تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805481263




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهيد چمران زيباترين الگو براي نسل جوان است


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: شهيد چمران زيباترين الگو براي نسل جوان است


ايران- «عشق هدف حيات و محرك زندگي من است. زيباتر از عشق چيزي نديده‌ام و بالاتر از عشق چيزي نخواسته‌ام... براي مرگ ‌آماده شده‌ام و اين امري است طبيعي كه مدت‌هاست با آن آشنايم. ولي براي اولين بار وصيت مي‌كنم.

خوشحالم كه در چنين راهي به شهادت مي‌رسم. خوشحالم كه از عالم و مافي‌ها بريده‌ام. همه چيز را ترك گفته‌ام. علائق را زير پا گذاشته‌ام. قيد و بندها را پاره كرده‌ام. دنيا و مافي‌ها را سه طلاقه گفته‌ام و با آغوش باز به استقبال شهادت مي‌روم...»

اين واژه‌هاي عارفانه و خالصانه بخشي از وصيتنامه شهيد دكتر مصطفي چمران است.شخصيتي ويژه و منحصر به فرد كه تاريخ كمتر مشابه آن را در خود مي‌يابد.

دلير مردي نستوه كه بنيانگذار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره) پس از شهادت او فرمودند: «او جنگجويي پرهيزكار و معلمي متعهد بود كه كشور اسلامي ما به او و امثال او احتياج مبرم داشت».

در بيست و هفتمين سالگرد شهادت دكتر چمران، با مهندس مهدي چمران، رئيس شوراي اسلامي شهـر تهـران هم صحبت بوديم تا با بهره‌گيري از گفته‌ها و خاطراتش، بيشتر با زواياي وجودي و شخصيتي آن شهيد بزرگوار آشنا شويم؛ متن زير حاصل اين گفت‌وگوست.

* از دوران ابتدايي زندگي شهيد چمران بگوييد و تحصيلات ايشان در تهران.

- مصطفي چمران، دوازدهم مهرماه 1311 در يكي از محلات جنوب تهران متولد شد. در دبستان انتصاريه ـ نزديك محله پامنار ـ درس خواند و پس از آن به دبيرستان دارالفنون رفت. از آنجا كه دانش‌آموز ممتاز مدرسه دارالفنون بود به توصيه يكي از معلمانش، جناب آقاي آذرنوش كه از دبيران برجسته رياضي بود، به دبيرستان البرز كه از نظر علمي سطح بالاتري داشت منتقل شد و تحصيلاتش را در آن دبيرستان به پايان رساند.

* فعاليت‌هاي مبارزاتي ايشان عليه رژيم شاهنشاهي از چه دوره‌اي آغاز شد؟

- در همان دوره و در كنار تحصيل در دانشگاه، شهيد چمران مطالعات و مبارزات سياسي ـ مذهبي نيز عليه رژيم شاهنشاهي داشت. در مبارزات سي‌ام تير در مقابل مجلس شوراي ملي سابق در سرچشمه كه نزديك منزلمان هم بود و در تظاهرات بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد در مقابل شاه و در مبارزات ضد‌رژيم در دانشگاه تهران از مبارزان سرسخت و اصلي بود.

در كنار اين فعاليت‌ها در درس تفسير مرحوم آيت‌الله طالقاني از حدود 15 سالگي شركت مي‌كرد و در حوزه علميه مرحوم مجتهدي نيز برخي از دروس حوزوي را مي‌آموخت.

* چه‌طور شد كه براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت و وضعيت تحصيلي او در آمريكا به چه صورت بود؟

- پس از فارغ‌التحصيلي از دانشگاه تهران باز هم به خاطر ممتاز بودن از نظر تحصيلي با استفاده از بورس تحصيلي به آمريكا اعزام شد. ابتدا به دانشگاه تگزاس رفت و طي 2 سال موفق به اخذ مدرك ليسانس با عالي‌ترين نمرات از اين دانشگاه شد. پس از آن براي دريافت تز خود به دانشگاه بركلي كاليفرنيا رفت و دكتراي خود را در رشته فيزيك الكترونيك (فيزيك هسته‌اي) و رشته تخصصي فيزيك پلاسما اخذ كرد.

پس از دريافت مدرك دكترا مي‌توانست در بسياري از دانشگاه‌هاي آمريكا تدريس كند و پيشنهادهاي زيادي هم به او شد ولي چون كار پژوهش و تحقيق را ترجيح مي‌داد در يكي از مراكز پژوهشي آمريكا كه براي «ناسا» هم كار مي‌كرد، به كارهاي تحقيقاتي و پژوهشي پرداخت.

* عمده فعاليت‌هاي مبارزاتي شهيد چمران در آمريكا كه باعث قطع بورس تحصيلي ايشان هم شد چه مواردي بود؟

- پس از ورود به آمريكا بلافاصله مسئوليت انجمن دانشجويان ايراني مقيم آمريكا را كه در دست سفير ايران و ساواك بود با انتخاباتي كه در دانشگاه برگزار كرد در اختيار گرفت. سپس براي گسترده شدن فعاليت‌ها، انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان و كنفدراسيون دانشجويان ايراني را شكل داد و تا زماني هم كه آنجا بود، مسئوليت، سازماندهي و راهبري همه اين انجمن‌ها را به‌عهده داشت.

اين انجمن‌ها فعاليت‌هاي مختلف سياسي از جمله برگزاري راهپيمايي‌ها و تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي داشت. كه از جمله آنها مي‌توان به راهپيمايي 90 مايلي از جنوب آمريكا به واشنگتن و نيويورك و روبه‌روي مقرّ سازمان ملل‌متحد اشاره كرد.

* آيا در آن مقطع، دوره‌هاي آموزش نظامي را گذرانده بود و فعاليت نظامي هم داشت؟

- خير، شهيدچمران پس از مبارزات مختلف دانشجويي و مواردي كه به آنها اشاره كردم، براي اينكه بتواند اين مبارزات را به شكل جدي‌تر و مؤثرتري ادامه دهد به دعوت جمال عبدالناصر به مصر رفت و 2 سال در مصر ماند.

در همان مقطع بود كه او دوره‌هاي چريكي و ضدچريكي را در مركز تعليماتي و آموزشي عالي مصر كه افسران ارشد و برجسته مصري در آن جا آموزش مي‌ديدند، گذراند. پس از آن نيز همان دوره‌ها و فنون را به ايراني‌ها و فلسطيني‌هايي كه به مصر مي‌رفتند، آموزش مي‌داد.

* گويا مهاجرت ايشان به خارج از كشور پس از اعطاي بورس حدود 21 سال طول كشيد، طي اين سال‌ها دكتر چمران هيچگاه به ايران باز نگشت؟

- خير، حدود 2 سال پس از اعزام به آمريكا، بورس او به خاطر مبارزاتش عليه رژيم شاهنشاهي قطع شد. رژيم شاه هم اجازه نمي‌داد كه او به ايران بازگردد. حكم اعدام غيابي او صادر شده بود و حتي چند بار ساواك پدرمان را احضار كرد و او را تحت فشار قرار داد كه بنويس فرزندت به ايران بازگردد ولي او اين كار را نكرد.

* كشور لبنان از چه زماني افتخار ميزباني دكتر چمران را پيدا كرد؟

- پس از فوت جمال عبدالناصر، شهيد چمران نتوانست در مصر بماند و به اروپا و از آنجا هم به آمريكا بازگشت. پس از مدتي كوتاه به دعوت امام موسي صدر به همراه خانواده اش به لبنان رفت و در شهر صور مستقر شد و مديريت يك مدرسه صنعتي (پلي تكنيك) به نام «جبل عامل» را به‌عهده گرفت. اين مركز در جنوب لبنان و نزديك مرز فلسطين اشغالي بود و در آنجا فقيرترين شيعيان لبنان ساكن بودند.

البته شهيد چمران در جاي جاي كشور لبنان حضور داشت و به همه جا سركشي مي‌كرد ولي محل استقرار اصلي اش در مدرسه صنعتي جبل عامل در شهر صور بود كه شاگردان بسياري را در همين دوران پرورش داد.

افرادي كه بعدها بزرگترين مبارزان و رزمندگان تاريخ شيعي لبنان شدند و هنوز هم هستند كه حتي از ميان آنان مي‌توان به سيد حسن نصرالله اشاره كرد. اين فعاليت‌ها باعث تغيير و ارتقاي جايگاه و ارزش شيعيان در لبنان شد كه پيش از آن وجود نداشت.

* هنگام پيروزي انقلاب اسلامي، دكتر چمران در لبنان بودند يا ايران؟

- در باند فرودگاه دمشق بودند! قضيه چنين بود كه نزديك پيروزي انقلاب اسلامي، دكتر چمران تصميم گرفت با 400 نفر مسلح از ايراني‌ها و شيعيان لبنان كه همان رزمندگان «امل» بودند به ايران بيايد و در جنگ‌هاي خياباني كه پيش‌بيني مي‌شد در ايران به راه بيفتد، حضور يابند و اوضاع را سامان دهند.

از دولت سوريه درخواست هواپيما كردند و حافظ اسد هم موافقت كرد كه 2 هواپيماي نظامي به آنها بدهد. تصميمشان اين بود كه در جاده تهران ـ قم فرود بيايند و اين نيروهاي مسلح را براي ياري مردم بفرستند تا از ميزان كشتارها كاسته شود. اين افراد روز 22 بهمن 57 وارد فرودگاه دمشق شدند و آماده پرواز به ايران بودند كه در همان فرودگاه خبر پيروزي انقلاب اسلامي ايران را شنيدند و ديگر ضرورت آمدنشان به ايران از بين رفت.

البته پس از چند روز يعني در اواخر بهمن ماه با يك گروه 92 نفري متشكل از مسئولان بلندپايه مذهبي و سياسي لبنان مثل رئيس پارلمان، نايب‌رئيس مجلس شيعي اعلاي لبنان و رؤساي احزاب و سازمان‌ها و علماي اين كشور با يك هواپيما وارد ايران شدند و پس از ورود، به ديدار و زيارت حضرت امام (ره) رفتند.

بعد از ديدار عمومي، يك ديدار خصوصي نيز خود دكتر چمران با امام (ره) داشت كه امام به او فرمودند: در ايران بمان و او هم با اينكه موقتاً آمده بود و قرار بود كه به لبنان بازگردد، به دستور ايشان در ايران ماند و ديگر به لبنان باز نگشت.

* فعاليت‌ها و سمت‌هاي ايشان پس از پيروزي انقلاب به چه صورت بود؟

اولين برنامه‌هاي او آغاز يكسري فعاليت‌هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي به ويژه شناساندن لبنان و شيعيان اين كشور و مسائل فلسطين به مردم ايران بود و البته دستور حضرت امام (ره) مبني بر تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي. پس از آن به پيشنهاد حضرت امام (ره) و با توجه به پذيرش دولت موقت آن روز به‌عنوان معاون نخست وزير در امور انقلاب منصوب شد.

در همان ايام در مبارزات نظامي مختلفي حضور داشت؛ از جمله حادثه مريوان و پاوه كه توسط ضدانقلاب شكل گرفته بود و دكتر چمران با تدبير و فرماندهي ويژه خود به اين غائله‌ها پايان داد. پس از آن به وزارت دفاع منصوب شد و دست نوشته‌اي هم در اين مورد دارد كه نگرش و برداشت او را به شكل زيبايي از وزير دفاع بودن نشان مي‌دهد.

با نزديكي انتخابات مجلس شوراي اسلامي به پيشنهاد دوستان، نامزد نمايندگي مجلس شد كه با رأي بالا در همان دور اول به نمايندگي مردم تهران برگزيده شد.

* اگر امكان دارد دست نوشته ايشان را درخصوص وزارتشان بخوانيد.

- «راستي چه حكمتي است كه عارفي وارسته از دنيا كه سراسر وجودش عشق و محبت است به فرماندهي نظامي گمارده مي‌شود و چنين روح لطيفي اسلحه به دست مي‌گيرد و در ميان غرش تانك‌ها و خروش مسلسل‌ها به استقبال شهادت مي‌رود و بزرگترين نيروهاي متمركز ضد‌انقلاب را متلاشي مي‌كند.

اين فقط در سرزمين انقلاب اسلامي ايران ممكن است اتفاق بيفتد و فقط ايدئولوژي اسلامي است كه مي‌تواند چنين انسان‌هايي را خلق كند. متفكرين دنيا مي‌گفتند حاكم بايد فيلسوف باشد من اضافه مي‌كنم كه فرمانده نظامي بايد عارف باشد.»

* دكتر چمران چه زماني و به چه علت به فكر تشكيل ستاد جنگ‌هاي نامنظم افتاد؟

- پس از حمله صدام به ايران، دلش آرام نگرفت كه در خوزستان جنگ باشد و مردم خوزستان تحت فشار نظامي دشمن باشند و او در تهران به قول خودش «به صندلي‌هاي نرم مجلس شوراي اسلامي تكيه بزند». بنابراين پس از ديدار و كسب اجازه از حضرت امام (ره) به اهواز رفت تا طبق تجربيات ارزشمند نظامي خود، ستاد جنگ‌هاي نامنظم را تشكيل دهد.

پس از تشكيل اين ستاد، مبارزات ويژه در مقابل نظاميان دشمن آغاز شد و خوشبختانه طي مدتي كوتاه قدم به قدم و خاكريز به خاكريز دشمن را عقب راندند و اهواز نيز از خطر سقوط رهايي يافت.

* جريان مجروح شدن ايشان را در سوسنگرد شرح دهيد.

- دكتر چمران 26 آبان 1359 براي آزادسازي سوسنگرد كه در محاصره نظاميان بعث قرار داشت به اين منطقه رفت. در آن روز با گلوله مستقيم تانك و كلاشينكف پاهايش از 2 ناحيه به شدت مجروح شد و در همان حال، نبرد و رزم يك تنه بسيار سختي را در مقابل تيپ زرهي دشمن انجام داد به‌طوري كه همه آنها را به فرار واداشت و سپس با يك كاميون كه آن را به غنيمت گرفت به اهواز بازگشت و در بيمارستان بستري شد.

بعد از اين جريان، براي زيارت امام (ره) پس از مدت‌ها به تهران آمد. اين موضوع را من قبلاً هم در سالگرد شهادت او تعريف كرده‌ام كه وقتي به حضور امام(ره) رسيد، امام (ره) كه از قضيه مجروح شدن ايشان خبر داشتند فرمودند كه پاهايت را دراز كن كه دكتر چمران شرم داشت و اين كار را نكرد ولي پس از اينكه امام سه بار به ايشان فرمود، قبول كرد و مجبور شد پاهايش را دراز كند و نقشه هايش را توضيح دهد.

* لطفاً از زمان و نحوه شهادت ايشان برايمان بگوييد.

- 22 خردادماه 60 بود كه دكتر چمران با يك نقشه چريكي بسيار جالب به دهلاويه حمله كرد. هدف او آزادي بستان بود ولي براي اين كار تصميم گرفته بود كه به كمر دشمن يعني منطقه دهلاويه كه بين سوسنگرد و بستان قرار داشت حمله كند. از اين‌رو پلي چريكي ساخت و رزمندگان شبانه از آن عبور كردند و وارد دهلاويه شدند و دشمن را از اين منطقه بيرون راندند.

با اين اقدام مي‌توان گفت كمر دشمن شكسته شد و از سوسنگرد تا دهلاويه يكباره آزاد شد. دشمن كه از اين اقدام بسيار خشمگين بود هر شب به اين منطقه حمله مي‌كرد تا اينكه شب 31 خردادماه 1360 در جريان يكي از اين حملات، سرگرد ايرج رستمي، فرمانده اين منطقه به شهادت رسيد.

سرگرد رستمي افسر هوابرد شيراز بود ولي درجه خود را برداشته بود و در منطقه و خط مقدم همراه بسيجيان مي‌جنگيد و دكتـر چمران هم بسيـار او را دوسـت داشت. حدود 11 صبح كه دكتر چمران فرد ديگري را به نام سيد احمد مقدم پور به‌عنوان فرمانده جديد به منطقه دهلاويه برد در حالي كه روي خاكريزها او را توجيه نظامي مي‌كرد، آتش خمپاره‌هاي دشمن باريدن گرفت و خمپاره‌اي در كنار پاي او به زمين نشست و دكتر چمران، سيد احمد مقدم پور و رزمنده ديگري به نام حدادي هر سه همان جا به شهادت رسيدند.

به قول خود شهيد چمران: «در سال 1311 درويشي پابرهنه پا به عرصه وجود نهاد» و من اضافه مي‌كنم: «ما عارفي وارسته، معلمي متعهد و جنگجويي پرهيزكار و عابد و زاهدي متواضع و خاشع و هنرمندي بزرگ و سياستمداري باتدبير (كه البته اينها نقل از كلام حضرت امام (ره) است كه درباره او فرموده اند) در روز 31 خردادماه 1360 از ميان ما خاكيان رخت بربست و به ملكوت اعلا پيوست.

* به‌نظر مي‌رسد ابعاد شخصيتي و وجودي شهيد چمران آن طور كه شايسته است در جامعه ما شناسانده نشده و در اين زمينه جاي كار بسيار است، نظر شما چيست؟

- من هم با اين گفته شما موافقم. به‌نظر من، ما براي جوانانمان نياز به الگو داريم و دكتر چمران يكي از منحصر به فردترين و زيباترين الگوهايي است كه مي‌تواند معرفي و شناسانده شود؛ به‌خصوص براي جوانان ولي متأسفانه خيلي در اين زمينه تلاش نشده و نهايتاً ايشان را به‌عنوان رزمنده و فرمانده‌اي نظامي كه در جبهه جنگ به شهادت رسيده مي‌شناسند.

در حالي كه ابعاد ديگر شخصيتي و وجودي شهيد چمران بسيار فراتر از نظامي بودن اوست. عرفان، تواضع، علم و ايمان او بسيار مهم‌تر از اين بُعد است. من هم از رسانه‌ها و به ويژه صداوسيما گلايه دارم.

همچنين از مطبوعات و سازمان‌ها و نهادهايي كه دكتر چمران به‌عنوان مسئول آنها بوده و خدمت كرده. او زماني معاون نخست وزير بوده يعني رياست‌جمهوري امروز در اين زمينه مسئول است. مدتي نماينده مجلس بوده و هنوز هم تصويرش در مجلس به‌عنوان يكي از شهداي مجلس شوراي اسلامي نقش بسته است.

از طرفي وزير دفاع بوده و ستاد جنگ‌هاي نامنظم را تشكيل داده و در دفاع مقدس بزرگ‌ترين تأثيرگذاري را داشته است، يعني تمام نيروهاي مسلح در اين حوزه و در زمينه معرفي ابعاد شخصيتي ايشان مسئول‌اند. شايد هم اين پراكندگي مسئوليت‌ها و فعاليت‌ها باعث شده هر سازماني اين موضوع را به ديگري واگذار كند.

البته اين تصور من است و به‌عنوان بهانه‌اي براي شروع و اقدام در اين زمينه چنين نظري را مطرح مي‌كنم نه قطعاً به‌عنوان دليل اين امر.توان بنده هم در همين حد بوده و در حدّ قدرتم تلاش كرده ام. باز هم دعا مي‌كنم از اين مشغله‌ها رها شوم تا بتوانم به اين كار زيباي فرهنگي كه بسيار هم آن را دوست دارم بهتر و بيشتر بپردازم.

* در بنياد شهيد چمران كه رياست آن نيز به‌عهده شماست چه فعاليت‌هايي تا كنون انجام شده است؟

- پس از شهادت دكتر چمران، اين بنياد را تأسيس كرديم. تمام آثار شهيد را گردآوري كرديم كه حجم آن نيز بسيار زياد است. در مرحله بعد، تمامي اطلاعات و آثار دسته بندي و موضوع بندي شد. عكس‌هاي فراواني از دوره‌هاي مختلف زندگي و جنگ ايشان فراهم آمده است. وسايل شخصي باقيمانده از آن شهيد نيز در اين بنيـاد نگهداري مي‌شود. حدود 400 سخنراني هم ثبت و ضبط شده است.

تا كنون 10 عنوان كتاب در بنياد شهيد چمران منتشر شده است. كتاب‌هايي مانند: كتاب لبنان، كردستان، انسان و خدا، رقصي چنين ميانه ميدانم آرزوست، نيايش‌ها و... زندگينامه دكتر چمران هم در حال آماده‌سازي‌ است كه پيش از اين فقط خلاصه‌اي از آن را منتشر كرده‌ايم و اصل آن در آينده‌اي نزديك به‌طور كامل منتشر خواهد شد. مجموعه‌اي از كارهاي علمي و خلاقيت‌هاي نظامي او را هم تدوين كرده‌ام كه ان شاءالله در فرصتي مناسب منتشر خواهد شد.

* از سريال شهيد چمران و آقاي حاتمي كيا چه خبر؟

- تا جايي كه من اطلاع دارم نوشتن و ضبط سريال هنوز آغاز نشده فقط در مرحله‌اي تحقيقات مقدماتي اش انجام شد. آقاي سيدمهدي شجاعي هم براي اين كار اقدام كردند، حتي فيلمنامه‌اي هم تدوين كردند اما هنوز كار توليدي در اين زمينه آغاز نشده است كه نمي‌دانم مشكل كجاست.

* از همسر و فرزندان دكتر چمران برايمان بگوييد.

- همسر اول ايشان از دانشجويان دانشگاه بركلي بودند. او و 4 فرزند دكتر، همان زمان همراه ايشان به لبنان آمدند و هنگام جنگ‌هاي داخلي لبنان آنجا بودند ولي متأسفانه شرايط بحراني آن روز لبنان و حضور دائمي دكتر چمران در جبهه‌هاي جنگ و از طرفي حضور اين خانواده در شهر صور و كنار مرز فلسطين اشغالي باعث شد كه پس از مدتي آنها نيز به همراه ديگر ساكنان اين منطقه، لبنان را ترك كنند و به آمريكا بازگردند.

در لبنان فرزندان دكتر چمران نيز در تمام مدت در كنار همان بچه‌هاي يتيم شيعي لبنان زندگي مي‌كردند. البته پس از اينكه خانواده ايشان به آمريكا بازگشتند فرزند كوچك شهيد چمران به نام «جمال» هنگام شنا غرق شد. دكتر چمران كه بسيار او را دوست مي‌داشت در دست نوشته‌هايش چنين آورده: «كفش كوچكت را كنار تختم گذاشتم و براي تو فرشته كوچكي كه به جمع فرشتگان پيوستي اشك مي‌ريزم».

همسر اول ايشان و سه فرزندش هم اكنون در آمريكا ساكن‌اند كه البته خبري از آنها ندارم. بعدها دكتر چمران در لبنان با يكي از خانم‌هاي رزمنده و البته اديب آنجا به نام «غاده جابر» ازدواج كرد (حدود يك سال قبل از آمدن به ايران) كه ايشان هم اكنون در مشهد ساكن‌اند.

* مناجات‌هاي دكتر چمران معروفند، شما به‌عنوان برادر ايشان كداميك را بيشتر دوست داريد؟

- تمامي مناجات‌هاي شهيد چمران زيبا هستند ولي من از بين آنها يكي را به خاطر موضوعش و بحث توكل و اميد به خدا كه در آن به شكل زيبايي مطرح شده بيشتر دوست دارم كه براي حسن‌ختام گفت‌وگو آن را عيناً مي‌خوانم:

«خدايا، به هر كه دل بستم تو دلم را شكستي. عشق هر كس را كه به دل گرفتم تو او را از من گرفتي. هر كجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم تو يكباره همه را بر هم زدي و در ميان طوفان‌هاي وحشت زاي حوادث رهايم كردي تا هيچ آرزويي در دل نپرورم و به هيچ‌چيز اميدي نداشته باشم.

تو اين چنين كردي تا به غيراز تو محبوبي نگيرم و به جز تو آرزويي نداشته باشم و جز تو به چيزي يا به كسي اميد نبندم و جز در سايه توكل به تو آرامش و امنيت را احساس نكنم. خدايا تو را بر همه اين نعمت‌ها شكر مي‌كنم.»

تاريخ درج: 30 خرداد 1387 ساعت 12:57 تاريخ تاييد: 30 خرداد 1387 ساعت 13:21 تاريخ به روز رساني: 30 خرداد 1387 ساعت 13:15
 پنجشنبه 30 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن