تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833407886
«لوک خوششانس»
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : «لوک خوششانس» magmagf22-05-2007, 05:13 PMhttp://www.aftab.ir/articles/art_culture/cinema/images/fc509dbd 376c7d 8e8fe2703d 6f9439a 1.jpg احتیاجی نیست مراقب باشی، لوك! لوك به عنوان یك سریال كارتونی، با طیف گستردهای از مخاطبان ارتباط برقرار میكند. دارا بودن ویژگیهای یك كارتون خوب، آن را برای مخاطبان كودك و نوجوان جذاب جلوه میدهد و از طرفی، فضای «وسترن» و شخصیتها و روابطی كه از دنیای آثار زندهٔ وسترن اقتباس شدهاند، آن را برای مخاطب بزرگسال نیز دلپذیر میكند. شاید برخی از عناصر اصلی سریال كارتونی لاكی لوك یا لوك خوششانس را بتوان در شكل زیر دستهبندی كرد. لوك/ وسترنر شخصیت اصلی كارتون لوك خوششانس یك كابوی یا وسترنر است كه در غرب وحشی زندگی میكند. تركیب كلی این شخصیت از آثار زندهٔ وسترن الگوبرداری شده. در این كارتون، لوك یك جایزه بگیر است. جایزه بگیرها به دلیل رویارویی مداومشان با سارقان، جانیها و افراد خلافكار، با نوعی عملكرد خشن برای بقا روبهرو هستند. در عین حال، بقای یك هفتتیركش در غرب وحشی، ناشی از خصوصیات ویژهای است. او باید «آرام و خونسرد» باشد. بتواند «فرز و چابك» هفتتیر بكشد و تا حد زیادی نیز «فردگرا»یی را پیشه كند. مجموع این ویژگیها را میتوان در شخصیت «لوك» مشاهده كرد. اما از آنجایی كه مخاطب با یك كارتون وسترن روبهروست- و نه یك فیلم وسترن كه از الگوهای واقعی پیروی میكند- بنابراین، سازندگان كارتون «لوك خوششانس» با درایت كوشیدهاند این ویژگیهای شخصیت لوك را به گونهای سازمان دهند تا فرمی «اغراقآمیز» پیدا كند و با منطق دنیای انیمیشن – و البته روحیات مخاطبان- همگون باشد. اینجاست كه عنصر «تخیل» از طریق موقعیتهای «فانتزی» امكان بروز مییابند. آرام و خونسرد بودن لوك تا آن اندازه است كه حتی گاهی اسب او را هم عصبانی میكند! یا مثلاً سرعت كشیدن اسلحه و اعمالی كه در حین تیراندازی انجام میدهد، رویكردی كاملاً انتزاعی دارند. كمانه كردن گلوله بیش از چند بار و سرانجام خوردن به هدف مورد نظر، نمونهای از این فانتزی است. نام سریال یعنی «لوك خوششانس» یا «لوك خوشبیار» مؤید موقعیتهایی همراه با خوششانسی است. اتفاقاً این نام كه از دل ماجراها بیرون آمده، به خوبی بر وجه غیر واقعی كارتون تأكید دارد. لوك، همیشه با خوششانسی روبهرو میشود؛ یا حداقل در بسیاری مواقع، این گونه است. پیش از آن كه لوك دست به كاری بزند، دشمنان او كاری میكنند كه در بسیاری موارد موجب رسوایی خودشان میشود. عنصر «خوششانسی» روندی را در كارتون به وجود میآورد كه با نسخهٔ زندهٔ وسترن، كاملاً متمایز است. در شرایطی كه در فیلم زندهٔ وسترن – همچون انواع دیگر فیلم زنده- این «منطق» زندگی واقعی و رابطهٔ علت و معلولی رویدادهاست كه نقش اساسی در درك ماجرا دارد (و در واقع عنصر «تصادف» باعث برهم خوردن نظم روایت و فاصله گرفتن تماشاگر از داستان و نقص باور پذیری آن میشود)، در كارتون، این عنصر «تصادف» با منطق دنیای انیمیشن همخوان است و اصلاً گاهی براساس آن شكل میگیرد و یا پیش میرود. اسب/ رفیق راه در لوك خوششانس اسب دارای شخصیتی جذاب، نمایشی،و صد البته «كارتونی» است. در فیلم زندهٔ وسترن، یك اسب خوب، اسبی است كه سریع و چابك باشد و بر تشخیص و وقار قهرمان بیفزاید. رابطهٔ قهرمان با حیوان در فیلم زندهٔ وسترن، رابطهای در پایینترین سطح است. حداكثر این كه از رفتار و برخی كنشها در مییابیم، قهرمان به حیوان علاقهٔ ویژهای دارد. اما در لوك خوششانس اسب واجد خصوصیاتی كاملاً «انسانی» است. این امر، یكی از وجوه تمایز جدی آن كارتون با آثار زنده در همین فضاست. بدیهی است كه سازندگان لوك خوششانس مانند هر سازندهٔ انیمیشن باهوشی، به درستی از ظرفیتها و قابلیتهای انیمیشن آگاهند. اصولاً در كارتونها، حیوان یا حیوانات، نقشهای كلیدی دارند. مخاطب اصلی چنین برنامههایی، كودكان و نوجوانان هستند و این گروه سنی، به طور عام به حیوانات علاقهمندند. بنابراین، هنگامی كه در طبیعت داستانی همچون لوك خوششانس، با حضور دایمی حیوانی همراه قهرمان روبهرو میشوند، حداكثر بهره را از وجود او میبرند. از این روست كه اسب لوك، یك حیوان صرف نیست. او رفیق همراه و یار غار قهرمان است. بنابراین ، قهر میكند، مسخره میكند، از روی خستگی و تنبلی از زیر كار در میرود، و گاهی مخالف رفتار و منش صاحبش است! این ویژگیهای منحصر به فرد در دنیای لوك خوش شانس، اعتبار متفاوتی برای همراهی تماشاگر ایجاد كرده است. شخصیتهای منفی/ بد منها فضای وسترن كارتون وخصوصاً ویژگی لوك، یعنی جایزه بگیر بودن او، شرایطی را فراهم میآورد تا شاهد حضور شخصیتهای منفی متعدد و متفاوتی طی داستانهای مختلف باشیم. در اینجا نیز تنها چارچوب كلی و تیپیك شخصیتها از دنیای فیلم زنده وام گرفته شده،و گرنه رفتار و كنش این آدمهای منفی، فاقد قدرت، خشونت و بار موجود در زندگی واقعی است. گاهی یك بد من، فقط دوست دارد شكلات بچهها را بدزدد. به این ترتیب، فضای كارتونی سریال ، حضور خود را به چشم تماشاگر میكشد و باعث ارتباط بهتر كارتون با مخاطبش میشود. آنها گاهی دست به رفتارهایی كاملاً كودكانه میزنند، همچنان كه انتقام گرفتنشان، مثلاً از لوك هم، این گونه است. آنان به این دلیل كه لوك ذلّهشان كرده، دوست دارند بلایی بر سر او بیاورند. یا اصلاً دوست دارند به زندان برگردند، چرا كه تنها راه رها شدن از فشارهای لوك همین است! الگوهای كارتونی، به خوبی در مسیر گسترش شخصیتهای منفی به كار گرفته شده. مثلاً برادرانی كه كاملاً یك شكل هستند و تنها به ترتیب، قدشان از كوتاه به بلند تغییر میكند، نمونهای از این الگوی كارتونیاند. آنان با رفتارهایشان و خصوصیات انتزاعیشان، باعث عصبی شدن تماشاگر نمیشوند بلكه برعكس، بر لب تماشاگران لبخند مینشانند. فضاسازی خلاف الگوی وسترن به نظر میرسد در ساختار كلی لوك خوششانس سازندگان این سریال كارتونی،در صدد همانند سازی فیلمهای زندهٔ وسترن نبودهاند. نگاهی دقیقتر به قسمتهای مختلف كارتون، شخصیتها، داستانها و از همه مهمتر، روابط موجود میان شخصیتها با موقعیت، كاملاً برخلاف الگوهای وسترن جریان دارد. در لوك خوششانس «خشونت» در حداقل شكل ممكن دیده میشود. هیچ مرگی اتفاق نمیافتد و هیچ «بد»ی در ذات خود «بد» نیست. همه چیز، كودكانه و قابل گذشت است. آنچه اهمیت دارد، نبرد «خیر» و «شر» در قالب كودكانهٔ «بد» و «خوب» است. كار بد، نتیجه شایسته نخواهد داشت و همیشه كسی هست كه جلوی بدی را با كار خوبش بگیرد. magmagf22-05-2007, 05:15 PMhttp://www.aftab.ir/articles/art_culture/cinema/images/4f89a 6950e187816b 20210de7d 268e55.jpg بوشوك سگ نسبتاً كودنی است كه همیشه در ركاب لوك حاضر است و خدمات كلی و جزیی را به هر جان كندنی است انجام میدهد. البته این سگ، كودن نیست بلكه نیمه كودن است ولی گاهی كارهایی میكند كه سگهای كالیو را هم در جیب خود جای میدهد! این كه بوشفك از كجا آمده و چگونه با لوك طرح دوستی ریخته، سوالی است كه هنوز پاسخ آن رانیافتهایم ولی همین قدر میدانیم كه گاهی آن هم شانسی، مایه نجات لوك میشود. او سگ تقریباً كم توقعی است. شهر و زادگاه خود را رها كرده و صرفاً به دلیل علاقه و نه چیز دیگر، به دنبال جوانكی تنها (موسوم به لوك) به راه افتاده است. در هیچ یك از داستانهای موجود ندیدهایم كه لوك لااقل یك وعده غذای سیر به بوشوك بدهد. همیشه یك چیز مختصر و نیمه مفید نصیب بوشوك میشود كه آن هم اغلب به صورت سرپایی صرف میشود. با این همه بوشوك همیشه راضی و خرسند، به دنبال لوك روان است و خواهان دوستی با اوست. تنها در یكی از ماجراهای لوك، بوشوك باوفا با سگ ماده خوش تیپی روبهرو میشود كه به ناچار، از روی غریزه، لوك را رها میكند و به دنبال او راه میافتد… البته چیز زیادی عایدش نمیشود. ظاهراً آن سگ مؤنث، وابسته به یك خانواده اشرافی است و برای همین بوشوك پس از مدتی دست از پا درازتر به آغوش دوست خود (یعنی لوك) باز میگردد و سعی میكند تا آنجا كه میتواند در كنار او باقی بماند. زندگی بوشوك مثل زندگی لوك كمی غمانگیز به نظر میرسد. از این صحرا به آن صحرا یا از این بیابان به آن بیابان! از این معدن به آن معدن! و خلاصه بدین سان میگذرد عمر گران! با این همه بوشوك به ندرت نا خرسندی خود را ابراز داشته است و همیشه خود را راضی و سپاسگزار نشان داده است. به خصوص آن هنگام كه لوك دردل شبهای مهتابی، خوراك لوبیا میپزد و در زیر نور مهتاب به نواختن گیتار میپردازد. در آن لحظات، دیگر خبری از دالتونها و دردسرهایشان احساس نمیشود. لوك در حالت نیم خیز به زین اسب خود تكیه داده و در حالی كه پَرِكاهی لای دندان دارد به خواندن ترانه معروف «عشق داغ در آریزونا» میپردازد. در آن هنگام بوشوك آرام در گوشهای دراز كشیده و از سوختن هیزمهای خُشك لذت میبرد. بیانصافی است اگر از نوازشهای پاره وقت لوك یادی به میان نیاوریم. او با تمام مشغلههای خود، گاه و بیگاه دست نوازش بر سر بوشوك میكشد و از فداكاریهای او بدین وسیله سپاسگزاری میكند. بوشوك هم همین طور به فكر تلافی محبتهای لوك بوده و هر چند وقت یك بار، دسته گلهایی را به آب میدهد كه بعضی از آنها براساس قانون احتمالات، درست از آب در میآیند و كمی تا قسمتی از مشكلات لوك را برطرف میكنند! به همان اندازه كه لوك دنبال دالتونهاست، بوشوك هم به دنبال استخوانهاست. البته استخوانهای تازه به ندرت نصیب او میشوند. ولی او همچون لوك از جستوجو خسته نمیشود و مدام در پی گمشدهٔ خود است. بوشوك متأسفانه از لوبیا چندان خوشش نمیآید و گرنه می توانست هر بعدازظهر میهمان لوك باشد. از آن گذشته، میانه خوبی هم با یونجه و سبزیجات ندارد… كه لااقل بگوییم بیاید و همسفرهٔ جالی (اسب لوك) شود. این است كه بوشوك از این نظر خود را همواره تنها احساس میكند. او در یكی از رویاهایش، خواب میبیند كه در حال باز كردن یك قوطی كنسرو استخوان! است، این دیگر واقعاً مضحك است، ولی اگر همچو پدیدهای صورت واقعی به خود میگرفت، احتمالاً بوشوك، لوك را رها میكرد و در یك سوپر ماركت، كاری برای خود دست و پا میكرد.! پیلبان انیمیشن Behroooz22-05-2007, 05:31 PMاین کارتن همه قشر های سنی رو به خودش جذب کرد . چون داستان زیباو دوبله خوبی داره Hossein_Bahal22-05-2007, 05:41 PMبعد از مورچه و مورچهخوار بهترين و قشنگترين كارتوني هست كه تو عمرم ديدم . magmagf22-05-2007, 06:00 PMبه نظر خود منم علاوه بر زیبایی خود کارتون یکی از دلایل محبوبیتش تو ایران دوبله عالیش بود Mahdi Hero22-05-2007, 07:42 PMکارتونه بسياره زيبايی بود حتی خيلی قوی تر از فيلم هايه سينمايی بود که در مورده اين شخصيت ساخته شد اما هيچ وقت نتونست هماننده کارتونش يکه تازی کنه همونطوری که بهروز جونم گفت دوبله اين کارتونم واقعا بی نظير بود و تاثير عجيبه رويه فيلم گذاشته بود فرانک جان ممنون خيلی جالب بود magmagf22-05-2007, 09:40 PMhttp://www.aftab.ir/articles/art_culture/cinema/images/6a 7870fc60220a 8916494e040915d 369.jpg بیش از نیم قرن است كه لوك خوش شانس سوار بر اسب باهوش و باوفایش چالی جامپر در غرب وحشی برای برقراری عدالت مبارزه می كند. این گاوچران مهربان سریع ترین هفت تیركش، ماهرترین سواركار و بهترین یار قانون است. لوك خوش شانس با به طنز و هجو كشیدن دنیای وسترن - این بزرگترین اسطوره آمریكایی - تصویری موثر و ماندگار از این اسطوره با تمام جزییات و عناصر تشكیل دهنده آن نظیر شهرها، آداب ورفتار، دكورها و شخصیتهای مثبت و منفی ارائه می كند. لوك خوش شانس - گاوچرانی كه سریع تر از سایه اش هفت تیر می كشد - برای نخستین بار در قالب شخصیتی كمیك در سال ۱۹۶۴ در صفحات مجله هفتگی اسپیرو ظاهر شد. خالق این شخصیت موریس دو بور، نقاش بلژیكی است. در ابتدا موریس هم نویسنده و هم طراح داستان های لوك بود، اما پس از چند جلد اول كار نگارش داستان ها را به نویسنده ای فرانسوی به نام رنه گوسینی واگذار كرد و نتیجه كار این تیم دو نفره شگفت آور بود و چنان پختگی و ظرافتی به لوك خوش شانس بخشید كه به سرعت آن را به یكی از محبوب ترین قهرمانان داستان های مصور در دنیا بدل كرد. پس از مرگ گوسینی در سال ۱۹۷۷ موریس كار تصویرگری لوك خوش شانس را به كمك نویسندگان دیگر و گاهی به تنهایی ادامه داد. دوران همكاری موریس و گوسینی طلایی ترین عصر داستان های لوك خوش شانس به شمار می رود. پس از مرگ موریس، آچده - هنرمند فرانسوی - سری جدید لوك خوش شانس را طراحی كرد كه نتوانست موفقیت سرعت قبلی را تكرار كند. موریس و گوسینی در این سری داستان ها، شخصیت های زیادی را به تصویر می كشند كه بعضی از این شخصیتها در ادامه، اهمیت و محبوبیتی هم اندازه لوك به دست می آورند. از آن جمله می توان به برادران دالتون و ران تان پلن - و یا همان بوشفك - اشاره كرد. علاوه بر كتاب های كمیك، مجموعه های تلویزیونی و سینمایی متعددی بر مبنای شخصیت لوك خوش شانس ساخته شده است. تا كنون سه فیلم سینمایی انیمیشن و یك سریال تلویزیونی انیمیشن با نام لوك خوش شانس ساخته شده است. این سریال انیمیشن ۲۶ قسمتی در سال ۱۹۸۳ توسط موریس و استودیو هانا - باربرا تولید شد. در سال ۱۹۹۱ نیز ۲۶ قسمت دیگر از این مجموعه تولید شد. در سال ۲۰۰۱ كمپانی «زیلام» سری جدید ۵۲ قسمتی با نام «ماجراهای جدید لوك خوش شانس» تولید كرد. در اوایل دهه نود نیز دو فیلم سینمایی با هنرنمایی «تونسل هیل» در نقش لوك ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ فیلم دیگری با نام «دالتون ها» با بازی «ژان دوژقدین» در نقش لوك ساخته شد. برادران دالتون (جو، جك، ویلیام و آوریل) در اكثر داستانهای لوك به عنوان دشمنان اصلی لوك خوش شانس ظاهر می شوند. این برادران كه به ترتیب از یكدیگر بلند قدتر و كودن تر هستند، به عنوان پسر عموهای دالتونهای واقعی - كه از مخوف ترین تبهكاران تاریخ آمریكا به شمار می روند - قصد گرفتن انتقام از لوك را دارند. این شخصیتها به سرعت به محبوبیتی عظیم دست پیدا كردند. از جمله شخصیت هایی كه در همه داستانهای لوك حضور دارند، می توان به چالی جامپر - باهوش ترین اسب دنیا - و ران تان پلن - كودن ترین سگ دنیا - اشاره كرد. چالی جامپر با اعمال شگفت آوری كه انجام می دهد، همیشه كمكی بزرگ برای لوك محسوب می شود. از جمله توانایی های جالب «چالی» شطرنج بازی كردن، دویدن در خواب، زورآزمایی و مچ انداختن با لوك، آشپزی و شستن لباس است. اما در نقطه مقابل ران تان پلن و یا همان «بوشفك» حتی از سایه خود نیز احمق تر به نظر می رسد و با حماقت خود خواننده را به خنده می اندازد. محبوبیت ران تان پلن در بین خوانندگان، گوسینی و موریس را بر آن داشت تا یك سری داستان درباره خود ران تان پلن به رشته تحریر درآورند. ● درباره نویسنده: رنه گوسینی در ۱۴ اوت ۱۹۲۶ در پاریس به دنیا آمد. در دو سالگی با پدر و ماردش به آرژانتین رفت. پس از پایان تحصیلاتش، ابتدا در آرژانتین و بعد در ایالات متحده به نقاشی روی آورد اما موفقیتی كسب نكرد. او در آمریكا با موریس آشنا شد و در بازگشت به فرانسه و بلژیك به عنوان طنزنویس به ویژه در داستانهای مصور آغاز به كار كرد. ثمره كار او نگارش تعداد پرشماری داستان و همكاری با بسیاری از تصویرگران نامی عرصه كاریكاتور در داستانهای مصور بود. این قلم گوسینی بود كه شخصیتها وما جراهای لوك خوش شانس را به جا افتادگی و توفیق جهانی رساند. او علاوه بر نگارش داستان های مصور، در خلق شخصیتهای ماندگاری نظیر آستریكس وواوبلیكس، نیكلاكوچولو، بوشفك و دالتونها نیز همكاری داشته است.گوسینی همچنین سردبیری مجله پیلوت و نگارش سناریوی كارتونهای سینمایی و تلویزیونی را نیز در سابقه حرفه ای خود ثبت كرده است. از جمله افتخارات وی می توان به كسب جایزه بهترین هنرمند كمیك استریپ دنیا از جشنواره آدامسون سوئد در سال ۱۹۷۴ اشاره كرد. همچنین در سال ۲۰۰۵ نام گوسینی در تالار افتخارات ویل اسینر آمریكا ثبت شد. گفتنی است از سال ۱۹۹۶ هر سال، جایزه رنه گوسینی در جشنواره كمیك آنگولم فرانسه به طنزنویسان جوان اهدا می شود. رنه گوسینی در ۵ نوامبر ۱۹۷۷ در سن ۵۱ سالگی در اثر حمله قلبی در پاریس درگذشت اما نام خود را در آثارش جاودان ساخت. روزنامه ابرار alitopol22-05-2007, 11:55 PMهمه کارتون یک طرف اون داداش خنگولیه دالتونها با بوشوک همش هر هر کر کر کارتون برای این دوتا بود یاد کارتونهای قدیمی بخیر چه خاطراتی داشتیم mehdi001623-05-2007, 01:24 AMمن با صدای منوچهر والی زاده زندگی کردم...اصلا نمیتونم لوک رو بدون اون صدا تصور کنم. نمی دونم خارجی ها هم اینقدر با این کارتون حال کردند؟! و البته به نظر من سری دومش به لحاظ تصویری جالب تر بود . *PiNk PaNTHeR*23-05-2007, 04:04 AMهر چی کارتون ازش بود نگاه کردم. بر خلاف بقیه ی کارتونها تمام سری هاش قشنگه. magmagf23-05-2007, 10:06 AMمنم مثل بقیه بچه ها اعتقاد دارم دوبله کارتون یکی از مهم ترین قسمتاش بود یادمه یک مطلبی راجع به دوبلراش خونده بودم اما پیدا نمی کنمش اگه پیدا شد می ذارم حتما magmagf23-05-2007, 11:55 PMچي شد كه به جاي لوك خوش شانس حرف زديد؟ خسرو خسروشاهي (دوبلور آلن دلون) كه مدير دوبلاژ يك كاري بود، من را صدا كرد. من هم رفتم. ديدم يك كارتون است. به اش گفتم: اينو بزن جلو تا فيلمش بياد. اين كارتون چيه؟ گفت: دوبله همينه. گفتم: تو كه كارتون دوبله كن نبودي! گفت: اين اسمش لاكي لوكه. توي دنيا خيلي اسم در كرده. دادند به من دوبله كنم... مي خوام به جاي لوك، تو حرف بزني. گفتم: بي خيال. ما كه كارتون نگفته ايم. گفت: نه، اين يكي خيلي قشنگه. وقتي پخش شد چي؟ يك دفعه ديدم من اين قدري كه با اين كارتون معروف شدم، با آن همه آرتيست گنده كه جايشان حرف زده بودم، معروف نشده بودم. اتفاقا همان موقع، يك نشريه اي از اين رنگ وارنگ ها هم آمد باهام مصاحبه كرد. گفتم: لوك چي چيه بابا! خبرنگارش گفت: نمي دوني چقدر سر و صدا كرده. بعد كه مصاحبه را چاپ كردند، تيتر زدند مصاحبه با لوك خوش شانس . خيلي ناراحت شدم. زنگ زدم، گفتم: تو كي با لوك مصاحبه كردي؟ لوك كه كارتونه. اقلا مي نوشتي با منوچهر والي زاده كه گويندة لوك خوش شانسه. قسمت هاي اول، صداي جالي هم خيلي خوب بود، ولي بعدا خراب شد. براي اين كه اولش حسين عرفانيان به جايش حرف مي زد. اين اسب، مغز متفكر لوك بود. طرف، سريال را روي فكر و معنويات ساخته بود. الكي كه نيست. صداي حسين براي جالي خيلي مناسب بود. دفعه هاي بعد، ديگر صبر نكردند كه عرفانيان بيايد. براي همين، دو سه نفر ديگر به جايش حرف زدند كه اصلا به آن خوبي نشد. قبلش هم كارتون دوبله كرده بوديد؟ يك كارتون قبل از انقلاب به اسم عصر حجر بود كه من و آقاي قنبري و منوچهر نوذري و ... تويش حرف مي زديم. Ar@m24-05-2007, 12:25 AMاز همه بیشتز از اون " نه " و " آره" گفتن هاش خوشم می اومد radepa17-08-2007, 03:19 AMكسي لينك از اين مجموعه نداره Mahdi Hero18-08-2007, 09:12 PMكسي لينك از اين مجموعه نداره اسمه صحيحه اينگيليسيشو بگو شايد پيدا کردم برات :46::10: Hossein_Bahal18-08-2007, 09:51 PMاسمه صحيحه اينگيليسيشو بگو شايد پيدا کردم برات :46::10: Lucky Luke Mahdi Hero18-08-2007, 10:06 PMاين 3 تا رو فعلا بگيريد تا ببينم چيزی ديگه ايی پيدا ميکنم !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! radepa19-08-2007, 12:20 AMممنون من اينها رو دارم اگر بازم پيدا كردي ممنون مي شم mmevooba20-08-2007, 12:24 PMمن هم با لوک خوش شانس و کارتون های قدیمی مثل اون زندگی کردم. بچگیم هم با این کارتون ها گذشت! جا داره توی این تاپیک از magmagf تشکر کنیم و بگیم بهش که دمت گرم. واقعا خیلی زحمت کشیده! Amin26-11-2007, 08:53 PMسلام تیتراژ زیبا و دوست داشتنی این کارتون رو جدا کردم و برای شما آپلود کردم حجم کل : 12 مگابایت http://xs121.xs.to/xs121/07481/Lucky01.jpg http://xs121.xs.to/xs121/07481/Lucky02.jpg !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! Nikolas_9526-11-2007, 09:40 PMسلام امین جان دستت درد نکنه،اتفاقا من از تیتراژش خیلی خوشم میاد و دنبالش هم بودم قبلاها! ممنون :11: Rebecca28-10-2008, 10:35 PMhttp://aftab.ir/articles/art_culture/cinema/images/17956bb 36a 422b 8fe69254ca 7ac564f3.jpg موریس در ابتدا فقط یك تصویرگر بود. تفاوتی كه او با دیگر همكارانش داشت، این بود كه صرفاً به تصویرگری داستانهای لوك پرداخت و از تصویر پردازی سایر قهرمانان كمیك استریپ خودداری كرد. به عبارت دیگر تمام عمرش را وقف سلسله داستانهای لوك و ماجرای دالتونها نمود. موریس در دسامبر ۱۹۲۳ در شهر كورته (كشور بلژیك)به دنیا آمد. او علاوه بر طراحی، به داستان نویسی نیز میپرداخت. ولی پس از مدتی تصمیم گرفت كه داستان نویسی را رها كند و صرفاً به طراحی كمیك استریپ بپردازد. او خیلی زود در مجله اسپیرو كار ثابتی را به دست آورد. مجله اسپیرو در آن وقت به صورت هفتگی منتشر میشد و از تیراژ بسیار قابل توجهی برخوردار بود. بیشتر مخاطبان آن جوانان و نوجوانان بودند. البته طیف خاصی از كودكان را نیز شامل میشد. موریس با تمركز بر داستانهای لوك خوششانس، توانست خود را به عنوان یكی از بهترین تصویرگران بلژیك مطرح سازد. یكی از دلایل موفقیت او -به نظر برخی- رها كردن داستان نویسی و تمركز بر تصویرگری بود. او همچنان كه اشاره كردیم در ابتدا هر دو كار را به صورت «یك تنه» انجام میداد، ولی پس از آن كه با رنه گوسینی آشنا شد، تصمیم گرفت داستان نویسی كمیكها را به او بسپارد. موریس در ایالات متحده با رنه گوسینی آشنا ش سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5838]
-
گوناگون
پربازدیدترینها