد آورد برای پذیرش و تبدیل به عرف شدن آن و زمانی که جا افتادن آن در اذهان عمومی می طلبد، نمی تواند راه حل در اولویت برای مشکلات مطرح شده فوق باشد، مگر اینکه دلیل دیگری داشته باشد که به مردم ذکر نشده باشد. کشور در حال حاضر در بخشهای دیگر اقتصاد مانند صنعت، ایجاد اشتغال و بالا بردن رشد اقتصادی و... مشکلات جدی تری دارد که چیزی شبیه بحران است و بهتر است دولت اولویت خود و وقت خود را صرف بهبود آنها نماید و بجای درگیر نمودن افکار عمومی با مسائلی اینچنینی که در واقع به بهبود اقتصادی کمک شایانی نمی کند و فقط سرمایه های مالی و انسانی جامعه را درگیر می نماید و شاید فقط برای دولت استفاده تبلیغاتی و تلقین به اذهان عمومی دارد که دولت در حال انجام کار اقتصادی است، و بعداً بعنوان ویترین تحولات اقتصادی برای تبلیغات انتخاباتی استفاده شود، به انجام کارها و تحولاتی اقتصادی بپردازد که تغییر محسوسی در رشد اقتصادی، نرخ تورم، اشتغال زایی(از نوع مولد نه اشتغالهای موقتی برای تغییر در آمار و ارقام) و... داشته باشد. راه حل منطقی و یک پیشنهاد؛ تغییر نام واحد پول ملی با توجه به عدم انطباق آن با زبان پارسی و فرهنگ ایرانی به نظر کار شایسته ای است و انتخاب واحد پولی که منطبق بر ارزشها و فرهنگ ملی و بومی باشد و مورد پسند عامه مردم قرار گیرد، کاری شایسته و مورد تقدیر است و در آینده نیز مورد تحسین و تقدیر قرار خواهد گرفت و شاید زحمت آیندگان را در تغییر مجدد آن در پی نخواهد داشت. (بر اساس نتیجه نظر سنجی سایت بانک مرکزی که در بالا اشاره شده، تا این لحظه پارسی واحد اصلی پول و دریک واحد فرعی بیشترین رای را به خود اختصاص داده اند. همچنین از شرکت کنندگان در این نظر سنجی فقط ده درصد زن و بقیه مرد هستند. در مورد ظاهر اسکناس و نمادهایی که قرار است روی آن به چاپ برسد نظر بیشتر مشارکت کنندگان استفاده از نمادهای ملی است.) اما موضوعی که بیشتر در این موضوع مورد نقد است و به دلایلی که در بالا به آن اشاره شد باید بیشتر مورد تدقیق و توجه جدی دولتمردان قرار گیرد، زمان اجرای این طرح است. همانگونه که ذکر شد هم نام واحد پولی باید عوض شود و هم صفرهای پولی ملی در این تغییر مورد تعدیل قرار گیرد. اما در چه زمانی این تغییر پسندیده و درست و نتایج آن با در نظر گرفتن هزینه ها و تبعات معقول و منطقی است، بسیار حائز اهمیت است. و در نظر نگرفتن این موضوع نتایج آنرا کاملاً زیر سوأل خواهد برد و انجام مجدد آن در چند سال بعد اجتناب ناچذیر خواهد کرد. اما چه زمانی مناسب است؟ با توجه به اینکه بی ارزش شدن پول ملی و پدید آمدن صفرهای اضافی، ناشی از داشتن تورم مستمر و زیاد در سالهای متمادی است، بنابراین زمانی حذف صفرها منطقی به نظر می رسد که دلایل اولیه ایجاد آن از بین رفته و یا حداقل کنترل و متعادل شده باشند. اگر هیچگونه تغییری در شرایط اقتصادی رخ نداده باشد و همچنان کشور مبتلا به رشد اقتصادی پایین، نرخ بیکاری بالا، نرخ تورم بالا، عدم تعادل در برابر بقیه ارزها و ..... باشد، مسلماً چند سال پس از اعمال تغییرات در واحد پول ملی و هزینه کردن مبالغ هنگفت و خصوصاَ درگیر نمودن اذهان و افکار جامعه و... مجدداً باید این عمل را انجام داد، مانند کشورهای دیگری که بدون اصلاحات ریشه ای اقتصادی مجبور به حذف صفرها در سالهای متمادی شده اند و همچنان با نرخهای تورم سرسام آور در اقتصادشان مواجه بوده اند. بنابراین توصیه می شود (و باید)، ابتدا دولت دیگر برنامه های تحول اقتصادی خود را که می پندارد در بهبود وضعیت اقتصادی و شاخصهای اقتصادی تأثیر دارند اجرا نماید و در صورت مثبت بودن نتایج آن، (به طور عملی باید در جامعه احساس شود و خصوصاً نرخ تورم کاهش یابد.)، اقدام به اصلاح پول ملی زده شود، وگرنه این بار دولت تغییری را انجام می دهد که نه تنها آبروی برای ریال، بلکه برای دریک و پارسی نیز آبروی نخواهد گذاشت. همانگونه که میدانیم، طرح هدفمندی یارانه ها قرار است در پنج سال کامل شود و بصورت پله ای قیمت حاملهای انرژی آزاد شود، در ابتدای اجرای این طرح، دولت علیرغم هشدار کارشناسان بر تأثیر تورمی آن، ادعا بر نداشتن افزایش قیمت کالاها ناشی از این طرح داشت، و وزارت بازرگانی هم ستادی برای نظارت بر قیمتها تشکیل داده بود، و هنوز یک ماه از اجرای این طرح نگذشته بود که وزارت بازرگانی، خود مجوز افزایش قیمت و نرخ کرایه حمل و نقل بین 15 تا 25 درصد در بخشهای مختلف را صادر کرد و پس از آن نیز در بخشهای مختلف شاهد افزایش قیمت بصورت رسمی و یا غیر رسمی بودیم. حال آنکه در بسیاری از بخشها هم چند ماهی قبل از اجرای این طرح و با اطلاع از اجرای این طرح، افزایش قیمت پیشاپیش رخ داده بود. اکنون که چند ماه است از اجرای آن می گذرد بر همگان این افزایش قیمتها و یا بعبارتی تأثیر تورمی آن مشهود است و پیش بینی ها به واقعیت تبدیل شده است. پس در چند سال آینده با اجرای گام به گام هدفمندی یارانه ها، خودبخود تورمی متناسب با آن را خواهیم داشت. از طرفی نیز کشور ایران بدلیل ساختار اقتصادی غیر همگون و نامتعادل، دارای یک تورم ساختاری دو رقمی سالیانه می باشد. همچنین در سالهای اخیر با بحران اقتصادی جهانی روبرو هستیم و این نیز مزید علت خواهد بود و با کاهش ارزش مداوم دلار در اقتصاد جهانی، با افزایش قیمت نهاده های اصلی اقتصاد و تولید مانند فلزات اساسی، نفت و انرژی و... هستیم و هر روز از رسانه می شنویم که قیمتها در حالت ثبت رکوردهای جدید هستند. با این اوصاف به دو مورد فوق باید تورم جهانی را نیز اضافه نمود که خواه ناخواه بر اقتصاد ایران تأثیر خواهد گذاشت. خصوصاً افزایش درآمدهای نفتی و گازی و سرازیر شدن آنها بداخل کشور از یک سو و بودجه ریزی نامناسب دولت و سوق دادن سهم عمده ای از این درآمدها به سمت پروژه های عمرانی بجای سوق دادن آنها به ایجاد اشتغال و تولید پایدار، تحقیق و پژوهش و... باعث بالا رفتن تورم در چند سال آینده می نماید. سوق دادن درآمدهای نفتی به سمت پروژه های عمرانی و برنامه های غیر مولد، شاید در کوتاه مدت خوشحالی دولت و عوام را در پی داشته باشد و از دیدگاه تبلیغاتی تصور به فعالیت زیاد و خدمتگزاری برای عوام ایجاد کند، اما در پی آن تورم زیاد، تخریب صنعت(با زیاد کردن واردات برای کاهش نرخ تورم-در پشت پرده و....)، کاهش ارزش پول ملی و.... را در پی خواهد داشت، که مطرح نمودن مفصل آن در این بحث نمی گنجد. لذا، علیرغم موافقت کلی با طرح تغییر واحد پول، و حذف تعدادی صفر از آن، زمان انجام این طرح هنوز مناسب نیست و بایستی این طرح حداقل چند سال و تا زمان انجام دیگر برنامه های تحول اقتصادی و اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور به نحوی که آثار آن در بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش نرخ تورم مشهود باشد باید به تعویق بیافتد. از طرفی دلایلی که دولت برای حذف صفرهای پول ملی به آن اشاره نموده است هنوز برای کشور به مشکل جدی یا بحرانی تبدیل نشده است که دولت را مجبور و ناگزیر به انجام این طرح در زمان حاضر نمایید، و براحتی می توان تا چند سال آینده اجرای این طرح را تا حصول شرایط مناسب تر به تعویق انداخت. (البته اگر دولت توان چشم پوشی از منافع تبلیغاتی و انتخاباتی آن در نظر عوام را داشته باشد و توان حذف این طرح ویترین دار و نمایشی را از افتخارات خود داشته باشد و گرنه اجرای این طرح در این مقطع زمانی را باید به قیمت بی ارزش کردن و بی آبرو کردن واحد پولی جدید و حذف چند صفر از آن در چند سال بعد را مجدداَ مردم به جان بخرند.) در حال حاضر کشور با مشکلات بسیار جدی تر و بحرانی تری در بخشهای مخلتف اقتصادی، سیاسی(خارجی و داخلی) و اجتماعی در گیر است که شاید درجه اهمیت و اولویت آنها بسیار بیشتر است. کمتر از دو سال تا اتمام این دولت زمان در پیش داریم، و از ابتدای امر، کارگروه تحولات اقتصادی فعالیتهای خود را به هفت زیر بخش یا شوراهای اصلاحِ نظام هدفمند کردن یارانه ها، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام توزیع کالا و خدمات، اصلاح نظام بهره وری، اصلاح نظام گمرکی، اصلاح نظام بانکی و در نهایت شورای ارزش گذاری پول ملی، تقسیم نمود. با فرض اینکه تقسیم مشکلات اقتصادی کشور به همین هفت بخش کاری صحیح و علمی باشد و راه حل خروجی این هفت شورا به حل مشکلات اقتصادی و سامان اقتصاد کشور منتهی شود(که چنین نیست!)، سوأل اینجاست که چرا شوراهایی که به نحوی در آنها فشارهای مالی و تبعات دشوار آن مستقیماً توسط مردم باید تحمل می شد و باعث درآمدهای هنگفت برای دولت بود و نقش دولت در آنها فقط مدیریت پولهای بدست آمده است، در ابتدا اجرا شد ولی شوراهایی که نقش اساسی و واقعی در بهبود شرایط اقتصادی دارند و مدیریت و برنامه ریزی کارشناسی و تخصصی و بهره مندی از توان علمی دولت در آنها نیاز است، مانند بهره وری و ... در اولویتهای بعدی قرار گرفته و یا کار قابل توجه و محسوسی در آنها به چشم نمی خورد!!؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]
-
گوناگون
پربازدیدترینها