واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي آسيبشناختي منازعات زن مسلمان در دنياي مدرن/ 26 مدرس حوزه و دانشگاه:اسلام هرگونه نگاه منفعتگرايانه به زن را به چالش ميكشد
گروه اجتماعي: با استناد به نگاه تحليلگرايانه اسلام به انسان ميتوان گفت كه اسلام هر نوع ابزارى كه زن را در خدمت منافع لذتگرايانه و يا سرمايهدارى قرار دهد، به چالش فرا مىخواند و آن را غيرانسانى مىداند.
حجتالاسلاموالمسلمين «مصطفي دعاگو» مدرس حوزه علميه «شهيد بهشتي» تهران در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، با بيان اين مطلب به نتايج تلاقي قوانين اسلام و مدرنيسم براي زنان مسلنمان پرداخت و با اشاره به اعتقادات مدافعان حقوق زنان گفت: آنان معتقدند زن، انساني بالغ و كامل است و در برابر مردان، بهويژه در زندگي زناشويي از استقلال، اختيار و حقوق برابر برخوردار است، زن از نظر فكري انساني آزاد و مستقل است و بايد در مسائل سياسي شركت كند و از حقوق مساوي با مردان برخوردار باشد.
وي وظيفه جمهوري اسلامي ايران بهويژه نخبگان فرهنگي را در قبال اين پديده سه رويه ممكن اعلام و تصريح كرد: يك رويه اينكه بايد همه سنتهاي جاري درباره جامعه زنان را ديني و كامل تلقي كرده و بر هر گزاره و گزينه ديگر، مهر ابطال و انكار زنيم كه نتيجه اين رويكرد در ميان برخي از قشرهاي مذهبي، هواداراني دارد كه تحريم مطالعات و پژوهشهاي ويژه در عرصه مسائل زنان و در پي آن طرد همه عناصر و مؤلفههاي فمنيستي است.
وي در ادامه راهكار ديگر را خودباختگي در برابر فمينيسم جهاني، پذيرش مطلق (يا قريب به اتفاق) گزارههاي فمنيستي و تلاش براي تبليغ و ترويج آن در ايران و جامعه اسلامي دانست و در اينباره گفت: اين رويه به چيزي كمتر از كنار گذاشتن سنتها و آموزههاي ديني يا توجيه و همگونسازي آن با الگوهاي فمنيستي رضايت نميدهد.
دعاگو در ارتباط با رويه دوم اظهار كرد: اتخاذ اين رويه، امتيازاتي را نيز به همراه دارد از جمله اينكه به تحقيق و تأمل نياز ندارد و تنها كافي است به آن سوي مرزها نگريست؛ افزون بر اينكه حمايت و پشتيباني كشورهاي غربي را نيز به دنبال دارد و همنوايي با آنها موجب اعتبار اجتماعي و جهاني نيز ميشود.
وي پيامدهاي اجتماعي و فرهنگي اين گرايش را در جامعه ما دوگونه تلقي كرد و افزود: تشكيك در آموزهها و گزارههاي اسلامي مربوط به زنان، كه بيشتر از سوي روشنفكران تجددگراي لائيك صورت ميگيرد و از سويديگر تلاش براي همگونسازي آموزههاي ديني با ارزشها، توصيهها و گزارههاي فمنيستي كه بيشتر از سوي نخبگان تجددگراي مذهبي صورت ميگيرد و در پايان به «عرفي شدن دين» يا «فمينيسم اسلامي» پايان مييابد، از عمدهترين اين پيامدهاست.
اين مدرس حوزه تصريح كرد: قدر مسلّم اينكه رويكرد حاضر با معيارهاي عقلي و آموزههاي ديني سازگار نيست، افزون بر آنكه آزمايش خود را در تاريخ معاصر ايران، بارها و بارها پس داده است؛ چه آنكه تأثير ژرف آموزههاي ملّي ـ ديني بر رفتار و آداب و رسوم زنان ايراني، مانع از گرايش عميق به آموزههاي فمنيستي ميشود.
اين مدرس حوزه بهترين راه برخورد با انديشههاي فمنيستي را رويكرد عقلاني و آگاهانه به سنّت و مدرنيته اعلام كرد و گفت: نقد جسورانه و پالايش و معرفي عناصر كارآمد هر دو حوزه، بهترين راه برخورد با اينگونه انديشههاست؛ امروزه بسياري از انديشمندان و نخبگان انقلابي و مسلمان كه در مقام مباحث تئوريك، روش عقلاني و نقادي را در مبادلات فرهنگي ـ و از جمله مباحث زنان ـ پذيرفتهاند، عملاً تحت تأثير مؤلفههاي مدرنيسم قرار گرفته و به ترويج و تبليغ ارزشها و هنجارهاي آن پرداختهاند؛ اينان به درستي دريافتهاند كه لازمه برخورد با هر نوع انحرافي، بهكارگيري روشي متناسب و همسنخ با آن است و از اينرو به جاي برخوردهاي چكشي و حذفي بايد از رهگذر منطقي و عقلاني با پديدههاي جديدي همچون انديشههاي زنمدارانه در حوزه مسائل زنان برخورد كرد.
دعاگو تكوين جنبش زنان در ايران بر مبناي اعتراض به شرايط موجود را قابل توجيه دانست و گفت: لكن نظر به حاكميت گفتمان اسلامي بر فضاي كنوني جامعه، اين جنبش بايد در چارچوب قوانين ديني سازماندهي شود تا بتواند به اهداف مورد نظر اسلام در راستاي آزادي زن و حفظ حقوق و تكامل و رشد آن دست يابد نه برگشت به گذشته و نه تقليد كوركورانه از فرهنگ غرب كه راه به جايي نخواهد برد؛ راه درست همانا بازگشت به ارزشهاي الهي است چنانكه اسلام ميگويد «ملاك ارزشمندي انسانها فقط در تقواست و هيچ عامل ديگري حتي جنسيّت، تأثيري در انسانيّت انسانها ندارد»
وي در ادامه تأكيد كرد: بين دو جنس زن و مرد تفاوتهاي بسياري، از جنبههاي مختلف وجود دارد كه اكثراً پايههاي آن فيزيولوژيك و زيستي است و عوامل اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي زمينههاي بروز و اظهار تفاوتها را فراهم كرده و در حدّ بالايي منجر به تغييراتي در آنها ميشود كه صرفنظر از پايه و علّت وجودي و رشد آنها در نمود رفتاري احوال و كردار فرد مؤثر است.
اين استاد دانشگاه نگرش آيين آسماني اسلام نسبت به زنان از لحاظ آفرينش و حقوق اجتماعي ـ به ويژه نقش اساسي كه مادران در كامل كردن نظام خانوادگي و تعليم و تربيت ايفا ميكنند ـ را مؤثر بر آموزههاي فرهنگ و ادب ايراني دانست و اظهار كرد: ضمن آنكه با غور در آيات قرآني و نيز روايات موجود در زمينه تفاوت ميان زن و مرد، به شبهات برتري مردان نسبت به زنان در بينش اسلامي، پاسخ داده شده است.
وي با اشاره به يك تحقيق پيمايشي در زمينه باورداشت نقشهاي جنسيتي تعريف شده براي هر يك از دختر و پسر در جامعه ايراني، كه ميزان تأثير سطح تحصيلات بر اين امر را مورد بررسي قرار داده است، گفت: ضمن آنكه تأثيرپذيري مشاركت سياسي زنان در ايران پس از انقلاب از شكاف جنسي به عنوان يك شكاف ساختي از تقسيم جمعيت جامعه ميان دو گروه مردان و زنان، مبناي كندوكاو قرار گرفته و اين گونه نتيجهگيري شده كه ايزولهسازي شكاف جنسي به عنوان متغير وابسته، تابعي از حضور و عملكرد متغيرهاي مستقلي چون نيروهاي اجتماعي حاكم بر صحنه قانونگذاري نظام حكومتي و عملكرد قوه مجريه بر اين بنيان، در عرصه آموزش و پرورش رسمي است.
اين استاد دانشگاه با تعريف خانواده در اشكال مختلف آن بهعنوان نهادي كه از ديرباز كاركردهاي مهمي چون تنظيم روابط جنسي، حمايت عاطفي، توليدمثل و جامعهپذيري كودكان را ايفا كرده است، افزود: با توجه به الگوهاي جهاني و فراتاريخي تقسيم كار جنسي، زنان همواره بيش از مردان، مسئوليت تأمين اين كاركردها را بر دوش كشيدهاند.
وي درباره اشتغال زنان مسلمان گفت: امروزه ديدگاه مطرحي كه مخالف با اشتغال زنان باشد، وجود ندارد و روي هم رفته پذيرفتهشده كه زن ميتواند در صحنه اجتماع حاضر شود و با پذيرش شغل و مسئوليتهاي ديگر اجتماعي به گردونه تحركات و فعاليتهاياجتماعي بپيوندد لكن با عنايت به انتظارات خاص از زنان (همچون اداره امور خانه در كنار اشتغال بيروني) اتخاذ تمهيدات لازم از جمله برنامههاي تأمين اجتماعي و تعديل تعهدات و الزامات قانوني و بهويژه اصلاح باورها و ذهنيتهاي منفي مخالف كار خارج از منزل بانوان كه به دنبال تداوم نقشهاي سنتي صرف (همسري ـ مادري) براي زنان است، همچنين روند بهرهگيري از نيروي كار زنان كه بخش قابل توجهي از توانمندي جامعه را در اختيار دارند، ضروري به نظر ميرسد.
اين مدرس حوزه علميه تأكيد كرد: در اين بخش، با انجام يك تحقيق پيمايشي ابعاد مختلف بحث كار خارج از خانه زنان، همچون گرايش كارگران زن به كار در خارج از خانه، ميزان گرايش به قوانين حمايتي زنان و وضعيت آينده جامعه پيشبيني شده است.
دعاگو تفاوت نگرش اسلام و مدرنيسم به جايگاه اجتماعي زن را با تحليل نگاه اسلام به انسان تبيين كرد و گفت: نگاه اسلام به انسان، نگاهى متعالى است و از منظر عقلگرايى شرافتمندانه و خداجويى عزتمدارانه، انسان را مىنگرد و مىخواهد تمام نگاهها تحت تأثير مؤلفههاى ديگرى غير از برابرى انسانى و تقوا قرار نگيرد، هرگز نبايد به ديگرى از زاويه جنسيت، مليت، رنگ و ... نگريست؛ اسلام هر نوع ابزارى كه اغلب در خدمت منافع ديدگاه لذتگرايانه و يا سرمايهدارى قرار گيرد، به چالش فرا مىخواند و آن را غير انسانى مىداند.
وي در ادامه زن را در تعابير قرآن و روايات، مظهر صفات جمال خداوند معرفي كرد و افزود: اين تعبير در هيچ مكتب و آئين ديگري نيامده كه زن تا اين حد متعالى باشد؛ در انديشه دينى يك مركزيت و محوريتى به زن داده مىشود و حيات زن در اين است كه مظهر صفات جمال خداوند بماند؛ ديدگاه اسلامى درباره زن را مىتوان ديدگاهى مترقى و در عين حال متعادل دانست، اسلام زن را همچون مرد انسان مىداند كه سه ويژگى همه انسانها يعنى اختيار، مسئوليتپذيرى و توان ارتقا و كمال را داراست و همانند مرد از امكانات رشد و كاميابى برخوردار است؛ زن و مرد هر دو در تحمل امانت الهى و مسئوليت و ولايت الهى - تعهد و تكليف - مقام ممتاز را در ميان تمام جهانيان دارند، همه بشر از يك جنس و يك جامعه هستند؛ در برخوردارى از زندگى پاكيزه و به دور از ناهنجارى و خشونت، امنيت، صلح، دوستى و نهايت ارتباط معنوى هر دو باعث زينت و حفظ يكديگر هستند.
ادامه دارد...
جمعه 31 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]