واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: به هر روي فوتبال آسيا از مدل کرهاي و ژاپني گرفته تا عربي و حتي ازبکي مدت زيادي است که هياهوي پيشرفت به پا کرده اما حيف که ما هنوز هم خوابيم. وقتي همه خواب بوديم ريز و درشتهاي فوتبال آسيا از کنارمان عبور کردند. عربستان در ورزشگاه آزادي که روزگاري جهنم رقيبان بود جام شوکران به دستمان داد؛ چشم باداميهاي کرهاي به جاي ما جهاني شدند و حتي توان بحرين در رسيدن به پليآف بيش از ايران بود. ما در خواب بوديم تا کرهشمالي و نيوزيلند که روزگاري حريفشان حساب نميکرديم مسافر آفريقاي جنوبي شوند و مردان پرادعاي ما در خانه بمانند. ما هنوز هم در خوابيم، اين شبها که جامجهاني را با چشماني نيمهباز و پر از هوس خواب نظاره ميکنيم و در ماليخولياي خود به جاي کرهجنوبي، تيم يونان را شکست ميدهيم يا به مانند ژاپن شيرهاي رامنشدني کامرون را به بند ميکشيم، يک جهان چشم در بيداري ميبيند که چگونه کرهشمالي يک نيمه حسرت سامبا را بر دل آقاي فوتبال جهان ميگذارد و در نهايت برخلاف انتظارات نهتنها کيسه بوکس نميشود بلکه پس از دريافت 2 گل ميتواند يک بار تور دروازه طلاييهاي فوتبال جهان را به لرزه درآورد. آري خواب بوديم وقتي که انتظار تحقير کرهشمالي، همان كشوري كه ميان خود و جهان ديواري از آهن کشيده و مردمش با اينترنت بيگانهاند، جاي خود را به تحسين داد. آري آن تيمي که مايکون پس از شکستن طلسم دروازهاش گريهاش گرفته بود و وقتي در نهايت با اختلاف يک گل شکست خورد برزيل بزرگ سر از پا نميشناخت، همين کرهشمالي خودمان بود که هنگامه خواب ناز از ما عبور کرد. کرهشمالي با بازيکناني بدون دل شير، پلنگ يا هرجانور خاص ديگري به مصاف برزيل رفت شيردلانه جنگيد و باخت اما ايستاده. بگذريم که آرزوي ديدار تيم فوتبال کشورمان با برزيل به عمر ما کفاف ميدهد يا نه اما اگر به جاي کرهشمالي، ايران در جامجهاني به پست برزيل ميخورد و همان ميکرد که در آخرين لحظات شامگاه سهشنبه کرهايها انجام دادند، آن وقت داد حماسه سر نميداديم و بالشتهاي پر قوي بازيکنانمان را چاقتر نميکرديم. همين گندهانگاريهايي که اکنون آنها را به ديار هپروت فرستاده تا آن زمان که شوت ژي يونام از کرهشمالي تور دروازه برزيل را ميدرانيد، آنها خواب قراردادي چند صد ميليوني با باشگاهي جديد را ببينند. خواب بوديم وقتي جونگتائه سه با آن سر بيمو بينياز از ژل و فرمهاي آنچناني و بدون ريش لنگري به شوق حضورش در بزرگترين رويداد فوتبال جهان اشک ميريخت، اشکي که در ادبيات ايراني روزگاري به آن غيرت و تعصب ميگفتيم. ثمره همين قدرشناسي است که بازيکنان کرهشمالي نه در شب بازي با برزيل بزرگ با يکديگر دست به يقه ميشوند و نه آنقدر گستاخ و سرکش که در مقابل دوربينهاي تلويزيوني به بهانه تعويض زير بطريهاي آب بکوبند. به هر روي فوتبال آسيا از مدل کرهاي و ژاپني گرفته تا عربي و حتي ازبکي مدت زيادي است که هياهوي پيشرفت به پا کرده اما حيف که ما هنوز هم خوابيم. اگر باور نميکني تا جام ملتهاي آسيا صبر کن تا ريز ودرشت فوتبالمان از لژيونر و جادوگر گرفته تا موشک و اژدرافکن چشم در چشم بادامي همين کرهشمالي به ميدان بروند تا مشخص شود از تائهسه بيمو بيشتر کار برميآيد يا از مانکنهاي چند صد ميليوني و حتي چندميلياردي ما. راستي کاش يکي از تائهسه بپرسد با دستمزد بازي فوتبال در کرهشمالي ميتوان به پنت هاوس برج و اتومبيل آخرين مدل رسيد يا نه؟ آري خوشمان بيايد يا نه، فوتبال ايران بايد کلاهش را به احترام 2 کره و ژاپن در جامجهاني بردارد و روزنهاي براي خروج از اين رخوت پيدا کند. آقاي رئيس، آقاي دونده، آقاي خوشخنده! روي صحبتمان با شماست، اين شبهاي جامجهاني بيداريد؟ بعيد ميدانم، کاش دستي بيدارتان کند. محض اطلاع، فوتبال ايران هنوز هم در خواب است؛ ما همه در خوابيم. /1029 1002
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]