واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نيويوركتايمز:بوسه آقاي احمدينژاد،از نوع دوم بود! در دنياي سياست، ميتوان به لحظه بوسه «الگور» و همسرش در رقابتهاي انتخاباتي اشاره كرد و يا بوسه مشهور «هيلاري كلينتون» كه روي چانه همسر «ياسر عرفات» كاشته شد و نشانگر خيلي چيزها بود.
در پي اقدام رئيسجمهور در تجليل از معلم كلاس اول خود و بوسيدن دست او ( از روي دستكش)، «نيويوركتايمز» در گزارشي به تحليل بوسههاي خبرساز دنيا پرداخته كه به گزارش برجسته هفته اين روزنامه آمريكايي تبديل شده است. به گزارش بازتاب، «نيويوركتايمز» با بزرگنمايي واكنشهاي اندك در ايران به اقدام كمسابقه رئيسجمهور مينويسد: «ريچارد گر»، بازيگر آمريكايي بودايي، نخستين نفري بود كه با بوسيدن شخصي در برابر ديگران، باعث ناراحتي مذهبيون محافظهكار شد و به دنبال آن، تظاهرات بسياري در خيابانهاي هند انجام و عكس اين بازيگر نيز به آتش كشيده شد. «گر» چند بار در مراسم خيريهلي كه از تلويزيون پخش ميشد، بازيگر زن هندي را بوسيد. اما اين مذهبيون دوآتشهاي كه عكس كسي را زماني كه با شكستن تابوهاي فرهنگي، زني را در ملأ عام ميبوسد، به آتش ميكشند، چه كساني هستند؟ مطمئنا احمدينژاد جزو آنان نيست. محمود احمدينژاد، رئيسجمهور فرامحافظهكار ايران، در مراسمي كه در روز معلم برگزار شده بود، دستان زير دستكش پيرزني را كه زماني معلم دبستان او بوده است، بوسيد و او هم مورد انتقاد شديد روحانيون كشورش قرار گرفت.سران مذهبي ايران، او را به ارتكاب عملي ناشايست متهم كردند!! «ريچارد گر» به خاطر شكستن تابوهاي آن جامعه، عذرخواهي كرد، اما احمدينژاد عذرخواهي نكرد و به جاي آن، براي ديدار استاني، تهران را ترك كرد. اما انسانشناسان و «روانشناسان» بر اين باورند كه واكنشهاي تند به بوسههاي آقاي احمدينژاد و آقاي گر، نشانگر يك راز مهم فرهنگي و سياسي در مورد عمل بوسه است. بوسيدن در ملأ عام، گاه يك پيام همگاني در بر دارد و نشانگر استفاده از اينگونه بوسيدنها در قالب حركتهايي سازمانيافته است. در دنياي سياست، ميتوان به لحظه بوسه «ال گور» و همسرش در رقابتهاي انتخاباتي سال 2000 اشاره كرد و يا بوسه فراموششده ولي مشهور «هيلاري كلينتون» كه روي چانه همسر «ياسر عرفات» كاشته شد و نشانگر خيلي چيزها بود كه دستكم بايد مدت زمان زيادي را صرف ميكرد تا دوباره روابطش با رأيدهندگان يهودي را بهبود بخشد. «واوان برايان»، دانشمند انسانشناسي دانشگاه «Texas» ميگويد: بوسههاي سياسي، تنها يك بوسه صرف نيستند. اين كار زبان خاص خود با گرامر مخصوص به خود را دارد كه درست مانند قواعد ديپلماسي خشك و مشخص است. او ميگويد: «زماني كه چنين حركتي رخ ميدهد، قواعد پنهاني بسياري ايفاي نقش ميكنند؛ اين افراد كجا هستند، چه نسبتي با هم دارند، روابط دو جنس در يك كشور به چه شكلي است؟ همه اين قواعد پنهان ديده ميشود». «رابرت آلبرو»، استاد انسانشناسي دانشگاه جورج واشنگتن، كه در زمينه نقش فرهنگ در روابط بينالملل تحقيق ميكند، ميگويد: مسئله آقاي گر، نمونهاي از تضاد و برخورد فرهنگي بود كه در عصر جهاني شدن، بسيار شايع است. وي ميگويد: «زنان به ويژه زنان مشهور، مانند يك بازيگر، بار هويت فرهنگي يك اجتماع را در بسياري نقاط جهان به دوش ميكشند. آنان مانند پوست اجتماعي يك جامعه هستند». بوسهها را ميتوان در دستههاي مختلفي ردهبندي كرد. براي نخستين بار، روميها اين دستهبندي را ارايه دادند: دسته نخست به لاتين «Basium» خوانده ميشوند كه بوسههاي استاندارد و رومانتيك هستند. دومين دسته، «Osculum» كه بوسه دوستانه است و سومين دسته «Savium» كه علاقهمندانهترين نوع آن است و گاهي بوسه فرانسوي هم خوانده ميشود (بوسه آقاي احمدينژاد، جزو بوسه نوع دوم بود. بوسه گر، چيزي مابين نوع اول و دوم بود كه در تلويزيون، نوع سوم به نظر ميرسيد). به گفته برايان، قديميترين سند نوشته مربوط به بوسيدن انسانها، متعلق به متون سانسكريت هندو در متعلق به 1500 سال پيش از ميلاد مسيح است. به هر حال استدلالها و ردهبنديهاي زيادي از بوسيدن مطرح شده است، اما علت بوسههاي شخصيتهاي مهم چيست؟ در مورد آقاي احمدينژاد، اين امر را ميتوان نشانهاي از احترام و اتحاد وي با معلمان كشورش خواند. گروهي كه به تازگي به خاطر دستمزدهاي پايين، اعتراضات زيادي كرده بودند. «رابين هيكس»، يك فرهنگشناس در دانشگاه «بال» ميگويد: زماني كه بوسه مربوط به دو نفر از دو قوميت مختلف باشد، به ويژه مردي از غرب و يك زن محلي، حساسيتهاي فرهنگي، به ويژه در ميان محافظهكاران به شدت تحريك ميشود. وي اضافه ميكند: «شايد به هر حال اين هم راهي باشد تا انسانشناسان و محققان حوزه فرهنگ، بيكار نمانند».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]