واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: علي بلوكباشي: «كريبخواندگي» در مازندران، گلستان، همدان، سمنان، آذربايجان غربي و شرقي ديده ميشود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ايران شناسي
نخستين روز همايش بينالمللي «خويشاوندي در ايران و در كشورهاي همسايه» با برگزاري چند نشست بهپايان رسيد.
به گزارش خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سهيلا شهشهاني ـ معاون مجمع بينالمللي علوم انسانشناسي و قومشناسي ـ در نشست بعدازظهر امروز اين همايش در مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامي دربارهي شبكهي خويشاوندي فعال، گفت: يكي از مهمترين موضوعهايي كه در تحقيقات خويشاوندي مطرح است، موضوعي كليدي است كه هنري لوييز مورگان در كتاب جامعهي باستان با عنوان روابط اجتماعي بر مبناي قانون يا خون از آن ياد كرد.
وي توضيح داد: هرچند با نگراني از ضعيف شدن روابط خويشاوندي در ايران ياد ميشود و از استحكام نظام هستهيي و فردگرايي سخن در ميان است، اما حضور هستههاي خويشاوندي در نهادهاي اقتصادي و سياسي نشاندهندهي اين است كه امنيت فعاليت اقتصادي و استمرار و استحكام ساختارهاي سياسي را خون مستحكم ميكند و نه صرفا قراردادهاي قانوني.
عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي بيان كرد: شبكهي خويشاوندي فعال، اصطلاحي است كه بر آن تكيه ميكنيم تا نشان دهيم، افرادي كه يك فرد دست كم يكبار در سال آنها ميبيند و با آنها روابط اجتماعي و روابط متقابل اقتصادي و سياسي دارد، كدام هستند. انعطافپذيري ساختار سوداني خويشاوندي اين امكان را ميدهد كه بالا يا پايين رفتن تعداد خويشاوندان را در زمانهاي اقتدار يا تنگدستي بررسي كنيم.
علي بلوكباشي ـ پيشكسوت حوزهي مردمشناسي ـ نيز در اين همايش دربارهي «كريبخواندگي» شكلي از رابطه خويشاوندي براساس حقوق عرفي سخنراني كرد و گفت: روابط انسانها بر سه نوع نسبي، سببي و شيري به رسميت شناخته شدهاند؛ اما روابط برادرخواندگي و كريبخواندگي شناختهنشده باقي ماندهاند.
وي ادامه داد: كريبخواندگي يكي از روابط روحاني است كه بين دو خانواده كه نياكان متفاوت دارند، بسته ميشود. پراكندگي جغرافيايي كريبخواندگي در مازندران، گلستان، همدان، سمنان، آذربايجان غربي و برخي روستاهاي آذربايجان شرقي ديده ميشود.
او اظهار داشت: در مراسم كريبخواندگي، پدر حضور ندارد و يك مرد بهجاي پدر در مراسم شركت ميكند. او جايگاه روحاني و اجتماعي پدر يا عمو را بهدست ميآورد و از آن به بعد، اين مرد پدرخواندهي پسر ميشود. اين مرد كه كريب ناميده ميشود، يك دست لباس كامل براي آن بچه به هديه ميآورد. اين آيين كه هنوز در ميان مردم جا دارد، فرمانبرداري از كريب، احترام گذاشتن به او و ازدواج نكردن با دختر او را همراه دارد.
بلوكباشي افزود: كريب حمايت اجتماعي و اقتصادي از پسرخوانده ميكند و در صورت آنكه پدر طبيعي پسر توانايي فراهم كردن اسباب ازدواج را نداشته باشد، اين كار برعهدهي كريب است. كريبخواندگي نسل در نسل ادامه دارد و سبب ازدواج برونطايفهيي ميشود و خويشاوندي سببي را به بيرون از خانواده گسترش ميدهد.
وي بيان كرد: در شبكههاي ارتباطي، جايگاه خويشاوندي از ساير روابط مانند همسايگي، دوستي و همكاري قويتر است و 57 درصد از اعضاي شبكهي افراد را خويشاوندان تشكيل ميدهند.
او گفت: زنان حمايت بيشتري از خويشاوندان دريافت ميكنند و در كيفيت نيز نوع حمايتي كه مردان و زنان دريافت ميكنند، با يكديگر متفاوت است. زنان بيشتر حمايتهاي عاطفي و خدماتي ميگيرند و مردان بر پيوندهاي دوستي متكي هستند و بيشتر حمايتهاي مالي و اطلاعاتي دريافت ميكنند.
باستاني اضافه كرد: نقش برجستهي خويشاوندان در شبكهي افراد بسيار مؤثر است. برخي افراد شبكههاي حمايتي متنوعي دارند، يعني خويشان، دوستان، همكاران و همسايگان خود را در شبكههاي خود دارند؛ اما گروهي فقط بر خويشاوندان متكي و گروهي ديگر نيز فقط بر خانوادهي خود متكياند.
در ادامهي همايش، آريان زواكو ـ پژوهشگر انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران ـ دربارهي پيوندهاي تفويض و شبهخويشاوندي، رويكرد انسانشناسي خويشاوندي بر حيطهي موسيقي تاجيكستان به ايراد سخنراني پرداخت.
او اظهار داشت: در تاجيكستان انتقال دانش موسيقي بهطور سنتي در ميان خويشان انجام ميشود. البته برخي از پيوندهاي خويشاوندي از موقعيتي ممتاز برخوردارند، مانند ارتباط عمو و برادرزاده، اما پيوندهايي نيز براي ايجاد سلسله شجرهي نوازندگان اختراع ميشود.
وي بيان كرد: به اين ترتيب، مشاهده ميشود كه مسأله خويشاوندي در موسيقي تعيينكننده ميشود. چه از نظر سطح مورد ادعا در دانش موسيقيايي، چه به جهت ايجاد شبكههاي همبستگي ضروري براي بازشناسي اعتبار يك نوازنده.
پژوهشگر انجمن ايرانشناسي فرانسه در ايران ادامه داد: نخستين ارتباطي كه سبب انتقال موسيقي ميشود، خويشاوندي است. در تصنيفهايي كه منتقل ميشوند نيز معمولا خانواده يا دودماني كه آن موسيقي يا آلت موسيقيايي را معرفي كردهاند، شناخته ميشوند. بيشتر بين استاد و شاگرد، روابط پدر و فرزندي نيز برقرار است و استاد، شاگرد را وارث هنري دانش مقدس خود ميداند.
زواكو گفت: موسيقي بهعنوان يك ميراث خانوادگي است، چون در ميان مردم تاجيكستان زماني كه يك خواننده خود را خوانندهي خوب بهشمار ميآورد، ميگويد كه موسيقي در خون من است و آنرا از پدرم ياد گرفتهام.
وي افزود: يك خانواده كه صاحب يك نوع آلت موسيقي يا چند تصنيف است، آنها را با نام خانوادهي خود به ديگران ميشناساند و حتا اگر پسر خانواده، نوازندهي بسيار عالي نباشد، چون پدر او نوازندهي مشهور بوده است، او هم بهعنوان يك استاد برتر شناخته ميشود.
انتهاي پيام
جمعه 31 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]