- قهرمان، قبل از مسابقات معرفي مي شود!

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون: رقابت هايي که طي آن ورزشکاران صاحب نام در اين رشته، با يکديگر رقابت کردند و در پايان با برگزاري جشن قهرماني و آرزوي موفقيت براي همه کساني که مجموعه را همراهي کردند، به پايان رسيد. درست به فاصله 24 ساعت بعد از اين مسابقات، موج انتقادها از فعاليت هاي پشت پرده درباره نحوه انتخاب ورزشکاران براي حضور در مسابقات، نوع اجراي حرکات، داوري، تصميم گيري کميته فني و حتي ارتباط با حاميان مالي در رسانه ها منتشر شد. مسئولان فدراسيون بارها ارتباط خارج از عرف رقابت را تکذيب کرده و ورزشکاران معترض به نتايج مسابقات نيز بارها مسائلي را که کمتر شباهتي به يک رقابت، منصفانه داشت، مطرح کردند. اوج انتقادها درباره اين دوره از مسابقات زماني رخ داد که دو نفر از ورزشکاران فينال اين مسابقات، پيش از اجراي برنامه از حضور در مسابقه انصراف دادند. محراب فاطمي (رکورد دار قهرماني در مسابقات قوي ترين مردان ايران) و علي اسماعيلي (داراي 4 عنوان نايب قهرماني و سومي در اين مسابقات) در اعتراض به آنچه تباني فدراسيون و ورزشکاران عنوان کردند، از حضور در رقابت ها انصراف دادند. «تماشاگر» ميزبان اين دو ورزشکار بود. فاطمي و اسماعيلي در گفت و گو با تماشاگر از جزئيات ارتباط ميان داوران و اعضاي تصميم گيرنده در مسابقات، با چند ورزشکار و همچنين اتفاقات پشت صحنه اين رقابت ها گفتند. لازم به توضيح است که پيگيري هاي خبرنگاران همشهري تماشاگر براي انعکاس دادن پاسخ مسئولان فدراسيون در اين زمينه به جايي نرسيد و اين فدارسيون در نهايت حاضر به پاسخگويي درباره اتهامات مطرح شده نشد. از حضور درمسابقات شروع کنيم. اين که چه مسابقاتي از سال 77 تاکنون به يکي از پرحاشيه ترين رقابت هاي ورزشي در کشور تبديل شد؟ فاطمي: سال 77 زماني که يکي از تهيه کنندگان تلويزيون با من تماس گرفت و از من خواست تا در مسابقاتي جديد به نام قوي ترين مردان ايران شرکت کنم، تصور مي کردم که مي توانيم با اين کار جوانان زيادي را به فعاليت در رشته هايي مثل پاورليفتينگ و پرورش اندام ترغيب کنيم. در آن مسابقات به همراه چند نفر ديگر از بزرگان اين رشته ها حضور پيداکرديم و در نهايت من قهرمان مسابقات شدم. شايد جالب باشد بدانيد که همان سال، شايعه کردند که چون سال اول بازي ها بوده و کسي از چند و چون ماجرا خبر نداشته، محراب اول شد و اين عنوان براي جوان 24 ساله اي به نام فاطمي غير قابل تکرار است. به همين دليل در دوره بعد اين مسابقات که به ميزباني بروجرد برگزار شد شرکت و اين بار هم در حضور قهرماناني نظير ملکي و تلخابي، قهرماني ام را تکرار کردم. دوره سوم اين رقابت ها، غايب بودم و رضا قرائي توانست عنوان قهرماني را به دست بياورد. در دوره چهارم اما اتفاقاتي افتاد که شايد باعث بروز حواشي جذاب اين رشته شد. در دوره چهارم باز هم من قهرمان شدم و به واسطه اين که رضا قرائي در مسابقات دوره قبل اول شده بود، حاشيه جذاب خانواده فاطمي و خانواده قرائي شروع شد. از اين جهت مي گويم حاشيه جذاب که بدانيد هيچ زماني، حتي در اوج کري هاي حساس بين ما، اين حاشيه ها دردسر ساز نشد. در اين مدت به جز ورزش، کار تاسيس انجمن قوي ترين مردان ايران را هم با حميد سلطان و اميد اميري انجام داديم و بعد از مدتي من با پرداخت 1600 دلار به طور ساليانه، انجمن بين المللي قوي ترين مردان ايران را راه اندازي کردم. با فدراسيون هم ارتباط خوبي داشتيم و آقاي علي مرادي به عنوان رئيس وقت فدراسيون وزنه برداري و پرورش اندام، از ما حمايت هاي کافي را انجام داد. شايعات زيادي درباره همين ارتباط شما و رضا قرائي وجود داشت. مي گفتند در مسابقاتي که يکي از اين دونفر شرکت کند، نفر ديگر غايب خواهد بود. اين موضوع صحتداشت؟فاطمي: اتفاقا يکي از دلايلي که من در مسابقات امسال شرکت کردم. حضور آقاي قرائي بود. هيچ وقت اين طور نبود که ما نخواهيم با هم مسابقه بدهيم. به بدشانسي مي خورديم. يعني زماني که من شرکت مي کردم، آقارضا مصدوم بود و زماني که وي شرکت مي کرد، من به مشکل مي خوردم. امسال با هم رقابت مي کنيم و دردسري از اين حيث نداريم. البته اين را هم بايد بگويم که سالي که رضا قهرمان مسابقات شد و من غايب بودم، کمي به دور از انصاف از فعاليتش در اين عرصه صحبت کرد. مثلا مي گفت که محراب رقيب جدي براي من نيست و اين حرف ها اما هيچ وقت از رضا به عنوان يک ورزشکار دلگير نبودم. اما يکسري مسائل امسال پيش آمد که از انصاف خيلي فاصله داشت. مثلا قهرماني روح ا... داداشي را با توجه به شرايط بدني و سابقه و تجربه به راحتي مي توانيد متوجه شويد که به دور از انصاف و حاصل کمک بي شائبه داور مسابقه و فدراسيون به وي بود. بحث درباره مسابقات امسال را از آقاي اسماعيلي آغاز کنيم. شما به عنوان اولين نفر از حضور در ادامه مسابقات فينال قوي ترين مردان انصراف داديد. چيزي که بيننده هاي تلويزيوني ديدند، مشکل جسماني شما براي ادامه مسابقه بود که به صلاحديد مربيان تان انصراف داديد. اسماعيلي: ببينيد، من اينجا يک موضوع را بايد به اطلاع همه مردم برسانم. سال 83 که در مسابقات قوي ترين مردان ايران، آقاي فاطمي مربي من بود، به علت سرماخوردگي اعلام کردم: «به دليل مريضي به صلاحديد مربيانم در مسابقات شرکت نمي کنم». از آن تاريخ تا امروز بيش از 6 سال مي گذرد. دليل انصراف امسالم اما مريضي و سرماخوردگي نبود. اين بار من به دليل اعتراض به قضاوت داور و تباني با يکي از ورزشکاران نمي خواستم مسابقات را ادامه بدهم. بلافاصله هم با آقاي جاوداني مصاحبه کردم و گفتم که اين مسابقات از قبل قهرمان خودش را شناخته و همه اين ها يک بازي بچگانه است.حتي چند بار از من خواستند که مصاحبه را تکرار کنم و اين حرف ها را نزنم اما من زير بار نرفتم و به دليل تباني صورت گرفته اعتراض کردم. اما نکته عجيب و تاسف بار اين بود که زماني که فيلم بازي را از تلويزيون ديدم، در عين ناباوري ديدم روي صحبت هاي من، صدايي را گذاشته اند که در سال 83 ضبط شده است. يعني من به مجري برنامه مي گفتم که «به دليل مريضي به صلاحديد مربيانم در مسابقات شرکت نمي کنم»!!! ببينيد، آيا ارزش دارد در مسابقاتي که با اين شيوه برگزار مي شود و به راحتي همه چيز را با استفاده از تکنيک هاي تلويزيوني تغيير مي دهند، باز هم شرکت کنيم؟ اين مسابقات از قبل برنامه ريزي شده بود. روح ا.. داداشي به واسطه حضور برادرش در کميته فني، به خوبي مي دانست که قرار است در اين مسابقات اول شود. آقاي فاطمي، شايد تا زمان انصراف آقاي اسماعيلي از مسابقات کمتر بيننده اي مي توانست مواردي که شما مطرح مي کنيد را قبول کند. اين که بعد از هر بار فيلمبرداري صحنهها، اتفاقاتي در پشت صحنه رخ مي داده است را شما در گفت وگو با رسانه ها مطرح کرديد. اصلا چه اتفاقي افتاد که قهرمان 4 دوره اين مسابقات به يک باره به دليل آنچه سرماخوردگي عنوان شد در مسابقات حاضر نشد؟فاطمي: در واقع، روال برنامه اين گونه بود هر فردي که در مرحله نيمه نهايي رکورد زد، در فينال امتيازي به نامش ثبت شود. خب، در اين شرايط شما ببينيد که چه افرادي با چه خصوصياتي توانستند امتيازها را جمع کنند. يکسري موارد را مردم نمي دانند اما ما و همه فعالعان در اين رشته خوب مي دانيم که چه کار کردند تا داداشي قهرمان شود. مثلا در قسمت حمل گاري. همه به خوبي ديدند که من گاري را در مدت 7 ثانيه به خط پايان رساندم. آن قدر سريع حرکت کردم که در خط پايان زمين خوردم. اما در کمال ناباوري فرامرز خودنگاه گفت: «دوباره بلند شو، 5 سانتي متر ديگر هم جلوتر ببر تا قبول کنم». من رکورد 7 ثانيه را زده بودم. بلند کردم و دوباره جلو بردم. زمان من 11 ثانيه شد اما باز هم در اين شرايط رکورددار بودم. آقاي خودنگاه بعد از قطع برنامه با همکارانش مشورت کرد و جلوي دوربين رکورد من را 13 ثانيه اعلام کرد. اسماعيلي: يکي ديگر از مواردي که شايد مردم کمتر متوجه آن شده باشند، گروه بندي مسابقات بود. مسابقات در دو گروه زوج و فرد انجام مي شد. خود ورزشکاران به خوبي نقاط ضعف و قوت همديگر را مي دانند. مثلا ما مي دانيم که روح ا... (داداشي) در قسمت چمدان، يکي از ضعيف ترين ورزشکاران است. در عين ناباوري، طوري برنامه مسابقات را تغيير دادند که او در گروه زوج قرار بگيرد و اصلا قسمت چمدان را انجام ندهد. اين در حالي بود که همه ما به پيشنهاد کميته فني در گروه هايي بوديم که وزنه هاي سخت در آن قرار داشت. فاطمي: در نيمه نهايي هم داداشي در گروه آخر قرار گرفت. طبيعتا انگيزه بيشتري براي رکورد شکني داشت و با علم به اين موضوع که هر کدام از ما چه رکوردي زده ايم، توانست امتيازهاي مرحله فينال را به دست بياورد. اين قرعه کشي ها کاملا با نظر فرامز خودنگاه، سيد حسن افضلي و علي داداشي انجام مي شد. اسماعيلي: اين مورد را هم فيلم گرفته ايم و هم شاهدان زيادي داريم. در همين مرحله نيمه نهايي زماني که داداشي وزنه اي را بلند مي کرد و نگه مي داشت، آقاي خودنگاه شروع مي کرد به شمردن تا رکورد زده بشود. درست زماني که زمان مسابقه از رکورد نفرات قبلي بيشتر مي شد، به خواست خودنگاه، داداشي وزنه ها را زمين مي انداخت و اين يعني اين که حتي داور مسابقه اصرار داشت که اين رکوردها زده شود. اما به هر حال شما در مرحله خاص و مهم فينال از مسابقات انصراف داديد. يعني حتي اگر اظهارات شما مستند و قابل قبول فرض شود، شما توانستيد به رغم اين مشکلات تا فينال برويد. اينجا چه اتفاقي افتاد تا انصراف داديد و حاضر به ادامه مسابقه نشديد؟فاطمي: من مدارک و مستندات تصويري مربوط به اين تخلفاتي که مي گويم را دارم و به زودي در يک مصاحبه تلويزيوني به همه نشان مي دهم. صبح روز مسابقه فينال، آقاي افضلي به عنوان نماينده فدراسيون همه ما را جمع کرد و از ما خواست تا براي موفقيت در اين مسابقه، روحيه پهلواني را حفظ کنيم، تباني نکنيم، رفاقت ها را بيشتر از رقابت مدنظر قرار بدهيم و حتي از من به عنوان پيشکسوت اين مسابقات خواست تا دستم را جلو بياورم و از همه بچه ها خواست تا دست بدهند و قسم بخورند. فکر کنيد درست چند دقيقه بعد از اين اتفاق، چنان بلايي سرما آوردند که از هر چه روحيه رفاقت و دوستي بود، زده شديم. همين مسئول فدراسيون که آنجا از دوستي ها و مروت و پهلواني مي گفت، همه تلاشش را کرد که ورزشکار دلخواهش قهرمان مسابقات شود. اسماعيلي: من هم دليل انصرافم فقط اين بود که چرا در حق من اجحاف شده و چرا روي اين موضوع اين قدر اصرار دارند. ببينيد، همه چيز براي من، از کشيدن قطار شروع شد. بعد از اين که حرکت کردم، طنابي که علي داداشي به سينه ام بسته بود، روي گردنم افتاد و در آستانه خفگي قرار گرفتم. از طرفي قطار تا حدودي از ريل خارج شده بود و امکان کشيدن قطار وجود نداشت. آقاي خودنگاه بدون توجه به اين مسائل متراژ من را 10 سانتي متر اعلام کرد که بعد به توصيه مسئولان فدراسيون اين متراژ را تا 40 سانتي متر افزايش داد. من همان جا هم گفتم که اگر حرف من را قبول نمي کنيد، مشکلي ندارم. در مراحل بعدي همه اين موارد را جبران مي کنم اما فقط اجازه بدهيد من هم فيلم حرکت خودم را ببينم. اين در حالي بود که کميته فني حتي زير بار نرفت که من فيلم خودم را ببينم. خب، نتيجه همه اين ها چه چيزي بود؟ يعني اعتراض و انصراف و اين موارد به کجا انجاميد؟فاطمي: ببينيد، من اعتقاد دارم اين ورزش حق ماست. شخصيت ما اما طوري نيست که از صبح تا شب جلوي در فدراسيون بايستيم تا بخواهيم به حق خودمان برسيم. فدراسيون بايد به دنبال اين باشد که از پيشکسوتان اين رشته حمايت کند فدراسيون به ما بي احترامي کرده و حق ما به راحتي خورده است. دليل اين کار هم کاملا مشخص است. اسپانسرها اگر به جاي فدراسيون به سراغ ورزشکاران بيايند، چيزي از فدراسيون باقي نمي ماند. طبيعي است که فدراسيون تلاش مي کند جلوي محبوبيت وتوان ما را بگيرد تا مبادا اين مشکل ايجاد شود.ببينيد، همين حالا شما برويد ببينيد که وضعيت فدراسيون و کارمندانش چگونه است و همين آقاي خودنگاه که به دروغ خودش را داور بين المللي و مربي اين رشته معرفي مي کند، اصلا مجوزي دارد که داور اين رشته است؟ شما مي دانيد که آقاي خودنگاه اصلا حتي ورزشکار اين رشته هم نبود؟ اما وضعيت چگونه است؟ همين افراد حالا هم کميته فني را دارند، هم داور هستند، هم در نتايج مسابقات تاثيرگذارند و هم منابع مالي در اختيار دارند. چرا افرادي مثل من و ملکي و قرائي نمي توانيم عضو کميته فني مسابقات باشيم؟ مگر غير از ما ورزشکار صاحب نام و پيشکسوتي هست که ما حق عضويت در کميته فني را نداريم؟ همين افرادي که به زور هنر خياط، کت و شلوار مي پوشند تا معلوم نشود که بدن شان اصلاً ورزشي نيست، حالا شده اند همه کاره اين مسابقات. درباره آينده اما اگر مي خواهيد بدانيد، يک بار صحبت هاي پاياني رضا جاوداني را ببينيد و بشنويد. مي گفت به دلايل متعدد ديگر نمي خواهم گزارشکر اين مسابقات باشم. مي خواهم کنار بروم تا اين ها خودشان بازي ها را به شيوه خودشان برگزار کنند. ورزشي که هيچ اهميتي به ورزشکارش نمي دهد، مگر مي شود آينده هم داشته باشد؟ از ما براي حضور در اين مسابقات تعهد گرفتند که حتي اگر بميريم هم کسي نيست که مسئوليت قبول کند. اسماعيلي: در دور مقدماتي زماني که جواد مافي به شدت آسيب ديد، آقاي خودنگاه به صراحت گفت که اگر پول نداريد اين ورزش را ادامه ندهيد. اين يعني اين که حتي اگر مشکلي براي ورزشکار پيش بيايد، کسي نيست که به داد ما برسد. بارها شده که بهترين ورزشکاران ما به خاطر بي احتياطي از طرف خودشان يا اشتباه همين افراد در چينش وسايل مسابقه، براي هميشه از دنياي قهرماني خداحافظي کردند. اجازه بدهيد اين موضوع را هم بگويم؛ زماني که داور مسابقه به همراه اعضاي کميته فني اش سعي کرد تا فضاي مسابقات را خراب کند، قرار گذاشيتم تا همه ورزشکاران به نشانه اعتراض زمين مسابقه را ترک کنيم. نامه اي آماده کرده و در اين نامه اعتراض رسمي خودمان را به نوع قضاوت داوران اعلام کرديم. سپس همگي زير نامه را امضاء کرديم و تحويل مسئول فدراسيون داديم. اين نامه توسط من، اسماعيلي، محمدي، آخوندي، باجلان و قرائي امضا شد. حتي قسم خورديم که هيچ کدام مان زير امضا نزنيم و تا آخرين لحظه از اتفاقي که افتاده دفاع کنيم. اما بعد از يکسري حرف و حديث ها، به يک باره همه کساني که امضا کرده بودند زير حرف شان زدند و فقط ما دو نفر مانديم. شب فينال، زماني که مسابقات تمام شد و ما اعتراض کرديم، رضا جاوداني با من صحبت کرد و حرف هايي زد که خيلي براي ما خوب بود. اين مجري فهيم و کار درست هم به ما دلداري داد و هم از برخي مسائلي که در حاشيه مسابقات گذشت، گلايه کرد. ما هم گزارشي را براي مسئولان فرستاديم. يکي از مسئولان حراست سازمان تربيت بدني با ما تماس گرفت و به محل استقرار ما آمد. گفت که تمام و کمال پيگيري مي کند و اگر حتي يک درصد هم احتمال بدهند که تباني بوده، مسابقات را تعطيل مي کنند. از جاوداني سوالاتي پرسيد، از پزشک مسابقات و ورزشکاران هم همين طور. در نهايت هم نظر شخصي اش اين بود که اين مسابقات با حاشيه هاي منفي زيادي همراه بوده و بايد در اين باره تجديد نظر شود. بلافاصله از سازمان صداوسيما با وي تماس گرفتند و گويا در مکالمه شان از وي خواسته بودند که اين موضوع را پيگيري نکند و موضوع را به زماني ديگر موکول کند. نهايت حرف اين مقام مسئول هم اين بود که قول مي دهيم سال هاي بعد جلوي اين کارها را بگيريم. اسماعيلي: اين موضوعاتي که مطرح کرديم واقعيت ماجرا بود. قصد ما اين بود که مردم بدانند چه اتفاقاتي در پشت پرده افتاده و چه اذيت هايي شديم. از رئيس سازمان تربيت بدني مي خواهيم که وارد ماجرا شوند و در اين باره توضيخ بدهند البته دستور پيگيري هم بدهند. اين ورزش مهجور مانده و هيچکسي نيست که به حرف هاي ورزشکاران اين رشته توجه کند. فاطمي: ببينيد، من از همين جا به همه علاقه مندان اين رشته اعلام مي کنم که سال آينده با قدرت تمام در اين مسابقات شرکت کنم و البته اين بار بدون نياز به فدراسيون، از طريق صداوسيما مي خواهم مجوز حضور در مسابقات را پيدا کنم. ما هر چقدر هم که در اين ورزش آسيب ببينيم، باز هم خاک خورده اين کاريم و اين رشته حق و سهم ماست. در مسابقات بعدي مي خواهم ثابت کنم که هنوز رکورد دار ايران هستم و هيچ فردي با هيچ زور و کلکي نمي تواند ورزشکاران پيشکسوت را از اين رشته دور کند. منبع: نشريه همشهري- تماشاگر- ش 165 /1002

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]