واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: هرکدام از عروس و داماد به تفکيک بايد هزينه هاي پذيرايي، گل، کيک، لباس، تالار، آرايش، عکاسي و فيلمبرداري، طلاجات، جشن نامزدي، جشن عقد، مهماني بعد از عقد، جشن عروسي، مهماني ظهر عروسي و بسياري ديگر را تأمين کنند. تنها توجيهي هم که از طرف خانواده ها عنوان مي شود به بسط و توسعه چنين مراسمي کمک شاياني مي کند اين است که: «همين يکبار که بيشتر نيست» ارگان هاي صاحب نفوذ هم در عوض ساده کردن صورت مسأله، مشکل را پيچيده تر مي کنند. به طور مثال سفره عقد مجاني و تالار ارزان قيمت در اختيار زوجين قرار مي دهند که نفس اين دو با منش حضرت زهرا(س) و حضرت علي(ع) منافات دارد؛ مراکز خيريه نيز ناخواسته با دادن برخي کالا در ازاي ارائه ي سند ازدواج، حدود جهيزيه را گسترش مي بخشند. در مقابل، آمار تکان دهنده بهزيستي خبر از افزايش روسپي گري مي دهد. بخشي از کام گيرندگان از اينها، جواناني هستند که بنا به خواست باطني شان و عرف جامعه راه حلي را که شريعت پيش پاي شان قرار داده (ازدواج موقت)، هرگز برنمي گزينند و چون در حال حاضر امکانات ازدواج دائم براي شان فراهم نيست، با وجود مجازاتي که چه در محکمه الهي و چه در قانون مجازات اسلامي حاکم بر جامعه براي اين علم در نظر گرفته شده به منظور ارضاي تمايلات جنسي خود به رابطه نامشروع رو مي آورند.
چندي پيش در صفحه ي اجتماعي برخي از روزنامه ها خبر جدايي جواني دانشجو را خوانديم که زماني براي اثبات عشق خود به دختر مورد علاقه اش مهريه اي با 124000 سکه طلا را تقبل کرده بود، و محاسبه کرديم در صورت يافتن شغلي با فلان ميزان درآمد و فلان مقدار پس انداز بعد از حداقل هشتاد سال موفق به پرداخت مهريه مزبور مي شود و آن وقت ملامت گرانه پرسيديم چطور اين جوان با خواستي مهارناشدني در انديشه مبادا نبوده است اما اگر منصفانه قضاوت مي کرديم همه تقصير را به گردن او نمي انداختيم چون او در تمام عمرش و حتي در جريان مراسم بله برون شنيده «مهريه را کي داده و کي گرفته» نشنيده يا کمتر شنيده مهريه عندالمطالبه و حق زن و ديني به گردن مرد است زماني که ازدواجش ثبت مي شده برايش توضيح نداده اند که عقدي که مهريه اش خارج از توان مالي و تمکن مرد باشد باطل است ما در تمام اين سالها از مادراني شنيده ايم که به واسطه وضع نامناسب اقتصادي، اميدي به ازدواج مساعد دختران شان ندارند و به همين علت آنها را به اعراب کشورهاي حاشيه خليج فارس مي فروشند. دختراني که مدتي در حرامسراي پيرمردي عرب، اسير يک زندگي بي عشق مي شوند و چندي بعد بي آتيه در ديار غربت رها مي شوند. از پدراني شنيده ايم که براساس يک سناريوي از پيش طراحي شده: مهريه کلان، ناسازگاري، طلاق، تملک مهريه و سامان بخشيدن به مشکلات اقتصادي خانواده- دخترهايشان را وادار به ازدواج مردان مسن و پولدار مي کنند و از ورشکستگي و به زندان افتادن جواناني که انگيزه همگي شان يک شبه پولدار شدن و رسيدن به حداقل زندگي (که در کشور ما عبارتست از کسب درآمد داشتن مسکن و ماشين)، و به دست آوردن زن و زندگي مستقل بوده است. آمار منتشر شده از سوي قوه قضاييه در اين سالها، خبر از رشد چند درصدي مرداني مي دهد که به خاطر عدم پرداخت مهريه در زندان به سر مي برند؛ چرا که مهريه هاي سنگين و رسوم دست و پاگير، از يکسو ابزاري هستند براي جلوگيري از جدايي و تحکيم خانواده و از طرف ديگر به دليل شرايط نابسامان اقتصادي عاملي هستند براي بروز اختلاف و نهايتاً طلاق. همه اينها اگر چه تصاوير تيره اي از اوضاع هستند اما واقعيتي انکار ناپذيرند که همگي حاصل نگاه سرمايه داري به زن و خانواده است و آن چه حقيقت ندارد فاطمه گونه بودن و علي وار زيستن مي باشد و چيزي که صد البته در حد شعار مانده ازدواج، به هنگام، آگاهانه، آسان و پايدار است. امروزه در کنار پاکدامني و گهگاه فراتر از آن معيار همسرگزيني ثروت و مسايل مادي است خانواده دختر، کسي را به خواستگاري مي پذيرند که بتواند از پس مهريه و هدايا و جشن هاي آن چناني برآيد تا دخترشان از سايرين کمتر نباشد؛ و پسرها تمايل دارند با خانواده هاي ثروتمند وصلت کنند تا شايد در گذران زندگي کمک حال شان باشند. به نظر مي رسد چنين رويکردي محصول وابستگي بي حد و حصر نسل دومي ها به نسل اولي ها و مناسبات و روابط بيش از حد طرفين است. همانطور که مي دانيد در غرب، ازدواج هاي رسمي زماني سر مي گيرد که دو طرف از نظر مالي کاملاً مستقل شده باشند بنابراين اقلام بسيار ضروري براي شروع زندگي را خود تهيه و تعدادي از آنها را نيز با ارائه ليستي اعلام و از مهمان ها هديه مي گريند شايد از ديد ما ايرانيان که عادت به فخرفروشي داريم تمسخرآميز باشد که بشنويم در ليست اعلام شده از طرف عروس و داماد اقلامي نظير زيرسيگاري و بالش هم به چشم مي خورد و کسي بابت هديه دادن آنها تحقير نمي شود. اما در ايران، بنابر آن چه بين مردم متداول است حداقل معادل نصف مبلغ مهريه، جهيزيه تهيه مي شود و نه تنها بخشي از آن بلااستفاده مي ماند، در صورت اجاره نشين بودن زوجين و زندگي در فضايي کوچک، تنها زحمت جا به جا کرن و انبار کردن آنها تحمل مي شود تا لذت استفاده از آن ها. با اين وجود، خانواده عروس، موظف به تهيه جهاز مفصل هستند و خانواده داماد حتي با داشتن دختر، در صورت نبود جزيي ترن اشيا، هياهو به راه مي اندازند. به طور قطع فراموشي ارزشها و الگوپذيري از اسوه ها، در بحران به وجود آمده نقش اساسي دارند. هر کدام از ما بارها و بارها روايت ازدواج ساده حضرت علي (ع) و حضرت زهرا (س) را شنيده ايم. در همين نظام، بزرگاني هستند که به ساده ترين صورت و با پايين ترين مهريه، پيمان زندگي مشترک را بسته اند و لحظات بسيار شيريني را در کنار هم داشته اند. زوج، در اندک زماني، مهريه، را پرداخت کرده چون خود را موظف به دادن آن مي دانسته. بتول عسگري يکي از شهداي اصفهاني، مهريه اش مهريه حضرت زهرا(س) و چند کتاب فقهي بود. خريد عقدشان تنها به يک حلقه و يک دسته گل منحصر شد. وقتي صحبت جهيزيه به ميان آمد، چون قرار بود پس از عروسي در منزل پدرشوهر ساکن شوند، ايشان اظهار داشتند فعلاً از وسايل مادرشوهرم استفاده مي کنم بعد هر چه نياز داشتيم از حقوقم تهيه مي کنم. در آن زمان رسم بود لباس هاي نوزاد، از تترون سفيد تهيه و روي آن گلدوزي مي شد، معلم شهيد معترض شده بود: «اگر گل روي لباس بچه نباشد چه مي شود؟» به خاطر مخالفت هايش با تهيه سيسموني، خانواده اش، موقع تولد اولين فرزندش، تنها با يک ساک دستي کوچک، شامل ساده ترين لباس نوزاد و چند تکه وسايل اوليه بچه داري آن هم از معمولي ترين جنس به بيمارستان رفتند. نتيجه سخن اين که اصلاح فرهنگ ازدواج نياز به يک اراده عمومي و اقدام جمعي دارد و همگان بايد در آن مشارکت ورزند. /1039 /1002
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]