واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: محمد حمزهزاده مدیرعامل انتشارات سوره مهر و مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی در یادداشتی به بیان راهبردها و استراتژیهای پیش روی جامعه هنری و تولیدات هنری کشور، با توجه به نامگذاری سال 90 به عنوان سال جهاد اقتصادی پرداخته است. متن کامل یادداشت حمزهزاده بدین شرح است: ۱. بی تردید، یکی از دلایل نامگذاری سال هزار و سیصد و نود به عنوان سال جهاد اقتصادی، اقدام ارزشمند دولت جمهوری اسلامی در هدفمند کردن یارانه ها و تاثیرات ناگزیری است که در نظام اقتصادی کشور و به تبع آن بر زندگی مردم خواهد داشت. آگاهان اقتصادی بازار هنر میدانند که هرگونه تغییر در نظام قیمت ها، ولو این که از طریق پرداخت نقدی یارانه تامین شود، اثراتش را در مصرف محصولات فرهنگی و هنری گذاشته و خواهد گذاشت. به هر روی، محصولات فرهنگی و هنری در سبد هزینه خانوار امروز در درجات اول و دوم نیست. علتش هر چه هست، تبعات این موضوع مستقیما بر نظام فرهنگی ما اثر خواهد گذاشت. اگر فرض کنیم مهمترین تاثیر هدفمند کردن یارانه ها به طور طبیعی و تبعی بالا رفتن بهای تمام شده کالا ها و خدمات هنری است، پس باید به طور کلی شاهد بالا رفتن بهای محصولات هنری باشیم. در شرایطی که حوزه فرهنگ کشور در معرض تهاجمات شدید فرهنگی بیگانگان است، هر عاملی که موجب کمرنگ شدن میزان حضور فرهنگ و هنر خودی و کمتر شدن میزان مصرف محصولات هنری متعهد و سالم شود، خطری جدی و غیرقابل چشم پوشی قلمداد میشود. این در حالی است که محصولات فرهنگی بیگانه چه از طریق قاچاق و عرضه در کوچه و بازار و چه از طریق ماهواره ها به بهایی بسیار ناچیز در اختیار مخاطبان داخلی قرار میگیرند. چه باید کرد؟ ۲. در یک کلام باید زمینه همه گیری محصولات جبهه فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی را فراهم کرد و این کار از طریق جریان سازی و شاخص سازی ممکن است. "جریان سازی" در حوزه محصولات فرهنگی و هنری به سه عامل وابسته است: تیراژ انبوه، زبان همه فهم، دسترسی آسان. در دستور زبان تولید محصولات هنری، وجود این سه ویژگی به معنی بالا رفتن ضریب اثرگذاری و همه گیری و در نتیجه، فتح بازار است. در دستور زبان اقتصاد محصولات هنری نیز وجود این سه ویژگی به معنی افزایش شمار مخاطبان و پایین آمدن بهای تمام شده و در نتیجه، ارزان سازی محصول نهایی است که به همه گیری آن منجر میشود. پس میتوان نتیجه گرفت که برای فعالان عرصه تولید و توزیع محصولات فرهنگی و هنری در شرایط امروز، با وجود رقبای جدی و کارکشته و غول پیکری که میدان داری میکنند، اتخاذ سه استراتژی و تلاش همزمان برای حفظ موقعیت و سهم بازار و توسعه آن الزامی است: الف: توجه به بهره گیری از مزیت های نسبی محصولات متعهد و سالم نسبت به محصولات جبهه مهاجم ب: اقدام به برنامه ریزی و تولید محصولات فرهنگی پرشمار با تیراژ انبوه ج: تلاش جدی برای ایجاد دسترسی سریع و آسان به محصولات خودی در سایه این سه استراتژی، به طور طبیعی بهای تمام شده محصولات پایین میآید و پاسخی درخور به کاهش قدرت خرید مردم داده خواهد شد. چگونه باید این کار را کرد؟ ۳. نکته اول، توجه به نقش هنرمند: اثر فرهنگی و هنری متعهد و خودی، به وجود نمیآید مگر به دست توانای هنرمند متعهد. هنرمند متعهد موفق به خلق اثری نخواهد شد مگر آن که شرایط لازم و طبیعی خلق برایش فراهم شده باشد. هنرمند در شرایط امروز، یک نیروی عملیاتی در کارزار فرهنگی است. بازشناسی شرایط آموزش و پرورش و مهمتر از آن حفظ هنرمندان متعهد، یک اقدام استراتژیک است. نکته دوم، تبدیل اثر به محصول: مسیری که یک "اثر هنری" از لحظه خلق طی میکند تا به یک "محصول هنری" تبدیل شود و به دست مخاطبان برسد، مسیری پیچیده و طولانی و فنی است که در ادبیات ارتباطی امروز به آن "صنعت هنری" می گویند. این مسیر در سالهای گذشته برای بسیاری از آثار فخیم و با ارزش هنری انقلاب اسلامی به درستی طی نشده و برای بسیاری دیگر اصلا طی نشده است. در غیبت صنعت هنری، اولین اتفاقی که میافتد این است که نظام اقتصادی درستی در عرصه و عرضه آثار هنری شکل نمیگیرد. پس، بهای واقعی آثار شناسایی نمیشود و به بهای واقعی نیز عرضه نمیشود. حاصل این زنجیره، بی سر و سامانی اقتصادی فعالیت هنری است. در چنین شرایطی است که دسترنج هنرمند در پیچ و خم بازار بی شکل و بی خاصیت ظاهرا هنری گم میشود یا از بین میرود. هنرمندی که نه اثرش به درستی به مخاطبان رسیده و نه از نظر اقتصادی منتفع شده، چگونه و با چه انگیزه ای باید در میدان تولید باقی بماند؟ از کجا باید شروع کرد؟ ۴. واقعیت این است که در بخش هایی از محصولات فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی مثل کتاب، این کار شروع شده و جواب هم گرفته است. تیراژ انبوه و مخاطبان چند صد هزاری، امروز در حوزه کتاب و کتاب خوانی در مورد دهها عنوان از کتاب های حوزه انقلاب و دفاع مقدس امری وقوع یافته است. کافی است با بازخوانی روند این دستاورد ارزشمند، مسیرهای جدیدی را برای محصولات و گونه های دیگر فرهنگی باز کرد. اما برای شروع یک کار اصولی و مستمر، در قدم اول لازم است در رفع بعضی اغلاط مصطلح و باور های نادرست در ادبیات اقتصاد فرهنگی، هنری کوشید. مثلا یکی از غلط های مشهور این است که هنر در همه جای جهان وابسته به کمک بلاعوض دولت هاست. واقعیت این است که در بسیاری از زمینه های هنری چنین چیزی در کشورهای صاحب صنعت هنری وجود ندارد. اساسا صنعت و اقتصاد دو کفه یک ترازو هستند و صنعت متکی به کمک بلاعوض، اقتصاد نیست. مثال بعدی از زنجیره پرشمار باورهای غلط این است که مشتری اصلی آثار هنری، دولت ها هستند. در حالی که اثر هنری اگر در شرایط درستی خلق شده باشد، مشتری اش را در بدنه جامعه و در میان خیل انبوه مردم خواهد یافت. و اثری که با اقبال مردم مواجه شود، حائز ویژگی ماندگاری و جریان سازی شده است. اغلاط مصطلح دیگری را هم میشود برشمرد: مثلا این که رفتن به سمت بازار مردمی، سطح خاصی از سلیقه ایجاد میکند. در صورتی که عملا چنین نیست و شاهکار های ادبی و هنری در همه رشته ها پرمخاطب ترین آثار بوده اند. قدم بعدی پس از احصا و رفع باورهای غلط، ایجاد زیرساخت های لازم در مسیر شکل گیری صنایع هنری است. هر صنعتی متکی به سه عنصر "تولید" ، "توزیع" و "ترویج" است. هر یک از این سه عنصر تعاریف دقیقی دارند که باید به درستی فهمیده شوند و اجرای درست هریک از آن ها لوازمی دارد که باید تامین شود. در نگاهی واقع بینانه و امیدوارانه، راهی طولانی در پیش است که نقشه آن پیش از این، در فرامین و پیام ها و سخنان رهبر حکیم و هنرمند و هنرشناس انقلاب اسلامی ترسیم شده است. ۵. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فعالان فرهنگی و هنری، کار فرهنگی را جهاد فی سبیل الله دانستند و از همه فعالان این عرصه خواستند که حق این جهاد را به جای آورند. در سال جهاد اقتصادی، زمینه سازی و فعالیت در حوزه اقتصاد هنر متعهد، وظیفه همه فعالان و صاحب نظران و هنرمندان کشور است. در آینده، سلسله یادداشت هایی در توصیف و ترسیم کلیاتی که ذکر آن ها در این مقاله رفت خواهیم نوشت. ان شاالله. منبع: خبرگزاری مهر 999
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]