واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: انقلاب اسلامی و تحولات عمیقی كه در منطقه و جهان پدید آورد، چنان ابعاد گستردهای داشته و دارد كه بسیاری از آثار و نتایج آن در حال حاضر قابل درك نیست. بیتردید نسلها و قرنهای آینده بهتر میتوانند ابعاد گوناگون این اقدام جهادی و بیدارگر و آزادیبخش امام خمینی را بشناسند. با گذشت زمان، رویارویی و مواجهه استكبار جهانی با این جبهه پایداری كه تفكر و ادبیات آن را جمهوری اسلامی ایران مدیریت میكند، سنگینتر و جدیتر و علنیتر شده است و هرچه بگذرد، وضوح و شفافیت و مرزبندی این جبههها بیشتر نیز خواهد شد. از این رو و در این روند، مقطع رهبری آیتالله سید علی خامنهای حساسیت ویژهای دارد، چراكه رویارویی این جبههها چه از نظر سیاسی و اقتصادی و علمی و چه از نظر فرهنگی و تبلیغی جدیتر و سختتر میگردد. ابتدا گمان غالب تحلیلگران و مراكز سیاستگذاری و تصمیمسازی غرب این بود كه انقلاب اسلامی جریانی گذرا و سطحی است و حتى در صورت تداوم میتوان نهایتاً با الگوهای مختلف موجود یا آن را منحرف ساخت یا به شكلی آن را مصادره كرد. لیكن این جریان نهتنها باقدرت تداوم یافت و علیرغم تهدیدها و تحریمها روزبهروز قویتر شد، بلكه به مرور زمان گسترش یافت و هر روز از جایی سربرآورد و امروز نهتنها در لبنان و عراق و افغانستان و فلسطین، بلكه در دیگر نقاط جهان مشروعیت و اقتدار نظام سلطه را به چالش كشیده است. مسیری كه نظام سلطه برای حاكمیت بر جهان طراحی كرده بود و حتى بخش عمده آن در شوروی سابق و اروپای شرقی به نتیجه رسیده بود -چه از نظر سیاسی برای حل نهایی موضوع فلسطین و چه از نظر فرهنگی برای غربیكردن جهان- بهخاطر اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران دهها سال به تأخیر افتاد و پیشبینیها در مورد این بخش از جهان در هم ریخت. عمق و گستردگی جبهههای متقابل اكنون جمهوری اسلامی به عنوان جلودار جبهه گسترده مقاومت، در مقابل تمامی جبهه نظام سلطه ایستاده است. نه این سوی میدان یك كشور ایران بهتنهایی ایستاده است و نه آن سوی میدان یك كشور آمریكا. هم این جبهه امتداد تاریخی و جغرافیایی طولانی دارد و هم آن جبهه پسینهای طولانی و گسترده. آنسو قرنها مظلومیت و درماندگی بشر هست؛ از بردگان فراعنه مصر تا سیاهان آفریقا و این سو قرنها امید و انتظار رهایی برای نجات و سعادت. آن سو همه ایستاده و چشم دوختهاند تا به اعتراف صریح و علنی خودشان هرچه در جنگهای صلیبی به دست نیاوردهاند، به چنگ آورند و این سو همه با نگرانی و دلهره چشم دوختهاند تا هرچه عزت و كرامت در كوچه پسكوچههای تاریخ جا گذاشتهاند، شاید اینجا پیدا كنند. برای درك ابعاد این مواجهه و رویارویی جدی و تاریخی و برای فهم عمق و حساسیت و گستردگی آن باید از تنگنای مسائل كوچك و درگیریهای سطحی و اختلافات كودكانه و نادانیها و اشتباهات روزمره عادی به درآمد و از افقی گستردهتر نگریست. طوفان سهمگین را كسی كه در اتاقك زیر كشتی پنهان شده، درنمییابد و گردباد ویرانگر را كسی كه به زیر كومهای خزیده، نمیتواند دید.
ركن اساسی و مهم مواجهه مهمترین ركن این مواجهه و رویارویی درازمدت و عمیق، زمینههای علمی و فكری و فلسفی آن است كه زیرساختهای نظری و مبانی اعتقادی را ترسیم میكند و در نرمستیز فرهنگی و فكری موجود میتواند حقایق مكتب اهل بیت را به دنیای منتظر و تشنه امروز عرضه كند. هرچه این ركن اساسی و مهم بیشتر مورد توجه و اهتمام باشد، توفیق و پیروزی بیشتر در دیگر عرصهها را تضمین میكند و بهتر از خطر انحراف و شكست در آینده باز میدارد. ولذا به بصیرت توصیه شده است كه اگر نباشد، به بیراههها خواهیم رسید و از مقصد دورتر خواهیم شد. در عین حال این مبادی و اصول در منابع و معارف ما بیش از هر چیز وجود دارد. هدف اصلی از هر حركت و اقدامی اهتمام به همان حقایق است. وحی اله با «خواندن» آغاز میشود و از كرامت انسان و تعلیم و تعلم سخن میگوید. سیره و سخن اهل بیت نیز سرشار از توجه به فكر و فهم و علم و معرفت است. رسالت جمهوری اسلامی پیش و بیش از هر چیز، سخن گفتن با فطرت اله انسان و گسترش و ترویج معرفت و بیان حقایق است و آشنا كردن با كلمات و اندیشههای نورانی و آسمانی كه فرمود «فإنَّ الناسَ لو علِمُوا محاسن كلامنا لاتَّبَعُونا» شاید بتوان گفت سامانده این موضوع و عرضه كردن این حقایق و معارف به اقتضای شرایط و درك مخاطب و بیان آنها به زبان نو و تازه و ریختن آنها در ظرف مناسب یا آنچه نواندیشی و نهضت نرمافزاری در دانش و بینش خوانده میشود، حساسترین و بنیادیترین بخش مواجهه تاریخی حق و باطل است. منظور تدبیر و مدیریت از مواجهه -چنانكه جوانب دیگر از قدرتنمایی نظامی و پیشرفت تكنولوژیك و دستاوردهای هستهای و اقتدار سیاسی- با ولی فقیه است و «قم» در سیری تاریخی پس از درخشش سامرا و جبلعامل و اصفهان و مشهد و نجف، امروز پایگاه است كه بر اساس روایات متعدد، مركز انتشار معارف و حقایق خواهد بود كه «مِنها یفیضُ العلمَ إلى سائرِ البلاد». جغرافیا و تاریخ مخاطبان حوزه حوزه علمیه قم برای ایفای این نقش تاریخی و ادای این رسالت عظیم، اكنون چارهای ندارد جز آنكه با هدایت و مدیریت ولایت فقیه، از افقی گستردهتر و وسیعتر به جغرافیای مخاطبان و پرسشگران بنگرد و بداند كه باید با زبان «قوم» با آنها سخن بگوید نه با زبان «قم». حوزه علمیه قم باید دریابد كه مخاطبانش نهفقط در گذر خان یا صفائیه، بلكه در جغرافیایی به پهنای پنج قاره جهان گستردهاند. حوزه ما امروز باید با نگاه عمیق و متفاوت به تاریخ مخاطبان خود بنگرد و بداند كه صدا و سیمایش را تنها شنوندگان و بینندگان امروز نمیشنوند و نمیبینند، بلكه باید بداند و دریابد كه پژواك پیامش در قرنها امتداد خواهد یافت. پس باید چنان برنامهریزی و تدبیر كند كه گویی به پانصد سال دیگر میاندیشد كه فرمود : «إعْمَلْ لِدُنیاكَ كأنّكَ تَعیشُ أبداً». حوزه علمیه قم زمانی میتواند نقش تاریخی و موعود خود را بازیابد كه دنیا و زبان مردم دنیا را بهخوبی بشناسد و در ادامه حركتهای فردی بزرگانی چون سید جمالالدین اسدآبادی و امام موسى صدر و حركت جمعی انقلاب اسلامی و نهادهای متمركز موجود، به شكل فراگیر و حسابشده برای آشنایی فرزندانش با فضای واقعی و عینی دنیای امروز اقدام كند. حوزه قم زمانی میتواند درمان مناسب را عرضه كند كه درد را بهدرستی بشناسد. زمانی میتواند با مخاطب سخن بگوید كه با زبان و ادبیات و طرز تفكر و دغدغهها و مسائل و مشكلات او آشنا باشد. بداند مخطبش چگونه میاندیشد و ما را چگونه میبیند و از ما چه انتظاری دارد. این رسالت بزرگ زمانی بهدرستی تحقق خواهد یافت كه تاریخ و جغرافیای این مخاطبان با ابزار مناسب و شیوه صحیح و روشهای كارآمد مورد خطاب قرار گیرد و به امر اله «و أعِدّوا لَهُم ما اسْتَطَعْتُم مِنْ قُوَّةٍ» همه ابزار تأثیرگذاری و انتقال پیام مورد توجه باشد.
حوزه علمیه و رسانههای نو دنیای امروز دنیای ارتباطات و رسانه است. در آینده نیز هرچه پیش رویم، این عرصه گستردگی و نفوذ بیشتر مییابد، چنانكه در روایات متعدد ملاحم و علائم ظهور به گوشههایی از آن اشاره شده و از امتداد سمع و بصر مخاطبان به شكل رسانههای نوین یاد شده است: «إذا قام القائم یمدّ الله فی أسماع شیعتنا و أبصارهم» و بسیار روایات دیگر كه تفسیر انتشار علم و معارف قم تا چشم و گوش «مخدّرات فی الحجال» است. انتظار طبیعی دوستان و دشمنان از حوزه علمیه قم در چنین شرایطی، مسلح شدن به ابزار روز در این عرصه و برگرفتن سلاح متناسب در این جبهه است. در روزگار جدید باید با زبان نو و تازهای سخن گفت كه مخاطب درك میكند. باید پیام حقیقت را با ادبیات و قالبی عرضه كرد كه مخاطب میپذیرد. قرائن و اخبار مختلف و واقعیت مشهود نشان میدهد كه دشمن در این عرصه نیز پیش از ما سلاح برداشته و به میدان آمده است. سرمایهگذاری سنگین نظام سلطه برای هدفگیری فضای عمومی جوامع شرقی و كشورهای اسلامی به شكل عام و توجه به داخل جامعه ایران به شكل خاص، با راهاندازی صدها شبكه تلویزیونی و هزاران سایت اینترنتی، نشاندهنده بخشی از این حضور مسلح و جدی است. آیا امیدی هست؟ اما آیا امیدی به موفقیت در این عرصه وجود دارد؟ آیا در این نبرد نابرابر كه از هر جهت ما در موضع ضعف قرار داریم -چه از نظر فناوری و چه از نظر هنری و چه از نظر طلاب توانا در زبانهای خارجی و چه از نظر روابط عمومی و قدرت تبلیغات و بازاریابی- آیا میتوانیم به توفیقات آینده امیدوار باشیم؟ اولاً ما باور داریم كه «الّذین جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنا»، خداوند در این عرصه حساس نیز یار و مددكار مجاهدان خواهد بود. ثانیاً شاهدیم كه ظرفیتهای بسیار ارزشمندی در میان طلاب جوان و فاضل حوزه علمیه قم وجود دارد كه به صورت متراكم در انتظار فعال شدن است و مسلماً با هدایت و نظارت صحیح، بهخوبی قابل بهرهبرداری خواهد بود. در عین حال، این عرصه همچون همه زمینههای دیگر عرصه دادوستد و میدان تبادل و تعاملی است كه بر اساس معیارها و موازین حرفهای میتوان در آن پیش رفت و به نتیجه رسید. اگر عزم جدی در میان بزرگان و متفكران و عالمان و مراجع علمی و دینی حوزه وجود داشته باشد –چنانكه در تجربه برخی مراجع بزرگوار تقلید و برخی نهادهای دینی حوزه دیده شده است- بهراحتی میتوان لوازم و ضرورتهای اولیه این حركت را فراهم آورد. تجربههای موفق موجود برخی تجربههای موجود در فعالیتهای فرهنگی جمهوری اسلامی، مانند عرضه و پخش برخی مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی و راهاندازی شبكه تلویزیونی فیلم و سریال «آیفیلم» به زبان عربی نشان داده كه در بدترین شرایط هم زمینه برای گشودن راههای جدید وجود دارد. در شرایطی كه از گذشته دور، حساسیتهای نژادی و مذهبی عرب بر علیه فارس وجود داشته و در سالهای اخیر به شكل عجیبی گسترش یافته و تشدید شده است و گاه حتى از ورود یك نسخه كتاب چاپ ایران به داخل برخی كشورها رسماً جلوگیری میشود، بهطور طبیعی به نظر نمیرسد كه هیچ موقعیتی برای پخش محصولات فرهنگی از شبكههای تلویزیونی عربی وجود داشته باشد. اما با كمال تعجب شبكه تلویزیونی «امبیسی» عربستان نیز كه از چندی پیش بخش فیلم و سریال فارسی راهاندازی كرده، هماكنون درحال پخش یك سریال ایرانی است. بسیاری از كانالهای عربی كه پیش از این تنها فیلمهای مصری و گاه سوری را پخش میكردند، راه برای پخش سریالهای ایرانی باز شده است. تنها در كشور عراق، 10 كانال تلویزیونی به پخش فیلمها و سریالهای ایرانی میپردازند. عجیبتر اینكه مجموعه تلویزیونی «یوسف صدیق» در كشورهای مصر و تونس و یمن و حتى شبكه مسیحی «اوتیوی» لبنان و شبكه كرد عراقی پخش شد.
فرصت فرا رسیده است این فرصت ورود فرهنگی ماست و این فرصت خاص و ویژه را اكنون باید قدر دانست، زیرا در همین حال كه هجوم رسانهای و تبلیغاتی علیه انقلاب اسلامی و مكتب اهل بیت افزایش یافته، این فرصتها از امیدهای تازه برای آشكار شدن حقیقت و نشر معارف اسلام ناب محمدی (ص) خبر میدهند. اقتدار جمهوری اسلامی در زمینههای گوناگونی همچون دستیابی به فناوری هستهای و سیاست خارجی و ایستادگی در مقابل تحریمهای وسیع و عرضه نمونهای چون «حزبالله» لبنان، همه مرهون رهبری و تدبیر و ایستادگی و حكمت و ولایت فقیه روزآمد و آگاه است. همین حكمت و درایت در حوزه قم نیز بار خواهد داد و آثار ولایت و فقه پویا در این عرصه نیز آشكار خواهد گردید. امروزه جهان معاصر با همه مراكز فكری و علمی، با همه دانشگاهها و نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی، با همه اندیشمندان بیغرض و متفكران حقجو، با همه مخاطبان آگاه و فهیم در انتظار پیام معتدل و منطقی و عقلانی و عالمانه حوزه علمیه قم است كه به زبان نو و «بالّتی ه أحسن» به ایشان عرضه شود. این فرصت تاریخی همیشه آرزوی بزرگان شیعه بوده است. بسیار عالمان مجاهد و اندیشمندان بزرگ حوزه بودهاند كه در حسرت چنین موقعیت و فرصتی زیستهاند. آنها یا مانند شهید بزرگ علامه سید محمدباقر صدر میخواستهاند برای نیمساعت برنامه رادیویی مؤثر در جهان عرب از وجوه شرعیه هزینه كنند تا مگر كلام اهل بیت (ع) در غوغای تبلیغات غرب و شرق به گوش مردم برسد، یا همانند امام خمینی (ره) صدا و سیما را دانشگاه میدانستهاند كه گسترش و تقویتش به تبیین حقایق دینی صحیح میانجامد. امروز پس از همه انتظارها و حسرتها، هم حوزه قم ظرفیت و توان اداره چنین رویارویی فرهنگی گستردهای را در خود دارد و هم رهبر معظم انقلاب از صلاحیت و اقتدار لازم برای هدایت این نرمستیز دشوار برخوردار است. امروزه رسالت تاریخی حوزه قم آن است كه از محدودیتهای گوناگون كه در طول تاریخ بر آن تحمیل شده، بهدرآید و نقش مهم و دشوار خود را در گستره جهان بازشناسد و به اشكال و روشهای گوناگون با مخاطب گسترده و بینالمللی خود سخن بگوید كه مصداق «ناس» به معنی شامل و كامل آن هستند؛ روشهایی همچون اعلام جایزه جهانی برای ابداع فكری و تحقیقاتی در سطح خواص یا ساخت فیلمهای مستند درباره حقیقت شیعه و باورهایی همچون ولایت فقیه در سطح عوام و پخش به زبانهای مختلف. منبع: khamenei.ir 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 499]