واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: نگاهي به دلايل انحلال زودهنگام گروههاي موسيقي در ايرانتوقف بر دولاچنگهاي بيپولي
رهام وزيريعكس: سعيد تقيانپورجمع شدن گروهي از نوازندگان زير عنوان يك گروه موسيقي سنتي يا يك اركستر موسيقي كلاسيك هدف نهايي بسياري از كساني است كه مقولهساز و نوازندگي را به طور جدي دنبال كرده و جواني خود را صرف هنر موسيقي ميكنند.
از اين رو است كه به طور پيوسته اخباري را در خصوص تشكيل گروههاي موسيقي ميشنويم.
چه جواناني كه به اميد رهيافتهاي نوين در حوزه بيان موسيقايي دست به تشكيل گروه ميزنند و چه استاداني كه به منظور ارائه سالها تجربه و تحقيق خود به راهاندازي اركسترهاي موسيقي اقدام ميكنند.
با اين وجود عمر بسياري از اين گروههاي موسيقي به چند اجرا بيشتر قد نميدهد و در اين ميان هستند گروههايي كه تمرين ميكنند، اما هيچگاه به اجرا نميرسند. منطقي است كه هيچ گروهي با انديشه انحلال تشكيل نميشود و هدف سالها در كنار هم بودن و به وحدت رسيدن است.
اما در عمل ميبينيم كه حاصل چيز ديگري ميشود. انحلال زودهنگام اتفاقي است كه در طول سالهاي گذشته گريبان اركسترهاي بزرگ و كوچك را گرفته است، اما چگونه است كه كاري كه با عشق و همدلي آغاز ميشود و با تمرين و ممارست پي گرفته ميشود، در گذر ايام محو ميشود؟
نبود فرهنگ كار جمعي
استاد حسين دهلوي از مفاخر موسيقي ايرن و از شاگردان استاد ابوالحسن صبا فردي است كه از بيش از 50 سال قبل براي تشكيل اركستر بزرگ موسيقي ايراني فعاليتهاي چشمگيري را انجام داده است.
حسين دهلوي در مورد علت فروپاشي گروههاي موسيقي ميگويد: كمتجربگي كساني كه اركسترها را تشكيل ميدهند يكي از عوامل مهم از هم پاشيدن گروههاي موسيقي است. كسي كه ميخواهد اركستري را تشكيل دهد بايد دانش اين كار و شناخت كافي روي افرادي كه ميخواهد كنار هم جمع كند، داشته باشد.
دهلوي با اشاره به اينكه نوازندگي در اركستر يك كار جمعي است، گفت: در فرهنگ ما عادت به كار جمعي وجود ندارد. افراد در اركستر اهداف شخصي خود را پيگيري ميكنند و توجهي به حركت رو به جلوي اركستر ندارند. اين دانشآموخته موسيقي در وين افزود: من زماني كه قصد راهاندازي اركستر را داشتم به ذوق خودم اكتفا نكردم، به غرب رفتم و سعي كردم از تجربه آنها استفاده كنم.
ما بايد ببينيم غرب چه كرده كه ميتواند اركسترهاي بادوام داشته باشد. من زماني كه در وين بودم بيش از هر چيز كار جمعي را تمرين ميكرديم.
بنيانگذار اركستر بزرگ مضرابي در ادامه به حمايتهاي دولتي به عنوان عامل بقاي اركسترها اشاره كرد و گفت: اركستر براي ادامه حيات خود نياز به منابع مالي و حقوق نوازندگان دارد. زماني كه در اوايل دهه 30 زير نظر استاد صبا اركستر شماره يك را تشكيل دادم اين اركستر از سوي اداره هنرهاي زيبا حمايت شد و توانست آثار به يادماندني را توليد كند.
حسين دهلوي در خصوص بر هم خوردن اركستر بزرگ مضرابي گفت: از اركستر مضرابي حمايت مالي نشد و متاسفانه ناگزير به توقف كار شديم. در حالي كه برخي امور جنبه ملي دارند و موسيقي ميتواند فرهنگ هويت ما را به جهان بشناساند.
موسيقي حمايت مالي نميشود
رامين يوسفزماني نوازنده ويولن در اركستر سمفونيك تهران در خصوص علل فروپاشي زودهنگام اركسترهاي موسيقي، عامل مالي و عدم حمايت از سوي دستگاههاي دولتي ذيربط را مهمترين مساله ميداند. وي كه سابقه 24 سال نوازندگي در اركستر سمفونيك تهران را دارد در اين خصوص گفت: اگر امروز شاهد ادامه فعاليت اركستر سمفونيك هستيم به دليل قدمت آن است وگرنه با اوضاع كنوني موسيقي در ايران شايد اگر قرار بود امروز چنين اركستري تشكيل شود بههيچ وجه كار پا نميگرفت.
وي با اشاره به اينكه موسيقي در ايران جايگاه خودش را ندارد، گفت: نوازندگان اركستر سمفونيك تهران اگرچه در يك اركستر فعاليت ميكنند، اما از چند جا حقوق ميگيرند كه اين خود نمايانگر نابساماني است.
وي گفت از منظر كارآفريني هم اگر نگاه كنيم، حمايت از اركستر ميتواند باعث برگزاري كنسرتهاي بيشتر و درآمدزايي شود. سال گذشته به فستيوالي در آلمان دعوت شديم و اركستر سمفونيك در سالن فيلارمونيك برلين قطعاتي را از موتسارت اجرا كرد. در جريان اين اجرا به 10 كشور ديگر نيز دعوت شديم؛ اما اين سفرها هرگز انجام نشدند. وي با تاكيد بر اين نكته كه اجراي موتسارت در فيلارمونيك برلين دل شير ميخواهد، گفت: اين نشان ميدهد كه ما توانايي داريم؛ اما اركسترها براي ارائه كار خود نياز به حمايت مالي دارند.
رامين يوسفزماني با ذكر اين نكته كه حتي نوازندگان اركستر سمفونيك نيز دستمزد واقعي خود را دريافت نميكنند، گفت: ما هم تحصيلات آكادميك و تجربه داريم؛ اما به اينها بها داده نميشود.
وي افزود: در تمام دنيا يكي از لوكسترين مشاغل نوازندگي اركستر سمفونيك است و به آنها شاهزادگان سياهپوش ميگويند؛ چرا كه هر نوازندهاي توانايي حضور در اركستر سمفونيك را ندارد. در دنيا كف حقوق يك نوازنده سمفونيك 5 هزار دلار است؛ درحالي كه در ايران متوسط حقوق ماهانه 500 هزار تومان است. وي از اختلاف ميان نوازندگان بهعنوان عامل ديگر دخيل در فروپاشي اركسترها ياد كرد، اما يادآور شد كه مشكلات مالي و عدم ثبات شغلي به اين مسائل دامن ميزند.
دلزدگي اسپانسرهاي بخش خصوصي
سپهر لاجوردي نوازنده تار كه سابقه حضور در چندين گروه و اركستر موسيقي از جمله اركستر بزرگ مضرابي دوم، اركستر ملل و گروه موسيقي به سرپرستي محسن نفر را دارد، درخصوص انحلال ناگهاني گروههاي موسيقي ميگويد: اركسترها برنامه بلند مدت دارند؛ اما مشكلات مالي باعث ميشود تا نتوانند برنامههاي خود را اجرا كنند.
وي كه عقيده دارد بخش خصوصي بايد به حمايت موسيقي بيايد، گفت: اسپانسرهاي بخش خصوصي هربار كه به ياري اركسترها آمدهاند، به دليل عدم بازگشت سرمايه مجبور به كنارهگيري شدهاند. مشكلات دريافت مجوز براي كنسرت در كنار رد شدن يكسري از قطعات در مميزي، اسپانسرها را دلزده ميكند.
وي با تاكيد براينكه نبود حمايت مالي باعث پايين آمدن كيفيت كار نوازندگان اركستر ميشود، گفت: زماني كه نوازنده صحنه نتواند از كار در اركستر امرار معاش كند به سوي تدريس در كلاسها يا نوازندگي در استوديو روي ميآورد كه اين مساله موجب كاهش فرصت تمرين و بازآموزي او ميشود و در نهايت روي كيفيت كار اركستر اثر منفي ميگذارد.
سپهر لاجوردي با اشاره به اينكه جمع شدن افراد پيرامون يك فرد عامل تشكيل برخي اركسترها است، گفت: اركسترهايي همچون گروه آقاي درخشاني يا اركستر آقاي دهلوي از اين دست هستند و با كنار رفتن يا انصراف اين فرد، محوريت گروه نيز از هم ميپاشد.
وي با بيان اين موضوع كه برخي گروهها از ابتدا با اهدافي غيرموسيقايي تشكيل ميشوند، گفت: برخي از نوازندگان با وعده اجرا و كنسرت در خارج از كشور فراخوانده شده و تشكيل اركستر ميدهند. زماني هم كه سفر به خارج و اجرا ميسر نميشود، اركستر متفرق شده و حتي يك اجرا هم برگزار نميكنند.
وي در پايان از اختلاف داخلي نوازندگان به عنوان يكي ديگر از عوامل جدا شدن اعضاي گروه از يكديگر ياد كرد.
اركسترهاي بيپولي
درميان اين ديدگاههاي متفاوت در مورد چرايي برهم خوردن اركسترها و گروههاي موسيقي يك وجه مشترك وجود دارد و آن نبود امكانات مالي براي ادامه منظم كار اركسترهاي موسيقي است.
در شرايطي كه اركسترها براي يك اجرا بايد چندماه تمرين كنند و دريافت مجوز براي كنسرت نيز به كاري دشوار تبديل شده است و سالن مناسب براي اجراي موسيقي نيز به تعداد مناسب وجود ندارد، نميتوان انتظار داشت كه گروهها بتوانند با برگزاري كنسرت هزينههاي خود را تامين كنند. در اين شرايط است كه لزوم حمايت دولت از موسيقي و نوازنده بيش از پيش احساس ميشود.
تسهيل شرايط براي گروههاي موسيقي در زمان اجرا و اشاعه فرهنگ شنيدن موسيقي به صورت زنده يكي ديگر از راهكارهايي است كه ميتواند فرصت بقاي بيشتري به گروههاي موسيقي بدهد.
يکشنبه 2 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]