واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: در این میان، اقلام پروتئینی از جمله کالاهای تعیین کننده در سبد هزینه ای خانوارها در آستانه این ماه قرار می گیرد و اگرچه تمهیداتی برای آرام کردن بازار این محصولات از سوی وزارتخانه های مسئول در نظر گرفته شده، اما هنوز بازار التهاب روزهای گرانی را فراموش نکرده است. روزهایی که قیمت به دلیل کاهش عرضه، سر به فلک نهاده و شاید تصور خرید محصولات پروتئینی از جمله گوشت قرمز را به رویایی در ذهن طبقه متوسط و ضعیف جامعه بدل کرده بود. این روزهای بی عرضه محصول در بازار گوشت قرمز، تنها یک قشر را هدف قرار داده بود و آن هم طبق معمول مصرف کننده؛ مصرف کنندگانی که سرگردان از بود و نبود گوشت قرمز در پی خبری خوش از دستگاههای مسئول بودند تا بالاخره بتوانند این کالا را با قیمتی مناسب در سفره های خود داشته باشند. قیمتی که سبب شده مطابق آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران، مصرف سرانه گوشت قرمز کاهش یابد. نگاهی به سالنامه آماری مرکز آمار ایران در سالهای گذشته نشان می دهد که در طول 7 سال گذشته، سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور 7 کیلوگرم کاهش یابد. این درحالی است که تا به حال هیچ مرجع قانونی و نهاد رسمی از دل دولت و مجلس، آمار و ارقامی را مبنی بر نیاز سالانه مردم به گوشت قرمز عنوان نکرده اند و هرآنچه گفته شده، مربوط به سرانه مصرف گوشت در کشور بوده است در حالی که بین سرانه مصرف و نیاز مصرف، اختلاف فاحشی وجود دارد. در واقع نیاز یعنی اینکه یک فرد برای تامین غذا و مواد مورد نیاز بدن خود، اقدام به مصرف کالایی کند و دستگاههای مرتبط با سلامت و بهداشت مردم این رقم را تعیین کنند که یک فرد برای تامین نیاز غذایی خود، به چه میزان گوشت قرمز در طول یک روز و یک سال باید مصرف کند. در حالیک ه مصرف سرانه، یعنی اینکه چه میزان گوشت در طول یکسال مصرف شده است. این شاید یک سئوال اساسی باشد که باید از افرادی پرسید که مسئولیت دارند و آن اینکه مشخصا اعلام کنند که در کجای مطالعات و مصوبات و تذکرات خود نیاز واقعی مردم به گوشت قرمز را عنوان کرده اند و برای آن چه برنامه ریزی داشته اند. اما سئوال اساسی تر این است مسئولانی که همواره دغدغه واردات بی رویه این قبیل محصولات را دارند تا چه میزان به اختلاف فی مابین مصرف سرانه و نیاز سرانه حساس بوده اند. آمارهای منتشر شده از سوی مرکز ملی آمار در سالنامه آماری نشان می دهد که در سال 1380، متوسط مصرف گوشت قرمز از سوی یک خانوار شهری 47 کیلوگرم بوده است در حالی که این خانوار در سال 1387 معادل 40 کیلوگرم گوشت مصرف کرده است؛ (سالنامه آماری 88 هنوز منتشر نشده است) بنابراین در فاصله 7 سال، مصرف 7 کیلوگرم کاهش یافته و این موضوع مهمی است که در بحث گوشت قرمز و تامین آن باید مدنظر قرار داد. البته در این سالنامه یک خانوار معادل 3.5 نفر دیده می شود. این جا دو سئوال مطرح است و آن اینکه آیا کاهش مصارف گوشت در سالهای اخیر به دلیل مصرف بیش از حد آن و پیام های بهداشتی ای بوده است که مقامات و مسئولان بخش بهداشت کشور مبنی بر کاهش مصارف گوشت قرمز به مردم داده اند یا قدرت خرید مردم در طی سالهای اخیر کاهش یافته و فقر مسبب اصلی این کاهش میزان مصرف گوشت قرمز در میان مردم بوده است. اینجا شاید استناد به آمارهای بین المللی بتواند حکم خوبی در این زمینه باشد چراکه آمارهای فائو در گزارشات رسمی این سازمان نشانگر این است که ایران نسبت به برخی از کشورهای اروپایی و آمریکایی که در آنها توجه ویژه ای به سبد خوراکی مردم می شود، کمترین مصرف گوشت قرمز را داشته است؛ به این معنا که براساس آمار فائو، مصرف سرانه گوشت در آمریکا 45 کیلوگرم، استرالیا 40 کیلوگرم و کاناد 32 کیلوگرم بوده است، در حالی که ایران تنها مصرف سرانه ای معادل 14.5 کیلوگرم در سال به ازای هر نفر داشته است. بنابراین در سال 87 که بنا به آمار مصرف گوشت قرمز نسبت به سال 80 معادل 7 کیلوگرم کاهش داشته است، باز هم سرانه مصرف گوشت قرمز در حد استانداردهای جهانی نیست. بنابراین کاهش مصرف به خاطر توجه دولت، مجلس و سایر دستگاههای مرتبط با موضوع سلامت به مبحث امنیت غذایی نبوده است؛ بلکه شاید فقر را بتوان مسبب اصلی این موضوع دانست. جالب این است که برخی نمایندگان مجلس در روزهای گذشته، علیرغم اطلاع از وضعیت قیمت گوشت و مشکلاتی که بر سر راه واردات دام زنده و گوشت گرم قرمز به کشور وجود داشت، باز هم موضوع واردات بی رویه گوشت را مطرح می کنند. در حالی که عدم تعادل در عرضه و تقاضا موجب شد تا در 40 روز گذشته، مردم بیشترین فشار را در سبد هزینه ای خود از بابت قیمت مواد پروتئینی متحمل شوند و همین امر، آنها را از بازار و گردونه تقاضا برای این اقلام بیرون براند. از سوی دیگر، سالنامه آمار مرکز آمار ایران گویای این واقعیت است که در سال 87، یک خانوار شهری به طور میانگین در دهک اول 8.8 کیلوگرم گوشت قرمز در سال مصرف کرده است، همین خانوار در دهک پنجم در همان سال مصرفی معادل 33.6 کیلوگرم داشته است و در نهایت در دهک دهم درآمدی، مصرف یک خانوار شهری در همین سال معادل 92.8 کیلوگرم بوده است که این خود نشانگر اختلاف طبقاتی فاحش میان طبقات مختلف مردم است. در این میان حتی اگر بپذیریم که واردات گوشت قرمز به کشور در سالهای 87 و 88 بی رویه بوده است، باید به این امر پاسخ داد که آیا تولید داخلی توان پر کردن اختلاف میان تقاضا و عرضه را دارد؟ و اگر ندارد، دستگاهی برای تامین باید متوسل به واردات می شده یا باید اجازه می داده که گوشت به طور کامل از سبد مصرفی خانوارها خارج شود؟ براساس برآوردهای وزارت جهاد کشاورزی میزان تولید گوشت قرمز 900 تا 950 هزار تن در سال است. از سوی دیگر، در سه سال مذکور صادرات دام زنده نیز از کشور صورت گرفته است به طوریکه در سال 86، میزان واردات دام زنده 5 هزار و 854 تن بوده در حالی که حدود 49 هزار تن صادرات صورت گرفته است. در سال 87 نیز میزان صادرات 56 هزار تن بوده و تنها 6 هزار تن واردات انجام پذیرفته است و در سال 88 نیز 26 هزار تن دام زنده صادر و 19 هزار تن وارد شده است. بنابراین طی سه سال گذشته، صادرات دام زنده همواره نسبت به واردات بیشتر بوده است. البته ممکن است تمرکزی هم بر بحث واردات گوشت قرمز منجمد وجود داشته باشد. در این مورد باید گفت که آنچه که به عنوان واردات گوشت قرمز منجمد به کشور صورت گرفته به ترتیب در سالهای 86، 87 و 88 به ترتیب معادل 62 هزار تن، 73 هزارتن و 105 هزار تن بوده است. با تمام موارد مذکور و لحاظ کردن تولید داخلی، واردات منهای صادرات، این مصرف کنندگان گوشت قرمز بوده اند که به صورت میانگین هر نفر 14.5 کیلوگرم مصرف گوشت قرمز داشته اند که اگر بخواهیم خود را با کشورهای دنیا مقایسه کنیم، نه تنها واردات بیش از حدی صورت نگرفته است بلکه نیاز به واردات در کشور همچنان وجود دارد. نکته دیگر این که در صورت پذیرش انجام واردات بی رویه قطعا این واردات باید تاثیر نامطلوبی بر تولید کنندگان گوشت و نهایتا بازار مناسبی برای مصرف کنندگان ایجاد نماید. در واقع در سال 86، میانگین قیمت نهاده های دامی (و جو به عنوان شاخص آن)، 2 هزار و 564 ریال بوده است؛ در حالی که هر کیلوگرم گوشت قرمز برای مصرف کننده 5 هزار و 905 تومان بوده است. قیمت جو یا نهاده های دامی، نشانگر این است که یک تولیدکننده، مواد اولیه را به چه قیمتی می خرد و محصول نهایی که همان دام است را به چه قیمتی می فروشد. در سال 88، قیمت جو به عنوان شاخص نهاده های دامی به 2 هزار و 365 ریال رسیده است که 14 درصد کاهش نسبت به سال 86 را نشان می دهد، در حالیکه قیمت گوشت قرمز در همین سال به ازای هر کیلو، 9 هزار و 382 تومان بوده است. یعنی علیرغم بهای تمام شده مواد اولیه کاهش داشته است، اما قیمت محصول نهایی به شدت افزایش داشته است. این نسبت در تیرماه سال 89 نیز مشاهده می شود. قیمت جو در تیرماه سال 89، نسبت به سال 88 کاهش داشته و به 2 هزار و 363 ریال رسیده است، در حالیکه گوشت قرمز از 9 هزار و 538 تومان به 12 هزار و 500 تومان رسیده است. لذا عملا علیرغم کاهش قیمت نهاده های دامی و به نوعی بهای تمام شده کالا، قیمت محصول همچنان بالا بوده که نشان از بهبود نسبی شرایط تولیدکنندگان در کشور بوده است. 1002
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]