واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: رفتارها- روشنك محمدي: شادي و روحيه شاد لازمه وجودي هر جامعه پوياست. در كشور ما نيز بهعنوان جامعهاي جوان برنامهريزان بايد فكر جدي براي تزريق روحيه شادي در جامعه كنند و جواناني كه بخش قابل توجهي از آنان، چند سال از عمر خود را در دانشگاهها به اميد بهدست آوردن روزگاري بهتر سپري ميكنند، از حداقل امكانات براي داشتن زندگي شاد برخوردار باشند. شادي ضرورتي است كه به زندگي معنا ميدهد. شادي عاملي است براي نشاط روحي و سلامتي و افزايش توانايي. شادي براي يك انسان سالم يك قاعده است. در پرتو شادي است كه انسان ميتواند خويش را بسازد. براي شاد بودن بايستي مولفه اميد به زندگي را افزايش داد. اميد به زندگي و شاد بودن باعث پايين آمدن آسيبهاي اجتماعي از جمله اعتياد، خودكشي و... ميشود پس براي افزايش اميد به زندگي بايستي به دوران جواني و نوجواني بها و ارزش دهيم. نقش و جايگاه جوان در جامعه با ايفاي مسئوليت مشخص ميشود. يك جوان با يك هويت مشخص و نقش معين بايستي منزلت خود را دريابد و آن را شكوفا سازد. اما برخي از جوانان كه بهدليل جواني بايد سردمداران نشاط در جامعه باشند، امروزه به انسانهاي منفعل و بيتفاوت تبديل شدهاند. بسياري از كارشناسان امر، علت اصلي اين بيتفاوتيها را افزايش روحيه يأس و نااميدي در ميان قشر جوان عنوان كردهاند. دكتر بوالهري، رئيس انستيتو روانپزشكي تهران معتقد است افسردگي و نااميدي كه بهدليل از بين رفتن روحيه شادي در ميان دانشجويان ايجاد شده مهمترين عامل خودكشي يا تمايل به آن از سوي اين قشر تحصيل كرده است. بعضي دانشجويان در مواردي بهدليل مشكلات موجود جامعه يا محيط دانشگاهي اعم از مشكلات درسي، بيكاري و مشكلات عاطفي، دست بهخودكشي ميزنند. وي پررنگ شدن موضوعات نااميدكننده و مشكلات اجتماعي را از عوامل اصلي گسترش افسردگي ميان دانشجويان ميداند و ميگويد: پيشگيري از اين اتفاق، فقط با تقويت مراكز مشاوره دانشگاهها و همكاري مديران دانشگاهها با اين مراكز امكانپذير است. همچنين ميتوان با آمادهسازي محيطهاي دانشگاهي و در نظر گرفتن امكانات علمي و رفاهي، افسردگي را در ميان دانشجويان كاهش داد. به گفته بوالهري، در حالت كلي دانشجويان ايراني داراي روحيهاي منفعل و غيرشاداب هستند كه اين روحيه مربوط به مشكلات مختلف اجتماعي است و با توجه به اين شرايط است كه شادابي و نشاط و ايجاد انرژي مثبت در محيطهاي دانشجويي بسيار ضروري بهنظر ميرسد. علي معينفر، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعي نيز محدوديتها و موانع موجود بهخصوص در جوامع سنتي و توسعه نيافته را موجب سرخوردگي جوانان بهويژه جواناني كه از سطح آگاهيهاي بيشتري برخوردارند ميداند. به اعتقاد وي، اغلب دانشجويان در جوامع توسعه نيافته از اين رنج ميبرند كه چرا اطرافيان و جامعه، احساسات آنان را درك نميكنند و هنگامي كه در چنين شرايطي تصميم بهخودكشي ميگيرند، اغلب اميد به زندگي را از دست دادهاند. اشتغال، شادي را به دانشجويان باز ميگرداند دكتر سعيده ميرسعيد، روانپزشك و مدرس دانشگاه مصرانه معتقد است پايين آوردن موج نااميدي در كشور تنها با ايجاد اشتغال ممكن ميشود. وي اظهار داشت: وضع بد اقتصادي باعث كاهش چشمگير مسافرتها حتي سفرهاي كوتاه يك روزه و افزايش ميزان افسردگي در كشور شده است. ميرسعيد بيان داشت: برخورداري جوانهاي تحصيلكرده از شغل ميتواند عشق به زندگي و اميد و برنامهريزي براي آينده را در آنها افزايش دهد؛ افزايش اميد به زندگي روح شادي را به افراد تزريق ميكند و اينگونه از در و ديوار شهر شادي خواهد باريد. وي يادآور شد: وقتي افراد براي برآوردن نيازهاي اوليه خود درآمدي ندارند، دليل ادامه زندگي را از دست ميدهند. اين روانپزشك و مدرس دانشگاه اظهار داشت: اين روحيه در دانشجويان بهويژه آنهايي كه بومي بوده و دور از خانه و خانواده تحصيل ميكنند بيشتر است. جامعه ما تشنه ملودي است امانالله قرايي مقدم، آسيبشناس اجتماعي و مدرس دانشگاه بر اين باور است كه دولتي به معناي واقعي دولت رفاه ناميده ميشود كه در آن مردمش شاد باشند. در جامعه ما بيشتر مردم غمگين هستند و در دنياي تنهايي خود، غم را فرياد ميزنند و در اين ميان دانشجويان بهدليل برخورداري از درك بالاتر، آسيبهاي بيشتري را ميبينند. وي اظهار داشت: با موسيقي و برگزاري كنسرتهاي مختلف ميتوانيم تا حدودي روحيه شاد زيستن را بازگردانيم و چه بهتر كه بودجهاي براي برگزاري كنسرتهاي شاد در سطح دانشگاههاي كشور اختصاص داده شود. قرايي مقدم تاكيد كرد: بايد مثل ايران باستان، تعداد شاديها و جشنهاي كشور را افزايش داد و براي ابراز شادي در مجالس، فقط به دست زدن اكتفا نكرد. روح زندگي را بايد به جوانان بازگرداند، رنگ جامعه را بايد از اين خاكستري تيره تغيير داد. او ابراز داشت كه ايجاد اشتغال براي جوانان تحصيلكرده اميد به آينده را در ميان آنها افزايش ميدهد و از روي آوردن آنها بهخودكشي، اعتياد و انواع بزه حاصل از بيكاري ميكاهد. همچنين با افزايش رفاه اقتصادي، ميزان سفرهاي خارج شهري افراد افزايش پيدا ميكند. تفريح و سفر خود يكي از دلايل شاد شدن مردم يك جامعه است. فضاهاي نامناسب مهندس بيژن شافعي، مسئول فرهنگي جامعه معماران ايران، پرديس يا فضاي دانشگاهي براي دانشجويان اعم از خوابگاهها و كلاسهاي درس را نامناسب و از عوامل تخريب روحيه آنها دانست. وي اظهار داشت: در تمام كشورهاي دنيا ابتدا محيط دانشگاهي ساخته ميشود و دانشگاه مجموعهاي از امكانات خود را در قالب بروشورهاي تبليغاتي در اختيار دانشجويان قرار ميدهد تا آنها بتوانند مؤسسهاي را كه امكانات بهتري ارائه ميدهد انتخاب كنند اما در ايران بهدليل كثرت داوطلب ورود به دانشگاه اين انتخاب وجود ندارد و دانشجويان ما اكثراً در مراكزي كه اصلا براي آموزش مناسب نيستند درس ميخوانند. شافعي يادآور شد: در 10 سال اول انقلاب به طراحي محيطها دانشگاهي و خوابگاهها توجه ويژهاي ميشد و علاوه بر اينكه مبالغ قابل توجهي بر آن اختصاص مييافت در برههاي از زمان حتي مسابقاتي ميان طراحها و معمارها براي طراحي پرديسهاي دانشگاهي برگزار ميشد اما بعد از اين دوره اين مسئله رها شد. وي با بيان اينكه تعداد مؤسسات آموزشي كه امكانات نسبتا خوبي را به دانشجويان ارائه ميدهند بسيار اندك است تصريح كرد: حداكثر فضاي مطلوب براي دانشجويان در شرايط كشور ما حضور 2 تا 3 نفر در يك اتاق 12 متري است در حالي كه اين حداقل هم در خوابگاهها رعايت نميشود. به گفته مسئول فرهنگي جامعه معماران ايران، يك دانشجو آن هم در سني خاص و به دور از خانواده 4 تا 6 سال از عمر خود را در اين فضا زندگي ميكند. طراحي معماري داخلي، كف اتاق، ديوارها، فضا و مصالح و پوشش مصالح و هماهنگي ميان آنها تاثير شگفت انگيزي در روحيه افراد ساكن در اين مكانها دارد؛ افرادي كه به هر حال قرار است نيروي متخصص آينده را تامين كنند. وي يادآور شد: در حال حاضر دانشگاههاي كشور به 3 صورت دولتي، نيمه دولتي و خصوصي اداره ميشوند. در دانشگاههاي دولتي، دولت موظف است كه به دانشجويان امكاناتي نه در حد بسيار عالي ولي در حد معمول را ارائه دهد و در اين زمينه احساس تعهد كند. در دانشگاههاي خصوصي و نيمهدولتي نيز مؤسسان موظف هستند در قبال مبالغ و شهريههايي كه از دانشجويان دريافت ميكنند به آنها خدمات ارائه دهند. برخورداري از وسايل آرامش و آسايش و احساس شادي كردن در اين محيطها از جمله خدماتي است كه بايد به اين افراد ارائه كرد. زنگ خطري براي گوشهاي شنوا در گفتوگو با بسياري از دانشجويان دانشگاهها دريافتم بيكاري، نبودن محركهاي شاد، مراكز تحصيلي و خوابگاههاي نامناسب از يك طرف و لغو بسياري از برنامههاي دانشجويان، ممانعت از برگزاري سمينارهاي دانشجويي و... يأس، نااميدي و بياعتمادي را بر فضاي دانشگاهها حاكم كرده است.بهدليل فقدان شادي و نشاط اجتماعي، 25 درصد از جوانان جامعه در افسردگي بهسر ميبرند. نااميدي نسبت به آينده و مبهم بودن آينده حتي نزد جوانان تحصيلكرده و بيكاري و همچنين تشنجاتي كه به واسطه مسائل اقتصادي در ميان بسياري از خانوادهها وجود دارد، همگي موجب عدمدستيابي آنها به ايدهها و آمال و آرزوها شده و باعث تعميق افسردگي در بين جوانان تحصيلكرده شده است.در حال حاضر 23 نهاد با بودجههاي فراوان درگير شناسايي و حل آسيبهاي اجتماعي هستند اما باز هم شاهد افزايش آسيبهاي اجتماعي و گسترش نااميدي در كشور هستيم. موازي كاريها، دوباره كاريها و عدمانسجام در برنامهريزي و تمركز در اجرا و نظارت و دخيل نكردن جوانان و صاحبنظران علمي و اجرايي همگي باعث كمرنگ شدن تاثير اقدامات صورت گرفته در جامعه ميشود. بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه گسترش فعاليتهاي فرهنگي، هنري، اجتماعي و سياسي در دانشگاهها، در كنار ارائه آموزشهاي لازم به دانشجويان ميتواند نقش مهمي در مصونسازي دانشجويان داشته باشد. بنابراين، دولت بهعنوان متولي اصلي جامعه موظف به ايجاد امكانات تخليه انرژي جوانان است. علاوه بر دولت ساير نهادهاي وابسته بايد تمام تلاش خود را براي تغيير رنگ جامعه غمگين شهري امروز انجام دهند. استفاده از رنگهاي شاد در در و ديوار شهر، پخش كردن برنامههاي شاد از طريق رسانههاي جمعي، افزايش امكانات ورزشي، بالا بردن سطح رفاه جامعه و... الفباي شاديسازي در كشور است. اگر فكري براي اين واژه نكنيم بايد شادي را از فرهنگهاي لغت پاك كنيم. www.hamshahrionline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]