واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: روسها هرگز به ابرقدرتی چین در آینده اعتقادی ندارند. آنها بیشتر به اقتصاد آمریکایی تمایل دارند. کارشناسان روس تصریح کردند؛ روسیه نگران منافع مبتنی بر انرژی چین در ایران نیست. روسیه میخواهد موقعیتاش را به عنوان تهیهکننده اصلی گاز اروپا حفظ کند. مناسبات ایران و ایالات متحده با فرازو نشیب های بسیاری همراه بوده است.هر دو بازیگر، رویکردها و اهداف متفاوتی را به ویژه در سطح منطقه خاورمیانه و موضوعاتی مانند فلسطین برگزیدند که تا حد زیادی در مقابل هم قرار دارند.از سوی دیگر ایران و آمریکا هر دو با دیگر بازیگران مطرح نظام بینالملل یعنی چین و روسیه دارای پیوندهایی هستند ؛ دو کشوری که تا کنون در روابط خود با تهران و واشنگتن بیش از هر چیز بر منافع خود تاکید کردهاند.تجربه دو دهه اخیر - به ویژه پس از مطرح شدن موضوع هستهای ایران - نشان داده است روسیه و چین با وارد شدن در بازی ایالات متحده و ایران به فراخور موقعیت و وضعیت از فرصتها بهره میگیرند تا حد اکثر منافع اقتصادی،سیاسی و امنیتی را از تهران و واشنگتن کسب کنند. همشهری دیپلماتیک در شماره44 خود نوشته است: در 9 جولای سال 2010 سه مرکز تحقیقاتی وابسته به موسسه بروکینگز یعنی مرکز ایالات متحده و اروپا، مرکز جان تورنتون چین و مرکز سیاستهای خاورمیانهای سابان، نشستی را درباره روابط روسیه، چین و ایران برگزار کردند.در این نشست که کارشناسانی از روسیه، چین و خاورمیانه شرکت کرده بودند در خصوص چگونگی تعامل سه کشور مذکور در موضوعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی بحث و تبادل نظر شد. اینکه چگونه این سه کشور یکدیگر را به مثابه بازیگران مهم منطقهای و بالقوه جهانی تلقی میکنند، چگونه متغیرهای بیرونی از قبیل ایالات متحده، اتحادیه اروپا و دیگر بازیگران بینالمللی وارد محاسبات روابط این سه کشور میشوند و چگونه نقش روسیه و چین در نهادهای بینالمللیای چون شورای امنیت و... میتواند بر تصمیمگیری و سیاستگذاری این نهادها در قبال ایران تاثیر بگذارد، محورهای عمده بحث کارشناسان این نشست بودند. یکی از پرسشهای مهم مطرح شده در این نشست این بود که چگونه سیاستهای روسیه و چین در قبال ایران ممکن است در موضوعات کلیدیای چون همگرایی یا واگرایی تاثیر داشته باشد و روسیه و چین چه رویکردی درخصوص تحریمها اتخاذ خواهند کرد؟ همچنین کارشناسان روسیه پیچیدگیهای جدید در محیط متحول ژئوپلیتیکی را بررسی کردند و اینکه چگونه مسکو به سان واشنگتن تلاش میکند سیاستهای جدیدی را در قبال قدرتهای در حال ظهور اتخاذ کند. از نظر آنها مسکو، ایران را به مثابه یک قدرت منطقهای بلندپرواز مینگرد نه یک قدرت منطقهای در حال ظهور. بعضی از کارشناسان روسی هم بر این باور بودند که روسیه ایران را هم بازیگری مهم در خاورمیانه بزرگ و هم بازیگری عقلانی با تاریخی طولانی میداند. شرکتکنندگان به این نتیجه رسیدند که سیاست روسیه در قبال ایران را ترکیبی از منافع شخصی مسکو در منطقه و رابطه روسیه با ایالات متحده تعیین میکند و در اهمیت منافع اقتصادی روسیه در ایران نیز نباید زیاد غلو کرد. به لحاظ چگونگی روابط روسیه با ایران و آمریکا شرکتکنندگان به این نتیجه رسیدند زمانی که روابط دوجانبه با ایالات متحده رو به وخامت میرود، مسکو همواره ایده روابط نزدیک با تهران را جذابتر مییابد و به دنبال مخالفت کردن با سیاستهای آمریکا در قبال ایران برمیآید. برای مثال، از سال 2003 تا 2008 مسکو از تهران برای برقراری موازنه علیه واشنگتن استفاده کرده است ولی کارشناسان روسیه خاطرنشان میسازند؛ روسیه اکنون اهمیت ایران را دستکم گرفته است. همچنین شرکتکنندگان بر این واقعیت اشاره کردند که رد عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از سوی چین و روسیه ظاهرا به خاطر تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود ولی حقیقت امر این است که این دو کشور میخواستند در روابط خود با ایالات متحده فاصله ایجاد کنند.کارشناسان تصریح کردند اگر روسیه گزینه روشنی داشته باشد همواره روابط خود با آمریکا را در اولویت قرار میدهد ولی هر زمان احساس کند در مناطقی که منافع حیاتی دارد از سوی ایالات متحده تهدید میشود - مثل گرجستان و اوکراین - روی از آمریکا برمیتابد. همچنین این احتمال مطرح شد که تهدید تل آویو، به حملهای از سوی واشنگتن یا تلآویو به ایران بینجامد و تصریح کردند؛ سیاست روسیه در حال حاضر بر منصرف کردن ایران از برداشتن گامهای بیشتر در جهت برنامه اتمی و در عین حال برحمایت از حق ایران برای دستیابی به قدرت اتمی غیرنظامی زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی متمرکز است. کارشناسان استدلال کردند روسیه الگوی ژاپن را برای ایران میپذیرد؛ یعنی اینکه تهران توانایی تولید سلاحهای هستهای را داشته باشد ولی عملا به سمت تولید این سلاحها نرود. کارشناسان روسی در ادامه این نشست تصریح کردند؛ مسکو در چند سال گذشته از ایران بسیار ناامید شده است. با توجه به تغییر در سیاست ایالات متحده و دولت اوباما نسبت به ایران، دیدگاه جدید روسیه این است که تهران باید در قبال ایالات متحده، جامعه بینالملل و سازمان ملل از خود انعطاف و سازش نشان دهد. روابط روسیه و چین نیز از دیگر محورهای بحث این نشست بود. روسها هرگز به ابرقدرتی چین در آینده اعتقادی ندارند. آنها بیشتر به اقتصاد آمریکایی تمایل دارند. کارشناسان روس تصریح کردند؛ روسیه نگران منافع مبتنی بر انرژی چین در ایران نیست. روسیه میخواهد موقعیتاش را به عنوان تهیهکننده اصلی گاز اروپا حفظ کند. شرکتکنندگان همچنین بر این واقعیت تمرکز کردند که اعمال تحریمهای سازمان ملل علیه ایران گزینههای دشوارتری را پیش روی پکن در روابطاش با تهران و واشنگتن قرار داده است. آنها معتقدند چین تحریمها را ابزاری موثر و کارآمد نمیداند. همچنین پکن، ایران را تهدیدی امنیتی تلقی نمیکند و هیچ ضرورتی برای برخورد با ایران نمیبیند. کارشناسان چینی نیز خاطر نشان کردند؛ چین ترجیح میدهد در ائتلاف علیه ایران در حاشیه قرار گیرد و از هرگونه تعهدی که روابطاش را با تهران بر هم میزند، بپرهیزد. کارشناسان استدلال کردند هر چند چینیها کاملا مطمئن نیستند چه چیزی میخواهند و چه کار باید بکنند ولی درکل میخواهند نقش سیاسی بزرگتری را در جهان به عهده بگیرند. اکنون پکن به افزایش نفوذش بدون افزایش مسؤولیتهایش علاقهمند است. از سوی دیگر چین به سان روسیه با ایران رابطهای پیچیده دارد. شرکتکنندگان معتقد بودند انرژی محرکه اصلی رابطه چین با ایران است. کارشناسان انرژی بر این واقعیت تاکید کردند ایران هم تامینکننده اصلی نفت خام برای چین است و هم کشوری است که شرکتهای ملی نفت چین میتوانند در اکتشاف و استخراج گاز طبیعی و میدانهای نفتی شرکت کنند و به یمن تحریمهای سازمان ملل با رقابت شرکتهای بینالمللی نفت مواجه نشوند. مدیران و روسای این شرکتها از مقامات بلندپایه هستند و یک نیروی سیاسی لابیگونه نیرومند را تشکیل میدهند. ایران و عراق در رشد این شرکتها بسیار تاثیرگذار بودهاند و تحریمهای جدید فرصتی برای شرکتهای چینی فراهم کرده است تا موقعیت خود را در ایران تثبیت کنند. کارشناسان چینی همچنین خاطر نشان کردند؛ دغدغههای مبتنی بر امنیت انرژی چین باوجود روابط چین و آمریکا، عامل مهمی در روابط پکن با تهران به شمار میآید. چین از اهمیت سیاست عدم تکثیر دولت اوباما و نقش مهم خود در جلوگیری از برنامه هستهای ایران به خوبی آگاه است. با این حال، براساس قانون تحریمهای جدید محدویتهایی برای سرمایهگذاری شرکتهای چینی در ایران وجود دارد. ایالات متحده نگران آن است که شرکتهای چینی همچنان به سرمایهگذاریهای خود ادامه دهند. شرکتکنندگان نشست همچنین درباره چشمانداز تهران نسبت به محیط متحول ژئوپلیتیکی حاشیه جنوبی خلیج فارس بحث کردند. کارشناسان خاورمیانه خاطرنشان کردند که 10 تا 15 سال پیش خلیجفارس یک خلیج آمریکایی - تحت سلطه این کشور- بود و ایالات متحده به راحتی قدرت و نفوذش را در آنجا اعمال میکرد اما اکنون اوضاع فرق کرده است و آمریکا باید سخت تلاش کند برای تامین منافع خود در این منطقه حمایت بسیاری از بازیگران محلی و بینالمللی را جلب کند. 10 تا 15 سال پیش، آمریکا نگران اندیشههای روسیه و چین در خلیج فارس نبود ولی اکنون این دو کشور از اهمیت زیادی برخوردارند؛ حتی اگر آمریکا همچنان بر حوزه امنیت منطقهای سلطه داشته باشد. کارشناسان همچنین بر این واقعیت تاکید کردند که پیچیدگی قابل توجهی در رهیافت کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس نسبت به ایران وجود دارد. بعضی از این کشورهای این منطقه مانند بحرین باوجود اینکه به گروه کشورهای عربی تعلق دارند، شیعهنشین هستند یا اینکه دارای اقلیتی قابل توجه از شیعیان هستند. شیعیان این کشورها احساس میکنند ضعف ایران به منزله ضعف فرهنگی آنهاست. از سوی دیگر دیدگاه حاکم در منطقه این است که سیاست خاورمیانهای آمریکا فاقد شفافیت است. با توجه به افزایش حجم تجارت کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با چین، این کشورها به تدریج چین را به منزله یک قدرت سیاسی و اقتصادی جایگزین در منطقه مینگرند. در مجموع، اقتدار آمریکا در این منطقه نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. چشمانداز دیپلماتیک منطقهای و بینالمللی برای ایران دیگر واشنگتنمحور نیست و تهران میتواند از تغییرات در موازنه قدرت منطقه بهنفع خود استفاده کند. سرانجام، کارشناسان این نشست خاطر نشان کردند؛ سیاستهای ایران عمدتا متاثر از احساس ناامنی و بیاعتمادی در قبال ایالات متحده است. آنها به این نکته اشاره کردند که بحثهای بینالمللی درباره ایران در 10 تا 15 سال گذشته تغییر یافته است. آنها همچنین تصریح کردند؛ تهران اکنون خود را درگیر یک جنگ نرم با ایالات متحده تلقی میکند و به دنبال بالا بردن هزینههای آمریکا در منطقه است. پرسش اصلی در ایران امروز این است که این کشور به کدام سمت و سو پیش میرود و چه سیاستهایی میتواند بر رفتار ایران تاثیر بگذارد؟ شرکتکنندگان در این باره بحث کردند که چگونه ایران در تصمیمگیریهایش در پارهای موارد بر اساس تحلیلهای فایده و هزینه پیش میرود و از اینرو بعضی نمونههای دگرگونی مهم سیاستهای ایران از قبیل اعلام آتشبس با عراق را مورد کنکاش قرار دادند. با این حال، کارشناسان همچنان از تحلیل عمقی مسائل داخلی ایران اظهار ناتوانی میکردند و میگفتند که نمیدانند رهبران ایران چگونه اوضاع داخلی را ارزیابی میکنند.کارشناسان همچنین اشاره کردند فشارهای بینالمللی برای جلوگیری از حقوق ایران برای دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز چندان تاثیری بر جای نگذاشته و تلاشهای دولت اوباما برای ایجاد ائتلاف علیه ایران موفقیتآمیز نبوده است. در پایان نشست، شرکتکنندگان توصیه کردند نشستهای بیشتری درباره رهیافتهای جدید برای تعامل با ایران از جمله رهیافتهای دوجانبه، از طریق سازمان ملل و میانجیگران برگزار شود. 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]