محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803861622
ناگفته هاى پرونده قتل همسر ناصر محمدخانى
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ناگفته هاى پرونده قتل همسر ناصر محمدخانى قصه پرونده شهلا از داستان هزار و يك شب شهرزاد هم طولانى تر شد. در همان روزهايى كه گمان مى رفت اين زن جوان بايد پاى چوبه دار با زندگى خداحافظى كند، قصه تازه اى شروع شد و پرونده او در شعبه سوم تشخيص ديوان عالى كشور مطرح شد و مورد رسيدگى قرار گرفت. حال آن كه شايد اين تنها فرصت براى شهلا و وكلاى مدافع او باشد. ايرادهاى قضايى پرونده شهلا يك مقام قضايى نيز پس از بررسى و مطالعه پرونده جنايت ميدان كتابى در رابطه با قتل لاله سحرخيزان ۱۶ ايراد قضايى را در نامه اى به رئيس قوه قضائيه اعلام كرد كه توجه به اين نامه و رفع ابهام از موضوع هاى مطرح شده در آن مى تواند در اين راستا گره گشا باشد. به گزارش ايران، در ابتداى اين نامه با اشاره به ضربه هاى وارده به گردن مقتول (لاله) آمده است: كارشناسان پزشكى قانونى پس از معاينه جسد ۳۶ تا ۳۷ ضربه شىء نوك تيز به نقاط مختلف بدن را تأييد كرده اند. از اين تعداد ضربه ها، ۱۴ ضربه به ناحيه گردن وارد شده كه عامل مرگ مقتوله نيز وارد آمدن همان ضربه ها به ناحيه گردن بوده است. حال با توجه به اين كه متهم به قتل (شهلا) راست دست است امكان اين كه در يك منازعه اين ضربه ها را وارد كرده باشد، بعيد به نظر مى رسد. ته سيگار باقى مانده در محل جنايت نيز بحث انگيز است. چرا كه شهلا سيگارى نبوده است. اما ته سيگار «پين» تنها سيگار مورد علاقه يكى از مظنونان اصلى پرونده بود. كشف حوله خيس در آپارتمان لاله در روز جنايت، حكايت از آن دارد كه عامل اين جنايت بعد از جنايت به حمام رفته است كه اين موضوع نيز بررسى نشده است.از سوى ديگر با توجه به شواهد موجود در صحنه جرم، ضربه هاى وارده به مقتوله حكايت از كشمكش ميان قاتل و مقتوله دارد كه اين موضوع نيز قابليت بررسى ويژه اى دارد. حال احتمال اين كه عامل جنايت در اين درگيرى مجروح شده باشد نيز دور از ذهن نيست و اين مسأله هيچ گاه در زمان تحقيقات مدنظر قرار نگرفته است. چرا كه روى دست يكى ازمظنونان اوليه كه خود ناصر محمدخانى معرفى كرده بود، ايراد ضرب و جرح شديد وجود داشت اما اين موضوع با دقت بررسى نشده و مظنون پرونده نيز آزاد شد. قصه پرونده شهلا از داستان هزار و يك شب شهرزاد هم طولانى تر شد. در همان روزهايى كه گمان مى رفت اين زن جوان بايد پاى چوبه دار با زندگى خداحافظى كند، قصه تازه اى شروع شد و پرونده او در شعبه سوم تشخيص ديوان عالى كشور مطرح شد و مورد رسيدگى قرار گرفت. حال آن كه شايد اين تنها فرصت براى شهلا و وكلاى مدافع او باشد. تقريباً هزار و ۵۲۰ روز از قتل فاطمه (لاله) سحرخيزان همسر ناصرمحمدخانى مى گذرد اما هنوز اين پرونده در هاله اى از ابهام قرار دارد. حال آن كه نكاتى در آن وجود دارد كه براى برخى از كارشناسان جنايى، حقوقدانان، تحليلگيران و افرادى كه اين پرونده را از نزديك پيگيرى مى كنند حل نشده باقى مانده است. از جمله اين كه چه كسانى در قتل لاله نقش داشته اند. آيا شهلا به تنهايى اين قتل را انجام داده يا همدستى داشته است. آيا قتل را فرد ديگرى مرتكب شده و شهلا به دلايل گوناگون سكوت كرده است. از سوى ديگر در اظهارات شهلا ضدونقيض هاى بسيارى وجود دارد و در بازسازى صحنه او قتل را به گردن گرفته اما در جلسه محاكمه همه گفته هايش را انكار و اعلام كرده اعتراف هاى قبلى اش در شرايط روحى روانى نامناسب صورت گرفته است. نكته ديگر اين كه آلت قتاله كاردى كه گفته مى شود شهلا با آن لاله را به قتل رسانده هرگز كشف نشد. از ۱۷ مهر ۱۳۸۱ كه فاطمه سحرخيزان (لاله) به طرز فجيعى در خانه اش واقع در ميدان كتابى تهران به قتل رسيد، بيش از ۴ سال مى گذرد و پرونده او در دادگاه جنايى، ديوان عالى كشور، هيأت نظارت و پيگيرى قوه قضائيه، تشخيص ديوان عالى كشور مورد رسيدگى قرار گرفت. حكم اعدام شهلا پس از تأييد در ديوان عالى كشور براى اجرا به دادسراى امور جنايى تهران نيز سپرده شده بود و مقدمات قصاص ـ اعدام ـ او در اجراى احكام جنايى فراهم مى شد كه به دستور رئيس قوه قضائيه اجراى آن به تعويق افتاد. بدين ترتيب با ورق خوردن فصل جديدى از اين پرونده، قصه تازه اى رقم خورد. به راستى «راز جنايت همسر محمد خانى در كجا نهفته است؟» آيا «لاله» قربانى عشق نفرت انگيزى شده است؟ قاتل اين جنايت شوم كيست؟ شهلا يا ... گره كور اين معماى جنايى به وسيله چه كسى باز خواهد شد. ماجراى جنايت ميدان كتابى معمايى است كه به طور كامل حل نشده است. وقتى پس از مدتى حكم اعدام شهلا در ديوان عالى كشور تأييد شد و براى اجرا به دادسراى امور جنايى تهران سپرده شد فرصت مرور اوراق پرونده دست داد. درواقع وقتى دادسرا درخواست كرد پرونده هر چه سريعتر از دادگاه به دادسرا انتقال يابد دادرس شعبه ۱۱۵۴ را ترغيب كرد تا با سرعت اين درخواست را پيگيرى كند.* تناقض در پرونده اوراق پرونده بدين ترتيب ورق خورد و يكى از اساسى ترين پرسش هاى ناظران ماجرا و پيگيرى اين جنايت و عاملان آن را پررنگ تر كرد. سؤالى كه در پى پخش فيلم اعتراف هاى شهلا در طول رسيدگى هاى پليسى ـ قضايى در جلسه دادگاه مطرح شد، فيلم، شهلا را هنگام بازسازى صحنه نشان مى داد. او با صدايى لرزان و چشمانى گريان يك قاشق چوبى به دست داشت تا نشان دهد چگونه قتل را مرتكب شده است. در وقوع قتل همواره بازسازى صحنه يكى از راه هاى اثبات جرم براى كارآگاهان محسوب مى شود. به عبارت ديگر اگر قتلى به وسيله يك نفر اتفاق افتاده باشد تنها همان فرد مى داند كه چگونه و با چه كيفيتى قتل را مرتكب شده است. ضربات كارد را كجا و چگونه وارد كرده است و ... شهلا با گريه مى گفت: ... چند ضربه زدم، ۳ ضربه ... يكى به گردن، يكى به سينه و يكى هم به شكم! اما فاطمه (مقتوله) با ۶ ۳ يا ۳۷ ضربه به قتل رسيده بود و همان موقع كه خبر قتل لاله منتشر شد،قاضى حسينى كوه كمره اى كشيك قتل آن روز در محل حاضر شد تا به بررسى موضوع بپردازد. مشخص بود كه تعداد ضربات زياد است و حتى اين فرضيه مطرح شد كه قاتل سعى داشته مقتوله را زجركش كند تا اطلاعاتى به دست آورد. از طرف ديگر پزشكى قانونى پس از معاينه جسد مقتوله به طور رسمى به دادگاه اعلام كرد كه مقتوله بر اثر اصابت بيش از ۳۰ ضربه شىء برنده به قتل رسيده است. بعد از مدتى قاضى حسينى كوه كمره اى به سفر حج رفت و برخلاف رويه مرسوم كه يك دادرس موقت تا بازگشت قاضى اصلى، رسيدگى موقت به پرونده رابرعهده مى گيرد اين بار پرونده اين جنايت از شعبه اول به شعبه سوم ارجاع شد و قاضى ديگرى به آن رسيدگى كرد. * نامه دردسر ساز پس از آن كه دادرس شعبه ۱۱۵۴ دادگاه جزايى عمومى تهران پرونده را مرور كرد، به ابهام هايى غيرقابل اغماض در پرونده برخورد به همين دليل در نامه اى كوتاه با استناد به محتويات پرونده ابهام ها را به اطلاع آيت الله هاشمى شاهرودى، رئيس قوه قضائيه رساند. در اين نامه اطلاعاتى مورد توجه قرار گرفت كه جاى بحث و بررسى بسيار دارد. از جمله همان ابهام و در پى آن پرسشى كه در پى نمايش فيلم اعتراف و سؤال هاى پرسش شده از شهلا به هنگام بازسازى صحنه در تعارض با گزارش پزشكى قانونى مطرح شده بود. در نامه مورد نظر به گزارش پزشكى قانونى اشاره شده كه جراحت هاى وارده به مقتوله را ۳۶ يا ۳۷ بريدگى اعلام كرده بود. اين گزارش پزشكى قانونى در حالى به قاضى پرونده ارائه شد كه مهر سال ۱۳۸۲ وقتى شهلا لب به اعتراف گشوده بود به چنين وضعى اشاره نكرده بود. (اما شهلا در دادگاه و در بازسازى صحنه قتل فقط اعتراف كرد كه ۳ ضربه به لاله زده است) اما در نامه اى كه به رئيس قوه قضائيه نوشته شده است به تمركز ضربات و توصيف متهم به قتل (شهلا) در چگونگى ورود ضربات به هنگام بازسازى صحنه اشاره و از آن نتيجه گيرى شده بود كه تعداد پراكندگى آن و آسيب هاى به جا مانده با نوع آلت قتاله اى كه محكوم عليه توصيف كرده و تعداد ضربات ايرادى در تعارض است. نكات ديگرى هم در نامه مطرح شده است كه اصولاً وجود قاتل مرد را محرز مى كند و نه زنى در قد و قامت شهلا را! گرچه انتشار اين نامه باعث دلخورى هاى ادارى و شخصى عده اى شد اما بحث هاى تازه اى را در اين باره برانگيخت. از سوى ديگر كشف ته سيگار «پين» يكى در ظرفشويى آشپزخانه و ديگرى در لبه پنجره كه عامل يا عاملان جنايت با ريختن آب بر روى ته سيگارها آن را خاموش كرده بودند نشان مى داد اين كار را فقط يك حرفه اى انجام مى دهد تا اثر انگشتى از خود باقى نگذارد. در حالى كه شهلا اصلاً سيگار نمى كشد و ناصر هم كه اهل سيگار است فقط سيگار «ماربورو» مى كشيد. حال آن كه روز قبل نيز محمدخانى در آلمان به سر مى برد. همچنين وجود يك لكه خون روى تشك خواب لاله پس از يك سال و در جريان بازسازى صحنه قتل به وسيله شهلا نيز ابهام هايى را پيش مى آورد كه قابل بحث است.اكنون ماه ها از ماجراى شعبه ۱۱۵۴ دادگاه گذشته است و پرونده شهلا بار ديگر در شعبه سوم تشخيص ديوان عالى كشور مطرح است. شهلا نيز اميد دارد كه قضات ديوان عالى كشور با دقت خاصى پرونده را مطالعه و ايرادهاى قضايى آن را مشخص كنند. تا پرونده براى ابهام زدايى به دادسرا ارجاع و تكميل شود تا عامل يا عاملان اصلى اين جنايت شناسايى شده و به مجازات برسند. هر چند ممكن است شهلا، خود مرتكب جنايت شده باشد اما بايد ابهام هاى موجود در پرونده به كلى و شفاف برطرف و حل شود. گرچه باز هم اين پايان قصه شهلا نمى تواند باشد و هنوز كسى نگفته و نتوانسته اثبات كند كه شهلا عامل جنايت ميدان كتابى نيست اما فرصت رفع ابهام از اين پرونده فراهم شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]
-
گوناگون
پربازدیدترینها