واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گره كور تبعيض - عباس عبدي
تبعيض يكي از عوامل مهم در تخريب فضا و روابط اجتماعي است. تبعيضهايي كه در سطح خانواده يا در محيط اجتماعي و... ديده ميشود، ريشه كدورت و كينه ميان فرد يا گروه مورد تبعيض با طرفهاي مقابل است. تبعيض جنسيتي در خانواده و جامعه، تبعيض نژادي، مذهبي، قومي و زباني در جامعه تماماً منشاء كينه و كدورتي ميشوند كه در پي يافتن فرصتي براي ظهور و بروز هستند. انسان و گروه مورد تبعيض احساس ميكند كه شخصيت او مورد هجوم قرار گرفته و تحقير شده است.
در بسياري از موارد، تبعيض آگاهانه و تعمدي است كه تبعيض نژادي، بدترين و خشنترين نوع آن بوده كه تاكنون بشر با آن مواجه بوده است. اما بعضاً هم پيش ميآيد كه تبعيض چندان آگاهانه و عريان نيست، اما به واسطه آنكه در ضمير فرد تبعيضگر اين تفاوتها و تبعيضها وجود دارد، در عمل خود را نشان ميدهد و چه بسا ممكن است به تبعيضآميز بودن رفتار خود توجهي نداشته و آن را امري عادلانه و مطابق انصاف بداند.
تبعيض وقتي آثار منفي و مخرب بيشتري دارد كه از نهاد يا مرجعي سر بزند كه برحسب وظيفهاش بايد مظهر بيطرفي باشد و همه را به يك چشم نگاه كند. مثلاً اگر يك نفر به واسطه رنگ پوست يا نژادش از سوي فرد ديگري تحقير يا با تبعيض مواجه شود، دردناك است اما ممكن است آن را تحمل كرد، ولي اگر اين تبعيض از سوي پليس يا حكومت باشد بسيار دردناكتر است، زيرا تبعيض از سوي آنان از يك سو به منزله به رسميت شناختن تبعيض است و از سوي ديگر چون قرار است كه اين نهادها در مقابل مردم بيطرف باشند و عمل جانبدارانهاي له يا عليه كسي نداشته باشند، اكنون با اين كار خود جايگاه ويژه خويش را نيز مخدوش كردهاند و اين دردي مضاعف است كه بر ما وارد ميشود. اگر فردي عادي يك رنگين پوست را تحقير كند و عليه او تبعيض قائل شود، فرد مورد تبعيض اميد دارد كه به دولت مراجعه كند، اما اگر يك دولت چنين رفتاري را داشته باشد، به كجا بايد پناه برد؟
با اين مقدمه ميخواهيم بررسي كنيم كه چقدر از رفتارهاي رسمي در جامعه ما تبعيضآميز است؟ در اين يادداشت به تبعيضهاي آگاهانه در عرصه سياست و دين و حتي جنسيت پرداخته نميشود بلكه صرفاً تبعيضهايي مدنظر قرار ميگيرند كه چه بسا در ابتداي امر چندان مورد توجه كسي واقع نميشوند و حتي فاعلان رفتار هم توجهي به اين وجه عمل خود ندارند، اما بيترديد آثار خود را بر ذهنيت اجتماعي به جا ميگذارند.
چندين رويداد را با هم مرور ميكنيم. مجروحان و شهداي ناشي از انفجار مين در مناطق غربي و جنوبي كشور، آتشسوزي مسجد ارك، آتشسوزي يك دبستان روستايي در دو سال پيش، توفان گونو در بلوچستان، انفجار حسينيه شيراز، آتشسوزي كارخانجات در شازند اراك، سقوط هواپيماي 130C- ارتش، رسيدگي به پرونده دكتر زهرا بنييعقوب، رسيدگي به پرونده پاليزدار و...
مثالهاي متعددي را برحسب زمينههاي گوناگون آوردم تا صرفاً بر تبعيضهاي سياسي تأكيد نشده باشد. البته رسيدگيهاي مثبت و سريع براي حل اموري چون مسجد ارك نهتنها مورد انتقاد نيست، كه بسيار هم مطلوب است، اما مسأله اينجاست كه چرا در موارد ديگر چنين همتي به خرج داده نميشود؟ سرعت بازسازي مسجد ارك و رسيدگي به موقع همراه با پرداخت هزينه درمان مجروحان و پرداخت غرامت فوت را در آتشسوزي مسجد ارك مقايسه كنيد با نحوه برخورد با آتش گرفتن مدرسهاي در روستا كه تعداد زيادي كودك سوخته و كشته شدند يا با اتفاقي كه در كارخانجات اراك رخ داد. نحوه عمل و تبليغات انجام شده و اعلان پرداختهاي مالي و... در حسينيه شيراز را مقايسه كنيد با مجروحان و شهداي گمنام ناشي از انفجار مين. فراموش نكنيم كه اين مينها ادامه جنگ است و كشتهها و مجروحان مينها ادامه شهدا و مجروحان جنگ هستند. پروندههاي مختلف را هم ميتوان با يكديگر مقايسه كرد، كه عموماً اين مقايسهها معرف نوعي دوگانگي رفتاري است. اين دوگانگي، ضمن آنكه تخم عداوت و كينه و نفرت را در دلها ميكارد، اعتبار و درستي تصميمهاي ديگر مراجع مذكور را هم با سوال و ابهام مواجه ميكند. فرد يا گروهي كه احساس تبعيض كند، همدلي خود را با جامعه از دست ميدهد و بيش از آنكه در صدد تعاون و همكاري با جامعه باشد يا خود را براي ايثار و از خود گذشتگي آماده كند، درصدد انتقامگيري است و تنها درپي فرصتي است تا اين هدف را محقق كند و حتي در صدد است تا خسارتهاي ناشي از سالها تبعيض را يكجا جبران كند. خسارتهاي ناشي از وجود تبعيض به مراتب سهمگينتر از فقر و نداري است. فقر را ميتوان تحمل كرد و يا حتي با آن كنار آمد، اما با تبعيض نميتوان. مردمان ترجيح ميدهند كه حتي اگر مورد ظلم هم واقع ميشوند، بالسويه باشد، چرا كه ظلم بالسويه، عدل است. حتي در ظلم هم بهتر است تبعيضي قائل نشد و اين نشان از تاثير بدتر تبعيض بر روح و روان فرد و جامعه است.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 29 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]