واضح آرشیو وب فارسی:قدس: تهديد قلعه نويي به رفتن از استقلال ؛ خيالتان راحت او جايي نمي رود
* رضا خوش نويس امير قلعه نويي گوشه اي ايستاد و هياهو و شادي استقلاليها را روي سكوي قهرماني نگاه كرد. سرانجام اين عليرضا منصوريان بود كه فهميد گروهي كه روي سكو آمده، چيزي كم دارد و هم او بود كه از پي امير شتافت و او را كشان كشان روي سكوي قهرماني آورد. ژنرال قواعد بازي را خوب بلد است. او با اكراه روي سكوي قهرماني آمد و هيچ عكاسي هم نتوانست تصويري از سرمربي استقلال با جام قهرماني شكار كند. ناجي زماني مي تواند مقبول تر باشد كه نقشي براي خود در نظر نگيرد و در كمال سخاوت اين عنوان را براي كساني بگذارد كه اين تيم حاصل دسترنج ايشان است. او اين سياست را پيش از لحظه تقسيم جوايز در پيش گرفته بود، آن زمان كه در مصاحبه اش هرگونه موفقيت احتمالي را به ناصر حجازي و فيروز كريمي پيشكش كرد. آقاي ناجي مي دانست كه بالا كشيدن اين عنوان در آينده براي او تبعات فراواني به همراه خواهد داشت. ناصر حجازي امروز مصاحبه نمي كند، اما تجربه ثابت كرده كه او فردا روزي از اين موضع منفعل خارج شده و مصاحبه اي آتشين خواهد كرد؛ آن وقت است كه قلعه نويي را ميراث خوار موفقيت تيمي بداند كه او جمع كرده است. در آن تاريخ، ارزش رفتار امروز قلعه نويي مشخص شده و به كارش خواهد آمد. اما راهبرد تازه قلعه نويي، مانورهاي ديگري هم دارد. او زماني پاي به ميدان گذاشت كه استقلال دو نام بزرگ را زير بار ناكاميهايش له كرده بود و بسياري منتظر نشسته بودند تا شاهد دست و پا زدن سومين قرباني در قتلگاه باشند. البته، قلعه نويي ريسك كرد، اما ريسك او كمترين ضريب خطا را داشت. اگر قهرمان مي شد كه امضايش پاي برگه خوشبختي يك تيم سياه روز نقش مي بست و اگر مي باخت و حذف مي شد، كسي بر او خرده نمي گرفت چرا كه توقع قهرماني از اين تيم مدتها پيش از اين نزد هواداران از بين رفته بود. رسيدن به قهرماني، قلعه نويي را با هواداران استقلال كه جاماندن از ليگ قهرمانان آسيا در دوره گذشته را از چشم او مي ديدند، بي حساب كرد. اما اين بار امير است كه ناز مي كند. در ادامه سياست اكراه قدم گذاشتن روي سكوي قهرماني، اين بار از رفتن سخن مي گويد. مقصدم، پاختاكور ازبكستان است. او بهترين زمان ممكن را براي تهديد به رفتن انتخاب كرده است. لحظه اي كه استقلاليها پيش از گذشته نياز به ماندن او را حس مي كنند. تجربه ثابت كرده او متخصص ليگ برتر است و استقلاليها هم هر زمان كه جامي را بالاي سر خود ديدند، او در كنار تيمشان بوده است. او كه توانست از اين تيم كج و معوج يك قهرمان بسازد، مي تواند يكبار ديگر تيمي قدرتمند را براي فصل آينده بسازد؛ اما براي ماندن بايد عطش استقلال را بيشتر تحريك كند. ماجراي پاختاكور حرف جديدي نيست و به ماهها پيش بر مي گردد، اما روزي كه قلعه نويي به استقلال بازگشت، لام تا كام در خصوص احتمال رفتن به ازبكستان حرف نزد تا امروز كه ناگهان هوس رفتن دوباره به سرش افتاده است و آن را بر زبان مي آورد. امير قلعه نويي تهديد به رفتن مي كند، اما هيچ كجا نمي رود. او زماني كه به مس كرمان رفت، بندي را در قراردادش لحاظ كرد كه براي رفتن به تيم ملي آزاد باشد. اگر امروز دستش از تيم ملي كوتاه شده، قطعاً اولويت اول و آخرش استقلال است. ژنرال از رفتن مي گويد تا آنها كه معتقدند او پشت در باشگاه استقلال نشسته بود تا حجازي و كريمي بلغزند و او داخل شود، به صرافت اشتباه خود بيفتند. او از رفتن مي گويد تا به دست و پايش بيفتند و او را منصرف كنند. امير هيچ جا نمي رود، او تازه به استقلال بازگشته است.
پنجشنبه 30 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]