واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نقش بیبیگندم را زهرا خضرایی بازی میكند كه چهره جدیدی برای مخاطبان تلویزیون است، اما نقش شوهر مرحوم او را احمد پورمخبر بازی میكند كه.... بچه كه بودیم هر سهشنبه بیتابانه منتظر بودیم تا كیهان بچهها منتشر شود و ما داستان پیرزن مزرعهدار را پی بگیریم و بخوانیم كه بر سر پیرزن و حیواناتی كه هر غروب سرزده به منزلش وارد و در همانجا ماندگار میشدند، چه میآید. در آن زمان دلخوشی ما بیشتر كتاب بود و مجلات كودكانه كه هفتگی یا 2 هفته یكبار منتشر میشد. آن وقتها برنامههای تلویزیون غروب شروع میشد و فقط یك شبكه یك ساعت برنامه كودك داشت. آن یك ساعت هم آنقدر سریع میگذشت كه انگار نه انگار كه بچهها تلویزیون تماشا كردهاند.برای همین هم كتاب و البته برنامههای رادیویی بهترین مونس بچهها بودند. كودكان با خواندن داستانها در ذهن خود به شخصیتها و فضاهای آنها پرو بال میدادند و برای خود دنیایی میساختند كه قصهنویسها به آن میگویند «فضای سیال ذهن». در همان داستان پیرزن و مهمانان ناخواندهاش، هر بچهای از پیرزن یك شكل و شمایلی در ذهن داشت و هر كسی مزرعه او و حیواناتش را آنجور كه دوست داشت، مجسم میكرد. بچهها گاهی در ذهن خود برای پیرزن دلسوزی هم میكردند كه ایكاش شوهر این پیرزن زنده بود و در كارهای مزرعه به او كمك میكرد و... . اما حالا دوره عوض شده، تلویزیون، اینترنت و بازیهای رایانهای جای كتاب و مجله را برای بچهها پر كردهاند. حالا قصهها در تلویزیون تصویری میشود و همین باعث میشود، جریان سیال ذهن در كودكان جاری و روان نباشد. حالا دیگر بچهها كمتر كتاب میخوانند به همین دلیل كمتر از تخیلات خود لذت میبرند. حالا تلویزیون و دنیای مجازی، تخیل بچهها را شكل و فرم میدهد، اما در همین دنیای بیتخیل هم گاهی اتفاقات خوبی رخ میدهد. مثلا برخی از برنامهسازان كودك به سراغ داستانهای ایرانی كه هویت و قدمت دارند، میروند و بر اساس آنها فیلم و سریال میسازند. یكی از این برنامهها، سریال «مزرعه بیبیگندم» است كه در مركز كرمان تولید شده و مدتی است روی آنتن شبكه 2 سیما رفته است. داستان این سریال برگرفته از همان داستان قدیمی پیرزن مزرعهدار است. بیبیگندم در مزرعهای در كرمان زندگی میكند. خانه او بر اساس مختصات و نشانههای شهر كرمان ساخته شده است. به خانه او افراد مختلفی رفت و آمد میكنند و در همین دید و بازدیدهاست كه با فرهنگ شهر كرمان آشنا میشوند. سریال بیبیگندم را میتوان در ردیف آثار فانتزی قرار داد. در این سریال شخصیتهای انسانی در كنار شخصیتهای عروسكی، قصه را بازگو میكنند. سازندگان این سریال تلاش كردهاند عروسكها را جذاب طراحی كنند به گونهای كه برای بچهها تازگی داشته باشند، اما شخصیتهای زنده و انسانی را به بازیگرانی سپردهاند كه معروفند و تاكنون در نقشهای مختلف دیده شدهاند. نقش بیبیگندم را زهرا خضرایی بازی میكند كه چهره جدیدی برای مخاطبان تلویزیون است، اما نقش شوهر مرحوم او را احمد پورمخبر بازی میكند كه برای مردم چهرهای كاملا شناخته شده است. بقیه بازیگران هم از بازیگران پركار تلویزیون هستند؛ از رامین ناصرنصیر گرفته تا محمد شیری، افشین سنگچاپ و... این چینش بازیگران شاید به این دلیل بوده كه تهیهكننده و كارگردان سریال مزرعه بیبیگندم میخواستهاند تا با استفاده از این بازیگران مخاطبان سریال خود را بیشتر كنند، اما از این نكته غافل بودهاند كه استفاده از این بازیگران درست در جهت بستن راه تخیل كودكان است. وقتی در یك اثر كه برای بچهها ساخته میشود از بازیگران معروف استفاده میشود در اولین قدم و با دیدن اولین قسمتهای سریال بیننده به حافظه خود رجوع میكند و پرونده كاری بازیگران را بررسی میكند و معروفترین نقش بازیگر را در ذهن نگه میدارد و مدام به او رجوع میكند. مثلا محمد شیری با سریال طنز «شبهای برره» به شهرت رسید، رامین ناصرنصیر و افشین سنگچاپ هم از بازیگران پركار هستند كه معمولا در كارهای تلویزیونی دیده میشوند. حتی ارسلان قاسمی، بازیگر نوجوان سریال بیبیگندم هم در تلویزیون نقشهای مختلفی را به ثبت رسانده است. همه اینها باعث میشود تا بُعد فانتزی مزرعه بیبیگندم كم شود و به چشم نیاید. البته سازندگان این سریال میتوانستند با طراحی گریمی جدید و فانتزی برای بازیگران پركاری كه در سریال خود از آنها استفاده كردهاند، چهره جدیدی از آنها به مخاطب ارائه دهند. نوع گویش و لهجه شهر كرمان یكی از جاذبههای این شهر است، برخی از بازیگران محلی سریال بیبیگندم با لهجه كرمانی صحبت میكنند، اما بازیگرانی كه از تهران به كرمان رفتهاند و نقشهای كلیدی را به عهده گرفتهاند با این لهجه صحبت نمیكنند و این در حالی است كه سازندگان این سریال میتوانستند از بازیگران محلی استان خود استفاده كنند و با استفاده از جذابیتهای استان كرمان كه برای مردم سراسر ایران جذاب است برای سریال بیبیگندم مخاطب زیادی پیدا كنند. در این شرایط است كه بازهم باید به آرشیو تلویزیون رجوع كنیم و سریالی مانند «قصههای مجید» را مثال بزنیم كه كیومرث پوراحمد سازنده آن تمام نقشهای این سریال را به بازیگران اصفهانی سپرد تا هیچ خللی در روایت خود ایجاد نكند. یادمان است كه این سریال زمانی ساخته شد كه هنوز شبكههای استانی راهاندازی نشده بودند و تلویزیون از بضاعتی كه اكنون در استانها دارد، برخوردار نبود. حالا دیگر هر استانی برای خودش اعتبار و منزلتی دارد و با نیروهایی كه آموزش داده یا استعدادهایی كه كشف كرده، میتواند كاملا مستقل عمل كند و آنقدر در این زمینه آثار خوبی تولید و پخش كند كه همه متوجه شوند، تولیدات استانی محتاج مثلا بازیگرانی نیست كه مردم آنها را میشناسند و به خاطر آن بازیگران به تماشای یك سریال مینشینند كه در مركز استان ساخته شده است. البته با همه اینها نباید برخی از امتیازات سریال بیبیگندم را نادیده گرفت. برای این سریال عروسكهای زیبایی طراحی شده كه برای بچهها دیدن آنها خالی از لطف نیست. نوع ارتباط بیبی با این عروسكها هم خوب از كار در آمده است. نویسندگان فیلمنامه هم تلاش كردهاند به داستان از ابعاد مختلفی نگاه كنند تا بتوانند داستانی پر فراز و نشیب را به تصویر بكشند. به همین دلیل شخصیتهای مختلف اعم از دزد، مهمان، سارق میراث فرهنگی و... را به داستان وارد كردهاند، همین تنوع شخصیتهاست كه باعث شده سریال بیبیگندم بتواند در چندین اپیزود ساخته شود. ناگفته نماند با نگاهی به آثاری كه در شبكههای استانی تولید میشوند و برای پخش به شبكههای سراسری سپرده میشود میتوان به این نتیجه رسید كه خلاقیت پایه و اساس اصلی برنامهسازی در مراكز استان است. مثلا استان فارس همیشه در زمینه انیمیشنسازی فعال بوده و آثار خوبی را برای پخش از شبكههای سراسری تولید كرده است. همین مركز فارس حدود 25 سال پیش سریال عروسكی«اچ و مچ» را به كارگردانی مهدی فقیه تولید كرد كه آن را میتوان در شمار آثار فاخر انیمیشنسازی قرار داد یا در مركز یزد زمانی كه هنوز صدا و سیمای اختصاصی نداشتند سریال «بوی ریحون» تولید شد كه آنهم یكی از آثار خوب تلویزیون به شمار میآید. همه اینها نشان میدهد كه اگر نیروی انسانی كه در مراكز استان فعالیت دارند با اعتماد به نفس بیشتری خلاقیتهای خود را به نمایش بگذارند، حتما موفقتر ظاهر خواهند شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 673]