واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اتفاقاتی که برای دخترم پیش آمد، در کم کاری ام در سینما و تلویزیون بی تاثیر نبود سینمای ما- بهزاد فراهانی بازیگر مطرح سینما وتلویزیون وتئاتر به تازگی در گفت وگویی با محبوبه شعاعی درروز نامه تهران امروز از مشکلاتی که به خاطر دخترش برای او در تلویزیون به وجود آمده است سخن گفته است . متن کامل مصاحبه با بهزاد فراهانی که به بهانه سریال گمشده انجام شده به شرح زیر است : شما هميشه جزو بازيگران پركار بودهايد اما مدتي است كه كمتر در تلويزيون و سينما خبري از شما ميشنويم. كارتان كمتر شده، چرا؟ اتفاقاتي كه در مورد دخترم پيش آمده در اين قضيه بيتاثير نيست! يعني روي كارهاي شما هم تاثير گذاشته؟ روي كارهاي خود من كه نه! ولي باعث ميشود كه پيشنهادات مثل سابق نباشد. دورهاي هم كه بيمار بوديد براي مهاجرت دخترتان بود؟ بله. مدتي خارج از ايران مريض بودم. چه اتفاقي افتاده بود؟ من در خرداد ماه كه براي ديدن دخترم به فرانسه رفته بودم سكته مغزي كردم و تا سه ماه تحت درمان بودم. الان چطور هستيد؟ الان خوب هستم و هيچ مشكلي از نظر فيزيكي ندارم. يعني همه عوارض بيماريتان از بين رفته؟ بله. ديگر كاملا مداوا شدهام. خيلي شانس بزرگي آوردم كه در همانجا درمان شدم. شايد تنها بدياش اين بود كه بيمه نبودم و هزينه سنگيني براي من داشت. چه شد كه بعد از اينهمه مدت و آن كسالت دوباره خودتان را پركار كرديد؟ چه انتظاري داشتيد؟ ميخواستيد كنج خانه بشينم؟!(خنده) نه ما چنين انتظاري نداشتيم! ولي برايمان سوال شد كه چه اتفاقي اين وسط شما را دوباره راهي جامجم كرد؟ نه، خب اتفاقات بزرگتر و مشكلتري وجود دارد و افراد ديگري هستند كه با من اين مشكلات را دارند. پس يعني خود راما قويدل كه به شما پيشنهاد اين كار را داد، مشكلي ندارد! نه. اتفاقا من با اين خانواده، يعني خانواده قويدل بسيار دوست هستم و خيلي هم خوب با هم در تعامل هستيم. نقشتان در فيلم گمشده چطور است؟ چطور آقاي قويدل اين نقش را به شما پيشنهاد كردند؟ من نقش يكي از مديران ارگانهاي دولتي را دارم. رئيس هلالاحمر هستم. خب احتمالا معتقد است كه من اين نقش را خوب بازي ميكنم. به نظر خودتان نقش خوبي داريد؟ راستش نه. خيلي نقش خوبي نيست. پس چرا قبولش كرديد؟ خب آن زماني كه اين كار را به من پيشنهاد كرده بود پدرش كه از دوستان نزديك من بود تازه از دنيا رفته بود، خودش و همسرش را هم خيلي دوست داشتم براي همين اين نقش را قبول كردم. يعني فقط به خاطر امير قويدل قبول كرديد؟! نه. تنها اين نبود. بعضي از لحظات كار واقعا برايم دلنشين بود. ولي بعضي جاهاي كار را هم اصلا دوست نداشتم. تم گمشده طوري است كه مخاطب پسند باشد و او را پاي كار نگه دارد؟ نميدانم. من تا آخر كار را نديدهام و نميدانم كه ميتواند مخاطب را جذب كند يا نه. بايد تا آخر داستان منتظر ماند تا فهميد چه ميشود. ولي بالاخره شما فيلمنامه را تا آخرش خواندهايد. حتي اينطوري هم نميدانيد كه داستان چقدر جذاب است؟ خب در اجرا اتفاقات ديگري ميافتد. يعني اجراي يك كار با فيلمنامه فرق ميكند. تكنيك آقاي راما قويدل به عنوان كارگردان را به شخصه خيلي دوست دارم و بهنظرم بلد است كار خوبي ارائه دهد. پس يعني كار آنقدر قوت دارد كه مخاطب را تا آخر كار دنبال خود بكشد؟ من فكر ميكنم كار قويدل آنقدرخوب است كه اين اتفاق بيفتد. چون بههرحال همه كار بستگي به كارگردان دارد و از آنجايي كه به نظر من قويدل كار خوبي ارائه ميدهد پس ميتواند اين كشش را در مخاطب ايجاد كند كه تا آخر داستان دنبال سريال بيايد. كارهاي ديگري هم هست كه در دست انجام داشته باشيد؟ يك داستان شبه بلند نوشته امانوئل روبلس است كه آن را در راديو كار كردم و در حال حاضر دارم روي نمايشنامهام كار ميكنم تا به مرحله اجرا برسد. آن كاري كه در راديو داريد موضوعش چيست؟ مقاومت يك افسر انقلابي در مقابل نيروي بيگانه كه كشور را تسخير ميكنند و بعد كشت و كشتار راه مياندازند و بعد انقلاب بزرگتري را كه پنهان است پيدا ميكنند. يكي از داستانهاي بسيار زيبا و ماندگار روبلس محسوب ميشود. براي تلويزيون چطور، كاري نداريد كه به عنوان كارگردان يا نويسنده در آن باشيد؟ نه، گفتم كه نميتوانم فعلا براي تلويزيون كار كنم. يعني به من اجازه اين كار داده نميشود. جلوي بازي كردنتان كه هنوز گرفته نشده! خب براي بازي كردن كه نياز به انديشههاي من نيست. هرچه كه بازي ميكنم از روي فيلمنامه و به درخواست كارگردان است كه هرچه آنها بخواهند انجام ميشود براي همين من دخل و تصرف زيادي در كار ندارم كه بگويم انديشه من به معرض نمايش گذاشته ميشود. كاري هم براي تئاتر داشتيد، به كجا رسيد؟ آن هم مشكلاتي داشت كه ان شاءالله در شرف حل شدن و به زودي كارش شروع ميشود. همين روزها اگر شرايطش فراهم شود تمرين را شروع ميكنيم. پس هنوز تمرين را شروع نكردهايد؟ نه هنوز. در ضمن من شنيده بودم كه يك كاري در دست ساخت داريد كه جلوي آن هم گرفته شد! بله. حماسه آرد. يك سريال داشتم كار ميكردم با بچههاي تئاتر كه 250 دقيقه از آن ساخته شده حتي مونتاژش هم كرده بوديم ولي جلوي كارش گرفته شد. چراجلوي آن كار گرفته شد؟ اين را ديگر بايد از آقاي ضرغامي و معاونين محترمشان بپرسيد. مگر كار چه موضوعي داشت؟ يك موضوع مردمي، حماسي در مورد ميهنپرستي. داستان اين مجموعه تلويزيوني درباره حماسه آرد در سال است.با حضور بازيگراني چون گوهر خيرانديش، اردشير رستمي، بهار نوريان و مهدي ميامي. اين اتفاق چه زماني افتاد؟ دو سال پيش. حتي مذاكرهاي هم رد و بدل نشد در رابطه با اينكه دوباره كار شروع ميشود يا نه؟ گفتم كه، ماجراي دخترم روي بعضي از اين دوستان تاثير گذاشت و حساسيتهايشان را برانگيخت. ولي الان ديگر از آن قضيه خيلي وقت است كه ميگذرد و نميدانم چرا الان اجازه كار به ما داده نميشود. و شما در آن سريال به غير از كارگردان چه نقش ديگري داشتيد؟ من نويسنده، كارگردان و بازيگر آن سريال بودم. منبع : تهران امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 441]