محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826830917
رودر روي خدا با نفيسه روشن
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: نفيسه روشن به سفر معنوي حج رفته و دنيايي جديد را تجربه كرده و حالا با توشهاي ارزشمند از اين سفر خاطرهانگيز بازگشته است. اين شايد بهترين اتفاقي بود كه بعد از دو ماه دوري از مطبوعات برايم افتاد، مصاحبه با حاجيه خانم نفيسه روشن و گفت و شنود در مورد فضاي الهي و معنوي موجود در مكه، مدينه، عرفات، مشعر و... فضاي حاكم بر اين گفتگو كه در روز سوم محرمالحرام انجام شد به شدت دوست داشتني و خواستني بود و خيلي از جاهاي مصاحبه ميتوانستم به راحتي بغض را در صداي روشن حس كنم. آنچه در ادامه ميخوانيد تمام حرفهاي من با نفيسه روشن است:فكرش را هم نميكردم...فكرش را هم نميكردم كه به اين زودي بتوانم عازم سفر حج شوم. جالب است بدانيد دقيقا يك هفته قبل از سفر، به ما اعلام شد كه ميتوانيم امسال در اين سفر روحاني حضور داشته باشيم. ما بلافاصله مدارك رو تحويل داديم و چند روز بعد هم كلاسهاي توجيهي برگزار شد و دو روز بعد از برگزاري اين كلاسها به سمت مكه پرواز كرديم.اول مادرم را ثبتنام كردمدر ابتدا مادرم را ثبتنام كردم و تصورم اين بود كه من تازه 28 ساله هستم و براي تجربه اين سفر، فرصت زيادي دارم، فكر ميكردم بايد صاحب فرزند و نوه شوم و بعد حج را تجربه كنم، اين ذهنيت شايد به اين دليل در من به وجود آمده بود كه تعداد جواناني كه هر سال عازم اين سفر ميشوند نسبت به افراد مسن بسيار پايينتر بود. به هرحال وقتي مادر را ثبتنام كردم به من اعلام شد كه اگر مايل هستي خودت هم ميتواني همراه مادر باشي.واژهها معناي تازهاي برايم پيدا كردندمن عاشق خدا هستم و اگر موفقيتي در زندگي كسب كردهام همهاش را مديون خدا ميدانم و يقين دارم هيچ چيزي را بدون دليل در مقابلم قرار نميدهد. من خيلي چيزها را بعد از اين سفر درك كردم و يك سري واژهها با تجربه اين سفر برايم معنا شد. زماني كه براي بار اول چشمم به مسجد الحرام افتاد، بياراده رو به كعبه سجده كردم و فقط اشك ريختم. آنجا بود كه فهميدم تعظيم و سجده فقط مختص ذات الهي است. وقتي طواف را تجربه كردم اين مفهوم برايم اثبات شد كه «دورت بگردم» هم فقط خاص خداوند متعال است. استرس داشتم كه اعمال را مبادا درست انجام ندهم...از نفيسه ميپرسم آيا يك هفته، زمان كمي جهت آماده شدن براي اين سفر نبود كه در جواب ميگويد: از لحاظ روحي اين آمادگي در من وجود داشت چون هميشه آرزو داشتم كه روزي بتوانم كعبه و مسجد الرسول (ص) را از نزديك ببينم و وقتي تصوير از اين مكان مقدس را از تلويزيون مشاهده ميكردم شور و هيجان خاصي در من ايجاد ميشد. زماني كه براي ثبتنام مراجعه كردم، شخصي كه مسئول ثبتنام بود از من پرسيد: «خانم روشن با يك ماه كه مشكلي نداريد؟» من فكر ميكردم كل سفر دو هفته است اما فهميدم كه حج تمتع يك ماه است. به صورت معمولي آنطور كه من اطلاع دارم شش ماه قبل از اعزام به حجاج اطلاع داده ميشود و 10 جلسه دو ساعته كلاس توجيهي برگزار ميشود تا حجاج با اطلاعات كافي به اين سفر اعزام شوند. اما جلسات توجيهي ما محدود بود و در دو روز به صورت فشرده برگزار و همين موضوع باعث شد كه اين استرس را داشته باشم مبادا اعمالم را درست انجام ندهم. تلــاش بــراي حفظ دستاوردهاي سفر حجيكي از مسايلي كه مورد تاكيد بزرگان است، تلاش براي حفظ توشه حج بعد از بازگشت از اين سفر روحاني است، روشن در اين باره ميگويد: قطعا تمام تلاش خود را انجام ميدهم تا از دستاوردهاي اين سفر طلايي به خوبي محافظت كنم. شايد پيش از اين به دلايل شرايط كاري كه داشتم وقت نماز خواندنم جلو- عقب ميشد اما بعد از اين سفر با خداي خود عهد كردهام كه نمازم را سروقت به جا بياورم. عرفات قسمت طلايي حجوقتي از اتوبوس پيدا شديم و پا در صحراي عرفات گذاشتيم من با يك صحراي بزرگ پر از چادرهاي سفيد رنگ مواجه شدم و نميدانستم كه درون اين چادرها چه اتفاقاتي قرار است بيفتد. وقتي وارد چادر شديم همه روي يك زيلوي نازك نشستيم و سه روز در اين چادر زندگي كرديم. عرفات اينقدر فضاي روحاني و جالبي داشت كه ما حيفمان ميآمد شبها بخوابيم و لذت مناجات را ازدست بدهيم. در عرفات كوهي وجود داشت به نام «جبلالرحمه» كوهي است كه حضرت آدم و حوا در آنجا فرود آمدهاند. شايد باور نكنيد كه اين كوه در تاريكي مطلق شب، به دليل حضور گسترده حجاج روي آن سفيد بود. عرفات فضايي به شدت روحاني داشت و همه در حال خودشان غرق در مناجات با خداوند بودند و خودشان را به خدا نزديك ميديدند.سجده در مقابل حضرت حقسجده در مقابل خانه خدا، يك امر كاملا غيرارادي است. وقتي براي اولين بار با اين عظمت و شكوه وصفناپذير روبهرو ميشويد چارهاي جز سجده به خداوند برايتان باقي نميماند و تو از اين كه بايستي و اين عظمت را فقط تماشا كني خجالت ميكشي.امان از حاشيهسازان...زماني كه به شهر مكه رسيديم به ما اعلام شد متاسفانه در برخي از سايتهاي اينترنتي اخباري منتشر شده بود با اين مضمون كه «مقامات عربستان به خاطر بحث حجاب با برخي از بازيگران ايراني حاضر در كاروان برخورد كرده است.» اما اين خبر به طور كامل كذب و دروغ بود. جالب است بدانيد ما از زماني كه به سمت عربستان پرواز كرديم هيچگونه خللي در كارهايمان ايجاد نشد و بدون معطلي و وقفه كارهايمان پيش رفت. تنها مورد گرفتن اثر انگشت بود كه از تمام زائران گرفته ميشد كه اين هم شايد جزيي از قانون اين كشور است. جالب است بدانيد خانمهاي حاضر در كاروان ما حتي بازرسي بدني هم نشدند و در كمال احترام با آنها برخورد شد. دلم ميخواهد از همين جا از همه حاشيه سازان تقاضا كنم اگر در هر شرايطي براي هنرمندان شايعهسازي ميكنند حداقل در مورد اين سفر روحاني و مقدس دست از شيطنت و حاشيهسازي بردارند.نظم و وحدتچيزي كه در اين مراسم بزرگ خيلي برايم جالب توجه بود، اتحادي بود كه بين همه حجاج وجود داشت. در كنار اين وحدت و همدلي، نكته مشهود ديگر نظم بود، همان نظمي كه در خلقت آسمانها و زمين ديده ميشود در مراسم عظيم حج نيز به چشم ميخورد. قبل از نمازهاي جماعت هر كس مشغول كاري بود، يكي طواف ميكرد، ديگري مشغول خواندن قرآن بود و يكي ديگر نماز ميخواند، اما وقتي زمان نماز فرا ميرسيد همه با يك نظم و وحدت خاص به سرعت صفوف نماز جماعت را تشكيل ميدادند و به نماز ميايستادند.پانزده دقيقه شانه به شانه با كعبهمن از اينكه به تنهايي براي طواف بروم كمي ترس داشتم چون زائراني كه از كشورهاي ديگر مخصوصآ كشورهاي آفريقايي آمده بودند از من خيلي تنومندتر بودند و اين جو برايم كمي ترسناك بود. يك روز نيت كردم كه بروم و شكافي كه زمان تولد حضرت علي (عليهالسلام) روي ديوار كعبه ايجاد شده بود را ببوسم و وقتي چشم باز كردم ديدم هيچ فرد آشنايي در كنارم نيست. چون نيت كرده بودم كه به ديوار كعبه برسم بر ترسم غلبه كردم و به سمت كعبه راه افتادم و خدا رو شكر به راحتي رسيدم، انگار راه برايم باز شد، شايد باور نكنيد كه حدود پانزده دقيقه در كنار كعبه ايستادم و با خداي خودم مناجات كردم.پنجرهاي روبه بقيعهتلي كه در مدينه محل استقرار ما بود درست روبه روي قبرستان بقيع بود و وقتي پنجره اتاق را باز ميكرديم چشم در چشم اين مكان مقدس ميشديم و هروقت كه دلمان ميگرفت، در هر ساعتي از شبانه روز پنجره را ميگشوديم و مشغول مناجات ميشديم. نكتهاي كه باعث تاسف بود، راه ندادن بانوان ايراني به داخل قبرستان بقيع بود، خانمها فقط ميتوانستند پشت در اين مكان مقدس بايستند و با حسرت به قبور ائمه خود نگاه كنند و اشك بريزند. آقايون را هم كه به داخل راه ميدادند اجازه نميدادند زياد بالاي سر قبور ائمه توقف كنند و اين براي همه ما بسيار غمانگيز بود.خرج وليمه را به محك اهدا كردمدر كشور ما متاسفانه برخي دچار سنت مرده پرستي هستند و تا هستيم قدر يكديگر را نميدانيم، وقتي از دنيا ميرويم تازه به ياد يكديگر ميافتيم. موضوعي كه وجود دارد اين است كه در اغلب اوقات چه در مراسم عزا و چه در مراسم جشن و عروسي بعد از پايان، صحبتهاي زيادي به ميان ميآيد كه جالب نيست. به همين دليل من با مشورتي كه با مادرم داشتم تصميم گرفتم خرجي كه قرار است به برگزاري وليمه اختصاص داده شود را به موسسه خيريه محك اهدا كنم.دلتنگي فقط براي خداستزماني كه براي خداحافظي از خانه خدا به مسجدالحرام رفتيم موقع خروج كه وداع آخر را انجام داديم يك لحظه مشاهده كردم كه نه تنها من، بلكه همه اطرافيانم به شدت غرق در گريه و اشك و حسرت هستند كه بايد بعد از 24 روز از خانه پروردگار خود خداحافظي كنند. از مكه تا مدينه هشت ساعت با اتوبوس راه بود. شايد برايتان غيرقابل باور باشد اما از زماني كه از مكه به طرف مدينه راه افتاديم اشك ريختم و اين گريه تا زماني كه به شهر مدينه رسيديم ادامه داشت و اينجا بود كه من متوجه شدم «دلتنگي» هم فقط مختص به ذات لايتناهي خداوند متعال است.حاجيه خانم روشناز نفيسه اينطور سوال ميكنم: دوست داري كه لفظ حاجيه خانم در اول اسمت قرار بگيرد يا نه كه پاسخ ميدهد: خيلي زياد، دلم ميخواهد از اين پس در قرار دادهاي كاريام حتما لفظ حاجيه خانم نوشته شود. به نظر من حاجي شدن اعتبار و ارزشي است كه از سوي خداوند نصيب انسان ميشود نه بندگان خدا. چرا ما هميشه بايد فكر كنيم كه عبادت و سفرهاي زيارتي مختص افراد مسن است؟ اتفاقا به نظر من بايد تجربهاي مثل حج در زمان جواني نصيب انسان شود تا در مراحل مختلف از توشه اين سفر براي رشد و تعالي در زندگي استفاده كنيم.از لابهلاي حرفها خوشبختانه اعزام ما به مكه و مدينه با فصل گرماي عربستان مقارن نبود و با گرما روبه رو نشديم. جالب است بدانيد مدينه نه تنها گرم نبود بلكه داراي هواي سردي هم بود و ما مجبور بوديم با كاپشن و لباس گرم به شهر برويم. از زماني كه بر ديوار كعبه بوسه زدم و آن را در آغوش كشيدم، هر اتفاقي كه برايم ميافتد به خداوند متعال توكل ميكنم و يقين دارم نيروي عظيمي بالاي سرم وجود دارد و همانطور كه مرا با اراده خود در عرض يك هفته به مهماني حج دعوت كرد ميتواند به راحتي مشكلاتم را حل و برطرف كند. زياد وقتم را بابت خريد سوغاتي تلف نكردم و چيزي كه به عنوان تبرك براي دوستان هديه آوردم سجاده و تسبيح بود. شنيده بودم بر هر فردي واجب است كه پدر و مادرش را به اين سفر روحاني راهي كند.خدا را سپاس ميگويم كه در سن جواني توانستم اين هديه ناقابل را به مادر عزيزم بدهم و وظيفه ديني خودم را نيز در قبال مادرم انجام دهم. شايد باورتان نشود اما مادرم زماني كه متوجه شد امسال عازم حج ميشود به مدت يك هفته از فرط خوشحالي فقط اشك ميريخت و خدا را شكر ميكرد. به همه كساني كه به اين سفر مشرف نشدهاند توصيه ميكنم حتما هرچه زودتر اين سفر معنوي را تجربه كنند. چند روز قبل از اينكه عازم صحراي عرفات شويم عدهاي از خدمه كاروان براي نصب چادرها به عرفات رفتند و وقتي برگشتند مشاهده كرديم كه تمام بدن اين افراد توسط پشه گزيده شده بود اما وقتي كاروان براي وقوف در عرفات عازم اين صحرا شد حتي يك پشه هم در آنجا ديده نميشد!میثم رحیمی خانواده سبز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]
صفحات پیشنهادی
رودر روي خدا با نفيسه روشن
رودر روي خدا با نفيسه روشن. نفيسه روشن به سفر معنوي حج رفته و دنيايي جديد را تجربه كرده و حالا با توشهاي ارزشمند از اين سفر خاطرهانگيز بازگشته است. ...
رودر روي خدا با نفيسه روشن. نفيسه روشن به سفر معنوي حج رفته و دنيايي جديد را تجربه كرده و حالا با توشهاي ارزشمند از اين سفر خاطرهانگيز بازگشته است. ...
مسابقه تنیس نادال و فدرر روی کورت شناور در خلیج فارس + عکس
رودر روي خدا با نفيسه روشن · ارادههای معطوف به قدرت · جزئیات پیگرد سارق بانک تجارت · هشدار روزنامه جمهوری اسلامی به اخبار منتشر شده ازمذاکرات صالحی در ژنو ...
رودر روي خدا با نفيسه روشن · ارادههای معطوف به قدرت · جزئیات پیگرد سارق بانک تجارت · هشدار روزنامه جمهوری اسلامی به اخبار منتشر شده ازمذاکرات صالحی در ژنو ...
رحيمي عازم بندرعباس شد
رودر روي خدا با نفيسه روشن انتخاب شهر, اراک, اردبیل, ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, بندرعباس .... شايد باورتان نشود اما مادرم زماني كه متوجه شد امسال ...
رودر روي خدا با نفيسه روشن انتخاب شهر, اراک, اردبیل, ارومیه, اصفهان, اهواز, ایلام, بجنورد, بندرعباس .... شايد باورتان نشود اما مادرم زماني كه متوجه شد امسال ...
حمله ناتو به پاسگاه مرزي پاكستان با اعتراض رسمي اسلام آباد ...
رودر روي خدا با نفيسه روشن · حیدری: نمی خواستم به استقلالی ها بی احترامی کنم · بيش از چهار هزار بازرس بهداشت محيط در طرح بسيج نوروزي فعاليت مي كنند ...
رودر روي خدا با نفيسه روشن · حیدری: نمی خواستم به استقلالی ها بی احترامی کنم · بيش از چهار هزار بازرس بهداشت محيط در طرح بسيج نوروزي فعاليت مي كنند ...
داداشي و ارثيه دردسرآفرين
... نصيري، رامين راستاد، نفيسه روشن، جواد عزتي، شاهرخ استخري، حميد ابراهيمي و مريم ... هماوندي ميگويد خودش ميرود و من با راننده روزنامه به طرف لوكيشن حركت ميكنم. .... اين تفرقهافكني آنقدر اوج ميگيرد كه برادرها و خواهرهاي داداشي رودرروي او ... است و ميگويد اگر خدا بخواهد تصويربرداري تا اول ماه رمضان به پايان ميرسد. ...
... نصيري، رامين راستاد، نفيسه روشن، جواد عزتي، شاهرخ استخري، حميد ابراهيمي و مريم ... هماوندي ميگويد خودش ميرود و من با راننده روزنامه به طرف لوكيشن حركت ميكنم. .... اين تفرقهافكني آنقدر اوج ميگيرد كه برادرها و خواهرهاي داداشي رودرروي او ... است و ميگويد اگر خدا بخواهد تصويربرداري تا اول ماه رمضان به پايان ميرسد. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها